اصحاب عقبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اصحاب عقبه در قرآن]] | پرسش مرتبط  = }}
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[اصحاب عقبه در قرآن]] - [[اصحاب عقبه در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = اصحاب عقبه (پرسش)
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[عقبه]] در لغت به معنای [[راه]] دشوار در [[کوه]] است<ref>مفردات، ص ۵۷۶، «عقب».</ref> که در [[فارسی]] به گردنه و گریوه موسوم است<ref> لغت‌نامه، ج ۱۰، ص ۱۴۰۹۸، «عقبه»؛ فرهنگ فارسی، ج ۳، ص ۳۲۹۷، «گریوه».</ref>. این عنوان یادآور دو رخداد مهم در [[تاریخ اسلام]] است که در دو مکان مشهور به عقبه به وقوع پیوست: یکی [[بیعت]] گروهی از [[اهل]] یثرب در سالهای دوازدهم و سیزدهم<ref> المنتظم، ج ۲، ص ۱۵۴، ۱۶۲، ۱۶۶.</ref>[[بعثت]] با [[پیامبر]] {{صل}} در عقبه [[منا]] (در راه منا به [[مکه]]) که برخی منابع از ایشان با عنوان [[اصحاب عقبه]] یاد کرده‌اند <ref>الطبقات، ج ۱، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۲؛ ج ۳، ص ۳۲۱؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۸.</ref> و تعبیر از [[پیمان]] آنان به [[بیعت عقبه]] [[شهرت]] بیشتری دارد (بیعت عقبه) و دیگری [[سوء قصد]] نافرجام به [[جان]] پیامبر {{صل}} است که در عقبه‌ای واقع در مسیر [[تبوک]] به [[مدینه]] صورت گرفت<ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۲؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶.</ref>. بنا به نوشته برخی از [[مورخان]] و [[مفسران]]، اصحاب عقبه کسانی بودند که در بازگشت [[رسول خدا]] از [[غزوه تبوک]] در [[سال نهم هجری]]، [[تصمیم]] داشتند شب هنگام، شتر آن [[حضرت]] را بِرَمانند و از گردنه‌ای خطرناک پرتاب کنند؛ امّا قبل از عملی ساختن نقشه خود، پیامبر {{صل}} از [[توطئه]] آنها [[آگاه]] شد و به [[حذیفة بن یمان]] که از پشت سر، شتر آن حضرت را می‌راند فرمود تا ایشان را دور کرده به آنها بگوید که اگر کنار نروند پیامبر {{صل}} آنان را با نامهای [[پدران]] و قبیله‌هایشان صدا خواهد زد. [[منافقان]] که از نقشه خود طرفی نبسته بودند با [[اقدام]] [[حذیفه]] گریخته و خود را در میان [[سپاه]] پنهان ساختند. [[روایت]] شده که حذیفه گفته است: من نام ایشان و نامهای پدران و قبیله‌های آنان را می‌دانم<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۸؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶ ـ ۲۵۸؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۰.</ref> بنا به گزارش واقدی افزون بر [[حذیفه]]، [[پیامبر]] {{صل}} [[عمار]] را نیز از نام آنها [[آگاه]] ساخته بود<ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۴؛ التبیان، ج ۵، ص ۲۶۱.</ref> عده‌ای [[سوء قصد]] به [[جان]] پیامبر {{صل}} را نه در [[عقبه]] مسیر [[تبوک]] بلکه در عقبه دیگری دانسته‌اند<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref> چنین به نظر می‌رسد که گویا دو یا سه بار [[قتل]] [[رسول خدا]] {{صل}} طراحی شده بود.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[اصحاب عقبه - سامانی (مقاله)|مقاله «اصحاب عقبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
[[عقبه]] در لغت به معنای [[راه]] دشوار در [[کوه]] است<ref>مفردات، ص ۵۷۶، «عقب».</ref> که در [[فارسی]] به گردنه و گریوه موسوم است<ref> لغت‌نامه، ج ۱۰، ص ۱۴۰۹۸، «عقبه»؛ فرهنگ فارسی، ج ۳، ص ۳۲۹۷، «گریوه».</ref>. این عنوان یادآور دو رخداد مهم در [[تاریخ اسلام]] است که در دو مکان مشهور به عقبه به وقوع پیوست: یکی [[بیعت]] گروهی از [[اهل]] یثرب در سالهای دوازدهم و سیزدهم<ref> المنتظم، ج ۲، ص ۱۵۴، ۱۶۲، ۱۶۶.</ref>[[بعثت]] با [[پیامبر]] {{صل}} در عقبه [[منا]] (در راه منا به [[مکه]]) که برخی منابع از ایشان با عنوان [[اصحاب عقبه]] یاد کرده‌اند <ref>الطبقات، ج ۱، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۲؛ ج ۳، ص ۳۲۱؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۸.</ref> و تعبیر از [[پیمان]] آنان به [[بیعت عقبه]] [[شهرت]] بیشتری دارد (بیعت عقبه) و دیگری [[سوء قصد]] نافرجام به [[جان]] پیامبر {{صل}} است که در عقبه‌ای واقع در مسیر [[تبوک]] به [[مدینه]] صورت گرفت<ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۲؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶.</ref>. بنا به نوشته برخی از [[مورخان]] و [[مفسران]]، اصحاب عقبه کسانی بودند که در بازگشت [[رسول خدا]] از [[غزوه تبوک]] در [[سال نهم هجری]]، [[تصمیم]] داشتند شب هنگام، شتر آن [[حضرت]] را بِرَمانند و از گردنه‌ای خطرناک پرتاب کنند؛ امّا قبل از عملی ساختن نقشه خود، پیامبر {{صل}} از [[توطئه]] آنها [[آگاه]] شد و به [[حذیفة بن یمان]] که از پشت سر، شتر آن حضرت را می‌راند فرمود تا ایشان را دور کرده به آنها بگوید که اگر کنار نروند پیامبر {{صل}} آنان را با نام‌های [[پدران]] و قبیله‌هایشان صدا خواهد زد. [[منافقان]] که از نقشه خود طرفی نبسته بودند با [[اقدام]] [[حذیفه]] گریخته و خود را در میان [[سپاه]] پنهان ساختند. [[روایت]] شده که حذیفه گفته است: من نام ایشان و نام‌های پدران و قبیله‌های آنان را می‌دانم<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۸؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶ ـ ۲۵۸؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۰.</ref> بنا به گزارش واقدی افزون بر [[حذیفه]]، [[پیامبر]] {{صل}} [[عمار]] را نیز از نام آنها [[آگاه]] ساخته بود<ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۴؛ التبیان، ج ۵، ص ۲۶۱.</ref> عده‌ای [[سوء قصد]] به [[جان]] پیامبر {{صل}} را نه در [[عقبه]] مسیر [[تبوک]] بلکه در عقبه دیگری دانسته‌اند<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref> چنین به نظر می‌رسد که گویا دو یا سه بار [[قتل]] [[رسول خدا]] {{صل}} طراحی شده بود.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[اصحاب عقبه - سامانی (مقاله)|مقاله «اصحاب عقبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص 437-438.</ref>


