عیبجویی در حدیث: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = عیبجویی | | موضوع مرتبط = عیبجویی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = عیبجویی | ||
| مداخل مرتبط = [[عیبجویی در قرآن]] - [[عیبجویی در حدیث]] - [[عیبجویی در | | مداخل مرتبط = [[عیبجویی در قرآن]] - [[عیبجویی در حدیث]] - [[عیبجویی در جامعهشناسی اسلامی]] - [[نفی عیبجویی در معارف و سیره نبوی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==نهی و نکوهش عیبجویی== | == نهی و نکوهش عیبجویی == | ||
[[عبدالله بن سنان]] میگوید: به [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: آیا عورت [[مؤمن]] بر من [[حرام]] است؟ فرمود: آری عرض کردم: منظور از عورت پایین تنه است؟ فرمود: منظور آن نیست که تو [[فکر]] میکنی، منظور افشای سرّ مؤمن است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. | [[عبدالله بن سنان]] میگوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: آیا عورت [[مؤمن]] بر من [[حرام]] است؟ فرمود: آری عرض کردم: منظور از عورت پایین تنه است؟ فرمود: منظور آن نیست که تو [[فکر]] میکنی، منظور افشای سرّ مؤمن است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا تَتَّبِعَنَ عُيُوبَ النَّاسِ فَإِنَ لَكَ عُيُوباً إِنْ عَقَلْتَ [مَا] يَشْغَلُكَ أَنْ تَعِيبَ أَحَداً}}<ref>«به دنبال عیوب مردم نگرد، زیرا تو خود عیبهایی داری که اگر بیندیشی تو را از غیبت دیگران باز میدارد» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۵۲۳.</ref>. | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَا تَتَّبِعَنَ عُيُوبَ النَّاسِ فَإِنَ لَكَ عُيُوباً إِنْ عَقَلْتَ [مَا] يَشْغَلُكَ أَنْ تَعِيبَ أَحَداً}}<ref>«به دنبال عیوب مردم نگرد، زیرا تو خود عیبهایی داری که اگر بیندیشی تو را از غیبت دیگران باز میدارد» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۵۲۳.</ref>. | |||
تأکید بر [[غیبت]] در [[احادیث]] این باب به این دلیل است که غیبت از طرفی یکی از ثمرات عیبجویی است و از طرفی یکی از انحا و روشهای آن. کسانی که درباره [[عیوب]] و [[اسرار]] دیگران [[تجسس]] میکنند، پس از [[آگاهی]] معمولاً به نقل و بازگفت آن میپردازند و به این صورت هم غیبت میکنند، هم [[افشای راز]]، که خود تحت عنوان عیبجویی است | تأکید بر [[غیبت]] در [[احادیث]] این باب به این دلیل است که غیبت از طرفی یکی از ثمرات عیبجویی است و از طرفی یکی از انحا و روشهای آن. کسانی که درباره [[عیوب]] و [[اسرار]] دیگران [[تجسس]] میکنند، پس از [[آگاهی]] معمولاً به نقل و بازگفت آن میپردازند و به این صورت هم غیبت میکنند، هم [[افشای راز]]، که خود تحت عنوان عیبجویی است و میفرماید: {{متن حدیث|شَرُّ النَّاسِ مَنْ كَانَ مُتَتَبِّعاً لِعُيُوبِ النَّاسِ}}<ref>«بدترین مردمان آناناند که عیوب مردم را جستوجو میکنند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۵.</ref> و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ بَحَثَ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ}}<ref>«کسی که میخواهد درباره عیوب مردم جستوجو کند، از عیبهای خودش آغاز میکند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۶.</ref>. و میفرماید: {{متن حدیث|لا تعجل فی عیب احد بذنبه فلعله معفور له}}<ref>«در سرزنش کسی به خاطر گناه شتاب نکن، شاید خدا او را بخشیده باشد» شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۲/۲۳.</ref>. | ||
و میفرماید: {{متن حدیث|شَرُّ النَّاسِ مَنْ كَانَ مُتَتَبِّعاً لِعُيُوبِ النَّاسِ}}<ref>«بدترین مردمان آناناند که عیوب مردم را جستوجو میکنند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۵.</ref> | |||
و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ بَحَثَ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ}}<ref>«کسی که میخواهد درباره عیوب مردم جستوجو کند، از عیبهای خودش آغاز میکند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۶.</ref>. و میفرماید: {{متن حدیث|لا تعجل فی عیب احد بذنبه فلعله معفور له}}<ref>«در سرزنش کسی به خاطر گناه شتاب نکن، شاید خدا او را بخشیده باشد» شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۲/۲۳.</ref>. | |||
