اصحاب عقبه در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

عقبه به معنی گردنه و کار سخت و دشوار است که جمع آن «عَقَبات» می‌باشد. به قسمت سخت کوهستان که بالا رفتن از آن دشوار است و پیمودن آن پی در پی و پشت سر هم انجام میگیرد عقبه می‌گویند: فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ* فَكُّ رَقَبَةٍ * أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ[۱].

از این آیات معلوم می‌شود که مراد از عقبه همان گردنه صعب‌العبور انجام اعمال خیر است که معمولاً انسان‌ها به سختی از آن عبور می‌کنند. مجموعه‌ای از اعمال خیر که عمدتاً بر محور خدمت به بندگان خدا و یاری مستضعفان و مظلومان و درماندگان دور می‌زند و همچنین مجموعه‌ای از اعتقادات و باورهای تصحیح و تصفیه شده و خالی از شرک و شک و ریا و پایبندی به اخلاق و فضائل و کرامت انسانی. به راستی گذشتن از چنین گردنه‌ای به آسانی انجام نمی‌پذیرد؛ به‌ویژه آنکه تعلقات دنیوی و زرق و برق زندگی آنگاه که با هواهای نفسانی همگام شود کار را بسی سخت و سخت‌تر هم می‌کند. اینجاست که برای عبور از این گردنه، ناچار آدمی باید به جهاد برخیزد، «جهاد اکبر» یعنی مبارزه با انواع هواها و هوس‌ها، بنابراین «گردنه هوای نفس» پُرپیچ‌ترین و سخت‌ترین گردنه‌ها محسوب می‌شود. آنچه را که آیه در توضیح آن آورده، بیانگر این نکته است که آزاد کردن بندگان و اطعام مسکینان به عنوان مصداق‌های روشنی از مبارزه، برای عبور از آن است.

شماری از مفسران عَقَبه را به گردنه صعب العبور قیامت تفسیر کرده‌اند و از روایتی نیز در این باره بهره برگرفته‌اند که از رسول خدا(ص) نقل شده: « إِنَّ أَمَامَكُمْ عَقَبَةً كَئُوداً لاَ يَجُوزُهَا اَلْمُثْقِلُونَ وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أُخَفِّفَ عَنْكُمْ لِتِلْكَ اَلْعَقَبَةِ»، پیش روی شما گردنه سختی است، کسانی که بار سنگینی دارند از آن نمی‌گذرند، ولی من می‌خواهم بار شما را برای عبور از این گردنه سبک کنم»[۲]. اگرچه گردنه روز قیامت، خود حقیقی انکارناپذیر است، ولی مراد آیه، همان عَقَبه تکالیف دنیوی است. نهایتاً اینکه گردنه سخت روز قیامت می‌تواند تجسمی از همین گردنه دنیا باشد. تعبیر آیه شریفه قابل توجه است: فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ. اقْتَحَمَ از «اقتحام» در اصل به معنی «ورود در کار سخت و هراسناک یا گذشتن از چیزی با سختی و رنج و محنت است» که نشان می‌دهد گذشتن از این گردنه، کار آسانی نیست؛ زیرا دستاورد خویش را در قالب «اطعام فقیر و رسیدگی به یتیم و توجه و دستگیری از مستمند خاک‌نشین» میبیند که به معنی انقطاع از تعلق خاطر است. کسی که با کدّ یمین و عرق جبین، مالی را اندوخته و زخارفی را فراهم آورده و تمام موجودیت خود را در بهره‌گیری از دنیا و دستیابی به تمام زوایای آن تفسیر می‌کند بریدن از چنین تعلق و وابستگی بسیار دشوار است.

برخی از مفسران فَكُّ رَقَبَةٍ را به معنی آزاد کردن گردن خویش از عذاب الهی از طریق تحمل طاعات دانسته‌اند. ظاهر آیه بیانگر آزادی برده است که با خرج مال و خریدن بنده و سپس آزاد کردن او از گردنه‌ای از گردنه‌های مال دوستی و تعلق به دنیا عبور می‌کند، منطبق می‌شود. آنگاه در مرحله و مرتبه بعد از گردنه دیگر باید عبور کند. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «کسی که گرسنه‌ای را در ایام قحطی سیر کند، خدا او را در قیامت از دری از درهای بهشت وارد میسازد که هیچ شخص دیگری از آن وارد نمی‌شود جز کسی که عمل همانند عملی او انجام داده باشد»[۳].

اصحاب عَقَبَه در تاریخ اسلام اشاره به دو حادثه جداگانه است: حادثه نخست بیعت گروهی از اهل یثرب (مدینه)، در سال ۱۲ و ۱۳ بعثت با پیامبر اکرم(ص) در «عَقَبَه منا» (راه منا به مکه) است[۴] که از آن با عنوان «بیعت عقبه» نیز یاد شده است. حادثه دوم، مربوط به غزوه تبوک می‌شود که پس از برگشت پیامبر اکرم(ص)، عده‌ای در عقبه و گردنه کوه کمین کردند تا شتری که پیامبر بر آن سوار بود رم بدهند و آن حضرت سقوط کند و کشته شود![۵]. ولی پیش از آنکه آنان به انجام چنین کاری موفق شوند، پیامبر اکرم(ص) از توطئه آنها آگاه شد و به حذیفة بن یمان که از پشت سر، شتر آن حضرت را میراند، فرمود تا ایشان را دور کند و به آنها بگوید اگر کنار نروند پیامبر، آنان را با نام‌های پدران و قبائل‌شان صدا خواهد زد. آنان پس از اینکه نقشه خود را نقش بر آب دیدند، فرار کردند و خود را در میان سپاه پنهان و مستور ساختند. روایت شده که حذیفه آنان را شناخته بوده است اما اجازه افشاگری از سوی رسول خدا(ص) نیافته بود و بنا به گزارش واقدی در کتاب مغازی، عمار یاسر نیز از نام آنها آگاهی داشته است[۶].

شماری از مفسران آیه ۷۴ از سوره توبه را منطبق بر واقعه عقبة تبوک نموده‌اند: وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ[۷][۸].

برخی نیز از آیه ۶۴ سوره توبه را منطبق بر عقبه تبوک نموده‌اند: يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ[۹]. در روایتی از حضرت رضا(ع) نیز آیه ۱۵۵ سوره آل عمران بر عقبه تبوک تطبیق شده است: إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا[۱۰][۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. «اما او از گذرگاه سخت نگذشت * و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟ * آزاد کردن برده‌ای است* یا خوراک دادن در روز گرسنگی» سوره بلد، آیه ۱۱-۱۴.
  2. مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۹۵.
  3. تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۴۷.
  4. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۸.
  5. مغازی، ج۳، ص۱۰۴۴.
  6. دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۴۳۷.
  7. «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.
  8. الدر المنثور، ج۴، ص۲۴۲.
  9. «منافقان می‌هراسند آیه‌ای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دل‌های ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن می‌هراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.
  10. «بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.
  11. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۰۱.
  12. کوشا، محمد علی، مقاله «اصحاب عقبه»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص 253-254.