تولی و تبری در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تولی و تبری | |||
| عنوان مدخل = تولی و تبری | |||
| مداخل مرتبط = [[تولی و تبری در قرآن]] - [[تولی و تبری در کلام اسلامی]] - [[تولی و تبری در فقه سیاسی]] - [[تولی و تبری در معارف دعا و زیارات]] - [[تولی و تبری در معارف و سیره نبوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
"[[تولی]]" و "[[تبری]]" از آنجا که در حوزه [[ولایت]] و [[امامت]] قابل تحقق و تعین هستند، دو رکن اصلی [[ایمان]] فرد [[شیعی]] و ولایی به حساب میآیند. | "[[تولی]]" و "[[تبری]]" از آنجا که در حوزه [[ولایت]] و [[امامت]] قابل تحقق و تعین هستند، دو رکن اصلی [[ایمان]] فرد [[شیعی]] و ولایی به حساب میآیند. | ||
[[تولی]] این است که هر مسلمانی باید در بعد اثباتی به [[ولایت]] [[علی بن ابیطالب]]{{ع}} [[معتقد]] باشد؛ در عین حال بایستی آنچه را ضد [[علی بن ابیطالب]] و راه اوست نفی و [[انکار]] کند. این | [[تولی]] این است که هر مسلمانی باید در بعد اثباتی به [[ولایت]] [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} [[معتقد]] باشد؛ در عین حال بایستی آنچه را ضد [[علی بن ابیطالب]] و راه اوست نفی و [[انکار]] کند. این بُعد نفی، همان تبراست. [[تولی]]، یعنی برقراری پیوند [[دوستی]] با [[دوستان]] [[خدا]] و تبرا، یعنی بیزاری از [[دشمنان]] [[خدا]]: {{متن قرآن|إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ...}}<ref>«آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم...» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>؛ هم از شما و هم از معبودهای شما، یعنی از شما و از [[فکر]] و [[عقیده]] و راه شما بیزاری میجوییم. تعبیر {{متن قرآن|كَفَرْنَا بِكُمْ}} که در [[قرآن]] مکرر آمده، گویای آن است که تنها شما [[کافر]] نیستید، بلکه ما هم کافریم. شما کافرید به آنچه ما [[ایمان]] داریم، ما هم به شما و به [[عقیده]] و مسلک شما کافریم. در مفهوم "[[کفر]]" ستیزه کردن و [[مبارزه]] و [[مخالفت]] کردن عملی خوابیده است، یعنی به شدت با شما و با [[عقیده]] شما [[مبارزه]]، خواهیم کرد. | ||
[[ | اینکه میگویند کلمه {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} جمعی است میان نفی و اثبات، سخن درستی است: "لا اله" نفی و [[انکار]] و [[کفر]] به غیر خداست؛ "الا [[الله]]" [[ثبات]] [[ایمان]] به خداست. در آیة الکرسی میخوانیم: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. تنها نفرمود: {{متن قرآن|يُؤْمِنْ بِاللَّهِ}} بلکه قبل از [[ایمان]] به [[الله]]، [[کفر به طاغوت]] را ذکر کرد: {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}. بنابراین، در اینجا تنها [[ایمان]] به [[الله]] کافی نیست، بلکه بایستی نفی طاغوت در کنار آن قرار بگیرد. | ||
بر این اساس، [[کافر]] بودن، شرط [[مؤمن]] بودن هم هست و بر مبنای این نکته اساسی برای [[مردم]] [[مسلمان]] و آحاد [[جامعه اسلامی]]، تنها جنبه اثباتی و ایمان به خدا کافی نیست، بلکه جنبه نفی و [[کفر به طاغوت]] هم ضروری است. | |||
در [[مسیحیت]] ادعا میکنند که فقط جنبه اثباتی وجود دارد و اساساً هیچ عنصری از [[کفر]] و [[انکار]] وجود ندارد؛ ولی [[اسلام]] [[دین]] [[تولی]] و تبراست؛ [[دین]] نفی و اثبات توأمان و [[دینی]] است که حتی نفی آن بر اثباتش تقدم دارد<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۱۴۵، ج۶، ص۲۳۸ - ۲۳۷.</ref>.<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۲-۹۳.</ref> | |||
در [[مسیحیت]] ادعا میکنند که فقط جنبه اثباتی وجود دارد و اساساً هیچ عنصری از [[کفر]] و [[انکار]] وجود ندارد؛ ولی [[اسلام]] [[دین]] [[تولی]] و تبراست؛ [[دین]] نفی و اثبات توأمان و [[دینی]] است که حتی نفی آن بر اثباتش تقدم دارد<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۱۴۵، ج۶، ص۲۳۸ - ۲۳۷.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۹۲-۹۳.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | # [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تولی و تبری]] | [[رده:تولی و تبری]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۲
مقدمه
"تولی" و "تبری" از آنجا که در حوزه ولایت و امامت قابل تحقق و تعین هستند، دو رکن اصلی ایمان فرد شیعی و ولایی به حساب میآیند.
تولی این است که هر مسلمانی باید در بعد اثباتی به ولایت علی بن ابیطالب (ع) معتقد باشد؛ در عین حال بایستی آنچه را ضد علی بن ابیطالب و راه اوست نفی و انکار کند. این بُعد نفی، همان تبراست. تولی، یعنی برقراری پیوند دوستی با دوستان خدا و تبرا، یعنی بیزاری از دشمنان خدا: ﴿إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ...﴾[۱]؛ هم از شما و هم از معبودهای شما، یعنی از شما و از فکر و عقیده و راه شما بیزاری میجوییم. تعبیر ﴿كَفَرْنَا بِكُمْ﴾ که در قرآن مکرر آمده، گویای آن است که تنها شما کافر نیستید، بلکه ما هم کافریم. شما کافرید به آنچه ما ایمان داریم، ما هم به شما و به عقیده و مسلک شما کافریم. در مفهوم "کفر" ستیزه کردن و مبارزه و مخالفت کردن عملی خوابیده است، یعنی به شدت با شما و با عقیده شما مبارزه، خواهیم کرد.
اینکه میگویند کلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» جمعی است میان نفی و اثبات، سخن درستی است: "لا اله" نفی و انکار و کفر به غیر خداست؛ "الا الله" ثبات ایمان به خداست. در آیة الکرسی میخوانیم: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى﴾[۲]. تنها نفرمود: ﴿يُؤْمِنْ بِاللَّهِ﴾ بلکه قبل از ایمان به الله، کفر به طاغوت را ذکر کرد: ﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى﴾. بنابراین، در اینجا تنها ایمان به الله کافی نیست، بلکه بایستی نفی طاغوت در کنار آن قرار بگیرد.
بر این اساس، کافر بودن، شرط مؤمن بودن هم هست و بر مبنای این نکته اساسی برای مردم مسلمان و آحاد جامعه اسلامی، تنها جنبه اثباتی و ایمان به خدا کافی نیست، بلکه جنبه نفی و کفر به طاغوت هم ضروری است.
در مسیحیت ادعا میکنند که فقط جنبه اثباتی وجود دارد و اساساً هیچ عنصری از کفر و انکار وجود ندارد؛ ولی اسلام دین تولی و تبراست؛ دین نفی و اثبات توأمان و دینی است که حتی نفی آن بر اثباتش تقدم دارد[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ «آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم...» سوره ممتحنه، آیه ۴.
- ↑ «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بیگمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
- ↑ مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۱۴۵، ج۶، ص۲۳۸ - ۲۳۷.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۲-۹۳.