== اصحاب عقبه در [[شان نزول]] ==
== [[اصحاب عقبه]] در [[شأن نزول]] ==
# برخی از [[مفسران]] تنها جمله {{متن قرآن|وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا}}<ref> سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> را درباره [[اقدام]] اصحاب عقبه ذکر کرده‌اند،<ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص ۳۸۳؛ الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹.</ref> هرچند قولی دیگر تمام این [[آیه]] را در [[شأن]] آنها دانسته و آورده‌اند که چون ایشان از [[آگاهی]] پیامبر {{صل}} نسبت به [[سوء]] قصدشان با خبر شدند [[سوگند]] یاد کردند که چنین تصمیمی نداشته‌اند. در این‌باره آیه {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> نازل شد و [[نیت]] آنان را آشکار کرد.<ref> روض الجنان، ج ۹، ص ۲۹۸؛ الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۳.</ref>
# [[طبرسی]] ماجرای اصحاب عقبه را افزون بر آیه {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> در ذیل [[آیات]] {{متن قرآن|يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ}}<ref>«منافقان می‌هراسند آیه‌ای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دل‌های ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن می‌هراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین می‌گویند: ما تنها (در گفت‌وگو) فرو می‌رفتیم و بازی می‌کردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.</ref>. نیز آورده و [[نزول]] این آیات را به [[نقلی]] در این‌باره دانسته است.<ref> مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۰ ـ ۷۱.</ref>
# از [[امام رضا]] {{ع}} [[روایت]] شده که مراد از {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> [[اصحاب عقبه]] هستند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۱؛ الصافی، ج۱، ص ۳۹۴.</ref> گزارش‌ها در تعداد اصحاب عقبه، همسانی ندارد. شمار آنان را از ۱۲ تا ۱۵ تن برشمرده‌اند.<ref> الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹؛ المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۴.</ref> از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده که شمار آنها ۱۲ تن، ۸ تن از [[قریش]] و ۴ تن از سایر [[عرب]] <ref>التبیان، ج ۵، ص ۲۶۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹.</ref> بوده است.
 
