نامۀ ۵۱ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] == پانویس == {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*[[امام]] {{ع}} بر [[رفتار]] کارگزارانی که با [[مردم]] در تماس بودند، اهتمامی ویژه داشت و خود را در [[پاداش]] و [[کیفر]] [[رفتار]] [[نیک]] یا بد آنان شریک می‌دانست. از این‌رو هم در [[گزینش]] این افراد دقت لازم را داشت و هم آنان را در پرتو [[تربیت]] خود قرار می‌داد و پیوسته مطالبی را به آنان متذکر می‌شد، [[نامه]] ۵۱ از آن دست‌نامه‌هایی است که [[امام]] به [[کارگزاران]] [[خراج]] نوشته است. آنان مستقیم با [[مردم]] مواجه می‌شوند و از آنان [[مال]] [[خدا]] را طلب می‌کنند و چون [[قدرت]] در دست دارند، ممکن است موجب [[بیم]] [[مردم]] شوند. [[امام]] {{ع}} در آغازنامه، [[کارگزاران]] را به فرارسیدن [[روز رستاخیز]] هشدار می‌دهد؛ روزی که [[انسان‌ها]] مورد بازخواست قرارخواهند گرفت. [[کارگزاران اقتصادی]] در واقع خزانه‌داران مردم‌اند، پس باید با آن‌ها از در [[انصاف]] درآیند بردبار و [[شکیبا]] باشند. [[امام]] سفارش می‌کند مبادا که آنان در اخذ [[مالیات]] سخت‌گیر باشند و لوازمی را که مورد [[نیاز]] [[مردمان]] است، چون لباس‌های زمستانی یا تابستانی، چهارپایانی که وسیله کسب درآمدند یا بردگان که ابزار دست آنان هستند، نگیرند و... <ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 795-796.</ref>.
[[امام]] {{ع}} بر [[رفتار]] کارگزارانی که با [[مردم]] در تماس بودند، اهتمامی ویژه داشت و خود را در [[پاداش]] و [[کیفر]] [[رفتار]] [[نیک]] یا بد آنان شریک می‌دانست. از این‌رو هم در [[گزینش]] این افراد دقت لازم را داشت و هم آنان را در پرتو [[تربیت]] خود قرار می‌داد و پیوسته مطالبی را به آنان متذکر می‌شد، [[نامه]] ۵۱ از آن دست‌نامه‌هایی است که [[امام]] به [[کارگزاران]] [[خراج]] نوشته است. آنان مستقیم با [[مردم]] مواجه می‌شوند و از آنان [[مال]] [[خدا]] را طلب می‌کنند و چون [[قدرت]] در دست دارند، ممکن است موجب [[بیم]] [[مردم]] شوند. [[امام]] {{ع}} در آغازنامه، [[کارگزاران]] را به فرارسیدن [[روز رستاخیز]] هشدار می‌دهد؛ روزی که [[انسان‌ها]] مورد بازخواست قرارخواهند گرفت. [[کارگزاران اقتصادی]] در واقع خزانه‌داران مردم‌اند، پس باید با آن‌ها از در [[انصاف]] درآیند بردبار و [[شکیبا]] باشند. [[امام]] سفارش می‌کند مبادا که آنان در اخذ [[مالیات]] سخت‌گیر باشند و لوازمی را که مورد [[نیاز]] [[مردمان]] است، چون لباس‌های زمستانی یا تابستانی، چهارپایانی که وسیله کسب درآمدند یا بردگان که ابزار دست آنان هستند، نگیرند و... .
*[[کارگزاران]] باید [[خیرخواه]] [[مردم]] باشند و هرگز نباید حاجتمندی را [[ناامید]] گردانند و لازم است به [[مردمان]] [[کمک]] و [[یاری]] رسانند. در این صورت [[واجب]] [[الهی]] را پاس داشته‌اند و رضای [[خداوند]] را کسب کرده‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 796.</ref>.
*افزون بر [[سید رضی]]، [[نصر بن مزاحم]] در [[وقعة الصفین]] این [[نامه]] را گزارش کرده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 796.</ref>.
==فرازی از [[نامه]]==
*پس داد [[مردم]] را از خود بدهید و در برآوردن حاجت‌های آنان [[شکیبایی]] ورزید، که شما رعیت را گنجورانید و [[امت]] را [[وکیلان]] و [[امامان]] را سفیران. [[حاجت]] کسی را روا ناکرده مگذارید و او را از آنچه مطلوب اوست بازمدارید و برای گرفتن [[خراج]]، پوشش زمستانی و تابستانی (رعیت) را مفروشید و چارپایی که بدان کار کنند و بنده‌ای را (که در [[اختیار]] دارند). و برای درهمی کسی را تازیانه مزنید و دست به [[مال]] کسی مبرید، [[نمازگزار]] باشد یا [[پیمان]] [[مسلمانان]] را عهده‌دار؛ جز آن‌که اسبی یا جنگ‌افزاری را بینید که در [[جنگ]] با [[مسلمانان]] به‌کار می‌رود، که [[مسلمان]] را روا نیست است و جنگ‌افزار را در دست [[دشمنان اسلام]] وانهد تا موجب نیروی آنان بر زیان [[مسلمانان]] شود. [[خیرخواهی]] را دریغ مدارید و با [[سپاهیان]] نیک‌رفتاری را فرومگذارید و رعیت را [[یاری]] کنید و [[دین خدا]] را نیز نیرو بخشید. آنچه در [[راه خدا]] برعهده شماست به‌جای آرید، که [[خدای سبحان]] از ما و شما خواسته است تا در حد [[توانایی]] او را [[سپاس]] گوییم و تا آن‌جا که نیرو داریم او را [[یاری]] دهیم؛ و هیچ نیرویی جز از جانب [[خدا]] نیست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 796.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==


== جستارهای وابسته ==
[[کارگزاران]] باید [[خیرخواه]] [[مردم]] باشند و هرگز نباید حاجتمندی را [[ناامید]] گردانند و لازم است به [[مردمان]] [[کمک]] و [[یاری]] رسانند. در این صورت [[واجب]] [[الهی]] را پاس داشته‌اند و رضای [[خداوند]] را کسب کرده‌اند.


