ذکوان بن عبد قیس انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ذکوان بن عبد قیس انصاری | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{جعبه اطلاعات اصحاب
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ذکوان بن عبد قیس انصاری در تراجم و رجال]] - [[ذکوان بن عبد قیس انصاری در تاریخ اسلامی]]</div>
| نام = ذکوان بن عبد قیس انصاری
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مکه.jpg
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مکه
| نام کامل = ذکوان بن عبد قیس بن خلدة بن عامر بن زریق
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = ابوسبع
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[خزرج]]   
| از تیره = [[بنی‌زریق]] 
| پدر = 
| مادر = 
| همسر =   
| پسر =
| دختر =
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد =
| محل زندگی = {{فهرست جعبه افقی| [[مکه]] | [[مدینه]] }}
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =
| محل شهادت =
| طول عمر =
| محل دفن =
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]]
| از طبقه =
| در جنگ = {{فهرست جعبه افقی| [[جنگ بدر]] | [[جنگ احد]] }} 
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور =
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
نام وی [[ذکوان بن عبد قیس بن خلدة بن عامر بن زریق]]<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۱.</ref> و از [[قبیله]] [[بنی زریق بن عامر بن زریق بن عبد حارث بن غضب بن جشم بن خزرج]] است<ref>ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن هشام، ج۱، ص۱۰۳ و ۳۵۷؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. ذکوان بن عبدالقیس، جزء [[نخستین مسلمانان]] [[انصار]] به شمار می‌آید. او همراه [[اسعد بن زراره]] به [[مکه]] آمد و نزد [[عتبة بن ربیعه]] رفتند. [[عتبه]] به آنها گفت: شخصی [[ادعای نبوت]] کرده، [[نماز]] می‌گزارد و ما را از کارهایمان باز داشته است. ذکوان که در یثرب از [[ابوالهیثم بن تیهان]] [[سخن]] از [[یکتاپرستی]] شنیده بود و اسعد بن زراره نیز به یکتاپرستی [[اعتقاد]] داشت به [[اسعد]] گفت: این همان [[دینی]] است که تو برآنی. هر دو برخاستند و نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمده، [[مسلمان]] شدند و به [[مدینه]] بازگشتند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.</ref>.
نام وی [[ذکوان بن عبد قیس بن خلدة بن عامر بن زریق]]<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۱.</ref> و از [[قبیله]] [[بنی زریق بن عامر بن زریق بن عبد حارث بن غضب بن جشم بن خزرج]] است<ref>ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن هشام، ج۱، ص۱۰۳ و ۳۵۷؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. ذکوان بن عبدالقیس، جزء [[نخستین مسلمانان]] [[انصار]] به شمار می‌آید. او همراه [[اسعد بن زراره]] به [[مکه]] آمد و نزد [[عتبة بن ربیعه]] رفتند. [[عتبه]] به آنها گفت: شخصی [[ادعای نبوت]] کرده، [[نماز]] می‌گزارد و ما را از کارهایمان باز داشته است. ذکوان که در یثرب از [[ابوالهیثم بن تیهان]] [[سخن]] از [[یکتاپرستی]] شنیده بود و اسعد بن زراره نیز به یکتاپرستی [[اعتقاد]] داشت به [[اسعد]] گفت: این همان [[دینی]] است که تو برآنی. هر دو برخاستند و نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمده، [[مسلمان]] شدند و به [[مدینه]] بازگشتند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.</ref>.


او نخستین نفر از [[انصار]] است که در مکه مسلمان شد<ref>ابن ابی حاتم، ج۴، ص۴۵۰.</ref>. بعد از آن، در [[بیعت عقبه]] شرکت کرد و سپس به یثرب رفت<ref>ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۴۴؛ طبری، ج۲، ص۳۵۵.</ref>، ولی دوباره به مکه بازگشت و تا [[زمان]] [[هجرت]] رسول خدا{{صل}} در مکه بود و بعد از هجرت آن [[حضرت]]، به مدینه رفت. از این‌رو، او را [[انصاری]] و مهاجری گفته‌اند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۹؛ طبرانی، ج۴، ص۲۳۲.</ref>.
او نخستین نفر از [[انصار]] است که در مکه مسلمان شد<ref>ابن ابی حاتم، ج۴، ص۴۵۰.</ref>. بعد از آن، در [[بیعت عقبه]] شرکت کرد و سپس به یثرب رفت<ref>ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۴۴؛ طبری، ج۲، ص۳۵۵.</ref>، ولی دوباره به مکه بازگشت و تا [[زمان]] [[هجرت]] رسول خدا {{صل}} در مکه بود و بعد از هجرت آن [[حضرت]]، به مدینه رفت. از این‌رو، او را [[انصاری]] و مهاجری گفته‌اند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۹؛ طبرانی، ج۴، ص۲۳۲.</ref>.