[[شیخ صدوق]] بر اساس روایتی ۱۲ تن از آنان را از [[بنی‌امیه]] و ۵ تن را از سایر [[مردم]] دانسته است.<ref> الخصال، ج ۲، ص ۳۹۸.</ref> [[بیهقی]] و [[سیوطی]]، نام‌های ایشان را چنین آورده‌اند: [[عبدالله بن ابی‌سعد]]، [[سعد بن ابی‌سرح]]، [[ابوحاضر الأعرابی]]، [[عامر]]، [[ابوعامر]]، [[جُلاس بن سوید]]، [[مجمع بن حارثه]]، [[ملیحاتیمی]]، [[حصین بن نمیر]]، [[طعمة بن ابیرق]]، [[عبدالله بن عیینه]] و [[مرة بن ربیع]]، گویا [[رئیس]] ایشان ابوعامر بوده است.<ref> دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۹؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴۳.</ref> برخی منابع نام‌های دیگری برای آنها ذکر کرده و بیشتر این افراد را از [[صحابه]] سرشناس و نیز برخی از کسانی دانسته‌اند که پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} عهده‌دار امور [[حکومت]] بوده‌اند<ref>الخصال، ج ۲، ص ۴۹۹.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[اصحاب عقبه - سامانی (مقاله)|مقاله «اصحاب عقبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص 438-439.</ref>.
 
==اصحاب عقبه==
[[شهرت]] سیزده (۱۴ یا ۱۶) تن از [[صحابه]] است که در مراجعت [[رسول خدا]]{{صل}} از [[حجة الوداع]] در [[عقبه]] (گردنه) به [[نیت]] کشتن آن حضرت، قصد رم دادن شتر ایشان یا قطع تسمه زیر شکم شتر و [[حمله]] به حضرت را کردند. اما حضرت به وسیله [[وحی]] از این نیت [[آگاه]] شد و این عده [[نقاب]] پوش، بر قصد خود موفق نشدند و حضرت نام آنان را برای [[حذیفه]] شمرد و فرمود تا [[زمان حیات پیامبر]] این اسامی را فاش نکند.
اصحاب عقبه اول، شهرت [[دوازده تن]] از [[مردم یثرب]] (شش تن از [[قبیله اوس]] و شش تن از [[قبیله خزرج]]) است که در [[سال دوازدهم بعثت]] در [[موسم حج]] در محل عقبه با رسول خدا{{صل}} [[بیعت]] کردند.
اصحاب عقبه دوم، شهرت هفتاد تن از مردم یثرب (از [[قبایل]] [[اوس و خزرج]]) است که در [[سال سیزدهم بعثت]] در ایام تشریق از ماه [[ذی حجه]] در محل عقبه با رسول خدا{{صل}} بیعت کردند<ref>مجمع البیان، ج۱۱، ص۱۵۸. حیوه القلوب، ج۲، ص۴۸۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۱۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[اصحاب عقبه - سامانی (مقاله)|مقاله «اصحاب عقبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[اصحاب عقبه - سامانی (مقاله)|مقاله «اصحاب عقبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۵

