مکر الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵: خط ۵:
#[[خدعه]]: تنها یک بار {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند  و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی  می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref> به شکل {{متن قرآن|وَهُوَ خَادِعُهُمْ}} درباره خدا اطلاق شده است. برخی [[مفسران]] انتساب مکر،<ref> التبیان، ج ۲، ص۴۷۶.</ref> کید <ref>التبیان، ج ۱۰، ص۳۲۷؛ حاشیة القنوی، ج ۶، ص۱۶۶؛ روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸.</ref> و [[خدعه]] <ref>نخبة الازهار، ص۱۵۴ - ۱۵۵.</ref> را به [[خدا]] به طریق مزاوجت ـ جمع کردن میان دو معنای متفاوت یک واژه ـ <ref>برای اطلاع بیشتر ر. ک: مختصر المعانی، ص۲۷۰.</ref> یا [[مشاکله]] [[کلام]] ـ یاد کردن از چیزی با لفظ غیر آن به جهت همراه بودن آن با غیر ـ <ref>البلیغ فی المعانی، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲؛ نیز ر. ک الالهیات، ص۵۸۱.</ref> که هر دو از محسنّات بدیعی‌اند، دانسته‌اند.
#[[خدعه]]: تنها یک بار {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند  و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی  می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref> به شکل {{متن قرآن|وَهُوَ خَادِعُهُمْ}} درباره خدا اطلاق شده است. برخی [[مفسران]] انتساب مکر،<ref> التبیان، ج ۲، ص۴۷۶.</ref> کید <ref>التبیان، ج ۱۰، ص۳۲۷؛ حاشیة القنوی، ج ۶، ص۱۶۶؛ روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸.</ref> و [[خدعه]] <ref>نخبة الازهار، ص۱۵۴ - ۱۵۵.</ref> را به [[خدا]] به طریق مزاوجت ـ جمع کردن میان دو معنای متفاوت یک واژه ـ <ref>برای اطلاع بیشتر ر. ک: مختصر المعانی، ص۲۷۰.</ref> یا [[مشاکله]] [[کلام]] ـ یاد کردن از چیزی با لفظ غیر آن به جهت همراه بودن آن با غیر ـ <ref>البلیغ فی المعانی، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲؛ نیز ر. ک الالهیات، ص۵۸۱.</ref> که هر دو از محسنّات بدیعی‌اند، دانسته‌اند.
#[[استدراج]]: دو بار به خدا استناد یافته است {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref>،  {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref> و به گفته [[مفسران]] همان [[مکر الهی]] درباره [[تکذیب]] کنندگان است.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۵- ۴۵۷</ref>
#[[استدراج]]: دو بار به خدا استناد یافته است {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref>،  {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref> و به گفته [[مفسران]] همان [[مکر الهی]] درباره [[تکذیب]] کنندگان است.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء ‌و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۵- ۴۵۷</ref>
== تبیین [[مکر]] خدا ==
== تبیین [[مکر خدا]] ==
مفسران درباره مکر الهی متفاوت سخن گفته‌اند: برخی به کلی مکر را به دوگونه [[ناپسند]] (مکر ابتدایی) و [[پسندیده]] (مکر [[کیفری]]) قسمت کرده و مکر [[بندگان]] را از آن رو که ابتدایی و برای ضرر رساندن به غیر است ناپسند خوانده و مکر الهی را که کیفری است و در جهت [[عدالت]] است، پسندیده دانسته‌اند.<ref>روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸ ـ ۱۷۹؛ التحقیق، ج ۱۱، ص۱۴۴؛ الفرقان، ج ۳، ص۱۵۵.</ref> بر این اساس، انتساب مکر به خدا نه تنها [[قبیح]] نیست، کمال او <ref>التفکر فی الاسماء، ص۴۸۲.</ref> و برخاسته از صفت عدالت وی است <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۲۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.</ref> و همان گونه که [[قرآن]] جزای [[بدی]] را بدی دانسته است: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> و به [[مؤمنان]] [[رخصت]] داده است در مقابل [[تجاوز]] به [[جان]] و مالشان [[مقابله به مثل]] کنند: {{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم  روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref> اگر کسی برای مقابله با [[دین الهی]] مکر کند، خدا در مقابل مکر او مکر می‌کند و این [[ظلم]] نیست.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.</ref>  
مفسران درباره مکر الهی متفاوت سخن گفته‌اند: برخی به کلی مکر را به دوگونه [[ناپسند]] (مکر ابتدایی) و [[پسندیده]] (مکر [[کیفری]]) قسمت کرده و مکر [[بندگان]] را از آن رو که ابتدایی و برای ضرر رساندن به غیر است ناپسند خوانده و مکر الهی را که کیفری است و در جهت [[عدالت]] است، پسندیده دانسته‌اند.<ref>روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸ ـ ۱۷۹؛ التحقیق، ج ۱۱، ص۱۴۴؛ الفرقان، ج ۳، ص۱۵۵.</ref> بر این اساس، انتساب مکر به خدا نه تنها [[قبیح]] نیست، کمال او <ref>التفکر فی الاسماء، ص۴۸۲.</ref> و برخاسته از صفت عدالت وی است <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۲۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.</ref> و همان گونه که [[قرآن]] جزای [[بدی]] را بدی دانسته است: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> و به [[مؤمنان]] [[رخصت]] داده است در مقابل [[تجاوز]] به [[جان]] و مالشان [[مقابله به مثل]] کنند: {{متن قرآن|الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم  روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref> اگر کسی برای مقابله با [[دین الهی]] مکر کند، خدا در مقابل مکر او مکر می‌کند و این [[ظلم]] نیست.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.</ref>  



