بغی در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = بغی
| موضوع مرتبط = بغی
| عنوان مدخل  = بغی
| عنوان مدخل  = بغی
| مداخل مرتبط = [[بغی در لغت]] - [[بغی در قرآن]] - [[بغی در فقه اسلامی]] - [[بغی در فقه سیاسی]] - [[بغی در تاریخ اسلامی]] - [[بغی در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[بغی در معارف و سیره علوی]] - [[بغی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[بغی در لغت]] - [[بغی در قرآن]] - [[بغی در فقه اسلامی]] - [[بغی در فقه سیاسی]] - [[بغی در تاریخ اسلامی]] - [[بغی در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[بغی در معارف و سیره معصوم]] - [[بغی در معارف و سیره علوی]] - [[بغی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
{{عربی|البَغْي}} یعنی اراده کردن و قصد تجاوز نمودن یا در گذشتن از میانه‌روی، چه عملا تجاوز کند یا نکند، گاهی بغی و تجاوز در کمّیت و ارزش مادّی است و گاهی بغی و تجاوز در وصف کیفیّت تعبیر و بیان می‏‌شود<ref>سعدی با مقایسه انسان‌های آلوده و پلید و غیر مفید به حال جامعه با حیوانات بخصوص حیوان بارکش مفید یعنی الاغ می‏‌گوید:
«بغی» در لغت به معنای طلب کردن‌<ref>فیّومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۵۷.</ref>، [[فسق]]، [[فساد]] و روابط [[نامشروع]]<ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۳‌؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۹، ص۲۰۶؛ إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۷.</ref>، [[حسد]]<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۹.</ref>، [[تسلط]] پیدا کردن بر کسی و [[ظلم]] کردن<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۸.</ref>، خروج بر کسی با [[هدف]] ظلم و فساد<ref>زمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغه، ص۴۶.</ref> و [[نافرمانی]] و [[عصیان]]<ref>دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، ج۴، ص۴۸۹۷‌.</ref> آمده است‌. در مجموع، این واژه در اکثر موارد استعمال آن، دارای معنایی مذموم است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[سید امین ورعی|ورعی، سید امین]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی]]، ص ۷۵.</ref>
مسکین خر اگر چه بی‏تمیز است *** چون بار همی برد عزیز است
گاوان و خران بار بردار *** به ز آدمیان مردم آزار.</ref>.
 
{{عربی|بَغَيْتَ الشّى‏ء و ابْتَغَيْتَ}} یعنی تجاوز کردی و بغی نمودی، این فعل در موقعی بکار می‌‏رود که تو بیش از اندازه چیزی که واجب است طلب کنی و بخواهی، خدای عز و جل فرماید: {{متن قرآن|لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ}}<ref>«بی‌گمان آنان پیش‌تر هم فتنه‌جویی کردند» سوره توبه، آیه ۴۸.</ref> و گفت {{متن قرآن|يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ}}<ref>«در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه می‌کردند» سوره توبه، آیه ۴۷.</ref>.


بغی دو گونه است:
بغی دو گونه است:
خط ۱۸: خط ۱۴:


و چون بغی بر دو گونه پسندیده و ناپسند تقسیم می‏‌شود بنابراین: درباره معنی بغی محمود و پسندیده و بغی تجاوز ناپسند، خدای تعالی می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانی‌ست که به مردم ستم می‌ورزند و ناحق در زمین گردنکشی می‌کنند» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref> که عقوبت ستم را به تجاوز و باغی بغیر حق مخصوص کرده است.
و چون بغی بر دو گونه پسندیده و ناپسند تقسیم می‏‌شود بنابراین: درباره معنی بغی محمود و پسندیده و بغی تجاوز ناپسند، خدای تعالی می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانی‌ست که به مردم ستم می‌ورزند و ناحق در زمین گردنکشی می‌کنند» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref> که عقوبت ستم را به تجاوز و باغی بغیر حق مخصوص کرده است.
{{عربی|أَبْغَيْتُكَ}} یعنی تو را بر خواست و مطالبه آن یاری کردم.
{{عربی|بَغَى الجرح}}: آن جراحت بیش از اندازه عفونی و فاسد شد.
{{عربی|بَغَتِ المرأة بِغَاءً}}: آن زن، گناه و فجور مرتکب شد زیرا از شأن خویش که پاکی است تجاوز کرده، خدای عزّ و جلّ فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا}}<ref>«هر گاه جوانانتان اراده عفّت و پاکی نمودند به بغی و فجور وادارشان نکنید» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>.
{{عربی|بَغَتِ السّماء}}: بیش از اندازه نیاز باران بارید.
{{عربی|بَغَى}}: تکبر ورزید و این تعبیر به خاطر این است که کسی از مقام و منزلت انسانیش به چیزی و حالتی که شایسته‌‏اش نیست تجاوز کند و برسد و درباره هر امر و کاری هم به‌کار می‏‌رود مانند آیات زیر: {{متن قرآن|يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ}}<ref>«به ناحقّ بر زمین، ستم می‌ورزند» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ}}<ref>«ستم شما به زیان خودتان است» سوره یونس، آیه ۲۳.</ref> و {{متن قرآن|ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ}}<ref>«سپس بر او ستم رود خداوند او را یاری خواهد کرد» سوره حج، آیه ۶۰.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ}}<ref>«بی‌گمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد» سوره قصص، آیه ۷۶.</ref> و {{متن قرآن|فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي}}<ref>«پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>.


