اهل بیت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. کلمۀ [[اهل]] معمولاً با توجه به مضاف‌الیه خود معنی می‌شود، "[[أهل]] الرجل" [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند. به [[همسر]] مرد نیز [[اهل]] او گفته می‌شود. "[[أهل]] الأمر" والیان و [[فرمانروایان]] هستند و "[[أهل]] الاسلام" [[مسلمانان]] هستند و گاهی به [[خواص]] و نزدیک‌ترین افراد به شخص، "[[اهل]] الرجل" گفته می‌شود و "[[أهل]] البیت" به معنی ساکنان [[خانه]] یا اتاق است<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اهل بیت - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]]، ص ۶۶۵.</ref>
اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "[[اهل]]" و "[[بیت]]" است. کلمۀ [[اهل]] معمولاً با توجه به مضاف‌الیه خود معنی می‌شود، "أهل الرجل" [[قبیله]] و [[نزدیکان]] او هستند. به [[همسر]] مرد نیز [[اهل]] او گفته می‌شود. "أهل الأمر" والیان و [[فرمانروایان]] هستند و "أهل الاسلام" [[مسلمانان]] هستند و گاهی به [[خواص]] و نزدیک‌ترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته می‌شود و "أهل البیت" به معنی ساکنان [[خانه]] یا اتاق است<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اهل بیت - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]]، ص ۶۶۵.</ref>


درباره معنای لغوی کلمه "[[أهل]]" دو دیدگاه به چشم می‌خورد؛ برخی این واژه را به مصادیق آن [[تفسیر]] کرده و معنای واحد و جامعی برای آن ذکر ننموده‌اند. این گروه، مصادیق [[خانواده]]، [[خاندان]]، [[خویشان]]، [[شیعیان]] و اهل دین [[انسان]] را به عنوان معنای خود این واژه در نظر گرفته اند<ref>ر.ک: فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»، ج۲، ص۲۸؛ عسکری ابوهلال، حسن بن عبدالله، «الفروق فی اللغه»، ص۲۷۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱، ص۲۸؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، «تاج العروس»، ج۱۴، ص۳۵؛ طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، ج۵، ص۳۱۴.</ref>.<ref>[[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی ج۱ (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی ج۱]]، ص۴۵.</ref>
درباره معنای لغوی کلمه "[[أهل]]" دو دیدگاه به چشم می‌خورد؛ برخی این واژه را به مصادیق آن [[تفسیر]] کرده و معنای واحد و جامعی برای آن ذکر ننموده‌اند. این گروه، مصادیق [[خانواده]]، [[خاندان]]، [[خویشان]]، [[شیعیان]] و اهل دین [[انسان]] را به عنوان معنای خود این واژه در نظر گرفته اند<ref>ر.ک: فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»، ج۲، ص۲۸؛ عسکری ابوهلال، حسن بن عبدالله، «الفروق فی اللغه»، ص۲۷۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱، ص۲۸؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، «تاج العروس»، ج۱۴، ص۳۵؛ طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، ج۵، ص۳۱۴.</ref>.<ref>[[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی ج۱ (کتاب)|جلوه‌های لاهوتی ج۱]]، ص۴۵.</ref>


در مقابل، عده ای دیگر، معنایی جامع و ریشه‌ای واحد را برای واژه "[[أهل]]" قائل‌اند که قدر جامع همه آنها تعلق خاطر، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است<ref>مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، ج۱ ص۱۷۰؛ فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر»، ج۲ ص۲۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱ صص۳۰-۲۸. لازم به ذکر است که در این عبارت، مولف، معانی و مصادیق مختلف اهل را به یک مفهوم واحد ارجاع داده است ولی به وجود یک معنای جامع و فراگیر، "پیوند جامع"، تصریح کرده است.</ref>.<ref>[[سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی]]، [[مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیاء ج۱]]، ص۲۷؛ [[احمد زمردیان|زمردیان، احمد]]، [[مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره (کتاب)|مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص۲۲.</ref>
در مقابل، عده ای دیگر، معنایی جامع و ریشه‌ای واحد را برای واژه "أهل" قائل‌اند که قدر جامع همه آنها تعلق خاطر، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است<ref> مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، ج۱ ص۱۷۰؛ فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر»، ج۲ ص۲۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱ صص۳۰-۲۸. لازم به ذکر است که در این عبارت، مولف، معانی و مصادیق مختلف اهل را به یک مفهوم واحد ارجاع داده است ولی به وجود یک معنای جامع و فراگیر، "پیوند جامع"، تصریح کرده است.</ref>.<ref>[[سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی]]، [[مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیاء ج۱]]، ص۲۷؛ [[احمد زمردیان|زمردیان، احمد]]، [[مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره (کتاب)|مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص۲۲.</ref>