نسخهٔ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۵

مقدمه

از مکر الهی در قرآن با واژه‌های گوناگونی یاد شده است:

  1. مکر و مشتقات آن: روی هم ۱۰ بار درباره خدا به کار رفته‌اند: (ر. ک ﴿أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ[۱]، ﴿وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ[۲]، ﴿وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ[۳] که در دو مورد «ماکرین» با «خیر» ﴿وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ[۴]، ﴿وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ[۵] و یک‌بار با «اسرع» همراه شده است.﴿وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَكْرٌ فِي آيَاتِنَا قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ[۶]
  2. کید و مشتقات آن: سه بار درباره خدا آمده‌اند: دو بار به صورت «کید» ﴿وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ[۷]، ﴿وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ[۸] و یک بار درباره مجازات کید کنندگان به صورت «أَکیدُ» آمده است. ﴿وَأَكِيدُ كَيْدًا[۹] واژه «مَکیدون» ﴿أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ[۱۰] نیز به کید خدا اشاره دارد.
  3. خدعه: تنها یک بار ﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا[۱۱] به شکل ﴿وَهُوَ خَادِعُهُمْ درباره خدا اطلاق شده است. برخی مفسران انتساب مکر،[۱۲] کید [۱۳] و خدعه [۱۴] را به خدا به طریق مزاوجت ـ جمع کردن میان دو معنای متفاوت یک واژه ـ [۱۵] یا مشاکله کلام ـ یاد کردن از چیزی با لفظ غیر آن به جهت همراه بودن آن با غیر ـ [۱۶] که هر دو از محسنّات بدیعی‌اند، دانسته‌اند.
  4. استدراج: دو بار به خدا استناد یافته است ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۱۷]، ﴿فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۱۸] و به گفته مفسران همان مکر الهی درباره تکذیب کنندگان است.[۱۹]

تبیین مکر خدا

مفسران درباره مکر الهی متفاوت سخن گفته‌اند: برخی به کلی مکر را به دوگونه ناپسند (مکر ابتدایی) و پسندیده (مکر کیفری) قسمت کرده و مکر بندگان را از آن رو که ابتدایی و برای ضرر رساندن به غیر است ناپسند خوانده و مکر الهی را که کیفری است و در جهت عدالت است، پسندیده دانسته‌اند.[۲۰] بر این اساس، انتساب مکر به خدا نه تنها قبیح نیست، کمال او [۲۱] و برخاسته از صفت عدالت وی است [۲۲] و همان گونه که قرآن جزای بدی را بدی دانسته است: ﴿وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ[۲۳] و به مؤمنان رخصت داده است در مقابل تجاوز به جان و مالشان مقابله به مثل کنند: ﴿الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ[۲۴] اگر کسی برای مقابله با دین الهی مکر کند، خدا در مقابل مکر او مکر می‌کند و این ظلم نیست.[۲۵]