واژه «بغی» در بیشتر مواقع مذموم و ناپسند است، در آیه {{متن قرآن|غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ}}<ref>«در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> یعنی خواستار چیزی که شایسته خواستن نیست، و تجاوز از چیزی که در حقّتان نباشد.
واژه «بغی» در بیشتر مواقع مذموم و ناپسند است، در آیه {{متن قرآن|غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ}}<ref>«در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> یعنی خواستار چیزی که شایسته خواستن نیست، و تجاوز از چیزی که در حقّتان نباشد.
حسن گوید: معنی آیه این است که ـ أکل میته ـ را برای لذّتش نخورید یعنی از سد جوع و رفع گرسنگی تجاوز و زیاده‌روی نکنید.
مجاهد می‌‏گوید: تفسیر آیه این است که {{عربی|غَيْرَ باغٍ عَلَى إِمَامٍ وَ لا عادٍ فِي الْمَعْصِيَةِ طَرِيقَ الْحَقِّ}} (بر امام حقّ، باغی و تجاوزگر نباشید و از طریق حقّ به معصیت بر نگردید و از حقّ در نگذرید، که بغاة در معنی {{عربی|و هم الخارجون على امام المعصوم كما فى الجمل و صفّين}}).
و اما {{عربی|ابْتِغَاء}} کوشش و اجتهاد در طلب و خواستن است که اگر چیز نیک و شایسته‏‌ای طلب شود آن خواستن و اجتهاد قابل ستایش و پسندیده است مانند آیه {{متن قرآن|ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«در جستجوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری» سوره اسراء، آیه ۲۸.</ref> و {{متن قرآن|ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى}}<ref>«(و کاری) جز جستن (خشنودی) ذات بلند مرتبه پروردگار خویش (ندارد)» سوره لیل، آیه ۲۰.</ref>.
گفته‏‌اند {{عربی|يَنْبَغِي}} به معنی شایسته و سزاوار و فعل مطاوعه بغی است، پس زمانی که می‌‏گویند {{عربی|ينبغي أن يكون كذا}} دو وجه دارد:
# اول اینکه از فعل جمله تبعیت می‏‌کند و عمل و فعل را مشخص می‌‏نماید، مانند {{عربی|النار يَنْبَغِي}} در معنی آغاز و شروع چیزی است، مانند {{عربی|فلان يَنْبَغِي أن يعطى لكرمه}} و در آیه {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ}}<ref>«و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref> بر وجه اول یعنی او را شعر نیاموختیم و او را نسزد و میسورش نیست، مگر نمی‏بینید که زبانش در مسیر و جریان شعر گفتن نیست و شعر بر زبانش جاری نشده است.
# و در آیه {{متن قرآن|وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي}}<ref>«مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد» سوره ص، آیه ۳۵</ref>. این آیه درخواست حضرت سلیمان از خداوند است که می‏‌گوید {{متن قرآن|رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي}} نخست آمرزش می‏‌طلبد، گویی که قبل از تقاضای خود به ناچیز بودن خواستش متوجه است که می‌‏گوید، به من ملکی که پس از من سزاوار أحدی نباشد عطا کن و این تقاضا را معجزه خویش قرار داده است نه از روی حسادت و رقابت که بعداً تسخیر ریاح و تسخیر شیاطین می‏‌کند<ref>مصطفوی، حسن، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏۱، ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>.
== بغی ==
[[بغی]] نیز در گستره معنایی [[مخالف]] [[عدالت]] قرار دارد. اصل در لغت، [[طلب]] شدید و [[اراده]] [[استوار]] است و هنگامی که به حرف «علی» متعدی می‌شود، بر [[تعدی]] و [[تجاوز]] دلالت دارد؛ حال یا در اراده و عمل است یا با تجاوز یکی بر دیگری معنادار می‌شود<ref>ر. ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۳۱.</ref>. با حضور بغی در [[روابط اجتماعی]] - [[سیاسی]]، [[حقوق]] دیگران، پایمال می‌شود، آن‌گونه که [[رفتار]] [[فرعون]] با قومش چنین بود. در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم و فرعون و سپاهش از ستم و دشمنی، سر در پی آنان نهادند» سوره یونس، آیه ۹۰.</ref>.
با توجه به آنچه بیان شد، می‌توان [[باور]] داشت که بغی در [[قرآن]]، به معنی عمل و رفتار ستمگرانه با دیگران است که از [[هواپرستی]] متأثر است.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۵۶.</ref>
==«[[بغی]]» در لغت==
«بغی» در لغت به معنای [[طلب]] کردن‌<ref>فیّومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۵۷.</ref>، [[فسق]]، [[فساد]] و [[روابط]] [[نامشروع]]<ref>طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۳‌؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۹، ص۲۰۶؛ إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۷.</ref>، [[حسد]]<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۹.</ref>، [[تسلط]] پیدا کردن بر کسی و [[ظلم]] کردن<ref>إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۸.</ref>، خروج بر کسی با [[هدف]] ظلم و فساد<ref>زمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغه، ص۴۶.</ref> و [[نافرمانی]] و [[عصیان]]<ref>دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، ج۴، ص۴۸۹۷‌.</ref> آمده است‌. در مجموع، این واژه در اکثر موارد استعمال آن، دارای معنایی [[مذموم]] است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید جواد اورعی|اورعی، سید جواد]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی]] ص ۷۵.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
خط ۵۳: خط ۲۲:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:100762.jpg|22px]] [[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|'''عدالت سیاسی در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:IM010552.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[سید امین ورعی|ورعی، سید امین]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|'''مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[سید جواد اورعی|اورعی، سید جواد]]، [[مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی (مقاله)|'''مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۷

مقدمه

«بغی» در لغت به معنای طلب کردن‌[۱]، فسق، فساد و روابط نامشروع[۲]، حسد[۳]، تسلط پیدا کردن بر کسی و ظلم کردن[۴]، خروج بر کسی با هدف ظلم و فساد[۵] و نافرمانی و عصیان[۶] آمده است‌. در مجموع، این واژه در اکثر موارد استعمال آن، دارای معنایی مذموم است[۷].[۸]

بغی دو گونه است:

  1. اول، بغی پسندیده یعنی در گذشتن از عدل به احسان و از امور واجب به انجام نوافل و مستحبات.
  2. دوم، بغی و تجاوز ناپسند و ناروا یعنی از حق به باطل و به شک و شبهه رفتن، چنانکه پیامبر (ص) فرماید: «الْحَقُّ بَيِّنٌ وَ الْبَاطِلُ بَيِّنٌ وَ بَيْنَ ذَلِكَ أُمُورٌ مُشْتَبِهَاتٌ وَ مَنْ رَتَعَ حَوْلَ الْحِمَى أَوْشَكَ أَنْ يَقَعَ فِيهِ»؛ حق و باطل آشکار است و در میان این دو اموری از مشتبهات و تردید برانگیز هست، کسی که در کنار قرقگاه دور بزند و آنجا را با سرعت بپیماید افتادنش در آنجا قطعی و نزدیک است.

و چون بغی بر دو گونه پسندیده و ناپسند تقسیم می‏‌شود بنابراین: درباره معنی بغی محمود و پسندیده و بغی تجاوز ناپسند، خدای تعالی می‌فرماید: إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ[۹] که عقوبت ستم را به تجاوز و باغی بغیر حق مخصوص کرده است.

واژه «بغی» در بیشتر مواقع مذموم و ناپسند است، در آیه غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ[۱۰] یعنی خواستار چیزی که شایسته خواستن نیست، و تجاوز از چیزی که در حقّتان نباشد.

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. فیّومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲، ص۵۷.
  2. طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج۱، ص۵۳‌؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۹، ص۲۰۶؛ إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۷.
  3. إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۹.
  4. إبن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۷۸.
  5. زمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغه، ص۴۶.
  6. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، ج۴، ص۴۸۹۷‌.
  7. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۱۳۷.
  8. ورعی، سید جواد، ورعی، سید امین، مستند قرآنی بغی در اصطلاح فقهی، ص ۷۵.
  9. «ایراد تنها بر کسانی‌ست که به مردم ستم می‌ورزند و ناحق در زمین گردنکشی می‌کنند» سوره شوری، آیه ۴۲.
  10. «در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد» سوره بقره، آیه ۱۷۳.