سریه حمزة بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
|||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = سریه| عنوان مدخل = سریه حمزة بن عبدالمطلب| مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط =}} | ||
== | ==سریه چیست؟== | ||
{{اصلی|سریه}} | |||
==حمزة بن عبدالمطلب کیست؟== | |||
{{اصلی|حمزة بن عبدالمطلب}} | |||
== تاریخچه این سریه == | |||
{{اصلی|سریه حمزة بن عبدالمطلب در تاریخ اسلامی}} | |||
نخستین سریهای که در [[اسلام]] بعد از [[هجرت]] [[حضرت]] به [[مدینه]] روی داد، [[سریه]] "[[حمزة بن عبدالمطلب]]" در [[ماه رمضان]] و آغاز هفتمین ماه [[هجرت پیامبر]] {{صل}} بوده است<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۱؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.</ref>. | |||
[[حمزة بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف]]، عموی فرستاده خاتم {{صل}} و [[برادر]] رضاعی ایشان، از کسانی است که پیش از [[هجرت]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]]، [[مسلمان]] شد و [[اسلام]] او باعث [[عزت]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]] شد، نخستین پرچمی را که [[رسول اکرم]] {{صل}} پس از ورود به [[مدینه]] برافراشت به [[حمزة بن عبدالمطلب]] سپرد و این، نخستین سپاهی بود که در [[اسلام]] تشکیل شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۹۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۷۱؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۶.</ref>. | |||
[[حمزة بن عبدالمطلب]] به [[دستور]] [[حضرت]] در [[ماه رمضان]] و آغاز هفتمین ماه [[هجرت]]، همراه سی سوار از [[مهاجران]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۹۵؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۲۴؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۶.</ref> و به [[نقلی]] نیمی [[مهاجر]] و نیمی از [[انصار]] به این [[سریه]] روانه شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.</ref>. از جمله [[مهاجران]] میتوان [[ابوعبیدة بن جراح]]، [[ابوحذیفة بن عتبة بن ربیعه]]، [[سالم مولی ابیحذیفه]]، [[عامر بن ربیعه]]، [[عمرو بن سراقه]]، [[زید بن حارثه]]، [[کنّاز بن حصین]] و پسرش مرثد، انسه، [[بنده]] [[رسول خدا]] {{صل}} و از [[انصار]]: [[ابیّ بن کعب]]، [[عمارة بن حزم]]، [[عبادة بن صامت]]، [[عبید بن اوس]]، [[اوس بن خولی]]، [[ابودجانه]]، [[منذر بن عمرو]]، [[رافع بن مالک]]، [[عبدالله بن عمرو بن حرام]] و [[قطبة بن عامر بن حدیده]] را نام برد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.</ref>. | |||
== | این گروه با پرچمی که [[پیامبر]] {{صل}} پس از ورود به [[مدینه]]، آن را برافراشته و به دست [[حمزة بن عبدالمطلب]] سپرده بود، به [[سیف]] البحر روانه شدند<ref>(از نواحی "عیص" و کرانههای بحر احمر)؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۵؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۵-۵۶؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۲۳.</ref>. [[هدف]] آنها تعرّض به کاروانی از [[قریش]] بود که از [[شام]] بر میگشت و آهنگ [[مکه]] داشت. | ||
{{ | |||
{{ | [[ابوجهل]] همراه سیصد سوار از اهالی [[مکه]] در آن کاروان بود و [[ریاست]] این کاروان را نیز بر عهده داشت. این دو گروه به یکدیگر برخوردند و برای [[جنگ]]، [[صفآرایی]] کردند؛ ولی [[مجدی بن عمرو]] که با هر دو گروه همپیمان بود، آن [[قدر]] میان هر دو طرف رفت و آمد کرد تا هر دو گروه را از [[جنگ]] منصرف کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۵؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۹.</ref>. | ||
[[حمزة بن عبدالمطلب]] با [[یاران]] خود به [[مدینه]] برگشت و [[ابوجهل]] با [[یاران]] و کاروان خود به [[مکه]] روانه شد و میان آنها درگیری به وجود نیامد. وقتی [[حمزة بن عبدالمطلب]] به [[مدینه]] آمد به [[پیامبر]] {{صل}} گزارش داد که [[مجدی بن عمرو]] واسطه میان دو گروه شده است و [[مسلمانان]] از او [[انصاف]] و [[مروت]] دیدهاند و چون گروهی از [[خویشان]] [[مجدی بن عمرو]] به حضور [[پیامبر]] {{صل}} رسیدند، به ایشان [[نیکی]] فرمود و بر آنها [[جامه]] پوشاند و چون صحبت از [[مجدی بن عمرو]] به میان آمد، فرمود: "نمیدانستم که چنین نیکنفس و [[فرخنده]] [[کردار]] است" و یا فرمود: "نمیدانستم چنین کارآمد باشد"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.</ref><ref>[[رحمان فتاح زاده|فتاح زاده، رحمان]]، [[سریه حمزه بن عبدالمطلب (مقاله)|سریه حمزه بن عبدالمطلب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۲۴-۴۲۶.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
#[[پرونده:42439.jpg|22px]] [[رحمان فتاح زاده|فتاح زاده، رحمان]]، [[سریه حمزه بن عبدالمطلب (مقاله)|سریه حمزه بن عبدالمطلب]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:سریه]] | [[رده:سریه]] | ||
[[رده:سریه حمزة بن عبدالمطلب]] | [[رده:سریه حمزة بن عبدالمطلب]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۵
سریه چیست؟
حمزة بن عبدالمطلب کیست؟
تاریخچه این سریه
نخستین سریهای که در اسلام بعد از هجرت حضرت به مدینه روی داد، سریه "حمزة بن عبدالمطلب" در ماه رمضان و آغاز هفتمین ماه هجرت پیامبر (ص) بوده است[۱].
