مؤلفه القلوب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد)
 
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مؤلفه القلوب در حدیث]] | [[مؤلفه القلوب در نهج البلاغه]]| [[مؤلفه القلوب در تاریخ اسلامی]]</div>
| مداخل مرتبط = [[مؤلفه القلوب در حدیث]] - [[مؤلفه القلوب در تاریخ اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = مؤلفه القلوب (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[مؤلفه القلوب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
}}
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*[[نبی مکرم اسلام]]{{صل}} در [[شوال]] هشتم [[هجری]]، پس از [[آگاهی]] از [[تصمیم]] اشراف و بزرگان [[هوازن]] و ثقیف برای حمله به [[مسلمانان]]، [[تصمیم]] گرفت به مقابله با آنها بپردازد. [[پیامبر]]{{صل}} با [[دوازده]] هزار نفر از [[مسلمانان]] به سوی [[دشمن]] حرکت کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۴.</ref>. هرچند در ابتدای این [[جنگ]] [[مسلمانان]] [[شکست]] خوردند؛ اما در نهایت، [[پیروزی]]، نصیب [[مسلمانان]] شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۹.</ref>. برخی [[دشمنان اسلام]] پس از [[شکست]]، به [[طائف]] و برخی به نخله رفتند و عده‌ای در اوطاس اردو زدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۷۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۵.</ref>. در این [[جنگ]]، [[غنایم]] زیادی نصیب [[مسلمانان]] شد. [[پیامبر]]{{صل}}[[خمس]] این [[اموال]] را که متعلق به خودش بود به افردی بخشید که در [[تاریخ اسلام]] به "[[مؤلفة القلوب]]" مشهور شده‌اند<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۳.</ref>.
* [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} در [[شوال]] هشتم [[هجری]]، پس از [[آگاهی]] از [[تصمیم]] اشراف و بزرگان [[هوازن]] و ثقیف برای حمله به [[مسلمانان]]، [[تصمیم]] گرفت به مقابله با آنها بپردازد. [[پیامبر]] {{صل}} با [[دوازده]] هزار نفر از [[مسلمانان]] به سوی [[دشمن]] حرکت کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۴.</ref>. هرچند در ابتدای این [[جنگ]] [[مسلمانان]] [[شکست]] خوردند؛ اما در نهایت، [[پیروزی]]، نصیب [[مسلمانان]] شد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۹.</ref>. برخی [[دشمنان اسلام]] پس از [[شکست]]، به [[طائف]] و برخی به نخله رفتند و عده‌ای در اوطاس اردو زدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۷۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۵.</ref>. در این [[جنگ]]، [[غنایم]] زیادی نصیب [[مسلمانان]] شد. [[پیامبر]] {{صل}}[[خمس]] این [[اموال]] را که متعلق به خودش بود به افردی بخشید که در [[تاریخ اسلام]] به "[[مؤلفة القلوب]]" مشهور شده‌اند<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۳.</ref>.


==واژه‌شناسی لغوی==
== واژه‌شناسی لغوی ==
*[[مؤلفة القلوب]] در لغت به [[صورت]] {{عربی|الّفت بینهم تألیفا...}} ([[الفت]] دادی بین آنها الفتی) [[تفرقه]] بین آنها را از بین بردی و {{عربی|الّفت الشئ تألیفا...}}<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۱۱۹.</ref> (چیزی را [[الفت]] دادی) آمده است. بنابراین در لغت به معنای پیوند دادن بین [[دل‌ها]] و جمع کردن آنهاست.
* [[مؤلفة القلوب]] در لغت به صورت {{عربی|الّفت بینهم تألیفا...}} ([[الفت]] دادی بین آنها الفتی) [[تفرقه]] بین آنها را از بین بردی و {{عربی|الّفت الشئ تألیفا...}}<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۱۱۹.</ref> (چیزی را [[الفت]] دادی) آمده است. بنابراین در لغت به معنای پیوند دادن بین [[دل‌ها]] و جمع کردن آنهاست.