با مقایسه دو دیدگاه، روشن می‌شود دیدگاه دوم که قائل به "وجود یک ریشه معنایی جامع و فراگیر برای واژه [[أهل]]" است بهتر از دیدگاه نخست است؛ زیرا بازگشت معانی دیدگاه اول به دیدگاه دوم است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۱ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر ج۱]]، ص۹۹.</ref>. در مجموع واژه "[[اهل]]" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، [[خاندان]]، اقوام و [[خویشان]]، عیال و [[فرزندان]]، [[ملت]] و [[امت]] و... آمده است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴.</ref> و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هرچه اختصاص شدیدتر باشد [[صدق]] عنوان "[[اهل]]" قوی‌تر خواهد بود<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۶۹ ـ ۱۷۱، «اهل».</ref>. از نظر واژه‌شناسان "[[آل]]" به [[دلیل]] اینکه مصغّر آن "اُهَیْل" است با "[[اهل]]" یکی است، با این تفاوت که "[[آل]]" مخصوص انسان‌هاست و باید به اسم عَلَم اضافه شود، در حالی که چنین التزامی در کار برد "[[اهل]]" وجود ندارد<ref>مفردات، ص‌۹۸، «آل».</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ - ۹۵.</ref>
با مقایسه دو دیدگاه، روشن می‌شود دیدگاه دوم که قائل به "وجود یک ریشه معنایی جامع و فراگیر برای واژه [[أهل]]" است بهتر از دیدگاه نخست است؛ زیرا بازگشت معانی دیدگاه اول به دیدگاه دوم است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۱ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر ج۱]]، ص۹۹.</ref>. در مجموع واژه "[[اهل]]" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، [[خاندان]]، اقوام و [[خویشان]]، عیال و [[فرزندان]]، [[ملت]] و [[امت]] و... آمده است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴.</ref> و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و [[الفت]] داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هرچه اختصاص شدیدتر باشد [[صدق]] عنوان "[[اهل]]" قوی‌تر خواهد بود<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۶۹ ـ ۱۷۱، «اهل».</ref>. از نظر واژه‌شناسان "[[آل]]" به [[دلیل]] اینکه مصغّر آن "اُهَیْل" است با "[[اهل]]" یکی است، با این تفاوت که "[[آل]]" مخصوص انسان‌هاست و باید به اسم عَلَم اضافه شود، در حالی که چنین التزامی در کار برد "[[اهل]]" وجود ندارد<ref>مفردات، ص‌۹۸، «آل».</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ - ۹۵.</ref>


ابن منظور درباره کلمه "[[بیت]]" چنین گوید: "البیت، معنایش معروف است و جمعش [[بیوت]] و ابیات و ابابیت، عیال مرد را نیز "[[بیت]]" گویند و بَیتُ الرجلُ: [[زن]] او را گویند که با کلمه [[بیت]] از او کنایه می‌آورند، همچنین در معنای [[ازدواج]] نیز استعمال گردیده و {{عربی|فلانٌ بیتُ قومه}} یعنی بزرگ و [[شریف]] آنهاست. بَیتُ العرب: [[شرافت]] [[عرب]] را گویند، سیبویه گفته: در أَکثر موارد بیشترین اسم‌هایی که بر اختصاص دلالت دارند عبارتند از: {{عربی|بَنُو فلانٍ و مَعشَرٌ}} (در صورتی که اضافه گردد) {{عربی|و أهل البيت و آل فلان}}. مراد از [[اهل بیت پیامبر]]، {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ}} [[همسران]] و دخترش و داماد او یعنی [[علی]] {{ع}} است <ref>لسان العرب، ج۲، ص۱۴.</ref>.
[[ابن منظور]] درباره کلمه "[[بیت]]" چنین گوید: "البیت، معنایش معروف است و جمعش [[بیوت]] و ابیات و ابابیت، عیال مرد را نیز "[[بیت]]" گویند و بَیتُ الرجلُ: [[زن]] او را گویند که با کلمه [[بیت]] از او کنایه می‌آورند، همچنین در معنای [[ازدواج]] نیز استعمال گردیده و {{عربی|فلانٌ بیتُ قومه}} یعنی بزرگ و [[شریف]] آنهاست. بَیتُ العرب: [[شرافت]] [[عرب]] را گویند، سیبویه گفته: در أَکثر موارد بیشترین اسم‌هایی که بر اختصاص دلالت دارند عبارتند از: {{عربی|بَنُو فلانٍ و مَعشَرٌ}} (در صورتی که اضافه گردد) {{عربی|و أهل البيت و آل فلان}}. مراد از [[اهل بیت پیامبر]]، {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ}} [[همسران]] و دخترش و داماد او یعنی [[علی]] {{ع}} است<ref>لسان العرب، ج۲، ص۱۴.</ref>.


