کفر به طاغوت در سیره معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
یکی از مبانی [[اعتقادی]] [[ائمه اطهار]] {{عم}} نامشروع دانستن حاکمیت طاغوت است. در این زمنیه شواهد فراوان و متعددی وجود دارد که در این پژوهش به آنها اشاره شده است. از جمله این شواهد، سخنان [[امام کاظم]] {{عم}} با [[هارون]] در مورد [[فدک]] است. دانستیم [[امام هفتم]]{{عم}} حدود فدک را چنان ترسیم نمود که تمام قلمرو [[خلافت]] هارون را در بر می‌گرفت<ref>شمس‎الدین ابوالمظفر ابن‎جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۵۰.</ref>. [[شاهد]] دیگر، [[رفتار]] [[امام حسن]] {{ع}} در داستان [[صلح]] تحمیلی ایشان با [[معاویه]] است. براساس قراردادی که معاویه تنظیم کرده بود، امام حسن {{عم}}، باید [[جانشین]] معاویه شده و اگر امام حسن {{ع}} درگذشت، برادرش [[حسین]] {{ع}} جانشین شود<ref>ابوجعفر محمد بن علی ابن‎شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل‎ابی‌طالب، ج۴، ص۳۲۰؛ احمد ابن‎اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۴.</ref>. [[امام]] این شرط را نپذیرفت، زیرا پذیرش این شرط، به مفهوم [[مشروعیت]] بخشیدن به [[سلطه]] ظالمانه معاویه بود.
یکی از مبانی [[اعتقادی]] [[ائمه اطهار]] {{عم}} نامشروع دانستن حاکمیت طاغوت است. در این زمنیه شواهد فراوان و متعددی وجود دارد که در این پژوهش به آنها اشاره شده است. از جمله این شواهد، سخنان [[امام کاظم]] {{عم}} با [[هارون]] در مورد [[فدک]] است. دانستیم [[امام هفتم]]{{عم}} حدود فدک را چنان ترسیم نمود که تمام قلمرو [[خلافت]] هارون را در بر می‌گرفت<ref>شمس‎الدین ابوالمظفر ابن‎جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۵۰.</ref>. [[شاهد]] دیگر، [[رفتار]] [[امام حسن]] {{ع}} در داستان [[صلح]] تحمیلی ایشان با [[معاویه]] است. براساس قراردادی که معاویه تنظیم کرده بود، امام حسن {{عم}}، باید [[جانشین]] معاویه شده و اگر امام حسن {{ع}} درگذشت، برادرش [[حسین]] {{ع}} جانشین شود<ref>ابوجعفر محمد بن علی ابن‎شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل‎ابی‌طالب، ج۴، ص۳۲۰؛ احمد ابن‎اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۴.</ref>. [[امام]] این شرط را نپذیرفت، زیرا پذیرش این شرط، به مفهوم [[مشروعیت]] بخشیدن به [[سلطه]] ظالمانه معاویه بود.


شاهد دیگر سخنان [[امام باقر]] {{عم}}، در مورد [[عمر بن عبدالعزیز]] است. می‌دانیم او یکی از معدود خلفای [[عادل]] در عصر ائمه اطهار {{عم}} است. این سخن امام باقر {{عم}} در مورد وی، حاکی از آن است که [[خلیفه]] [[غاصب]]، اگرچه عادل باشد، نامشروع خواهد بود. [[ابوبصیر]] [[نقل]] می‌کند که: در مجد با [[حضرت باقر]] {{ع}} بودم که عمر بن عبدالعزیز با [[غلامان]] خود وارد شد. امام فرمود: این [[جوان]] به [[سلطنت]] می‌رسد و چهار سال [[زندگی]] می‌کند و می‌میرد. [[اهل]] [[زمین]] بر او می‎گریند و [[اهل آسمان]] لعنتش می‎کنند، چون در [[مجلسی]] نشسته که حقی در آن نداشته است<ref>محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة النصوص و المعجزات، ج۵، ص۲۹۲.</ref>.
شاهد دیگر سخنان [[امام باقر]] {{عم}}، در مورد [[عمر بن عبدالعزیز]] است. می‌دانیم او یکی از معدود خلفای [[عادل]] در عصر ائمه اطهار {{عم}} است. این سخن امام باقر {{عم}} در مورد وی، حاکی از آن است که [[خلیفه]] [[غاصب]]، اگرچه عادل باشد، نامشروع خواهد بود. [[ابوبصیر]] [[نقل]] می‌کند که: در مجد با [[حضرت باقر]] {{ع}} بودم که عمر بن عبدالعزیز با [[غلامان]] خود وارد شد. امام فرمود: این [[جوان]] به [[سلطنت]] می‌رسد و چهار سال [[زندگی]] می‌کند و می‌میرد. [[اهل]] [[زمین]] بر او می‎گریند و اهل آسمان لعنتش می‎کنند، چون در [[مجلسی]] نشسته که حقی در آن نداشته است<ref>محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة النصوص و المعجزات، ج۵، ص۲۹۲.</ref>.


