دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
| مدخل اصلی        = [[علم غیب]]
| مدخل اصلی        = [[علم غیب]]
| موضوعات وابسته    =  
| موضوعات وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =[[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      =
| پاسخ‌دهندگان      = [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]
}}
}}
'''دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
'''دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
خط ۱۶: خط ۱۶:
*چه احادیثی و روایاتی بر بهره‌مندی پیامبران از علم غیب دلالت دارد؟
*چه احادیثی و روایاتی بر بهره‌مندی پیامبران از علم غیب دلالت دارد؟
== پاسخ نخست==
== پاسخ نخست==
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد بن یعقوب کلینی |کلینی]]]]
[[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
آیت الله '''[[محمد بن یعقوب کلینی |کلینی]]''' در کتاب ''«[[اصول کافی (کتاب)|اصول کافی]]»'' در این باره گفته است:
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/10194/1/402 معارف قرآن]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::{{عربی|اندازه=155%|«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ{{عم}} یَعْلَمُونَ جَمِیعَ الْعُلُومِ الَّتِی خَرَجَتْ إِلَى الْمَلَائِكَةِ وَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ {{عم}}»<ref>[[ائمه]]{{عم}} تمام علومی که به ملائکه و پیغمبران و رسولان رسیده است می‌دانند.</ref>}}
::::::«در برخی روایات به چنین مطالبی، اشاره شده است که آنها را [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}}؛ به خواصّ و نزدیکان خود می‌فرموده‌اند و سفارش می‌کرده‌اند که به دیگران از آن جهت که ظرفیّت آن را نداشته‌اند، نگویند زیرا ممکن می‌بود آنان توهّم کنند که چنین کسانی که چنان مقامی دارند؛ خدا هستند! از جمله روایتی می‌گوید: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} اشاره کرده و فرموده‌اند اگر ترس ازاین مطلب وجود نداشت که درباره او همان چیزی را بگویید که نصاری در باره‌ی حضرت مسیح، گفته‌اند؛ مقامات او را برایتان شرح می‌دادم. چنانکه برخی، سرانجام قائل به خدایی امام شدند. همگان ظرفیّت درک همه مطالب را ندارند تنها برخی که خدا دل‌هایشان را برای ایمان آزموده است، صلاحیّت آنرا یافتند که ائمه، معانی دقیق را به آنها القاء فرمایند. برخی از اینگونه روایات که درز کرده و به برخی از خواصّ منتقل و سپس در کتاب‌ها نگاشته شده است، اشاراتی دارد که چیزهایی از آنها بر می‌آید؛ گرچه همان‌ها نیز، در حدّ فهم ما نیست امّا در مورد آنها می‌توانیم بیاناتی در حدّ تقریب داشته باشیم تا هنگام برخورد با آنها استیحاش نکنیم و گمان نورزیم که مخالف کتاب و سنّت است و باید آنها را طرد کرد»<ref>[http://lib.eshia.ir/10194/1/402 معارف قرآن]</ref>.
::::::#{{عربی|اندازه=155%|«عَن عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِلْمَیْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِذَا بَدَا لِلَّهِ فِی شَیْ ءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَا ذَلِكَ وَ عَرَضَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنِ الْعَمْرَكِیِّ بْنِ عَلِیٍّ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ{{ع}} مِثْلَهُ»<ref> اصول کافى؛ ج ۱ ص: ۳۷۵ ح ۱ ؛ [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: خداى تبارک و تعالى را دو گونه علم است: یک: علمى که ملائکه و پیغمبران و رسولانش را به آن آگاه ساخته، پس آنچه ملائکه و رسولان و پیغمبرانش را به آن آگاه ساخته ما هم می‌دانیم. دوم: علمى که بخودش اختصاص داده و هرگاه در موضوعى از آن علم بدا حاصل شود، ما را آگاه سازد و بر امامان پیش از ما هم عرضه شود.</ref>}}
::::::#{{عربی|اندازه=155%|«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْماً عِنْدَهُ لَمْ یُطْلِعْ عَلَیْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ وَ عِلْماً نَبَذَهُ إِلَى مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ فَمَا نَبَذَهُ إِلَى مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ فَقَدِ انْتَهَى إِلَیْنَا»<ref> اصول کافى؛ ج ۱، ص: ۳۷۶، ح ۲؛  فرمود: خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علمى که نزد خود اوست و هیچکس از مخلوقش را از آن آگاه نساخته است دوم: علمى که بسوى ملائکه و رسولانش افکنده، آنچه بسوى ملائکه و رسولانش افکنده، بما رسیده است.</ref>}}
::::::#{{عربی|اندازه=155%|«عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ ضُرَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} یَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَكْفُوفٌ فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ شَیْ ءٍ تَعْلَمُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا نَحْنُ نَعْلَمُهُ وَ أَمَّا الْمَكْفُوفُ فَهُوَ الَّذِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أُمِّ الْكِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ»<ref> اصول کافى؛ ج۱؛ ص: ۳۷۶؛ ح؛ ضریس گوید: شنیدم [[امام باقر]] {{ع}} مى‌فرمود: خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علم بذل شده دوم: علم نگهدارى شده. اما نسبت بعلم بذل شده، هر چه ملائکه و رسولان دانند، ما هم می‌دانیم و اما علم نگهدارى شده آن است که نزد خداى در اصل کتاب (لوح محفوظ) است که چون از آن در آید نفوذ کند.</ref>}}
::::::#{{عربی|اندازه=155%|«أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَیْدٍ الْقَلَّاءِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ ع فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ»<ref> اصول کافى؛ ج۱، ص: ۳۷۶، ح ۴؛ فرمود خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علمى که جز خود او نداند. دوم: علمى که به ملائکه و رسولانش آموخته است، آنچه بملائکه و رسولانش آموخته است ما می‌دانیم</ref>}}»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/2540/386137 وبگاه مرکز اطلاع‌رسانی غدیر]</ref>.