[[راغب اصفهانی]] درباره کلمه "[[بیت]] و [[اهل بیت]]" گوید: در اصل [[بیت]] به [[پناهگاه]] [[انسان]] در شب گفته می‌شود، سپس در [[مسکن]] بدون اعتبار شب استعمال شده، کلمه "[[اهل البیت]]" در [[آل]] النبی {{صل}} معمول و متعارف گردیده است و اینکه [[پیامبر]] درباره [[سلمان]] فرمود: {{متن حدیث|سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ}} به خاطر اینست که بفهماند: [[آزاده]] شده قومی را می‌توان به آن نسبت داد و گفته شده در [[آیات شریفه]] {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|لَا تَدْخُلُوا بُيُوتً}}<ref>«به خانه‌هایی جز خانه خودتان درنیایید» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref> مراد از [[بیوت]]، [[اهل بیت]] و [[قوم]] [[پیامبر]] هستند<ref>المفردات، ص۶۴-۶۵.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۴۷- ۴۸.</ref>
[[راغب اصفهانی]] درباره کلمه "[[بیت]] و [[اهل بیت]]" گوید: در اصل [[بیت]] به [[پناهگاه]] [[انسان]] در شب گفته می‌شود، سپس در [[مسکن]] بدون اعتبار شب استعمال شده، کلمه "[[اهل البیت]]" در [[آل]] النبی {{صل}} معمول و متعارف گردیده است و اینکه [[پیامبر]] درباره [[سلمان]] فرمود: {{متن حدیث|سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ}} به خاطر اینست که بفهماند: [[آزاده]] شده قومی را می‌توان به آن نسبت داد و گفته شده در [[آیات شریفه]] {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> و {{متن قرآن|لَا تَدْخُلُوا بُيُوتً}}<ref>«به خانه‌هایی جز خانه خودتان درنیایید» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref> مراد از [[بیوت]]، [[اهل بیت]] و [[قوم]] [[پیامبر]] هستند<ref>المفردات، ص۶۴-۶۵.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۴۷- ۴۸.</ref>


"[[بیت]]" نیز به معنای [[خانه]] و محل سکونت است<ref>لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت».</ref> و بدین ترتیب، ترکیب "[[اهل بیت]]" به معنای "ساکنان [[خانه]]" است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ - ۹۵.</ref>.
"[[بیت]]" نیز به معنای [[خانه]] و محل سکونت است<ref>لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت».</ref> و بدین ترتیب، ترکیب "[[اهل بیت]]" به معنای "ساکنان [[خانه]]" است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ - ۹۵؛ [[مصداق اهل بیت (مقاله)|مقاله «مصداق اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۷]] ص ۹.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۰: خط ۳۰:
# [[پرونده:lahuti1.jpg|22px]] [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی ج۱ (کتاب)|'''جلوه‌های لاهوتی ج۱''']]
# [[پرونده:lahuti1.jpg|22px]] [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوه‌های لاهوتی ج۱ (کتاب)|'''جلوه‌های لاهوتی ج۱''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:IM009896.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیایی|ضیایی، رحمت‌الله]]، [[مصداق اهل بیت (مقاله)|مقاله «مصداق اهل بیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۷ (کتاب)|'''موسوعه رد شبهات ج۱۷''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۹

معناشناسی

اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "اهل" و "بیت" است. کلمۀ اهل معمولاً با توجه به مضاف‌الیه خود معنی می‌شود، "أهل الرجل" قبیله و نزدیکان او هستند. به همسر مرد نیز اهل او گفته می‌شود. "أهل الأمر" والیان و فرمانروایان هستند و "أهل الاسلام" مسلمانان هستند و گاهی به خواص و نزدیک‌ترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته می‌شود و "أهل البیت" به معنی ساکنان خانه یا اتاق است[۱].[۲]

درباره معنای لغوی کلمه "أهل" دو دیدگاه به چشم می‌خورد؛ برخی این واژه را به مصادیق آن تفسیر کرده و معنای واحد و جامعی برای آن ذکر ننموده‌اند. این گروه، مصادیق خانواده، خاندان، خویشان، شیعیان و اهل دین انسان را به عنوان معنای خود این واژه در نظر گرفته اند[۳].[۴]