[[پیشوایان معصوم]] در مجموع با [[اعتقاد]] به نامشروع بودن حکومت‌های عصر خویش، [[مسلمانان]] را از هرگونه [[همکاری]] با آنان ـ مگر در موارد [[ضرورت]] که خود ایشان اجازه می‌دادند ـ برحذر می‌داشتند و این موارد [[گواه]] بر این است که این بزرگواران تنها به [[نظام]] آرمانی [[حکومت اسلامی]] می‌اندیشیدند و هر حاکمیتی غیر از آن را [[نامشروع]] می‌دانستند<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۲۴۰.</ref>.
[[پیشوایان معصوم]] در مجموع با [[اعتقاد]] به نامشروع بودن حکومت‌های عصر خویش، [[مسلمانان]] را از هرگونه [[همکاری]] با آنان ـ مگر در موارد [[ضرورت]] که خود ایشان اجازه می‌دادند ـ برحذر می‌داشتند و این موارد [[گواه]] بر این است که این بزرگواران تنها به [[نظام]] آرمانی [[حکومت اسلامی]] می‌اندیشیدند و هر حاکمیتی غیر از آن را [[نامشروع]] می‌دانستند<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۲۴۰.</ref>.
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)| سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]
{{پایان منابع}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۳: خط ۱۸:
* [[سیره سیاسی معصوم]]
* [[سیره سیاسی معصوم]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)| سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۵۷

مقدمه

یکی از مبانی اعتقادی ائمه اطهار (ع) نامشروع دانستن حاکمیت طاغوت است. در این زمنیه شواهد فراوان و متعددی وجود دارد که در این پژوهش به آنها اشاره شده است. از جمله این شواهد، سخنان امام کاظم (ع) با هارون در مورد فدک است. دانستیم امام هفتم(ع) حدود فدک را چنان ترسیم نمود که تمام قلمرو خلافت هارون را در بر می‌گرفت[۱]. شاهد دیگر، رفتار امام حسن (ع) در داستان صلح تحمیلی ایشان با معاویه است. براساس قراردادی که معاویه تنظیم کرده بود، امام حسن (ع)، باید جانشین معاویه شده و اگر امام حسن (ع) درگذشت، برادرش حسین (ع) جانشین شود[۲]. امام این شرط را نپذیرفت، زیرا پذیرش این شرط، به مفهوم مشروعیت بخشیدن به سلطه ظالمانه معاویه بود.

شاهد دیگر سخنان امام باقر (ع)، در مورد عمر بن عبدالعزیز است. می‌دانیم او یکی از معدود خلفای عادل در عصر ائمه اطهار (ع) است. این سخن امام باقر (ع) در مورد وی، حاکی از آن است که خلیفه غاصب، اگرچه عادل باشد، نامشروع خواهد بود. ابوبصیر نقل می‌کند که: در مجد با حضرت باقر (ع) بودم که عمر بن عبدالعزیز با غلامان خود وارد شد. امام فرمود: این جوان به سلطنت می‌رسد و چهار سال زندگی می‌کند و می‌میرد. اهل زمین بر او می‎گریند و اهل آسمان لعنتش می‎کنند، چون در مجلسی نشسته که حقی در آن نداشته است[۳].

پیشوایان معصوم در مجموع با اعتقاد به نامشروع بودن حکومت‌های عصر خویش، مسلمانان را از هرگونه همکاری با آنان ـ مگر در موارد ضرورت که خود ایشان اجازه می‌دادند ـ برحذر می‌داشتند و این موارد گواه بر این است که این بزرگواران تنها به نظام آرمانی حکومت اسلامی می‌اندیشیدند و هر حاکمیتی غیر از آن را نامشروع می‌دانستند[۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. شمس‎الدین ابوالمظفر ابن‎جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۵۰.
  2. ابوجعفر محمد بن علی ابن‎شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل‎ابی‌طالب، ج۴، ص۳۲۰؛ احمد ابن‎اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۴.
  3. محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة النصوص و المعجزات، ج۵، ص۲۹۲.
  4. ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور، ص ۲۴۰.