سریه زید بن حارثه به قرده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = سریه
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = سریه زید بن حارثه به قرده
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[سریه]]''' است. "'''سریه زید بن حارثه به قرده'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[سریه زید بن حارثه به قرده در حدیث]] - [[سریه زید بن حارثه به قرده در نهج البلاغه]] - [[سریه زید بن حارثه به قرده در تاریخ اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = سریه زید بن حارثه به قرده (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سریه زید بن حارثه به قرده در حدیث]] | [[سریه زید بن حارثه به قرده در نهج البلاغه]] | [[سریه زید بن حارثه به قرده در تاریخ اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سریه زید بن حارثه به قرده (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==سریه چیست؟==
*این [[سریه]] در [[جمادی]] الآخر سوم [[هجری]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷.</ref> روی داد. این، نخستین سریه‌ای بود که [[زید بن حارثه]] به [[فرماندهی]] آن [[منصوب]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.</ref>.
{{اصلی|سریه}}
*[[قریش]] که کار اصلی‌اش [[تجارت]] بود، پس از [[جنگ بدر]]، از [[ترس]] حمله‌های [[رسول خدا]]{{صل}} و [[مسلمانان]] به کاروان‌های تجاری، قصد آن را داشت که از راه تجاری [[شام]] به [[تجارت]] بپردازد. [[صفوان بن امیه]] می‌گفت: "[[محمد]] و [[اصحاب]] او راه بازرگانی ما را بسته‌اند و ما نمی‌دانیم با [[مسلمانان]] چه کنیم؛ چرا که آنان از راه تجاری، کناره نمی‌گیرند. علاوه بر آن، اهل مناطق ساحلی هم با آنان هم‌پیمان شده‌اند و ما نمی‌دانیم از کدام مسیر به [[تجارت]] بپردازیم. اگر قرار باشد ما در [[مکه]] اقامت کرده، سرمایه‌های خود را در اینجا [[مصرف]] کنیم، در این صورت درآمدی نداریم؛ پس ناچاریم [[سرمایه]] خود را در راه بازرگانی به کار بیندازیم و تابستان‌ها راه [[تجارت]] [[شام]] و زمستان‌ها هم مسیر تجاری [[حبشه]] را پیش بگیریم"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸. در کتب دیگری به اجمالی به ترس قریش به تجارت کردن از مسیر شام اشاره شده است. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۴۵۰.</ref>.
==زید بن حارثه کیست؟==
{{اصلی|زید بن حارثه}}