ابوسبع در [[جنگ بدر]] شرکت داشت. بعد از جنگ بدر، عده‌ای از [[مسلمان‌ها]] زخمی و خسته بودند. رسول خدا{{صل}} [[نماز عصر]] را در [[بدر]] خواند و پیش از [[غروب]] [[آفتاب]] به انیل (دره‌ای در دو میلی بدر) رسید و از [[یاران]] خود خواست کسی شب از آنان [[نگهبانی]] دهد. بار اول مردی بلند شد، حضرت فرمود، کیستی؟ گفت: ذکوان بن عبد قیس. بار دوم فرمود: چه کسی امشب نگهبانی می‌دهد؟ مردی بلند شد و گفت: من حضرت فرمود: کیستی؟ گفت: ابوسبع. [[رسول خدا]]{{صل}} برای بار سوم تقاضای خود را تکرار کرد، مردی بلند شد، [[حضرت]] پرسید: کیستی؟ گفت: ابن عبدالقیس. اندکی بعد رسول خدا{{صل}} از آن سه نفر خواست برای [[نگهبانی]] بلند شوند، اما تنها یک نفر برخاست. [[پیامبر]] فرمود: دو نفر دیگر کجایند؟ ذکوان گفت: یا [[رسول الله]]! هر سه بار من بودم. رسول خدا{{صل}} او را [[دعا]] کرد و فرمود: "مشغول نگهبانی باش"<ref>ابن مبارک، ص۱۴۶؛ واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.</ref>. بنا به قولی، او در آن شب فقط از رسول خدا{{صل}} محافظت کرد<ref>واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۳۴.</ref>. ذکوان به هنگام عزیمت به [[أحد]]، برای خداحافظی به [[خانه]] خود رفت. [[زن]] و دخترانش به او گفتند: ای ابوسبع! ما را رها می‌کنی و می‌روی؟ ابوسبع [[لباس]] خود را برداشت و گفت: [[دیدار]] ما به [[قیامت]]<ref>ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.</ref>. سپس به [[احد]] رفت و به دست [[ابوحکم بن اخنس بن شریق]] به [[شهادت]] رسید <ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۳۳؛ واقدی، ج۱، ص۳۰۶؛ ذهبی، ج۱، ص۱۷۱.</ref> و نسلی از او باقی نماند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.</ref>. [[قاتل]] ذکوان به دست [[امام علی]]{{ع}} کشته شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.</ref>. [[ابوعامر]] [[فاسق]] که در میدان شهدای احد در جستجوی پیامبر بود، وقتی به [[بدن]] ذکوان رسید، به [[ابوسفیان]] گفت: این از بزرگان و سران [[مسلمانان]] است<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۷.</ref>. رسول خدا{{صل}} درباره ذکوان فرمود: "هر کس [[دوست]] دارد به مردی بنگرد که فردای قیامت در سبزه زار [[بهشت]] قدم می‌زند، به ذکوان نگاه کند"<ref>ابن مبارک، ص۱۴۸؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۳۸.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسبع بن عبدالقیس زرفی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۲۹-۳۳۰.</ref>
ابوسبع در [[جنگ بدر]] شرکت داشت. بعد از جنگ بدر، عده‌ای از [[مسلمان‌ها]] زخمی و خسته بودند. رسول خدا {{صل}} [[نماز عصر]] را در [[بدر]] خواند و پیش از [[غروب]] [[آفتاب]] به انیل (دره‌ای در دو میلی بدر) رسید و از [[یاران]] خود خواست کسی شب از آنان [[نگهبانی]] دهد. بار اول مردی بلند شد، حضرت فرمود، کیستی؟ گفت: ذکوان بن عبد قیس. بار دوم فرمود: چه کسی امشب نگهبانی می‌دهد؟ مردی بلند شد و گفت: من حضرت فرمود: کیستی؟ گفت: ابوسبع. [[رسول خدا]] {{صل}} برای بار سوم تقاضای خود را تکرار کرد، مردی بلند شد، [[حضرت]] پرسید: کیستی؟ گفت: ابن عبدالقیس. اندکی بعد رسول خدا {{صل}} از آن سه نفر خواست برای [[نگهبانی]] بلند شوند، اما تنها یک نفر برخاست. [[پیامبر]] فرمود: دو نفر دیگر کجایند؟ ذکوان گفت: یا [[رسول الله]]! هر سه بار من بودم. رسول خدا {{صل}} او را [[دعا]] کرد و فرمود: "مشغول نگهبانی باش"<ref>ابن مبارک، ص۱۴۶؛ واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.</ref>. بنا به قولی، او در آن شب فقط از رسول خدا {{صل}} محافظت کرد<ref>واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۳۴.</ref>. ذکوان به هنگام عزیمت به [[أحد]]، برای خداحافظی به [[خانه]] خود رفت. [[زن]] و دخترانش به او گفتند: ای ابوسبع! ما را رها می‌کنی و می‌روی؟ ابوسبع [[لباس]] خود را برداشت و گفت: [[دیدار]] ما به [[قیامت]]<ref>ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.</ref>. سپس به [[احد]] رفت و به دست [[ابوحکم بن اخنس بن شریق]] به [[شهادت]] رسید <ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۳۳؛ واقدی، ج۱، ص۳۰۶؛ ذهبی، ج۱، ص۱۷۱.</ref> و نسلی از او باقی نماند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.</ref>. [[قاتل]] ذکوان به دست [[امام علی]] {{ع}} کشته شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.</ref>. [[ابوعامر]] [[فاسق]] که در میدان شهدای احد در جستجوی پیامبر بود، وقتی به [[بدن]] ذکوان رسید، به [[ابوسفیان]] گفت: این از بزرگان و سران [[مسلمانان]] است<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۷.</ref>. رسول خدا {{صل}} درباره ذکوان فرمود: "هر کس [[دوست]] دارد به مردی بنگرد که فردای قیامت در سبزه زار [[بهشت]] قدم می‌زند، به ذکوان نگاه کند"<ref>ابن مبارک، ص۱۴۸؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۳۸.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوسبع بن عبدالقیس زرفی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۲۹-۳۳۰.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[خزرج]] (قبیله)
* [[بنی‌زریق]] (قبیله)
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوسبع بن عبدالقیس زرفی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوسبع بن عبدالقیس زرفی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۹: خط ۷۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده:ذکوان بن عبد قیس انصاری]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:خزرج]]
[[رده:بنی‌زریق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۵

