صدق در لغت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر') |
(←مقدمه) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
راغب پیرامون واژه «[[صدق]]» میگوید: صدق مطابقت با [[نیت]] و ضمیر یا چیزی | راغب اصفهانی پیرامون واژه «[[صدق]]» میگوید: صدق مطابقت با [[نیت]] و ضمیر یا چیزی است که از آن خبر داده شده است<ref>مفردات الفاظ القرآن، ص۴۷۸.</ref>. ابن فارس نیز در این زمینه مینویسد: اصل در این واژه به معنای قوت در شیء است، چه در گفتار و چه در غیر آن باشد؛ زیرا صدق دارای قوت و نیرو [در درون خود] است، برخلاف [[کذب]] و [[دروغ]] قوت و نیرویی ندارد و [[باطل]] است<ref>معجم مقاییس اللغة، ص۵۶۵.</ref>. | ||
صاحب التحقیق نیز میگوید: این ماده یک اصل دارد و به معنای تمامیت و [[پیراستگی]] از | صاحب التحقیق نیز میگوید: این ماده یک اصل دارد و به معنای تمامیت و [[پیراستگی]] از ناراستی و با [[حق]] بودن است. | ||
معنای این واژه بر حسب موارد استعمال متفاوت است، مانند: صدق در [[اعتقاد]]، صدق در اظهار [[عقاید]]، | معنای این واژه بر حسب موارد استعمال متفاوت است، مانند: صدق در [[اعتقاد]]، صدق در اظهار [[عقاید]]، صدق در قول و خبر، صدق در قول و انشاء، صدق در [[احساس]]، و صدق در عمل. مطلوبترین و بلند مرتبهترین نوع آن صدق در مطلق امور است که شامل صدق در اعتقاد، قول و عمل است. مراد از صدق در [[آیه]] «[[صادقین]]» نیز همین معناست. | ||
پس روشن شد که [[حقیقت]] صدق به [[اختلاف]] موارد و مصادیق متغیر و مختلف است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۵.</ref>. به هر حال صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده میشود با | پس روشن شد که [[حقیقت]] صدق به [[اختلاف]] موارد و مصادیق متغیر و مختلف است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۵.</ref>. به هر حال صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده میشود با واقعیت و خارج مطابقت داشته باشد و شخصی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق میگویند<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۴۰۲.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۳۹۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۹
مقدمه
راغب اصفهانی پیرامون واژه «صدق» میگوید: صدق مطابقت با نیت و ضمیر یا چیزی است که از آن خبر داده شده است[۱]. ابن فارس نیز در این زمینه مینویسد: اصل در این واژه به معنای قوت در شیء است، چه در گفتار و چه در غیر آن باشد؛ زیرا صدق دارای قوت و نیرو [در درون خود] است، برخلاف کذب و دروغ قوت و نیرویی ندارد و باطل است[۲]. صاحب التحقیق نیز میگوید: این ماده یک اصل دارد و به معنای تمامیت و پیراستگی از ناراستی و با حق بودن است.
معنای این واژه بر حسب موارد استعمال متفاوت است، مانند: صدق در اعتقاد، صدق در اظهار عقاید، صدق در قول و خبر، صدق در قول و انشاء، صدق در احساس، و صدق در عمل. مطلوبترین و بلند مرتبهترین نوع آن صدق در مطلق امور است که شامل صدق در اعتقاد، قول و عمل است. مراد از صدق در آیه «صادقین» نیز همین معناست.
پس روشن شد که حقیقت صدق به اختلاف موارد و مصادیق متغیر و مختلف است[۳]. به هر حال صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده میشود با واقعیت و خارج مطابقت داشته باشد و شخصی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق میگویند[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ مفردات الفاظ القرآن، ص۴۷۸.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ص۵۶۵.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۵.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۴۰۲.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۳۹۹.