==پیشنهاد [[اسود بن مطلب]]==
== مقدمه ==
*[[اسود بن مطلب]] که سخنان [[صفوان بن امیه]] را شنید، از او خواست تا از راه تجاری [[عراق]] به [[تجارت]] خود ادامه دهد؛ اما [[صفوان بن امیه]] در پاسخش گفت که به راه تجاری [[عراق]] [[آگاه]] نیست. [[اسود بن مطلب]] گفت: "من تو را با [[بهترین]] [[راهنما]] آشنا می‌کنم؛ [[راهنمایی]] که چشمش را می‌بندد و به خواست [[خدا]] راه می‌پیماید".
* این [[سریه]] در [[جمادی]] الآخر سوم [[هجری]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷.</ref> روی داد. این، نخستین سریه‌ای بود که [[زید بن حارثه]] به [[فرماندهی]] آن [[منصوب]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.</ref>.
*[[صفوان بن امیه]] پرسید: "او کیست؟". [[اسود بن مطلب]] گفت: "[[فرات بن حیان عجلی]]"<ref>منابعی که ذکر خواهد شد اشاره دارند که راهنمای قریش در این سفر «فرات بن حیان العجلی» بوده است؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.</ref> که راه‌های آن مناطق را پیموده و بر آنها [[تسلط]] و [[آگاهی]] دارد". صفوان نیز از [[اسود بن مطلب]] خواست تا آن [[راهنما]] را نزد او بیاورد. هنگامی که [[فرات بن حیان عجلی]] نزد [[صفوان بن امیه]] آمد، [[صفوان بن امیه|صفوان]] گفت: "می‌خواهم برای [[تجارت]] به [[شام]] بروم؛ اما [[محمد]]، راه [[تجارت]] ما به [[شام]] را بسته است و ما نیز ناچاریم برای به [[شام]] از منطقه تو عبور کنیم. اکنون [[تصمیم]] دارم از راه [[عراق]] به [[تجارت]] خود ادامه دهم".
* [[قریش]] که کار اصلی‌اش [[تجارت]] بود، پس از [[جنگ بدر]]، از [[ترس]] حمله‌های [[رسول خدا]] {{صل}} و [[مسلمانان]] به کاروان‌های تجاری، قصد آن را داشت که از راه تجاری [[شام]] به [[تجارت]] بپردازد. [[صفوان بن امیه]] می‌گفت: "[[محمد]] و [[اصحاب]] او راه بازرگانی ما را بسته‌اند و ما نمی‌دانیم با [[مسلمانان]] چه کنیم؛ چرا که آنان از راه تجاری، کناره نمی‌گیرند. علاوه بر آن، اهل مناطق ساحلی هم با آنان هم‌پیمان شده‌اند و ما نمی‌دانیم از کدام مسیر به [[تجارت]] بپردازیم. اگر قرار باشد ما در [[مکه]] اقامت کرده، سرمایه‌های خود را در اینجا [[مصرف]] کنیم، در این صورت درآمدی نداریم؛ پس ناچاریم [[سرمایه]] خود را در راه بازرگانی به کار بیندازیم و تابستان‌ها راه [[تجارت]] [[شام]] و زمستان‌ها هم مسیر تجاری [[حبشه]] را پیش بگیریم"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸. در کتب دیگری به اجمالی به ترس قریش به تجارت کردن از مسیر شام اشاره شده است. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۵۰.</ref>.
*[[فرات بن حیان عجلی]] گفت: "من تو را از راه [[عراق]] به [[شام]] می‌برم. بدان که هیچ یک از [[یاران]] [[محمد]]{{صل}} تا کنون از آن مسیر عبور نکرده‌اند؛ چون سرزمینی خشک و بی‌آب است". [[صفوان بن امیه|صفوان]] خواسته خود را همین مطلب بیان کرد و گفت: "چون اکنون زمستان است، [[نیاز]] زیادی به [[آب]] ندارند"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۴۵۱.</ref>.


==حرکت کاروان [[قریش]]==
== پیشنهاد [[اسود بن مطلب]] ==
*[[صفوان بن امیه]] آماده حرکت شد. "ابوزمعه" نیز همراه او سیصد مثقال طلا و مقدار زیادی شمش نقره فرستاد و مردانی از [[قریش]] را با وی همراه کرد که تمامی آنان کالای تجاری داشتند. [[عبدالله بن أبی‌ربیعه]] و [[حویطب بن عبدالعزی]] با گروهی از مردان [[قریش]] هم با او حرکت کردند. [[صفوان بن امیه]] با [[اموال]] زیادی که شامل شمش‌ها و ظرف‌های نقره بود و معادل سی‌هزار درهم می‌شد، به راه افتاد و به سوی منطقه ذات عرق <ref>(مکان [[میقات]] [[مردم]] [[عراق]] و حدِّ فاصل نجد و تهامه)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰۷.</ref> حرکت کرد. [[ابوسفیان بن حرب]] نیز با [[اموال]] زیادی به آنان پیوست<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۴۵۱-۴۵۲.</ref>.
* [[اسود بن مطلب]] که سخنان [[صفوان بن امیه]] را شنید، از او خواست تا از راه تجاری [[عراق]] به [[تجارت]] خود ادامه دهد؛ اما [[صفوان بن امیه]] در پاسخش گفت که به راه تجاری [[عراق]] [[آگاه]] نیست. [[اسود بن مطلب]] گفت: "من تو را با [[بهترین]] [[راهنما]] آشنا می‌کنم؛ [[راهنمایی]] که چشمش را می‌بندد و به خواست [[خدا]] راه می‌پیماید".
* [[صفوان بن امیه]] پرسید: "او کیست؟". [[اسود بن مطلب]] گفت: "[[فرات بن حیان عجلی]]"<ref>منابعی که ذکر خواهد شد اشاره دارند که راهنمای قریش در این سفر «فرات بن حیان العجلی» بوده است؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.</ref> که راه‌های آن مناطق را پیموده و بر آنها [[تسلط]] و [[آگاهی]] دارد". صفوان نیز از [[اسود بن مطلب]] خواست تا آن [[راهنما]] را نزد او بیاورد. هنگامی که [[فرات بن حیان عجلی]] نزد [[صفوان بن امیه]] آمد، [[صفوان بن امیه|صفوان]] گفت: "می‌خواهم برای [[تجارت]] به [[شام]] بروم؛ اما [[محمد]]، راه [[تجارت]] ما به [[شام]] را بسته است و ما نیز ناچاریم برای به [[شام]] از منطقه تو عبور کنیم. اکنون [[تصمیم]] دارم از راه [[عراق]] به [[تجارت]] خود ادامه دهم".
* [[فرات بن حیان عجلی]] گفت: "من تو را از راه [[عراق]] به [[شام]] می‌برم. بدان که هیچ یک از [[یاران]] [[محمد]] {{صل}} تا کنون از آن مسیر عبور نکرده‌اند؛ چون سرزمینی خشک و بی‌آب است". [[صفوان بن امیه|صفوان]] خواسته خود را همین مطلب بیان کرد و گفت: "چون اکنون زمستان است، [[نیاز]] زیادی به [[آب]] ندارند"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۵۱.</ref>.