*[[مؤلفة القلوب]] در اصطلاح، دو معنای [[عام و خاص]] دارد. در معنای عام به کفاری اطلاق می‌شود که بخشی از [[زکات]] به ایشان بخشیده می‌شود تا دل‌های آنها جذب و به [[اسلام]] متمایل شود و یا در [[جهاد]] و [[دفاع]] با [[مسلمانان]] [[همراهی]] کنند. همچنین به تقویت [[اعتقادی]] "ضعفاء العقول" از [[مسلمانان]] (کسانی که از نظر [[عقلی]]، [[کاستی]] دارند) یا رغبت آنها به [[همراهی]] با [[مسلمانان]] در [[جهاد]] و [[دفاع]] "[[مؤلفة القلوب]]" اطلاق می‌شود<ref>محمد کاظم طباطبایی یزدی، الغایة القصوی، ج۲، ص۳۰.</ref>.
* [[مؤلفة القلوب]] در اصطلاح، دو معنای [[عام و خاص]] دارد. در معنای عام به کفاری اطلاق می‌شود که بخشی از [[زکات]] به ایشان بخشیده می‌شود تا دل‌های آنها جذب و به [[اسلام]] متمایل شود و یا در [[جهاد]] و [[دفاع]] با [[مسلمانان]] [[همراهی]] کنند. همچنین به تقویت [[اعتقادی]] "ضعفاء العقول" از [[مسلمانان]] (کسانی که از نظر [[عقلی]]، [[کاستی]] دارند) یا رغبت آنها به [[همراهی]] با [[مسلمانان]] در [[جهاد]] و [[دفاع]] "[[مؤلفة القلوب]]" اطلاق می‌شود<ref>محمد کاظم طباطبایی یزدی، الغایة القصوی، ج۲، ص۳۰.</ref>.
*البته در اختصاص [[تألیف قلوب]] به هریک از [[کفار]] و [[مسلمانان]] (همان‌گونه که در [[غایة القصوی]] آمده است)[[اختلاف]] است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵-۶.</ref>؛
* البته در اختصاص [[تألیف قلوب]] به هریک از [[کفار]] و [[مسلمانان]] (همان‌گونه که در [[غایة القصوی]] آمده است)[[اختلاف]] است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵-۶.</ref>؛
*اما [[مؤلفة القلوب]] در معنای اصطلاحی خاص، شامل کسانی می‌شود که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به منظور جلب آنها به [[اسلام]]، بخشی از [[غنایم]] [[جنگ]] هوازان را به آنها بخشید. این گروه، شامل افرادی چون [[ابوسفیان]]، [[معاویه]]، [[حکیم بن حزام]]، [[نضر بن حارث]] و دیگران بوده است، که به آنها اشاره خواهد شد.
* اما [[مؤلفة القلوب]] در معنای اصطلاحی خاص، شامل کسانی می‌شود که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به منظور جلب آنها به [[اسلام]]، بخشی از [[غنایم]] [[جنگ]] هوازان را به آنها بخشید. این گروه، شامل افرادی چون [[ابوسفیان]]، [[معاویه]]، [[حکیم بن حزام]]، [[نضر بن حارث]] و دیگران بوده است، که به آنها اشاره خواهد شد.
*[[علی بن ابراهیم قمی]] می‌نویسد: "مؤلفة قلوبهم، گروهی بودند که [[خداوند]] را به [[یگانگی]] می‌شناختند؛ اما [[معرفت]] (واقعی) به اینکه [[محمد]]{{صل}} [[فرستاده الهی]] است، در دل‌های آنها وارد نشده بود. بنابراین [[پیامبر]]{{صل}} با آنها [[الفت]] برقرار و آنها را [[آگاه]] کرد. [[خداوند]] برای آنها سهمی از [[صدقات]] قراد داد تا [[پیامبر]] را به [[رسالت]] بشناسند و به [[اسلام]] و [[پیامبر]] رغبت پیدا کنند"<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۹۹؛ ملامحسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref>.
* [[علی بن ابراهیم قمی]] می‌نویسد: "مؤلفة قلوبهم، گروهی بودند که [[خداوند]] را به [[یگانگی]] می‌شناختند؛ اما [[معرفت]] (واقعی) به اینکه [[محمد]] {{صل}} [[فرستاده الهی]] است، در دل‌های آنها وارد نشده بود. بنابراین [[پیامبر]] {{صل}} با آنها [[الفت]] برقرار و آنها را [[آگاه]] کرد. [[خداوند]] برای آنها سهمی از [[صدقات]] قراد داد تا [[پیامبر]] را به [[رسالت]] بشناسند و به [[اسلام]] و [[پیامبر]] رغبت پیدا کنند"<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۹۹؛ ملامحسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref>.