ذکوان بن عبد قیس انصاری
تصویر قدیمی مکه
نام کاملذکوان بن عبد قیس بن خلدة بن عامر بن زریق
جنسیتمرد
کنیهابوسبع
از قبیلهخزرج
از تیرهبنی‌زریق
محل زندگی
از اصحابپیامبر خاتم
حضور در جنگ

مقدمه

نام وی ذکوان بن عبد قیس بن خلدة بن عامر بن زریق[۱] و از قبیله بنی زریق بن عامر بن زریق بن عبد حارث بن غضب بن جشم بن خزرج است[۲]. ذکوان بن عبدالقیس، جزء نخستین مسلمانان انصار به شمار می‌آید. او همراه اسعد بن زراره به مکه آمد و نزد عتبة بن ربیعه رفتند. عتبه به آنها گفت: شخصی ادعای نبوت کرده، نماز می‌گزارد و ما را از کارهایمان باز داشته است. ذکوان که در یثرب از ابوالهیثم بن تیهان سخن از یکتاپرستی شنیده بود و اسعد بن زراره نیز به یکتاپرستی اعتقاد داشت به اسعد گفت: این همان دینی است که تو برآنی. هر دو برخاستند و نزد رسول خدا (ص) آمده، مسلمان شدند و به مدینه بازگشتند[۳].