مقدمه

عقبه در لغت به معنای راه دشوار در کوه است[۱] که در فارسی به گردنه و گریوه موسوم است[۲]. این عنوان یادآور دو رخداد مهم در تاریخ اسلام است که در دو مکان مشهور به عقبه به وقوع پیوست: یکی بیعت گروهی از اهل یثرب در سالهای دوازدهم و سیزدهم[۳]بعثت با پیامبر (ص) در عقبه منا (در راه منا به مکه) که برخی منابع از ایشان با عنوان اصحاب عقبه یاد کرده‌اند [۴] و تعبیر از پیمان آنان به بیعت عقبه شهرت بیشتری دارد (بیعت عقبه) و دیگری سوء قصد نافرجام به جان پیامبر (ص) است که در عقبه‌ای واقع در مسیر تبوک به مدینه صورت گرفت[۵]. بنا به نوشته برخی از مورخان و مفسران، اصحاب عقبه کسانی بودند که در بازگشت رسول خدا از غزوه تبوک در سال نهم هجری، تصمیم داشتند شب هنگام، شتر آن حضرت را بِرَمانند و از گردنه‌ای خطرناک پرتاب کنند؛ امّا قبل از عملی ساختن نقشه خود، پیامبر (ص) از توطئه آنها آگاه شد و به حذیفة بن یمان که از پشت سر، شتر آن حضرت را می‌راند فرمود تا ایشان را دور کرده به آنها بگوید که اگر کنار نروند پیامبر (ص) آنان را با نام‌های پدران و قبیله‌هایشان صدا خواهد زد. منافقان که از نقشه خود طرفی نبسته بودند با اقدام حذیفه گریخته و خود را در میان سپاه پنهان ساختند. روایت شده که حذیفه گفته است: من نام ایشان و نام‌های پدران و قبیله‌های آنان را می‌دانم[۶] بنا به گزارش واقدی افزون بر حذیفه، پیامبر (ص) عمار را نیز از نام آنها آگاه ساخته بود[۷] عده‌ای سوء قصد به جان پیامبر (ص) را نه در عقبه مسیر تبوک بلکه در عقبه دیگری دانسته‌اند[۸] چنین به نظر می‌رسد که گویا دو یا سه بار قتل رسول خدا (ص) طراحی شده بود.[۹]

اصحاب عقبه در شأن نزول

  1. برخی از مفسران تنها جمله ﴿وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا[۱۰] را درباره اقدام اصحاب عقبه ذکر کرده‌اند،[۱۱] هرچند قولی دیگر تمام این آیه را در شأن آنها دانسته و آورده‌اند که چون ایشان از آگاهی پیامبر (ص) نسبت به سوء قصدشان با خبر شدند سوگند یاد کردند که چنین تصمیمی نداشته‌اند. در این‌باره آیه ﴿يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۱۲] نازل شد و نیت آنان را آشکار کرد.[۱۳]
  2. طبرسی ماجرای اصحاب عقبه را افزون بر آیه ﴿يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۱۴] در ذیل آیات ﴿يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ[۱۵]، ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ[۱۶]. نیز آورده و نزول این آیات را به نقلی در این‌باره دانسته است.[۱۷]
  3. از امام رضا (ع) روایت شده که مراد از ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ[۱۸] اصحاب عقبه هستند.[۱۹] گزارش‌ها در تعداد اصحاب عقبه، همسانی ندارد. شمار آنان را از ۱۲ تا ۱۵ تن برشمرده‌اند.[۲۰] از امام باقر (ع) نقل شده که شمار آنها ۱۲ تن، ۸ تن از قریش و ۴ تن از سایر عرب [۲۱] بوده است.