*[[شیخ طبرسی]] در تعریف [[مؤلفة القلوب]] آورده است: "ایشان گروهی از اشراف زمان [[پیامبر]]{{صل}} بودند که آن [[حضرت]]، آنها را به [[پذیرش]] [[اسلام]] [[تشویق]] کرد، از آنها برای [[جنگ با دشمنان]] خویش کمک گرفت و به آنها سهمی از [[زکات]] را [[عنایت]] کرد"<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۶۵.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۳-۳۴۴.</ref>.
* [[شیخ طبرسی]] در تعریف [[مؤلفة القلوب]] آورده است: "ایشان گروهی از اشراف زمان [[پیامبر]] {{صل}} بودند که آن [[حضرت]]، آنها را به [[پذیرش]] [[اسلام]] [[تشویق]] کرد، از آنها برای [[جنگ با دشمنان]] خویش کمک گرفت و به آنها سهمی از [[زکات]] را [[عنایت]] کرد"<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۶۵.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۳-۳۴۴.</ref>.


==[[تألیف قلوب]] و مؤلفة قلوبهم در [[آیات]] و [[روایات]]==
== [[تألیف قلوب]] و مؤلفة قلوبهم در [[آیات]] و [[روایات]] ==
*در [[قرآن کریم]] بارها به [[تألیف قلوب]] اشاره شده است. [[خداوند متعال]] در [[سوره انفال]]، [[آیات]] ۶۲ و ۶۳ می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی میان دل‌های آنها پیوستگی نمی‌دادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی‌گمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
* در [[قرآن کریم]] بارها به [[تألیف قلوب]] اشاره شده است. [[خداوند متعال]] در [[سوره انفال]]، [[آیات]] ۶۲ و ۶۳ می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی میان دل‌های آنها پیوستگی نمی‌دادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی‌گمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
*[[خداوند متعال]] در این [[آیه]] به [[الفت]] و نزدیکی قلب‌های بین [[مؤمنان]] که از جانب خودش صورت گرفته، اشاره دارد. همچنین در [[آیه]] ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}}<ref>«و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید»؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>.
* [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] به [[الفت]] و نزدیکی قلب‌های بین [[مؤمنان]] که از جانب خودش صورت گرفته، اشاره دارد. همچنین در [[آیه]] ۱۰۳ [[سوره آل عمران]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}}<ref>«و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید»؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>.
*در این [[آیه]] نیز [[خداوند]] به [[نعمت]] [[برادری]]، که از راه [[الفت]] و [[مهربانی]] به دست می‌آید اشاره کرده است.
* در این [[آیه]] نیز [[خداوند]] به [[نعمت]] [[برادری]]، که از راه [[الفت]] و [[مهربانی]] به دست می‌آید اشاره کرده است.
*در [[سوره توبه]]، [[آیه]] ۶۰ "مؤلفة قلوبهم" به کسانی اطلاق شده است که [[مستحق]] دریافت [[زکات]] هستند:{{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>.
* در [[سوره توبه]]، [[آیه]] ۶۰ "مؤلفة قلوبهم" به کسانی اطلاق شده است که مستحق دریافت [[زکات]] هستند:{{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref>.
*در [[روایات]] نیز به [[تألیف قلوب]] توجه شده است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "[[بهترین]] شما از لحاظ [[اخلاقی]] کسانی هستند که [[انس]] و [[الفت]] ایجاد می‌کنند و با دیگران [[الفت]] می‌گیرند"<ref>{{متن حدیث|خِيَارُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقاً الَّذِينَ يَأْلِفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ}}؛ میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۵۱.</ref>.
* در [[روایات]] نیز به [[تألیف قلوب]] توجه شده است. [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: "[[بهترین]] شما از لحاظ [[اخلاقی]] کسانی هستند که [[انس]] و [[الفت]] ایجاد می‌کنند و با دیگران [[الفت]] می‌گیرند"<ref>{{متن حدیث|خِيَارُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقاً الَّذِينَ يَأْلِفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ}}؛ میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۵۱.</ref>.