او نخستین نفر از انصار است که در مکه مسلمان شد[۴]. بعد از آن، در بیعت عقبه شرکت کرد و سپس به یثرب رفت[۵]، ولی دوباره به مکه بازگشت و تا زمان هجرت رسول خدا (ص) در مکه بود و بعد از هجرت آن حضرت، به مدینه رفت. از این‌رو، او را انصاری و مهاجری گفته‌اند[۶].

ابوسبع در جنگ بدر شرکت داشت. بعد از جنگ بدر، عده‌ای از مسلمان‌ها زخمی و خسته بودند. رسول خدا (ص) نماز عصر را در بدر خواند و پیش از غروب آفتاب به انیل (دره‌ای در دو میلی بدر) رسید و از یاران خود خواست کسی شب از آنان نگهبانی دهد. بار اول مردی بلند شد، حضرت فرمود، کیستی؟ گفت: ذکوان بن عبد قیس. بار دوم فرمود: چه کسی امشب نگهبانی می‌دهد؟ مردی بلند شد و گفت: من حضرت فرمود: کیستی؟ گفت: ابوسبع. رسول خدا (ص) برای بار سوم تقاضای خود را تکرار کرد، مردی بلند شد، حضرت پرسید: کیستی؟ گفت: ابن عبدالقیس. اندکی بعد رسول خدا (ص) از آن سه نفر خواست برای نگهبانی بلند شوند، اما تنها یک نفر برخاست. پیامبر فرمود: دو نفر دیگر کجایند؟ ذکوان گفت: یا رسول الله! هر سه بار من بودم. رسول خدا (ص) او را دعا کرد و فرمود: "مشغول نگهبانی باش"[۷]. بنا به قولی، او در آن شب فقط از رسول خدا (ص) محافظت کرد[۸]. ذکوان به هنگام عزیمت به أحد، برای خداحافظی به خانه خود رفت. زن و دخترانش به او گفتند: ای ابوسبع! ما را رها می‌کنی و می‌روی؟ ابوسبع لباس خود را برداشت و گفت: دیدار ما به قیامت[۹]. سپس به احد رفت و به دست ابوحکم بن اخنس بن شریق به شهادت رسید [۱۰] و نسلی از او باقی نماند[۱۱]. قاتل ذکوان به دست امام علی (ع) کشته شد[۱۲]. ابوعامر فاسق که در میدان شهدای احد در جستجوی پیامبر بود، وقتی به بدن ذکوان رسید، به ابوسفیان گفت: این از بزرگان و سران مسلمانان است[۱۳]. رسول خدا (ص) درباره ذکوان فرمود: "هر کس دوست دارد به مردی بنگرد که فردای قیامت در سبزه زار بهشت قدم می‌زند، به ذکوان نگاه کند"[۱۴].[۱۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن عبد البر، ج۴، ص۲۳۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۳۱.
  2. ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن هشام، ج۱، ص۱۰۳ و ۳۵۷؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.
  3. ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.
  4. ابن ابی حاتم، ج۴، ص۴۵۰.
  5. ابن کلبی، ج۲، ص۹۴؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۴۴؛ طبری، ج۲، ص۳۵۵.
  6. ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵؛ ابن حبان، ج۳، ص۱۱۹؛ طبرانی، ج۴، ص۲۳۲.
  7. ابن مبارک، ص۱۴۶؛ واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.
  8. واقدی، ج۱، ص۲۱۷؛ ابن عساکر، ج۴، ص۳۳۴.
  9. ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶.
  10. ابن هشام، ج۳، ص۱۳۳؛ واقدی، ج۱، ص۳۰۶؛ ذهبی، ج۱، ص۱۷۱.
  11. ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.
  12. ابن سعد، ج۳، ص۴۴۵.
  13. واقدی، ج۱، ص۲۳۷.
  14. ابن مبارک، ص۱۴۸؛ ابونعیم، ج۲، ص۱۰۲۶؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۳۸.
  15. محمدی، رمضان، مقاله «ابوسبع بن عبدالقیس زرفی انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۲۹-۳۳۰.