==اعزام [[سپاه]]==
== حرکت کاروان [[قریش]] ==
*در این میان، [[نعیم بن مسعود اشجعی]] که تا آن زمان [[مشرک]] بود، به [[مدینه]] آمد و به [[خانه]] [[کنانه بن ابی‌الحقیق]] ([[قبیله]] [[بنی‌نضیر]])، رفت و با وی مشغول [[آشامیدن]] شراب شدند. [[سلیط بن نعمان بن اسلم]] که [[مسلمان]] بود، هم نزد [[بنی‌نضیر]] می‌آمد و از شراب آنان می‌خورد (در آن زمان، شراب [[تحریم]] نشده بود). در این اثناء، [[نعیم بن مسعود]]، موضوع [[خروج]] [[صفوان بن امیه]] را همراه کاروان و [[اموال]] آنان گفت. [[سلیط بن نعمان]] که این سخن را شنید، خود را به [[پیامبر]]{{صل}} رساند و خبر [[خروج]] [[کاروان تجاری قریش]] را گزارش داد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.</ref>. [[پیغمبر]]{{صل}} نیز پس از شنیدن این خبر، [[زید بن حارثه]] را همراه صد سوار به سوی کاروان اعزام فرمود. علت وقوع این سریه، مقابله با مصادره [[اموال]] [[مسلمانان]] در [[مکه]] و در تنگنا قرار دادن [[مشرکان]] [[مکه]] از راه [[اقتصادی]] بود که تا آن زمان، تمامی تلاش خود را در راه نابودی [[آیین اسلام]] به کار گرفته بودند<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۴۵۲.</ref>.
* [[صفوان بن امیه]] آماده حرکت شد. "ابوزمعه" نیز همراه او سیصد مثقال طلا و مقدار زیادی شمش نقره فرستاد و مردانی از [[قریش]] را با وی همراه کرد که تمامی آنان کالای تجاری داشتند. [[عبدالله بن أبی‌ربیعه]] و [[حویطب بن عبدالعزی]] با گروهی از مردان [[قریش]] هم با او حرکت کردند. [[صفوان بن امیه]] با [[اموال]] زیادی که شامل شمش‌ها و ظرف‌های نقره بود و معادل سی‌هزار درهم می‌شد، به راه افتاد و به سوی منطقه ذات عرق <ref>(مکان [[میقات]] [[مردم]] [[عراق]] و حدِّ فاصل نجد و تهامه)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰۷.</ref> حرکت کرد. [[ابوسفیان بن حرب]] نیز با [[اموال]] زیادی به آنان پیوست<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۵۱-۴۵۲.</ref>.