*[[حضرت علی]]{{ع}} نیز می‌فرماید: "خوش به حال کسی که با [[مردم]] [[انس]] و [[الفت]] می‌گیرد و [[مردم]] هم بر [[اطاعت]] از [[خداوند]] با او [[الفت]] می‌گیرند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ يَأْلَفُ النَّاسَ وَ يَأْلَفُونَهُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ‌}}؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار{{عم}}، ج۷۵، ص۵۶؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ج۱، ص۲۱۷.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۴-۳۴۵.</ref>.
* [[حضرت علی]] {{ع}} نیز می‌فرماید: "خوش به حال کسی که با [[مردم]] [[انس]] و [[الفت]] می‌گیرد و [[مردم]] هم بر [[اطاعت از خداوند]] با او [[الفت]] می‌گیرند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ يَأْلَفُ النَّاسَ وَ يَأْلَفُونَهُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ‌}}؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار {{عم}}، ج۷۵، ص۵۶؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ج۱، ص۲۱۷.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۴-۳۴۵.</ref>.


==مولفة القلوب که بودند؟==
== مولفة القلوب که بودند؟ ==
*همان‌گونه که بیان شد در [[جنگ]] با [[قبیله]] ثقیف و هوازان، [[غنایم]] زیادی نصیب [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] شد. آن [[حضرت]] از [[خمس]] این [[غنایم]] به اشراف و بزرگان [[مکه]] بخشیدند. [[طبری]] می‌نویسد: "[[پیامبر]] به کسانی از اشراف [[مکه]] که می‌خواست دل‌های آنها را جلب کند، عطا داد و آنها به "مؤلفة قلوبهم" مشهور شدند.
* همان‌گونه که بیان شد در [[جنگ]] با [[قبیله]] ثقیف و هوازان، [[غنایم]] زیادی نصیب [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] شد. آن [[حضرت]] از [[خمس]] این [[غنایم]] به اشراف و بزرگان [[مکه]] بخشیدند. [[طبری]] می‌نویسد: "[[پیامبر]] به کسانی از اشراف [[مکه]] که می‌خواست دل‌های آنها را جلب کند، عطا داد و آنها به "مؤلفة قلوبهم" مشهور شدند.
*[[ابوسفیان بن حرب]] و پسرش [[معاویه]]، [[حکیم بن حزام]]، [[نضر بن حارث]]، [[علاء بن حارثه]]، [[حارث بن هشام]]، [[صفوان بن امیه]]، [[سهیل بن عمرو]]، [[خویطب بن عبدالعزی]]، [[عیینة بن حصن]]، [[اقرع بن حابس]] و [[مالک بن عوف]]، هر کدام صد شتر گرفتند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۳؛ محمد بن جریر طبری تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۰.</ref>.
* [[ابوسفیان بن حرب]] و پسرش [[معاویه]]، [[حکیم بن حزام]]، [[نضر بن حارث]]، [[علاء بن حارثه]]، [[حارث بن هشام]]، [[صفوان بن امیه]]، [[سهیل بن عمرو]]، [[خویطب بن عبدالعزی]]، [[عیینة بن حصن]]، [[اقرع بن حابس]] و [[مالک بن عوف]]، هر کدام صد شتر گرفتند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۳؛ محمد بن جریر طبری تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۰.</ref>.
*[[محمد بن سعد]] می‌نویسد: "در [[جنگ حنین]] و برخورد با [[قبیله]] ثقیف، [[غنایم]] زیادی نصیب [[مسلمانان]] شد. شش هزار [[اسیر]]، بیست و چهار هزار شتر و [[چهل]] هزار گوسفند و [[چهل]] هزار اوقیه نقره<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶.</ref>. آن [[حضرت]] این [[اموال]] را بین [[مسلمانان]] تقسیم کرد. ابتدا به کسانی اموالی پرداخت که می‌خواست دل‌های آنان را با پرداخت [[مال]] به دست آورد. [[ابوسفیان بن حرب]]، [[چهل]] اوقیه نقره و صد شتر؛ [[یزید بن ابوسفیان]] و [[معاویه بن ابوسفیان]] نیز همین مقدار؛ [[حکیم بن حزام]]، دویست شتر؛ [[نضر بن حارث]] و [[اسید بن جاریه]]، صد شتر؛ [[حارث بن هشام]]، [[صفوان بن امیه]]، [[قیس بن عدی]]، [[سهیل بن عمرو]] و... پنجاه شتر و [[عباس بن مرداس]]<ref>عباس بن مرداس از میزان سهم خویش راضی نبود. به دستور پیامبر به او ۱۰۰ شتر دادند.</ref> ابتدا [[چهل]] شتر و سپس صد شتر<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶.</ref>"<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۶.</ref>.