و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَاكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ}}<ref>«کسی که به عیوب مردم بنگرد و آنها را زشت بشمرد، ولی آنها را برای خود بپسندد و عیب نداند او خود احمق است» شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۴/۸۱؛ حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحفالعقول عن آل الرسول، ص۸۹.</ref>. | و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَاكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ}}<ref>«کسی که به عیوب مردم بنگرد و آنها را زشت بشمرد، ولی آنها را برای خود بپسندد و عیب نداند او خود احمق است» شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۴/۸۱؛ حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحفالعقول عن آل الرسول، ص۸۹.</ref>. | ||
[[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كَفَى بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يَتَعَرَّفَ مِنْ عُيُوبِ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ يَعِيبَ عَلَى النَّاسِ أَمْراً هُوَ فِيهِ}}<ref>«همین عیب برای انسان بس است که عیوبی راکه در خود نمیبیند در دیگران ببیند و چیزی خود به آن مبتلاست بر دیگران عیب بگیرد» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۹۵.</ref>. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} از [[حضرت مسیح]] نقل میکند که فرمود: {{متن حدیث|لَا تَنْظُرُوا إِلَى عُيُوبِ النَّاسِ كَأَنَّكُمْ رَعَايَا عَلَيْهِمْ وَ لَكِنِ انْظُرُوا فِي خَلَاصِ أَنْفُسِكُمْ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ}}<ref>«چنان به عیوب مردم نگاه نکنید که گویا شما ناظر و مراقب آنها هستید به نجات خود فکر کنید شما بندگانی هستید در ملک دیگری» مفید، امالی، ص۲۰۹.</ref>. | [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كَفَى بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يَتَعَرَّفَ مِنْ عُيُوبِ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ يَعِيبَ عَلَى النَّاسِ أَمْراً هُوَ فِيهِ}}<ref>«همین عیب برای انسان بس است که عیوبی راکه در خود نمیبیند در دیگران ببیند و چیزی خود به آن مبتلاست بر دیگران عیب بگیرد» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۹۵.</ref>. | ||
[[عیبجویی]] چنان [[زشت]] و [[ناهنجار]] است که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} ما را از [[معاشرت]] با عیبجویان برحذر داشته، میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ مُعَاشَرَةَ مُتَتَبِّعِي عُيُوبِ النَّاسِ فَإِنَّهُ لَمْ يَسْلَمْ مُصَاحِبُهُمْ مِنْهُمْ}}<ref>«از معاشرت با کسانی که در پی عیوب مردم میگردند بپرهیز، زیرا کسی که با آنها مصاحبت کند از شر ایشان ایمن نیست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۹۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)| | |||
[[امام صادق]] {{ع}} از [[حضرت مسیح]] نقل میکند که فرمود: {{متن حدیث|لَا تَنْظُرُوا إِلَى عُيُوبِ النَّاسِ كَأَنَّكُمْ رَعَايَا عَلَيْهِمْ وَ لَكِنِ انْظُرُوا فِي خَلَاصِ أَنْفُسِكُمْ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ}}<ref>«چنان به عیوب مردم نگاه نکنید که گویا شما ناظر و مراقب آنها هستید به نجات خود فکر کنید شما بندگانی هستید در ملک دیگری» مفید، امالی، ص۲۰۹.</ref>. | |||
[[عیبجویی]] چنان [[زشت]] و [[ناهنجار]] است که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ما را از [[معاشرت]] با عیبجویان برحذر داشته، میفرماید: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ مُعَاشَرَةَ مُتَتَبِّعِي عُيُوبِ النَّاسِ فَإِنَّهُ لَمْ يَسْلَمْ مُصَاحِبُهُمْ مِنْهُمْ}}<ref>«از معاشرت با کسانی که در پی عیوب مردم میگردند بپرهیز، زیرا کسی که با آنها مصاحبت کند از شر ایشان ایمن نیست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۹۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|ااخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۲۵۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۶
نهی و نکوهش عیبجویی
عبدالله بن سنان میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: آیا عورت مؤمن بر من حرام است؟ فرمود: آری عرض کردم: منظور از عورت پایین تنه است؟ فرمود: منظور آن نیست که تو فکر میکنی، منظور افشای سرّ مؤمن است[۱]. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «لَا تَتَّبِعَنَ عُيُوبَ النَّاسِ فَإِنَ لَكَ عُيُوباً إِنْ عَقَلْتَ [مَا] يَشْغَلُكَ أَنْ تَعِيبَ أَحَداً»[۲].
