جمیل بن کعب ثعلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']]↵رده:قبیله نامعلوم' به ']]')
برچسب: واگردانی دستی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
| لقب =   
| لقب =   
| اهل =  
| اهل =  
| از قبیله =     
| از قبیله = [[بنی‌ثعلبه]]      
| از تیره =   
| از تیره =   
| پدر =   
| پدر =   
خط ۵۵: خط ۵۵:


[[معاویه]] با شنیدن دعای وی گفت: [[خداوند]]، تو را بُکشد ای جمیل، زیرا مرا [[نفرین]] کردی و در نفرینت [[زیاده‌روی]] کردی و همچنین مرا [[دعا]] نمودی و در دعایت نیز [[افراط]] کردی. سپس [[دستور]] داد که او را [[آزاد]] کنند<ref>اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۲۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>
[[معاویه]] با شنیدن دعای وی گفت: [[خداوند]]، تو را بُکشد ای جمیل، زیرا مرا [[نفرین]] کردی و در نفرینت [[زیاده‌روی]] کردی و همچنین مرا [[دعا]] نمودی و در دعایت نیز [[افراط]] کردی. سپس [[دستور]] داد که او را [[آزاد]] کنند<ref>اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۲۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[بنی‌ثعلبه]] (قبیله)
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۶: خط ۷۱:
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:بنی‌ثعلبه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۳۷

جمیل بن کعب ثعلبی
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملجمیل بن کعب ثعلبی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌ثعلبه
از اصحابامام علی
حضور در جنگ

مقدمه

جمیل بن کعب، از سادات ربیعه و از شیعیان و یاران امیرالمؤمنین (ع) بود که در جنگ جمل و صفین در رکاب آن حضرت شرکت داشت. علامه محسن امین از مداینی نقل می‌کند: هنگامی که قوای معاویه - پس از شهادت حضرت علی (ع) - جمیل را به اسارت گرفتند، او را نزد معاویه بردند. معاویه خطاب به وی گفت: خدا را شکر که بالاخره به چنگ ما افتادی، آیا مگر تو نبودی که در جنگ جمل، چنین گفتی و سرودی: به راستی که امت اسلام گرفتار امر عجیبی شده و سرانجام حکومت و خلافت از آن کسی خواهد بود که در این جنگ پیروز گردد. من این سخنان را به گزاف نگفته‌ام و فردا جنگ، بزرگان عرب را در کام خود خواهد بلعید[۱]. وی در پاسخ معاویه گفت: در این مورد سخن مگو که سخن گفتنت نیز مصیبت است. معاویه گفت: چرا مصیبت است؟ چه نعمتی بالاتر از این که خدا مرا بر مردی مثل علی (ع)، مسلط کرد که فقط در ساعتی، جمع زیادی از بهترین یارانم را به قتل رساند؟ پس از این سخنان، معاویه دستور داد که جمیل را ببرند و گردنش را بزنند. در این لحظه جمیل دست به دعا برداشت، و گفت: خدایا تو شاهد باش معاویه مرا برای رضای تو نمی‌کشد بلکه برای دنیای بی‌ارزش به قتل می‌رساند خدایا، اگر مرا کُشت او را به آن‌چه سزاوار است کیفر ده و اگر مرا رها کرد او را به آن‌چه تو سزاواری برایش انجام ده.

معاویه با شنیدن دعای وی گفت: خداوند، تو را بُکشد ای جمیل، زیرا مرا نفرین کردی و در نفرینت زیاده‌روی کردی و همچنین مرا دعا نمودی و در دعایت نیز افراط کردی. سپس دستور داد که او را آزاد کنند[۲].[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. أصبحت الأمة في أمر عجب و الملك مجموع غدا لمن غلب قد قلت قوة صادقة غير كذب إن غدا تهلك أعلام العرب اشاره معاویه از یادآوری این شعر، این بود که شعر تو غلط از آب درآمد و من غالب شدم.
  2. اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۲۲.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۶.