خرافه در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[خرافه]]''' است. "'''[[خرافه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = خرافه
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خرافه در لغت]] - [[خرافه در قرآن]] - [[خرافه در حدیث]] - [[خرافه در کلام اسلامی]] - [[خرافه در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[نفی خرافه در معارف و سیره نبوی]]</div>
| عنوان مدخل = [[خرافه]]
| مداخل مرتبط = [[خرافه در لغت]] - [[خرافه در قرآن]] - [[خرافه در حدیث]] - [[خرافه در کلام اسلامی]] - [[خرافه در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[نفی خرافه در معارف و سیره نبوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
«[[خرافه]]»، واژه‌ای [[عربی]] و به معنای «میوه چیده شده» است. همچنین «خرافه»، نام مردی از [[قبیله]] عُذره بود که از احوال و [[اسرار]] [[جنیان]] خبر داشت و هر آنچه از آنها می‌دید، بیان می‌کرد، ولی کسی سخن او را [[باور]] نداشت و [[مردم]]، وی را [[تکذیب]] می‌کردند و می‌گفتند: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ}}؛ «این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی [[دروغ]] است»<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.</ref>.
«[[خرافه]]»، واژه‌ای [[عربی]] و به معنای «میوه چیده شده» است. همچنین «خرافه»، نام مردی از [[قبیله]] عُذره بود که از احوال و [[اسرار]] [[جنیان]] خبر داشت و هر آنچه از آنها می‌دید، بیان می‌کرد، ولی کسی سخن او را [[باور]] نداشت و [[مردم]]، وی را [[تکذیب]] می‌کردند و می‌گفتند: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ}}؛ «این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی [[دروغ]] است»<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.</ref>.
[[ابن اثیر]] پس از بیان این داستان، [[حدیثی]] را از [[پیامبر]] نقل می‌کند که در آن فرمود: «سرگذشت خرافه، [[واقعیت]] دارد». برخی کتاب‌های لغت، خرافه را سخن [[باطل]]، [[بیهوده]]، پریشان و افسانه معنا کرده‌اند<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ماده «خرافه».</ref>.
[[ابن اثیر]] پس از بیان این داستان، [[حدیثی]] را از [[پیامبر]] نقل می‌کند که در آن فرمود: «سرگذشت خرافه، [[واقعیت]] دارد». برخی کتاب‌های لغت، خرافه را سخن [[باطل]]، [[بیهوده]]، پریشان و افسانه معنا کرده‌اند<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ماده «خرافه».</ref>.
خط ۱۴: خط ۱۷:
خرافه شامل [[اسطوره]] یا حکایت افسانه‌ای هم می‌شود.<ref>[[فتحیه فتاحی‌زاده|فتاحی‌زاده، فتحیه]]، [[پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی]] ص ۱۱.</ref>.
خرافه شامل [[اسطوره]] یا حکایت افسانه‌ای هم می‌شود.<ref>[[فتحیه فتاحی‌زاده|فتاحی‌زاده، فتحیه]]، [[پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی]] ص ۱۱.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== پرسش مستقیم ==
 
* [[خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]]
== پرسش مستقیم==
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
*[[خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌های وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۹: خط ۳۰:


[[رده:خرافه]]
[[رده:خرافه]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۵۳

مقدمه

«خرافه»، واژه‌ای عربی و به معنای «میوه چیده شده» است. همچنین «خرافه»، نام مردی از قبیله عُذره بود که از احوال و اسرار جنیان خبر داشت و هر آنچه از آنها می‌دید، بیان می‌کرد، ولی کسی سخن او را باور نداشت و مردم، وی را تکذیب می‌کردند و می‌گفتند: هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ؛ «این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی دروغ است»[۱]. ابن اثیر پس از بیان این داستان، حدیثی را از پیامبر نقل می‌کند که در آن فرمود: «سرگذشت خرافه، واقعیت دارد». برخی کتاب‌های لغت، خرافه را سخن باطل، بیهوده، پریشان و افسانه معنا کرده‌اند[۲].

خرافه معادل superstition به معنای حکایت، قصه، عقیده فاسد و رأی باطل است[۳]. به طور کلی، در این زمینه، بیان تعریفی که برای همگان و دین‌ها و فرهنگ‌های گوناگون پذیرفتنی باشد، کاری دشوار است. خرافه را این‌گونه تعریف کرده‌اند: خرافه یعنی رویدادهایی را که انتظار نداشته‌ایم رخ دهند، به پدیده‌هایی نسبت دهیم که هیچ رابطه منطقی میان آنها یافت نمی‌شود، مثل اینکه گمان کنیم گذشتن از زیر نردبان، سبب بروز فلان حادثه رانندگی چند روز پس از آن می‌شود... در صورتی که این رویدادها هیچ اثری بر هیچ چیز دیگر ندارد[۴].

علامه طباطبایی، باورهای بی‌اساس را خرافه می‌داند و می‌نویسد: «اعتقاد به آنچه علم به حقیقت آن نداریم و نمی‌دانیم خیر است یا شر، جزو خرافات است»[۵].

به نظر می‌رسد بهترین تعریف خرافه این است: خرافه، ترس بیهوده از عوامل و مرتبط دانستن پدیده‌های نامربوط به یکدیگر است که رابطه بین آنها نه از نظر علم و عقل ثابت و نه از سوی دین تأیید شده است[۶]. خرافه شامل اسطوره یا حکایت افسانه‌ای هم می‌شود.[۷].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.
  2. علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ماده «خرافه».
  3. یحیی نوری، جاهلیت و اسلام، ص۴۸۰.
  4. میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۲۹۱.
  5. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۲۲.
  6. نک: مقاله «قرآن و خرافه‌باوری»، پژوهش‌های قرآنی، ش۳۷- ۳۸، ص۲۵۰.
  7. فتاحی‌زاده، فتحیه، پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی ص ۱۱.