تأکید بر غیبت در احادیث این باب به این دلیل است که غیبت از طرفی یکی از ثمرات عیبجویی است و از طرفی یکی از انحا و روشهای آن. کسانی که درباره عیوب و اسرار دیگران تجسس میکنند، پس از آگاهی معمولاً به نقل و بازگفت آن میپردازند و به این صورت هم غیبت میکنند، هم افشای راز، که خود تحت عنوان عیبجویی است و میفرماید: «شَرُّ النَّاسِ مَنْ كَانَ مُتَتَبِّعاً لِعُيُوبِ النَّاسِ»[۳] و میفرماید: «مَنْ بَحَثَ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ»[۴]. و میفرماید: «لا تعجل فی عیب احد بذنبه فلعله معفور له»[۵].
و میفرماید: «مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَاكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ»[۶].
امام باقر (ع) میفرماید: «كَفَى بِالْمَرْءِ عَيْباً أَنْ يَتَعَرَّفَ مِنْ عُيُوبِ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ يَعِيبَ عَلَى النَّاسِ أَمْراً هُوَ فِيهِ»[۷].
امام صادق (ع) از حضرت مسیح نقل میکند که فرمود: «لَا تَنْظُرُوا إِلَى عُيُوبِ النَّاسِ كَأَنَّكُمْ رَعَايَا عَلَيْهِمْ وَ لَكِنِ انْظُرُوا فِي خَلَاصِ أَنْفُسِكُمْ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ»[۸].
عیبجویی چنان زشت و ناهنجار است که امیرالمؤمنین (ع) ما را از معاشرت با عیبجویان برحذر داشته، میفرماید: «إِيَّاكَ وَ مُعَاشَرَةَ مُتَتَبِّعِي عُيُوبِ النَّاسِ فَإِنَّهُ لَمْ يَسْلَمْ مُصَاحِبُهُمْ مِنْهُمْ»[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۵۹.
- ↑ «به دنبال عیوب مردم نگرد، زیرا تو خود عیبهایی داری که اگر بیندیشی تو را از غیبت دیگران باز میدارد» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۵۲۳.
- ↑ «بدترین مردمان آناناند که عیوب مردم را جستوجو میکنند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۵.
- ↑ «کسی که میخواهد درباره عیوب مردم جستوجو کند، از عیبهای خودش آغاز میکند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۱۶.
- ↑ «در سرزنش کسی به خاطر گناه شتاب نکن، شاید خدا او را بخشیده باشد» شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۲/۲۳.
- ↑ «کسی که به عیوب مردم بنگرد و آنها را زشت بشمرد، ولی آنها را برای خود بپسندد و عیب نداند او خود احمق است» شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۴/۸۱؛ حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحفالعقول عن آل الرسول، ص۸۹.
- ↑ «همین عیب برای انسان بس است که عیوبی راکه در خود نمیبیند در دیگران ببیند و چیزی خود به آن مبتلاست بر دیگران عیب بگیرد» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۹۵.
- ↑ «چنان به عیوب مردم نگاه نکنید که گویا شما ناظر و مراقب آنها هستید به نجات خود فکر کنید شما بندگانی هستید در ملک دیگری» مفید، امالی، ص۲۰۹.
- ↑ «از معاشرت با کسانی که در پی عیوب مردم میگردند بپرهیز، زیرا کسی که با آنها مصاحبت کند از شر ایشان ایمن نیست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۹۷.
- ↑ تهرانی، مجتبی، ااخلاق الاهی ج۱۴، ص ۲۵۶.