مراد از مکر خدا جزای ناخوشایندی است که وی به اهل مکر می‌دهد،[۲۶] چنان که آنها را به بلعیده شدن به کام زمین یا به عذاب ناگهانی تهدید می‌کند: ﴿أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ[۲۷] و از خواری‌شان نزد خدا و گرفتاری به عذاب شدید خبر می‌دهد: ﴿وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ[۲۸]؛ آن گونه که آل فرعون را که با موسی(ع) از در مکر وارد شده بودند، عذابی بد فرو گرفت و حضرت از شرّ مکر آنان در امان ماند: ﴿فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ[۲۹] که مکر بد جز به اهل آن برنمی‌گردد: ﴿اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا[۳۰]؛ همچنین به پیامبر(ص) خویش سفارش می‌کند فرجام مکر گذشتگان و ویرانی خانه‌ها و نابودی‌شان را با چشم دل بنگرد و قوم خود را نیز آگاه کند، تا از سرنوشت آنان عبرت بگیرند: ﴿فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ[۳۱].[۳۲]

بر اساس آیه ﴿وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ[۳۳] حقیقت و همه مکر از آنِ خداست. و مکر دیگران با تسهیل و سبب‌سازی خدا انجام می‌گیرد؛ ولی آنها می‌پندارند که خود مکر می‌کنند.[۳۴] برخی نیز مکر را به اسباب مکر معنا کرده و گفته‌اند اسباب مکر نزد خداست و مکر هیچ کس به کسی زیان نمی‌رساند، جز آنکه خدا بخواهد؛[۳۵] به دیگر سخن، هر مکری به اذن خدا و آفریده اوست،[۳۶] چنان که آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ[۳۷] بر این مطلب تأکید می‌کند. برخی مکر الهی را به امر و تدبیر وی معنا کرده و گفته‌اند: خدا با بیان حجت و دلیل برای بندگان، مکر فریبکاران را آشکار ساخته و آن را به خودشان برمی‌گرداند [۳۸] و بعضی معتقدند: خدا مالک جزاء بر مکر است و نامیدن جزای مکر به مکر از روی نامگذاری عقوبت به اسم گناه است.[۳۹] گفتنی است برخی از مفسران، مکر الهی را استدراج دانسته و در معنای ﴿وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ[۴۰] گفته‌اند: تمام مکرها، مخالفت‌ها و ستم و تجاوزها که از بندگان سرکش در زمینه وظایف دینی آشکار می‌شود و همه حوادثی که با آن روبه‌رو می‌شوند و آنچه در درونشان پنهان می‌کنند یا خواهش‌های نفسانی آنان، همه مکر الهی و استدراج‌اند [۴۱] که ایشان را گام به گام به سوی آتش می‌کشانند و همان‌گونه که مکر شده بی‌توجه و آگاهی در دام مکر کننده گرفتار می‌آید، بنده نافرمان نیز براثر فراوانی نعمت‌ها غافل گشته و بی‌اینکه خود دریابد، یکباره خویش را گرفتار عذاب می‌بیند و راهی برای برگشت ندارد.[۴۲].[۴۳]