حمزة بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، عموی فرستاده خاتم (ص) و برادر رضاعی ایشان، از کسانی است که پیش از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه، مسلمان شد و اسلام او باعث عزت پیامبر (ص) و مسلمانان شد، نخستین پرچمی را که رسول اکرم (ص) پس از ورود به مدینه برافراشت به حمزة بن عبدالمطلب سپرد و این، نخستین سپاهی بود که در اسلام تشکیل شد[۲].
حمزة بن عبدالمطلب به دستور حضرت در ماه رمضان و آغاز هفتمین ماه هجرت، همراه سی سوار از مهاجران[۳] و به نقلی نیمی مهاجر و نیمی از انصار به این سریه روانه شدند[۴]. از جمله مهاجران میتوان ابوعبیدة بن جراح، ابوحذیفة بن عتبة بن ربیعه، سالم مولی ابیحذیفه، عامر بن ربیعه، عمرو بن سراقه، زید بن حارثه، کنّاز بن حصین و پسرش مرثد، انسه، بنده رسول خدا (ص) و از انصار: ابیّ بن کعب، عمارة بن حزم، عبادة بن صامت، عبید بن اوس، اوس بن خولی، ابودجانه، منذر بن عمرو، رافع بن مالک، عبدالله بن عمرو بن حرام و قطبة بن عامر بن حدیده را نام برد[۵].
این گروه با پرچمی که پیامبر (ص) پس از ورود به مدینه، آن را برافراشته و به دست حمزة بن عبدالمطلب سپرده بود، به سیف البحر روانه شدند[۶]. هدف آنها تعرّض به کاروانی از قریش بود که از شام بر میگشت و آهنگ مکه داشت.
ابوجهل همراه سیصد سوار از اهالی مکه در آن کاروان بود و ریاست این کاروان را نیز بر عهده داشت. این دو گروه به یکدیگر برخوردند و برای جنگ، صفآرایی کردند؛ ولی مجدی بن عمرو که با هر دو گروه همپیمان بود، آن قدر میان هر دو طرف رفت و آمد کرد تا هر دو گروه را از جنگ منصرف کرد[۷].
حمزة بن عبدالمطلب با یاران خود به مدینه برگشت و ابوجهل با یاران و کاروان خود به مکه روانه شد و میان آنها درگیری به وجود نیامد. وقتی حمزة بن عبدالمطلب به مدینه آمد به پیامبر (ص) گزارش داد که مجدی بن عمرو واسطه میان دو گروه شده است و مسلمانان از او انصاف و مروت دیدهاند و چون گروهی از خویشان مجدی بن عمرو به حضور پیامبر (ص) رسیدند، به ایشان نیکی فرمود و بر آنها جامه پوشاند و چون صحبت از مجدی بن عمرو به میان آمد، فرمود: "نمیدانستم که چنین نیکنفس و فرخنده کردار است" و یا فرمود: "نمیدانستم چنین کارآمد باشد"[۸][۹].
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۱؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۹۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۷۱؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۶.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۹۵؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۲۴؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۶.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.
- ↑ (از نواحی "عیص" و کرانههای بحر احمر)؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۵؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۵، ص۵۵-۵۶؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۲۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۵؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۹.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۹.
- ↑ فتاح زاده، رحمان، سریه حمزه بن عبدالمطلب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۲۴-۴۲۶.