* [[محمد بن سعد]] می‌نویسد: "در [[جنگ حنین]] و برخورد با [[قبیله]] ثقیف، [[غنایم]] زیادی نصیب [[مسلمانان]] شد. شش هزار [[اسیر]]، بیست و چهار هزار شتر و [[چهل]] هزار گوسفند و [[چهل]] هزار اوقیه نقره<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶.</ref>. آن [[حضرت]] این [[اموال]] را بین [[مسلمانان]] تقسیم کرد. ابتدا به کسانی اموالی پرداخت که می‌خواست دل‌های آنان را با پرداخت [[مال]] به دست آورد. [[ابوسفیان بن حرب]]، [[چهل]] اوقیه نقره و صد شتر؛ [[یزید بن ابوسفیان]] و [[معاویه بن ابوسفیان]] نیز همین مقدار؛ [[حکیم بن حزام]]، دویست شتر؛ [[نضر بن حارث]] و [[اسید بن جاریه]]، صد شتر؛ [[حارث بن هشام]]، [[صفوان بن امیه]]، [[قیس بن عدی]]، [[سهیل بن عمرو]] و... پنجاه شتر و [[عباس بن مرداس]]<ref>عباس بن مرداس از میزان سهم خویش راضی نبود. به دستور پیامبر به او ۱۰۰ شتر دادند.</ref> ابتدا [[چهل]] شتر و سپس صد شتر<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶.</ref>"<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۶.</ref>.


==[[خمس]] یا [[زکات]]==
== [[خمس]] یا [[زکات]] ==
*بیشتر مؤرخان بر این باورند: اموالی که [[پیامبر]] به اشراف [[قریش]] بخشید، از [[خمس]] [[غنایم]] بوده است <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶؛ ابن حزم، جوامع السیره النبویه، ص۱۹۵.</ref>. همچنین آیه‌ای که از مؤلفة قلوبهم نام برده است، این گروه را جزء کسانی می‌داند که [[مستحق]] "[[زکات]]" شمرده می‌شوند. به نظر می‌رسد [[رسول خدا]]{{صل}} با توجه به اختیاراتی که داشت از یک پنجم این [[غنایم]] که در واقع سهم خودش بود به سران [[قریش]] بخشید؛ اما امروزه اگر بخواهیم به برای جذب قلب‌های [[مشرکین]]، [[مالی]] [[مصرف]] کنیم باید از [[زکات]] باشد.
* بیشتر مؤرخان بر این باورند: اموالی که [[پیامبر]] به اشراف [[قریش]] بخشید، از [[خمس]] [[غنایم]] بوده است <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶؛ ابن حزم، جوامع السیره النبویه، ص۱۹۵.</ref>. همچنین آیه‌ای که از مؤلفة قلوبهم نام برده است، این گروه را جزء کسانی می‌داند که مستحق "[[زکات]]" شمرده می‌شوند. به نظر می‌رسد [[رسول خدا]] {{صل}} با توجه به اختیاراتی که داشت از یک پنجم این [[غنایم]] که در واقع سهم خودش بود به سران [[قریش]] بخشید؛ اما امروزه اگر بخواهیم به برای جذب قلب‌های [[مشرکین]]، [[مالی]] [[مصرف]] کنیم باید از [[زکات]] باشد.
*برخی مؤرخان نوشته‌اند: "[[پیامبر]]{{صل}}، همه [[بیت‌المال]] را میان [[مسلمانان]] قسمت کرد و [[خمس]] [[بیت‌المال]] را که مخصوص خود او بود میان سران [[قریش]] که تازه [[اسلام]] آورده بودند تقسیم نمود... آنان با این بخشش‌های گران و سهام اختصاصی دیگر، تحت تأثیر [[عواطف]] و محبت‌های [[پیامبر]] قرار گرفتند و خواه و ناخواه به جانب [[اسلام]] کشیده شدند. این دسته را در [[فقه اسلامی]] "[[مؤلفة القلوب]]" می‌نامند و یکی از مصارف [[زکات]] [[اسلامی]] است"<ref>محمد جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۸۴۳.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۶-۳۴۷.</ref>.
