حدیث طیر مشوی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = احادیث امامت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = [[حدیث طیر مشوی در کلام اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[حدیث طیر مشوی در کلام اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | |||
{{جعبه اطلاعات احادیث نامدار | |||
| نام حدیث = حدیث طیر مشوی | |||
| نام تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| متن حدیث = إنَّ النَّبِی(ص) کانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّهُمَ ائتِنی بِأَحَبِّ خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّیرِ. فَجاءَ أبو بَکرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِی، فَأَذِنَ لَهُ | |||
| ترجمه حدیث = برای پیامبر(ص) مرغی آورده شده بود. پیامبر فرمود: خدایا، محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس از آن ابوبکر آمد، ولی پیامبر او را نپذیرفت. سپس عمر آمد، او را هم نپذیرفت. سپس علی آمد، به او اجازه داد | |||
| نامهای دیگر = | |||
| صادره از = [[پیامبر اکرم]] {{صل}} | |||
| راویان = {{فهرست جعبه عمودی | [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} | [[انس بن مالک]] | [[ابوسعید خدری]] | [[عبدالله بن عباس]]}} | |||
| سبب صدور = | |||
| دلالت حدیث = {{فهرست جعبه عمودی | دلالت بر [[افضیلت امیرالمؤمنین]] {{ع}}| دلالت بر عدم محبوبیت شیخین نزد خدا}} | |||
| اعتبار سند = متواتر | |||
| منابع شیعه = {{فهرست جعبه عمودی | [[الخصال (کتاب)| الخصال]] | [[الامالی - صدوق (کتاب)| امالی صدوق]] | [[الامالی - شیخ طوسی (کتاب)| امالی طوسی]]}} | |||
| منابع اهل سنت = {{فهرست جعبه عمودی | مناقب امیرالمؤمنین احمد بن حنبل | الجامع الصحیح ترمذی | [[المستدرک علی الصحیحین]]}} | |||
}} | }} | ||
خط ۱۷: | خط ۳۲: | ||
== دلالت حدیث == | == دلالت حدیث == | ||
مطابق حدیث طیر، [[پیامبر]] {{صل}} از [[خداوند]] خواست تا محبوبترین [[آفریده]] خود را نزد او بیاورد. دعای [[رسول خدا]] {{صل}} [[مستجاب]] شد و [[حضرت علی]] نزد او آمد. روشن است [[محبت]] خداوند به افراد جز بر اساس | مطابق حدیث طیر، [[پیامبر]] {{صل}} از [[خداوند]] خواست تا محبوبترین [[آفریده]] خود را نزد او بیاورد. دعای [[رسول خدا]] {{صل}} [[مستجاب]] شد و [[حضرت علی]] نزد او آمد. روشن است [[محبت]] خداوند به افراد جز بر اساس مقام و [[منزلت]] معنوی و [[پارسایی]] آنان نیست: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>، محبت خداوند به افراد به [[میزان]] [[پیروی]] آنان از [[شریعت الهی]] بستگی دارد: {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> بنابراین، [[علی]] گرامیترین و [[برترین]] [[انسان]] نزد خداوند بوده است. بدون [[شک]] پیامبر {{صل}} از این [[حکم]] مستثناست، زیرا در اینکه او برترین و گرامیترین آفریده خدوند است، [[تردید]] و اختلافی نیست و او که از این مقام ویژه برخوردار است از خداوند خواسته است محبوبترین آفریدهاش را نزد او آورد. بر این اساس، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بر دیگر [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} [[برتر]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]].</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۳: | خط ۳۸: | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | # [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | ||
# [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] | # [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] | ||
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵ ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۲
حدیث طیر مشوی | |
---|---|
متن حدیث | |
«إنَّ النَّبِی(ص) کانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّهُمَ ائتِنی بِأَحَبِّ خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّیرِ. فَجاءَ أبو بَکرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِی، فَأَذِنَ لَهُ» | |
ترجمه حدیث | |
برای پیامبر(ص) مرغی آورده شده بود. پیامبر فرمود: خدایا، محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس از آن ابوبکر آمد، ولی پیامبر او را نپذیرفت. سپس عمر آمد، او را هم نپذیرفت. سپس علی آمد، به او اجازه داد | |
مشخصات حدیث | |
صادره از | پیامبر اکرم (ص) |
راویان | |
محتوای حدیث | |
دلالت حدیث |
|
منابع حدیث | |
اعتبار سند | متواتر |
منابع شیعه | |
منابع اهل سنت |
|
طیر مشوىّ به معناى پرنده و مرغ بریان شده است. در احادیث بسیاری روایت شده است که پرندهای بریان به پیامبر (ص) اهدا شد. پیامبر (ص) از خداوند خواست محبوبترین خلق خود را در خوردن آن پرنده با او سهیم کند[۱]، پس از دعای پیامبر (ص) علی (ع) بر وی وارد شد و در خوردن مرغ بریان با او سهیم شد. براساس این حدیث علی (ع) گرامیترین و برترین انسانها نزد خداوند است.