==[[تصرف]] کاروان==
== اعزام [[سپاه]] ==
*[[مسلمانان]] حرکت کردند و کاروان [[مشرکان]] [[مکه]] را در "قردة" <ref>(مکانی در سرزمین نجد)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۲۲.</ref> گرفتند. بزرگان [[قریش]] همگی رو به فرار نهادند و فقط یک یا دو تن از آنان [[اسیر]] شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.</ref>.
* در این میان، [[نعیم بن مسعود اشجعی]] که تا آن زمان [[مشرک]] بود، به [[مدینه]] آمد و به [[خانه]] [[کنانه بن ابی‌الحقیق]] ([[قبیله]] [[بنی‌نضیر]])، رفت و با وی مشغول [[آشامیدن]] شراب شدند. [[سلیط بن نعمان بن اسلم]] که [[مسلمان]] بود، هم نزد [[بنی‌نضیر]] می‌آمد و از شراب آنان می‌خورد (در آن زمان، شراب [[تحریم]] نشده بود). در این اثناء، [[نعیم بن مسعود]]، موضوع [[خروج]] [[صفوان بن امیه]] را همراه کاروان و [[اموال]] آنان گفت. [[سلیط بن نعمان]] که این سخن را شنید، خود را به [[پیامبر]] {{صل}} رساند و خبر [[خروج]] [[کاروان تجاری قریش]] را گزارش داد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.</ref>. [[پیغمبر]] {{صل}} نیز پس از شنیدن این خبر، [[زید بن حارثه]] را همراه صد سوار به سوی کاروان اعزام فرمود. علت وقوع این سریه، مقابله با مصادره [[اموال]] [[مسلمانان]] در [[مکه]] و در تنگنا قرار دادن [[مشرکان]] [[مکه]] از راه [[اقتصادی]] بود که تا آن زمان، تمامی تلاش خود را در راه نابودی [[آیین اسلام]] به کار گرفته بودند<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۵۲.</ref>.
*[[زید بن حارثه]] و یارانش کاروان را به حضور [[پیامبر]]{{صل}} آوردند. [[رسول خدا]]{{صل}}[[خمس]] [[اموال]] -که معادل بیست هزار درهم بود- را برداشت و بقیه را بین افراد [[سپاه]] تقسیم کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۳.</ref>. [[فرات بن حیان]] نیز که به [[اسارت]] درآمده بود، [[اسلام]] آورد و [[آزاد]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۴۵۲-۴۵۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== [[تصرف]] کاروان ==
* [[مسلمانان]] حرکت کردند و کاروان [[مشرکان]] [[مکه]] را در "قردة" <ref>(مکانی در سرزمین نجد)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۲۲.</ref> گرفتند. بزرگان [[قریش]] همگی رو به فرار نهادند و فقط یک یا دو تن از آنان [[اسیر]] شدند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.</ref>.
* [[زید بن حارثه]] و یارانش کاروان را به حضور [[پیامبر]] {{صل}} آوردند. [[رسول خدا]] {{صل}}[[خمس]] [[اموال]] -که معادل بیست هزار درهم بود- را برداشت و بقیه را بین افراد [[سپاه]] تقسیم کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۳.</ref>. [[فرات بن حیان]] نیز که به [[اسارت]] درآمده بود، [[اسلام]] آورد و [[آزاد]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.</ref><ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۵۲-۴۵۳.</ref>.


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[سریه زید بن حارثه به قرده (مقاله)|سریه زید بن حارثه به قرده]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:سریه]]
[[رده:سریه]]
[[رده:سریه زید بن حارثه به قرده]]
[[رده:سریه زید بن حارثه به قرده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۲

سریه چیست؟

زید بن حارثه کیست؟

مقدمه

پیشنهاد اسود بن مطلب

حرکت کاروان قریش

اعزام سپاه

تصرف کاروان

منابع

پانویس

  1. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷.
  2. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.
  3. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸. در کتب دیگری به اجمالی به ترس قریش به تجارت کردن از مسیر شام اشاره شده است. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰.
  4. اکبری، هادی، سریه زید بن حارثه به قرده، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۵۰.
  5. منابعی که ذکر خواهد شد اشاره دارند که راهنمای قریش در این سفر «فرات بن حیان العجلی» بوده است؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.
  6. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.
  7. اکبری، هادی، سریه زید بن حارثه به قرده، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۵۱.
  8. (مکان میقات مردم عراق و حدِّ فاصل نجد و تهامه)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰۷.
  9. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۲.
  10. اکبری، هادی، سریه زید بن حارثه به قرده، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۵۱-۴۵۲.
  11. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.
  12. اکبری، هادی، سریه زید بن حارثه به قرده، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۵۲.
  13. (مکانی در سرزمین نجد)؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۲۲.
  14. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.
  15. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۳.
  16. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۹۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۷۱.
  17. اکبری، هادی، سریه زید بن حارثه به قرده، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۴۵۲-۴۵۳.