* برخی مؤرخان نوشته‌اند: "[[پیامبر]] {{صل}}، همه [[بیت‌المال]] را میان [[مسلمانان]] قسمت کرد و [[خمس]] [[بیت‌المال]] را که مخصوص خود او بود میان سران [[قریش]] که تازه [[اسلام]] آورده بودند تقسیم نمود... آنان با این بخشش‌های گران و سهام اختصاصی دیگر، تحت تأثیر [[عواطف]] و محبت‌های [[پیامبر]] قرار گرفتند و خواه و ناخواه به جانب [[اسلام]] کشیده شدند. این دسته را در [[فقه اسلامی]] "[[مؤلفة القلوب]]" می‌نامند و یکی از مصارف [[زکات]] [[اسلامی]] است"<ref>محمد جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۸۴۳.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۶-۳۴۷.</ref>.


==[[اعتراض]] [[انصار]]==
== [[اعتراض]] [[انصار]] ==
*بخشش‌های [[رسول خدا]]{{صل}} به اشراف [[قریش]] که به منظور جلب دل‌های آنها به [[اسلام]] صورت گرفته بود، باعث [[اعتراض]] [[انصار]] شد. آنها وقتی دیدند، [[پیامبر]]{{صل}} قسمتی از [[غنایم]] را به [[قریش]] پرداخت، [[اعتراض]] کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۸.</ref>.
* بخشش‌های [[رسول خدا]] {{صل}} به اشراف [[قریش]] که به منظور جلب دل‌های آنها به [[اسلام]] صورت گرفته بود، باعث [[اعتراض]] [[انصار]] شد. آنها وقتی دیدند، [[پیامبر]] {{صل}} قسمتی از [[غنایم]] را به [[قریش]] پرداخت، [[اعتراض]] کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۸.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} پس از [[آگاهی]] از دلخوری [[انصار]]، آنها را جمع کرد و فرمود: "ای گروه [[انصار]]! به سبب اندک چیزی از [[دنیا]] که [[قلوب]] افرادی را با آن [[الفت]] دادم تا [[مسلمان]] شوند، آزرده [[دل]] شده‌اید؟ مگر [[راضی]] نیستید که [[مردم]]، گوسفند و شتر ببرند و شما [[پیغمبر]] را پیش خود ببرید. به خدایی که [[جان]] [[محمد]] به [[فرمان]] اوست، اگر [[هجرت]] نبود، من یکی از [[انصار]] بودم..."<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۹.</ref>[[انصار]] که از سخنان خویش پشیمان شده بودند، گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! ما بسیار خشنودیم که شما همراه ما و بهره ما باشید". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "خدایا![[انصار]] و [[فرزندان]] [[انصار]] و [[فرزندان]] [[فرزندان]] ایشان را [[رحمت]] فرمای"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۷.</ref>. [[یعقوبی]] می‌نویسد: [[پیامبر]] در جواب [[اعتراض]] [[انصار]] فرمود: "من به گروهی [[بخشش]] کردم تا دلشان را به دست آورم و شما را به اسلامتان را می‌گذارم"<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳.</ref>.
* [[پیامبر]] {{صل}} پس از [[آگاهی]] از دلخوری [[انصار]]، آنها را جمع کرد و فرمود: "ای گروه [[انصار]]! به سبب اندک چیزی از [[دنیا]] که [[قلوب]] افرادی را با آن [[الفت]] دادم تا [[مسلمان]] شوند، آزرده [[دل]] شده‌اید؟ مگر [[راضی]] نیستید که [[مردم]]، گوسفند و شتر ببرند و شما [[پیغمبر]] را پیش خود ببرید. به خدایی که [[جان]] [[محمد]] به [[فرمان]] اوست، اگر [[هجرت]] نبود، من یکی از [[انصار]] بودم..."<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۹.</ref>[[انصار]] که از سخنان خویش پشیمان شده بودند، گفتند: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}! ما بسیار خشنودیم که شما همراه ما و بهره ما باشید". [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "خدایا! [[انصار]] و [[فرزندان]] [[انصار]] و [[فرزندان]] [[فرزندان]] ایشان را [[رحمت]] فرمای"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۷.</ref>. [[یعقوبی]] می‌نویسد: [[پیامبر]] در جواب [[اعتراض]] [[انصار]] فرمود: "من به گروهی [[بخشش]] کردم تا دلشان را به دست آورم و شما را به اسلامتان را می‌گذارم"<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳.</ref>.