متن حدیث
طیر مشوىّ به معناى پرنده و مرغ بریان شده است. در احادیث بسیاری از انس بن مالک و دیگران روایت شده است که پرندهای بریان به پیامبر (ص) اهدا شد. پیامبر (ص) از خداوند خواست محبوبترین خلق خود را در خوردن آن پرنده با او سهیم کند[۲]، انس، عایشه و حفصه هم حضور داشتند، عایشه و حفصه آرزو و دعا کردند که آن محبوب خدا پدرشان ابوبکر و عمر باشد. امّا على (ع) وارد شد و هردو از آن مرغ خوردند. البته این حدیث با اختلافاتی در سایر کتاب شیعی و اهل سنت روایت شده است[۳].
سند حدیث طیر
حدیث طیر علاوه بر نقل آن از طریق ائمه اهلبیت (ع)، در منابع اهلسنت از بیش از دوازده صحابی روایت مانند: علی بن ابیطالب (ع)، عبدالله بن عباس، ابوسعید خدری، انس بن مالک، و ... روایت شده است[۴] علاوه بر اینکه امیرالمؤمنین (ع) در روز شورا حدیث طیر را به عنوان یکی از فضایل خود طرح کرد و حاضران که پنج نفر از مشاهیر صحابه بودند به آن اذعان کردند[۵]. بیش از نود نفر از تابعین نیز حدیث طیر را روایت کردهاند[۶].
دانشمندان شیعه، حدیث طیر را در کتابهای معتبر حدیث و تاریخ روایت کردهاند[۷]، همچنین این روایت در بسیاری از کتابهای مشهور و معتبر اهلسنت نیز آمده است[۸].[۹]
دلالت حدیث
مطابق حدیث طیر، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا محبوبترین آفریده خود را نزد او بیاورد. دعای رسول خدا (ص) مستجاب شد و حضرت علی نزد او آمد. روشن است محبت خداوند به افراد جز بر اساس مقام و منزلت معنوی و پارسایی آنان نیست: ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾[۱۰]، محبت خداوند به افراد به میزان پیروی آنان از شریعت الهی بستگی دارد: ﴿إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾[۱۱] بنابراین، علی گرامیترین و برترین انسان نزد خداوند بوده است. بدون شک پیامبر (ص) از این حکم مستثناست، زیرا در اینکه او برترین و گرامیترین آفریده خدوند است، تردید و اختلافی نیست و او که از این مقام ویژه برخوردار است از خداوند خواسته است محبوبترین آفریدهاش را نزد او آورد. بر این اساس، امیرالمؤمنین (ع) بر دیگر اصحاب پیامبر (ص) برتر است[۱۲].
منابع
پانویس
- ↑ «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي مِنْ هَذَا الطَّيْرِ»؛ امالی صدوق، ص655؛ بحار الأنوار، ج ۳۸، ص ۳۵۰.
- ↑ «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي مِنْ هَذَا الطَّيْرِ»؛ امالی صدوق، ص655؛ بحار الأنوار، ج ۳۸، ص ۳۵۰، موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج ۱۱، ص ۲۲۶، احقاق الحق، ج ۵، ص ۳۱۸، ترجمة الامام على بن ابى طالب از تاریخ دمشق، ج ۲، ص ۱۰۵ تا ۱۵۰، دانشنامۀ امام على، ج ۳، ص ۲۵۰، مصادر حدیث الطیّر، محمّد جعفر الطبسى.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۴؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۱۶.
- ↑ نفحات الأزهار، ج۱۳، ص۹-۱۰.
- ↑ المناقب، خوارزمی، ج۳۱۳، حدیث ۳۱۴.
- ↑ نفحات الأزهار، ج۱۳، ص۷۹-۸۳؛ مناقب ابنشهرآشوب، ج۴، ص۴۳۵.
- ↑ مناقب ابنشهرآشوب، ج۲، ص۱۱۵؛ بحار الأنوار، ج۳۸، ص۳۷-۳۴۸؛ غایة المرام، ج۵، ص۸۴-۹۰.
- ↑ مانند: مناقب امیرالمؤمنین، احمد بن حنبل، الجامع الصحیح، محمد بن عیسی ترمذی، المسند، ابویعلی موصلی؛ المستدرک، حاکم نیشابوری؛ حلیة الأولیاء، ابونعیم اصفهانی؛ بهجة المجالس، ابن عبدالبر قرطبی؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی؛ جامع الأصول، ابن اثیر جزری، تذکرة الحفاظ، شمسالدین ذهبی؛ جمع الجوامع، جلالالدین سیوطی، المنح المکیة، ابنحجر مکی؛ کنزالعمال، متقی هندی؛ ذخائر العقبی، محب الدین طبری؛ مشکاة المصابیح، خطیب تبریزی؛ تاریخ دمشق، ابنعساکر دمشقی.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۴.
- ↑ «بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱.