سنت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۷: خط ۱۷:
سنت امضایی اغلب در مواردی به کار می‌آید که دسترسی به [[سنت گفتاری]] و عملی در میان نباشد و به این ترتیب می‌توان به انبوهی از [[احکام]] ناگفته [[اسلام]] دست یافت. در استناد به سنت امضایی باید امکان ردع و منع از طرف معصوم{{ع}} وجود داشته باشد و احتمال [[تقیه]] یا بی‌تأثیر بودن نهی و [[ارشاد]] در میان نباشد. سنت امضایی را می‌توان به امضای گفتاری که در [[حضور معصوم]]{{ع}} گفته می‌شود و معصوم{{ع}} آن را نهی نمی‌کند، [[توسعه]] داد<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۵۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۴۶.</ref>
سنت امضایی اغلب در مواردی به کار می‌آید که دسترسی به [[سنت گفتاری]] و عملی در میان نباشد و به این ترتیب می‌توان به انبوهی از [[احکام]] ناگفته [[اسلام]] دست یافت. در استناد به سنت امضایی باید امکان ردع و منع از طرف معصوم{{ع}} وجود داشته باشد و احتمال [[تقیه]] یا بی‌تأثیر بودن نهی و [[ارشاد]] در میان نباشد. سنت امضایی را می‌توان به امضای گفتاری که در [[حضور معصوم]]{{ع}} گفته می‌شود و معصوم{{ع}} آن را نهی نمی‌کند، [[توسعه]] داد<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۵۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۴۶.</ref>


==[[سنت عملی]]==
==سنت عملی==
«سنت علمی»، در برابر [[سنت گفتاری]] و تأییدی قرار می‌گیرد و آن سنت‌هایی است که از [[اعمال]] و [[رفتار]] [[معصوم]]{{ع}} نشأت می‌گیرد. به تصریح [[قرآن]]: {{متن قرآن|انَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> عملکرد [[پیامبر اسلام]]{{صل}} سند معتبری برای [[شناخت]] مفاهیم اصیل [[اسلامی]] در زمینه‌های مختلف و از آن جمله [[حقوق عمومی]] و [[فقه سیاسی]] است.
«سنت علمی»، در برابر سنت گفتاری و تأییدی قرار می‌گیرد و آن سنت‌هایی است که از [[اعمال]] و [[رفتار]] [[معصوم]]{{ع}} نشأت می‌گیرد. به تصریح [[قرآن]]: {{متن قرآن|انَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> عملکرد [[پیامبر اسلام]]{{صل}} سند معتبری برای [[شناخت]] مفاهیم اصیل [[اسلامی]] در زمینه‌های مختلف و از آن جمله [[حقوق عمومی]] و [[فقه سیاسی]] است.
سنت عملی و [[رفتاری]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمۀ معصومین]]{{ع}} را می‌توان از مجامع [[روایی]] و [[کتب سیره]] و [[تاریخ اسلام]] و یا از مجموعه‌هایی که مانند [[بحار الانوار]] شامل هر دو است، به دست آورد و [[فقها]] در بسیاری از مسائل به سنت عملی استناد کرده‌اند<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۵۹.</ref>.
سنت عملی و [[رفتاری]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمۀ معصومین]]{{ع}} را می‌توان از مجامع [[روایی]] و [[کتب سیره]] و [[تاریخ اسلام]] و یا از مجموعه‌هایی که مانند [[بحار الانوار]] شامل هر دو است، به دست آورد و [[فقها]] در بسیاری از مسائل به سنت عملی استناد کرده‌اند<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۵۹.</ref>.
سنت عملی و رفتاری هرچند به لحاظ عینی بودن در مقایسه با سنت گفتاری گویاتر به نظر می‌رسد، اما به لحاظ قرائن و شرایط خاصی که اغلب هر واقعه عینی را می‌پوشاند، مقاصد [[تشریعی]] را ابهام‌آمیزتر می‌نمایاند<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۵۴.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۴۷.</ref>
سنت عملی و رفتاری هرچند به لحاظ عینی بودن در مقایسه با سنت گفتاری گویاتر به نظر می‌رسد، اما به لحاظ قرائن و شرایط خاصی که اغلب هر واقعه عینی را می‌پوشاند، مقاصد [[تشریعی]] را ابهام‌آمیزتر می‌نمایاند<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۵۴.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۴۷.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۰

مقدمه

در اصطلاح فقهای شیعه، مفهوم سنت عبارت از گفتار، عمل و تأییدی است که از معصوم به طور قطعی متواتر) و یا ظنی معتبر (خبر واحد) به دست ما رسیده باشد. کلمه معصوم در این تفسیر شامل پیامبر(ص) و عترت معصوم وی می‌شود. به اعتقاد شیعه همانطور که سنت پیامبر حاکی از وحی بوده و عمل به آن به دستور قرآن الزامی است[۱]، همچنین کاشفیت و دلیل بودن سنت ائمۀ معصومین(ع) نسبت به احکام وحی از راه قرآن و سنت پیامبر(ص) ثابت شده است[۲].