*نقل‌های [[تاریخی]] مؤید این امر است که این [[بخشش]] به کسانی تعلق گرفت که [[دلبستگی]] چندانی به [[پیامبر]] و به [[اسلام]] نداشتند. آن [[حضرت]] به منظور جذب آنها به [[اسلام]]، این [[اموال]] را به آنان بخشید. [[ابن‌هشام]] می‌نویسد: "مردی به [[رسول خدا]]{{صل}} [[اعتراض]] کرد که به هر یک از [[عیینة بن حصن]] و [[اقرع بن حابس]] صد شتر دادی؛ ولی به [[جعیل بن سراقه]] که یکی از بزرگان [[قبیله]] [[غفار]] است هیچ ندادی؟ [[حضرت]] فرمود: [[سوگند]] به آنکه [[جان]] [[محمد]] در دست اوست... من این کار را کردم به خاطر آنکه [[دل]] آنها را به دست آورم تا [[اسلام]] آورند؛ اما [[جعیل بن سراقه]] را به همان [[اسلامی]] که دارد واگذار کردم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۶؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۵۳۹-۵۴۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۱.</ref>.
* نقل‌های [[تاریخی]] مؤید این امر است که این [[بخشش]] به کسانی تعلق گرفت که [[دلبستگی]] چندانی به [[پیامبر]] و به [[اسلام]] نداشتند. آن [[حضرت]] به منظور جذب آنها به [[اسلام]]، این [[اموال]] را به آنان بخشید. [[ابن‌هشام]] می‌نویسد: "مردی به [[رسول خدا]] {{صل}} [[اعتراض]] کرد که به هر یک از [[عیینة بن حصن]] و [[اقرع بن حابس]] صد شتر دادی؛ ولی به [[جعیل بن سراقه]] که یکی از بزرگان [[قبیله]] [[غفار]] است هیچ ندادی؟ [[حضرت]] فرمود: [[سوگند]] به آنکه [[جان]] [[محمد]] در دست اوست... من این کار را کردم به خاطر آنکه [[دل]] آنها را به دست آورم تا [[اسلام]] آورند؛ اما [[جعیل بن سراقه]] را به همان [[اسلامی]] که دارد واگذار کردم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۶؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله {{صل}} و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۵۳۹-۵۴۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۱.</ref>.
*[[علامه مجلسی]] می‌نویسد: "[[کلینی]] و [[عیاشی]] از [[زراره]] [[روایت]] کرده‌اند که از [[حضرت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} درباره مؤلفة قلوبهم پرسیده شد. [[حضرت]] فرمود: ایشان گروهی بودند که [[عبادت]] [[بت‌ها]] را ترک کردند و {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} گفتند. با این حال به آنچه [[حضرت محمد]]{{صل}} برای ایشان می‌آورد ([[دستورهای اسلامی]])[[شک]] داشتند. پس [[حق تعالی]]، [[پیامبر]] را امر کرد که دل‌های آنها را با [[مال]] به [[اسلام]] نزدیک کند. شاید [[اسلام]] ایشان [[نیکو]] شود و در [[دینی]] که داخل شده و به آن [[اقرار]] کرده‌اند، ثابت‌قدم شوند"<ref>محمدباقر مجلسی، حیات القلوب، ج۴، ص۱۲۲۹-۱۲۲۸؛ کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۷-۳۴۸.</ref>.