در مقابل، عده ای دیگر، معنایی جامع و ریشه‌ای واحد را برای واژه "أهل" قائل‌اند که قدر جامع همه آنها تعلق خاطر، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است[۵].[۶]

با مقایسه دو دیدگاه، روشن می‌شود دیدگاه دوم که قائل به "وجود یک ریشه معنایی جامع و فراگیر برای واژه أهل" است بهتر از دیدگاه نخست است؛ زیرا بازگشت معانی دیدگاه اول به دیدگاه دوم است[۷]. در مجموع واژه "اهل" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، اقوام و خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است[۸] و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هرچه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان "اهل" قوی‌تر خواهد بود[۹]. از نظر واژه‌شناسان "آل" به دلیل اینکه مصغّر آن "اُهَیْل" است با "اهل" یکی است، با این تفاوت که "آل" مخصوص انسان‌هاست و باید به اسم عَلَم اضافه شود، در حالی که چنین التزامی در کار برد "اهل" وجود ندارد[۱۰].[۱۱]

ابن منظور درباره کلمه "بیت" چنین گوید: "البیت، معنایش معروف است و جمعش بیوت و ابیات و ابابیت، عیال مرد را نیز "بیت" گویند و بَیتُ الرجلُ: زن او را گویند که با کلمه بیت از او کنایه می‌آورند، همچنین در معنای ازدواج نیز استعمال گردیده و فلانٌ بیتُ قومه یعنی بزرگ و شریف آنهاست. بَیتُ العرب: شرافت عرب را گویند، سیبویه گفته: در أَکثر موارد بیشترین اسم‌هایی که بر اختصاص دلالت دارند عبارتند از: بَنُو فلانٍ و مَعشَرٌ (در صورتی که اضافه گردد) و أهل البيت و آل فلان. مراد از اهل بیت پیامبر، ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ همسران و دخترش و داماد او یعنی علی (ع) است[۱۲].

راغب اصفهانی درباره کلمه "بیت و اهل بیت" گوید: در اصل بیت به پناهگاه انسان در شب گفته می‌شود، سپس در مسکن بدون اعتبار شب استعمال شده، کلمه "اهل البیت" در آل النبی (ص) معمول و متعارف گردیده است و اینکه پیامبر درباره سلمان فرمود: «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ» به خاطر اینست که بفهماند: آزاده شده قومی را می‌توان به آن نسبت داد و گفته شده در آیات شریفه ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ[۱۳] و ﴿لَا تَدْخُلُوا بُيُوتً[۱۴] مراد از بیوت، اهل بیت و قوم پیامبر هستند[۱۵].[۱۶]

"بیت" نیز به معنای خانه و محل سکونت است[۱۷] و بدین ترتیب، ترکیب "اهل بیت" به معنای "ساکنان خانه" است[۱۸].

منابع

پانویس

  1. معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.
  2. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۶۶۵.
  3. ر.ک: فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»، ج۲، ص۲۸؛ عسکری ابوهلال، حسن بن عبدالله، «الفروق فی اللغه»، ص۲۷۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱، ص۲۸؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، «تاج العروس»، ج۱۴، ص۳۵؛ طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، ج۵، ص۳۱۴.
  4. تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی ج۱، ص۴۵.
  5. مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، ج۱ ص۱۷۰؛ فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر»، ج۲ ص۲۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱ صص۳۰-۲۸. لازم به ذکر است که در این عبارت، مولف، معانی و مصادیق مختلف اهل را به یک مفهوم واحد ارجاع داده است ولی به وجود یک معنای جامع و فراگیر، "پیوند جامع"، تصریح کرده است.
  6. حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱، ص۲۷؛ زمردیان، احمد، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۲.
  7. ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر ج۱، ص۹۹.
  8. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴.
  9. التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۶۹ ـ ۱۷۱، «اهل».
  10. مفردات، ص‌۹۸، «آل».
  11. یوسفیان، حسن، مقاله «اهل بیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ - ۹۵.
  12. لسان العرب، ج۲، ص۱۴.
  13. «(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند» سوره نور، آیه ۳۶.
  14. «به خانه‌هایی جز خانه خودتان درنیایید» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  15. المفردات، ص۶۴-۶۵.
  16. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۴۷- ۴۸.
  17. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت».
  18. یوسفیان، حسن، مقاله «اهل بیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ - ۹۵؛ مقاله «مصداق اهل بیت»، موسوعه رد شبهات ج۱۷ ص ۹.