فقهای اهل سنت تنها گفتار، عمل و تأیید پیامبر(ص) را به عنوان سنت و منبع استنباط احکام الهی می‌دانند؛ گرچه در عمل در برخی موارد به گفته و عمل و تأیید صحابه نیز، استناد می‌کنند. منبع بودن و اعتبار (حجیت) گفتار، عمل و تأیید ائمه معصومین(ع) از نظر شیعه منافاتی با پایان یافتن وحی پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) ندارد؛ زیرا گفتار و عمل و تأیید ائمه(ع) حاکی از مضمون وحی نازل شده بر پیامبر(ص) است. در حقیقت آنان از جانب خدا برای بیان احکام دین آن‌گونه که بر پیامبر(ص) وحی شده، منصوب شده‌اند. مواردی از سنت که در رابطه با مسائل فقه سیاسی است، بخش قابل توجهی از احادیث و سیرۀ سیاسی پیامبر(ص) و ائمه(ع) را شامل می‌شود که بخشی از آن تحت عناوینی چون «السیر» و «المغازی» و «المواثیق» و «المکاتیب» و غیره دسته‌بندی و تدوین شده، ولی بخش‌های دیگر همچنان در لابه‌لای کتب احادیث و سیره‌ها به طور پراکنده جمع‌آوری شده است[۳].[۴]

سنت امضایی

«سنت امضایی»، در برابر سنت تأسیس قرار می‌گیرد و منظور از سنت امضایی تأیید عرف و آداب و رسوم مردم عصر معصوم(ع) است. بیشترین بخش سنت امضایی را می‌توان در حوزه عرف بازشناسی کرد که خود مبنای احکام امضایی در فقه و حقوق اسلامی است بخش دیگر سنت امضایی مربوط به اعمال اشخاصی است که با سکوت و عدم رد و نهی از جانب شارع تأیید می‌شود. سنت امضایی اغلب در مواردی به کار می‌آید که دسترسی به سنت گفتاری و عملی در میان نباشد و به این ترتیب می‌توان به انبوهی از احکام ناگفته اسلام دست یافت. در استناد به سنت امضایی باید امکان ردع و منع از طرف معصوم(ع) وجود داشته باشد و احتمال تقیه یا بی‌تأثیر بودن نهی و ارشاد در میان نباشد. سنت امضایی را می‌توان به امضای گفتاری که در حضور معصوم(ع) گفته می‌شود و معصوم(ع) آن را نهی نمی‌کند، توسعه داد[۵].[۶]

سنت عملی

«سنت علمی»، در برابر سنت گفتاری و تأییدی قرار می‌گیرد و آن سنت‌هایی است که از اعمال و رفتار معصوم(ع) نشأت می‌گیرد. به تصریح قرآن: ﴿انَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۷] عملکرد پیامبر اسلام(ص) سند معتبری برای شناخت مفاهیم اصیل اسلامی در زمینه‌های مختلف و از آن جمله حقوق عمومی و فقه سیاسی است. سنت عملی و رفتاری پیامبر(ص) و ائمۀ معصومین(ع) را می‌توان از مجامع روایی و کتب سیره و تاریخ اسلام و یا از مجموعه‌هایی که مانند بحار الانوار شامل هر دو است، به دست آورد و فقها در بسیاری از مسائل به سنت عملی استناد کرده‌اند[۸]. سنت عملی و رفتاری هرچند به لحاظ عینی بودن در مقایسه با سنت گفتاری گویاتر به نظر می‌رسد، اما به لحاظ قرائن و شرایط خاصی که اغلب هر واقعه عینی را می‌پوشاند، مقاصد تشریعی را ابهام‌آمیزتر می‌نمایاند[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. به دلیل آیاتی چون: ﴿مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴؛ و آیات دیگر؛
  2. به دلیل آیاتی چون: ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ «از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹؛ و نیز به دلیل احادیثی مانند حدیث ثقلین و منزلت.
  3. فقه سیاسی، ج۳، ص۹۳-۹۴.
  4. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۴۶.
  5. فقه سیاسی، ج۷، ص۵۶.
  6. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۴۶.
  7. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  8. اصول الفقه، ج۲، ص۵۹.
  9. فقه سیاسی، ج۷، ص۵۴.
  10. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۴۷.