  1. «آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.
  2. «و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.
  3. «و نیرنگی سخت باختند و ما (نیز) تدبیری شایسته کردیم و آنان درنیافتند» سوره نمل، آیه ۵۰.
  4. «و (بنی اسرائیل) نیرنگ ورزیدند و خداوند تدبیر کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره آل عمران، آیه ۵۴.
  5. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  6. «و چون به مردم پس از رنجی که به آنان رسیده است رحمتی بچشانیم ناگاه درباره آیات ما نیرنگ می‌ورزند، بگو: خداوند در تدبیر چابک‌تر است؛ بی‌گمان فرستادگان ما آنچه نیرنگ می‌ورزید می‌نگارند» سوره یونس، آیه ۲۱.
  7. «و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.
  8. «و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.
  9. «من نیز تدبیری می‌کنم» سوره طارق، آیه ۱۶.
  10. «یا مگر می‌خواهند نیرنگی به کار برند؟ اما کافران خود نیرنگ خورده‌اند» سوره طور، آیه ۴۲.
  11. «بی‌گمان منافقان، با خداوند نیرنگ می‌بازند و او نیز با آنان تدبیر می‌کند و (اینان) چون به نماز ایستند با گران‌جانی می‌ایستند، برابر مردم ریا می‌ورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمی‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.
  12. التبیان، ج ۲، ص۴۷۶.
  13. التبیان، ج ۱۰، ص۳۲۷؛ حاشیة القنوی، ج ۶، ص۱۶۶؛ روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸.
  14. نخبة الازهار، ص۱۵۴ - ۱۵۵.
  15. برای اطلاع بیشتر ر. ک: مختصر المعانی، ص۲۷۰.
  16. البلیغ فی المعانی، ص۲۵۱ ـ ۲۵۲؛ نیز ر. ک الالهیات، ص۵۸۱.
  17. «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
  18. «بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
  19. یوسف‌زاده، حسین علی، مقاله «خیرالماکرین»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۴۵۵- ۴۵۷
  20. روح المعانی، ج ۳، ص۱۷۸ ـ ۱۷۹؛ التحقیق، ج ۱۱، ص۱۴۴؛ الفرقان، ج ۳، ص۱۵۵.
  21. التفکر فی الاسماء، ص۴۸۲.
  22. تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۲۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.
  23. «و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بی‌گمان او ستمگران را دوست نمی‌دارد» سوره شوری، آیه ۴۰.
  24. «(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنی‌ها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همان‌گونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.
  25. تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۵۴.
  26. مجمع‌البیان، ج ۶، ص۴۶۲.
  27. «پس آیا آنان که نیرنگ‌های زشت باختند ایمنی دارند از اینکه خداوند آنان را به زمین فرو برد یا از جایی که ندانند عذاب به سراغشان آید؟» سوره نحل، آیه ۴۵.
  28. «و هنگامی که نشانه‌ای (از سوی خداوند) نزدشان آید می‌گویند ما هرگز ایمان نمی‌آوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.
  29. «آنگاه خداوند او را از گزند نیرنگ‌هایی که می‌ورزیدند نگاه داشت و زشتی عذاب، فرعونیان را فرا گرفت» سوره غافر، آیه ۴۵.
  30. «از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمی‌گردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم می‌دارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابه‌جایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
  31. «و بنگر سرانجام نیرنگشان چگونه بود؛ ما آنان و قومشان همگی را نابود ساختیم» سوره نمل، آیه ۵۱.
  32. جامع البیان، ج ۱۹، ص۱۰۹.
  33. «و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.
  34. تفسیر سلمی، ج ۱، ص۳۳۸.
  35. جامع‌البیان، ج ۱۳، ص۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ نیز ر. ک: تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۳۰۲.
  36. تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۸۱؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص۵۷۶؛ تیسیر الکریم الرحمن، ص۴۸۵.
  37. «و در هر شهری گناهکاران بزرگش را گماردیم تا به فرجام، در آن نیرنگ ورزند و آنان جز به خویش نیرنگی نمی‌ورزند اما درنمی‌یابند» سوره انعام، آیه ۱۲۳.
  38. مجمع‌البیان، ج ۶، ص۴۶۲.
  39. تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۳۷۳؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۲۳۱؛ تفسیر سمعانی، ج ۳، ص۱۰۱.
  40. «و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.
  41. المیزان، ج ۴، ص۳۳.
  42. شرح اصول کافی، ج ۱۰، ص۳۶۲؛ زاد المسیر، ج ۳، ص۲۰۰.
  43. یوسف‌زاده، حسین علی، مقاله «خیرالماکرین»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۴۵۷- ۴۵۸