شیخ صدوق بر اساس روایتی ۱۲ تن از آنان را از بنی‌امیه و ۵ تن را از سایر مردم دانسته است.[۲۲] بیهقی و سیوطی، نام‌های ایشان را چنین آورده‌اند: عبدالله بن ابی‌سعد، سعد بن ابی‌سرح، ابوحاضر الأعرابی، عامر، ابوعامر، جُلاس بن سوید، مجمع بن حارثه، ملیحاتیمی، حصین بن نمیر، طعمة بن ابیرق، عبدالله بن عیینه و مرة بن ربیع، گویا رئیس ایشان ابوعامر بوده است.[۲۳] برخی منابع نام‌های دیگری برای آنها ذکر کرده و بیشتر این افراد را از صحابه سرشناس و نیز برخی از کسانی دانسته‌اند که پس از رحلت پیامبر (ص) عهده‌دار امور حکومت بوده‌اند[۲۴][۲۵].

اصحاب عقبه

شهرت سیزده (۱۴ یا ۱۶) تن از صحابه است که در مراجعت رسول خدا(ص) از حجة الوداع در عقبه (گردنه) به نیت کشتن آن حضرت، قصد رم دادن شتر ایشان یا قطع تسمه زیر شکم شتر و حمله به حضرت را کردند. اما حضرت به وسیله وحی از این نیت آگاه شد و این عده نقاب پوش، بر قصد خود موفق نشدند و حضرت نام آنان را برای حذیفه شمرد و فرمود تا زمان حیات پیامبر این اسامی را فاش نکند. اصحاب عقبه اول، شهرت دوازده تن از مردم یثرب (شش تن از قبیله اوس و شش تن از قبیله خزرج) است که در سال دوازدهم بعثت در موسم حج در محل عقبه با رسول خدا(ص) بیعت کردند. اصحاب عقبه دوم، شهرت هفتاد تن از مردم یثرب (از قبایل اوس و خزرج) است که در سال سیزدهم بعثت در ایام تشریق از ماه ذی حجه در محل عقبه با رسول خدا(ص) بیعت کردند[۲۶].[۲۷]

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص ۵۷۶، «عقب».
  2. لغت‌نامه، ج ۱۰، ص ۱۴۰۹۸، «عقبه»؛ فرهنگ فارسی، ج ۳، ص ۳۲۹۷، «گریوه».
  3. المنتظم، ج ۲، ص ۱۵۴، ۱۶۲، ۱۶۶.
  4. الطبقات، ج ۱، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۲؛ ج ۳، ص ۳۲۱؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۸.
  5. المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۲؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶.
  6. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۸؛ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۶ ـ ۲۵۸؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۰.
  7. المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۴؛ التبیان، ج ۵، ص ۲۶۱.
  8. تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۰۰.
  9. سامانی، سید محمود، مقاله «اصحاب عقبه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص 437-438.
  10. سوره توبه، آیه ۷۴.
  11. تفسیر ماوردی، ج ۲، ص ۳۸۳؛ الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹.
  12. «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.
  13. روض الجنان، ج ۹، ص ۲۹۸؛ الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۳.
  14. «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.
  15. «منافقان می‌هراسند آیه‌ای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دل‌های ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن می‌هراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.
  16. «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین می‌گویند: ما تنها (در گفت‌وگو) فرو می‌رفتیم و بازی می‌کردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.
  17. مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۰ ـ ۷۱.
  18. «بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.
  19. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۱؛ الصافی، ج۱، ص ۳۹۴.
  20. الکشاف، ج ۲، ص ۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹؛ المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۴.
  21. التبیان، ج ۵، ص ۲۶۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۷۹.
  22. الخصال، ج ۲، ص ۳۹۸.
  23. دلائل النبوه، ج ۵، ص ۲۵۹؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۴۳.
  24. الخصال، ج ۲، ص ۴۹۹.
  25. سامانی، سید محمود، مقاله «اصحاب عقبه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص 438-439.
  26. مجمع البیان، ج۱۱، ص۱۵۸. حیوه القلوب، ج۲، ص۴۸۲.
  27. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۱۳.