* [[علامه مجلسی]] می‌نویسد: "[[کلینی]] و [[عیاشی]] از [[زراره]] [[روایت]] کرده‌اند که از [[حضرت]] [[امام محمد باقر]] {{ع}} درباره مؤلفة قلوبهم پرسیده شد. [[حضرت]] فرمود: ایشان گروهی بودند که [[عبادت]] [[بت‌ها]] را ترک کردند و {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} گفتند. با این حال به آنچه [[حضرت محمد]] {{صل}} برای ایشان می‌آورد ([[دستورهای اسلامی]])[[شک]] داشتند. پس [[حق تعالی]]، [[پیامبر]] را امر کرد که دل‌های آنها را با [[مال]] به [[اسلام]] نزدیک کند. شاید [[اسلام]] ایشان [[نیکو]] شود و در [[دینی]] که داخل شده و به آن [[اقرار]] کرده‌اند، ثابت‌قدم شوند"<ref>محمدباقر مجلسی، حیات القلوب، ج۴، ص۱۲۲۹-۱۲۲۸؛ کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۱۱.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۷-۳۴۸.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
==منابع==
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:مؤلفه القلوب]]
[[رده:مؤلفه القلوب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۵

مقدمه

واژه‌شناسی لغوی

تألیف قلوب و مؤلفة قلوبهم در آیات و روایات

  • در قرآن کریم بارها به تألیف قلوب اشاره شده است. خداوند متعال در سوره انفال، آیات ۶۲ و ۶۳ می‌فرماید: ﴿هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۱۱].
  • خداوند متعال در این آیه به الفت و نزدیکی قلب‌های بین مؤمنان که از جانب خودش صورت گرفته، اشاره دارد. همچنین در آیه ۱۰۳ سوره آل عمران می‌فرماید: ﴿وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا[۱۲].
  • در این آیه نیز خداوند به نعمت برادری، که از راه الفت و مهربانی به دست می‌آید اشاره کرده است.
  • در سوره توبه، آیه ۶۰ "مؤلفة قلوبهم" به کسانی اطلاق شده است که مستحق دریافت زکات هستند:﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۳].
  • در روایات نیز به تألیف قلوب توجه شده است. پیامبر (ص) می‌فرماید: "بهترین شما از لحاظ اخلاقی کسانی هستند که انس و الفت ایجاد می‌کنند و با دیگران الفت می‌گیرند"[۱۴].
  • حضرت علی (ع) نیز می‌فرماید: "خوش به حال کسی که با مردم انس و الفت می‌گیرد و مردم هم بر اطاعت از خداوند با او الفت می‌گیرند"[۱۵][۱۶].

مولفة القلوب که بودند؟

خمس یا زکات

اعتراض انصار

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۴.
  2. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۹.
  3. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۷۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۵.
  4. حاجی‌زاده، یدالله، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۴۳.
  5. ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۱۱۹.
  6. محمد کاظم طباطبایی یزدی، الغایة القصوی، ج۲، ص۳۰.
  7. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵-۶.
  8. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۲۹۹؛ ملامحسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۳۵۰-۳۵۱.
  9. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۶۵.
  10. حاجی‌زاده، یدالله، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۴۳-۳۴۴.
  11. «هموست که تو را با یاوری خویش و با مؤمنان پشتیبانی کرد و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی میان دل‌های آنها پیوستگی نمی‌دادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی‌گمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۲-۶۳.
  12. «و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید»؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  13. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  14. «خِيَارُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقاً الَّذِينَ يَأْلِفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ»؛ میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۵۱.
  15. «طُوبَى لِمَنْ يَأْلَفُ النَّاسَ وَ يَأْلَفُونَهُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ‌»؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار (ع)، ج۷۵، ص۵۶؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ج۱، ص۲۱۷.
  16. حاجی‌زاده، یدالله، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۴۴-۳۴۵.
  17. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۳؛ محمد بن جریر طبری تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۰.
  18. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶.
  19. عباس بن مرداس از میزان سهم خویش راضی نبود. به دستور پیامبر به او ۱۰۰ شتر دادند.
  20. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶.
  21. حاجی‌زاده، یدالله، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۴۶.
  22. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۶؛ ابن حزم، جوامع السیره النبویه، ص۱۹۵.
  23. محمد جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ص۸۴۳.
  24. حاجی‌زاده، یدالله، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۴۶-۳۴۷.
  25. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۸.
  26. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۹.
  27. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۱۷.
  28. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۳.
  29. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۹۶؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله (ص) و الثلاثه الخلفاء، ج۱، ص۵۳۹-۵۴۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۹۱.
  30. محمدباقر مجلسی، حیات القلوب، ج۴، ص۱۲۲۹-۱۲۲۸؛ کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۱۱.
  31. حاجی‌زاده، یدالله، [مؤلفه القلوب (مقاله)|مؤلفه القلوب]]، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۴۷-۳۴۸.