صدق در لغت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

راغب اصفهانی پیرامون واژه «صدق» می‌گوید: صدق مطابقت با نیت و ضمیر یا چیزی است که از آن خبر داده شده است[۱]. ابن فارس نیز در این زمینه می‌نویسد: اصل در این واژه به معنای قوت در شیء است، چه در گفتار و چه در غیر آن باشد؛ زیرا صدق دارای قوت و نیرو [در درون خود] است، برخلاف کذب و دروغ قوت و نیرویی ندارد و باطل است[۲]. صاحب التحقیق نیز می‌گوید: این ماده یک اصل دارد و به معنای تمامیت و پیراستگی از ناراستی و با حق بودن است.

معنای این واژه بر حسب موارد استعمال متفاوت است، مانند: صدق در اعتقاد، صدق در اظهار عقاید، صدق در قول و خبر، صدق در قول و انشاء، صدق در احساس، و صدق در عمل. مطلوب‌ترین و بلند مرتبه‌ترین نوع آن صدق در مطلق امور است که شامل صدق در اعتقاد، قول و عمل است. مراد از صدق در آیه «صادقین» نیز همین معناست.

پس روشن شد که حقیقت صدق به اختلاف موارد و مصادیق متغیر و مختلف است[۳]. به هر حال صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده می‌شود با واقعیت و خارج مطابقت داشته باشد و شخصی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق می‌گویند[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. مفردات الفاظ القرآن، ص۴۷۸.
  2. معجم مقاییس اللغة، ص۵۶۵.
  3. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۵.
  4. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۴۰۲.
  5. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۳۹۹.