==منابع==
افزون بر [[سید رضی]]، [[نصر بن مزاحم]] در [[وقعة الصفین]] این [[نامه]] را گزارش کرده است.
 
== فرازی از [[نامه]] ==
پس داد [[مردم]] را از خود بدهید و در برآوردن حاجت‌های آنان [[شکیبایی]] ورزید، که شما رعیت را گنجورانید و [[امت]] را [[وکیلان]] و [[امامان]] را سفیران. [[حاجت]] کسی را روا ناکرده مگذارید و او را از آنچه مطلوب اوست بازمدارید و برای گرفتن [[خراج]]، پوشش زمستانی و تابستانی (رعیت) را مفروشید و چارپایی که بدان کار کنند و بنده‌ای را (که در [[اختیار]] دارند). و برای درهمی کسی را تازیانه مزنید و دست به [[مال]] کسی مبرید، [[نمازگزار]] باشد یا [[پیمان]] [[مسلمانان]] را عهده‌دار؛ جز آن‌که اسبی یا جنگ‌افزاری را بینید که در [[جنگ]] با [[مسلمانان]] به‌کار می‌رود، که [[مسلمان]] را روا نیست است و جنگ‌افزار را در دست [[دشمنان اسلام]] وانهد تا موجب نیروی آنان بر زیان [[مسلمانان]] شود. [[خیرخواهی]] را دریغ مدارید و با [[سپاهیان]] نیک‌رفتاری را فرومگذارید و رعیت را [[یاری]] کنید و [[دین خدا]] را نیز نیرو بخشید. آنچه در [[راه خدا]] برعهده شماست به‌جای آرید، که [[خدای سبحان]] از ما و شما خواسته است تا در حد [[توانایی]] او را [[سپاس]] گوییم و تا آن‌جا که نیرو داریم او را [[یاری]] دهیم؛ و هیچ نیرویی جز از جانب [[خدا]] نیست<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۷۹۵ ـ ۷۹۶.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۹: خط ۲۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:نامه‌های نهج البلاغه]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۹

مقدمه

امام (ع) بر رفتار کارگزارانی که با مردم در تماس بودند، اهتمامی ویژه داشت و خود را در پاداش و کیفر رفتار نیک یا بد آنان شریک می‌دانست. از این‌رو هم در گزینش این افراد دقت لازم را داشت و هم آنان را در پرتو تربیت خود قرار می‌داد و پیوسته مطالبی را به آنان متذکر می‌شد، نامه ۵۱ از آن دست‌نامه‌هایی است که امام به کارگزاران خراج نوشته است. آنان مستقیم با مردم مواجه می‌شوند و از آنان مال خدا را طلب می‌کنند و چون قدرت در دست دارند، ممکن است موجب بیم مردم شوند. امام (ع) در آغازنامه، کارگزاران را به فرارسیدن روز رستاخیز هشدار می‌دهد؛ روزی که انسان‌ها مورد بازخواست قرارخواهند گرفت. کارگزاران اقتصادی در واقع خزانه‌داران مردم‌اند، پس باید با آن‌ها از در انصاف درآیند بردبار و شکیبا باشند. امام سفارش می‌کند مبادا که آنان در اخذ مالیات سخت‌گیر باشند و لوازمی را که مورد نیاز مردمان است، چون لباس‌های زمستانی یا تابستانی، چهارپایانی که وسیله کسب درآمدند یا بردگان که ابزار دست آنان هستند، نگیرند و... .

کارگزاران باید خیرخواه مردم باشند و هرگز نباید حاجتمندی را ناامید گردانند و لازم است به مردمان کمک و یاری رسانند. در این صورت واجب الهی را پاس داشته‌اند و رضای خداوند را کسب کرده‌اند.

افزون بر سید رضی، نصر بن مزاحم در وقعة الصفین این نامه را گزارش کرده است.

فرازی از نامه

پس داد مردم را از خود بدهید و در برآوردن حاجت‌های آنان شکیبایی ورزید، که شما رعیت را گنجورانید و امت را وکیلان و امامان را سفیران. حاجت کسی را روا ناکرده مگذارید و او را از آنچه مطلوب اوست بازمدارید و برای گرفتن خراج، پوشش زمستانی و تابستانی (رعیت) را مفروشید و چارپایی که بدان کار کنند و بنده‌ای را (که در اختیار دارند). و برای درهمی کسی را تازیانه مزنید و دست به مال کسی مبرید، نمازگزار باشد یا پیمان مسلمانان را عهده‌دار؛ جز آن‌که اسبی یا جنگ‌افزاری را بینید که در جنگ با مسلمانان به‌کار می‌رود، که مسلمان را روا نیست است و جنگ‌افزار را در دست دشمنان اسلام وانهد تا موجب نیروی آنان بر زیان مسلمانان شود. خیرخواهی را دریغ مدارید و با سپاهیان نیک‌رفتاری را فرومگذارید و رعیت را یاری کنید و دین خدا را نیز نیرو بخشید. آنچه در راه خدا برعهده شماست به‌جای آرید، که خدای سبحان از ما و شما خواسته است تا در حد توانایی او را سپاس گوییم و تا آن‌جا که نیرو داریم او را یاری دهیم؛ و هیچ نیرویی جز از جانب خدا نیست[۱].

منابع

پانویس