==پاسخ دیگر==
==پاسخ دیگر==

نسخهٔ ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۴۶

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • چه احادیثی و روایاتی بر بهره‌مندی پیامبران از علم غیب دلالت دارد؟

پاسخ نخست

مصباح یزدی

آیت‌الله مصباح یزدی، در کتاب «معارف قرآن» در این‌باره گفته‌ است:

«در برخی روایات به چنین مطالبی، اشاره شده است که آنها را ائمه اطهار(ع)؛ به خواصّ و نزدیکان خود می‌فرموده‌اند و سفارش می‌کرده‌اند که به دیگران از آن جهت که ظرفیّت آن را نداشته‌اند، نگویند زیرا ممکن می‌بود آنان توهّم کنند که چنین کسانی که چنان مقامی دارند؛ خدا هستند! از جمله روایتی می‌گوید: پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره کرده و فرموده‌اند اگر ترس ازاین مطلب وجود نداشت که درباره او همان چیزی را بگویید که نصاری در باره‌ی حضرت مسیح، گفته‌اند؛ مقامات او را برایتان شرح می‌دادم. چنانکه برخی، سرانجام قائل به خدایی امام شدند. همگان ظرفیّت درک همه مطالب را ندارند تنها برخی که خدا دل‌هایشان را برای ایمان آزموده است، صلاحیّت آنرا یافتند که ائمه، معانی دقیق را به آنها القاء فرمایند. برخی از اینگونه روایات که درز کرده و به برخی از خواصّ منتقل و سپس در کتاب‌ها نگاشته شده است، اشاراتی دارد که چیزهایی از آنها بر می‌آید؛ گرچه همان‌ها نیز، در حدّ فهم ما نیست امّا در مورد آنها می‌توانیم بیاناتی در حدّ تقریب داشته باشیم تا هنگام برخورد با آنها استیحاش نکنیم و گمان نورزیم که مخالف کتاب و سنّت است و باید آنها را طرد کرد»[۱].

پاسخ دیگر


جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. معارف قرآن
  2. «زنده بودن من برای شما خیر است، سخن می‌گویید و با شما سخن گفته می‌شود. و مرگ من نیز برای شما خیر است، چرا که اعمال شما بر من عرضه می‌شود، آنچه از خیر را در آن مشاهده کنم خدا را شکر می‌کنم، و آنچه از شرّ ببینم از خداوند برای شما طلب مغفرت می‌نمایم».
  3. «هر بنده‌ای که بر من درود فرستد صدایش به من می‌رسد هر کجا که باشد. عرض کردم: حتی بعد از وفات شما؟ فرمود: حتی بعد از وفاتم. همانا خداوند بر زمین حرام کرده که اجساد انبیا را نابود سازند».
  4. علم و سلطه غیبی اولیا، ص۱۰تا۱۰۴.