رازداری در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رازی' به 'رازی')
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[رازداری]]''' است. "'''[[رازداری]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = رازداری
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[رازداری در قرآن]] - [[رازداری در حدیث]] - [[رازداری در نهج البلاغه]] - [[رازداری در معارف دعا و زیارات]] - [[رازداری در کلام اسلامی]] - [[رازداری در اخلاق اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل = رازداری
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[رازداری (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[رازداری در نهج البلاغه]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*[[راز]] به‌معنای سرّ، امر نهانی، پوشیده، پنهانی و رازداری به مفهوم حفظ سرّ است. [[راز]] امری مهم است که باید پوشیده بماند. گستره معنایی واژهراز گاهی شامل رازهای بشری و گاه شامل [[اسرار الهی]] است. رازداری از موضوعاتی است که در [[نهج البلاغه]] نسبت به اهمیت ان اشاره شده است. از منظر [[نهج البلاغه]] یکی از ویژگی‌های مهم مرد، رازداری و [[کتمان]] سرّ است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|"وَ الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّهِ"}}</ref>. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: زبان سلاحی است که تا سخنی بر آن رانده نشده است در بند توست. اگر سخنی بر زبانت رانده شد، تو در بند آن خواهی بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۳: {{متن حدیث|"الْكـَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَـمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ؛ فَإِذَا تَكَـلَّمْتَ بِهِ، صِرْتَ فی وَثَاقِهِ"}}</ref>. پس باید از زبان [[مراقبت]] کرد تا باعث افشای رازهای [[انسان]] نشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 426.</ref>.
راز به‌معنای سرّ، امر نهانی، پوشیده، پنهانی و رازداری به مفهوم حفظ سرّ است. راز امری مهم است که باید پوشیده بماند. گستره معنایی واژه راز گاهی شامل رازهای بشری و گاه شامل اسرار الهی است. رازداری از موضوعاتی است که در [[نهج البلاغه]] نسبت به اهمیت ان اشاره شده است. از منظر [[نهج البلاغه]] یکی از ویژگی‌های مهم مرد، رازداری و [[کتمان]] سرّ است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|"وَ الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّهِ"}}</ref>. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: زبان سلاحی است که تا سخنی بر آن رانده نشده است در بند توست. اگر سخنی بر زبانت رانده شد، تو در بند آن خواهی بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۳: {{متن حدیث|"الْكـَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَـمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ؛ فَإِذَا تَكَـلَّمْتَ بِهِ، صِرْتَ فی وَثَاقِهِ"}}</ref>. پس باید از زبان [[مراقبت]] کرد تا باعث افشای رازهای [[انسان]] نشود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۴۲۶.</ref>.


==منشأ رازداری==
== منشأ رازداری ==
*در منظر [[امام علی]] {{ع}} منشأ رازداری در دو [[فضیلت]] پدیدار می‌شود: [[عقل]] و [[تدبر]]. از این‌رو در حکمتی فرمود: سینه فرد [[عاقل]] صندوق [[اسرار]] و رازهای اوست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵: {{متن حدیث|"صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ"}}</ref>. در فرازی دیگر [[انسان‌ها]] را به [[دوراندیشی]] و [[تدبر]] فرامی‌خواند. حاصل [[دوراندیشی]] حضور [[اندیشه]] و نظر در [[آدمی]] است. [[اندیشه]] و نظر نیز به مثابه رازی است که نباید فاش شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵: {{متن حدیث|"الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ، وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 426- 427.</ref>.
در منظر [[امام علی]] {{ع}} منشأ رازداری در دو [[فضیلت]] پدیدار می‌شود: [[عقل]] و [[تدبر]]. از این‌رو در حکمتی فرمود: سینه فرد [[عاقل]] صندوق [[اسرار]] و رازهای اوست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵: {{متن حدیث|"صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ"}}</ref>. در فرازی دیگر [[انسان‌ها]] را به [[دوراندیشی]] و [[تدبر]] فرامی‌خواند. حاصل [[دوراندیشی]] حضور [[اندیشه]] و نظر در [[آدمی]] است. [[اندیشه]] و نظر نیز به مثابه رازی است که نباید فاش شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵: {{متن حدیث|"الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ، وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ"}}</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۴۲۶- ۴۲۷.</ref>


==اثر رازداری==
== اثر رازداری ==
*نزد [[امام]] رازداری از جمله عواملی است که موجب می‌شود [[اختیار]] [[آدمی]] در دست خویش باشد. از این‌رو فرمود: آن‌که [[راز]] خود را [[نهان]] داشت، [[اختیار]] را به‌دست خویش گذاشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۲: {{متن حدیث|"مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ، كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ"}}</ref>. باید توجه داشت که [[راز]] تا زمانی که گفته نشود و افشا نشود، [[راز]] خواهد بود. اگر کسی [[راز]] خود را فاش کرد و پس از مدتی [[راز]] او منتشر شد نباید کسی جز خود را سرزنش کند، زیرا وقتی خود او در نگه داشتن رازش کم‌حوصله است از دیگران نباید انتظاری داشته باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
نزد [[امام]] رازداری از جمله عواملی است که موجب می‌شود [[اختیار]] [[آدمی]] در دست خویش باشد. از این‌رو فرمود: آن‌که راز خود را [[نهان]] داشت، [[اختیار]] را به‌دست خویش گذاشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۲: {{متن حدیث|مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ، كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ}}.</ref>. باید توجه داشت که راز تا زمانی که گفته نشود و افشا نشود، راز خواهد بود. اگر کسی راز خود را فاش کرد و پس از مدتی راز او منتشر شد نباید کسی جز خود را سرزنش کند، زیرا وقتی خود او در نگه داشتن رازش کم‌حوصله است از دیگران نباید انتظاری داشته باشد.
*[[امام]] {{ع}} تأکید دارد حتی در صورت رفاقت و [[دوستی]] نزدیک با افراد نیز باید [[حریم]] [[اسرار]] خویش را حفظ کرد. ایشان به [[فرزند]] خویش نیز سفارش می‌کند [[حریم]] [[راز]] را با نزدیک‌ترین افراد نیز حفظ کند، چه، ممکن است نزدیک‌ترین کسان نیز روزی با تو [[دشمنی]] ورزند و آن‌گاه [[اسرار]] پنهان تو را فاش کنند <ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در عین حال [[امام]] از [[کشف]] [[اسرار]] و گشودن رازها به‌ویژه در نزد برخی افراد تأکید می‌کند که از آن جمله‌اند:
#افرادی که بیش از حد محتاط‌اند. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "رازهای خود را به [[انسان]] محتاط مسپار که می‌لغزد"<ref>{{متن حدیث|إنفرد بسرّك و لا تودعه حازما فيزلّ و لا جاهلا فيخون}}؛ جلوه‌های حکمت / ۲۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
#فرد [[جاهل]] که در [[امانت]] [[خیانت]] می‌کند و نیز زنان و سخن‌چینان. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: نزد سه تن رازهای خود را فاش مکن: [[زن]]، [[سخن‌چین]] و احمق<ref>غررالحکم، ص ۳۳۰:{{متن حدیث|"ثَلَاثٌ لَا يُسْتَوْدَعْنَ سِرّاً: الْمَرْأَةُ، وَ النَّمَّامُ، وَ الْأَحْمَق‏"}}</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
*اما گاه بنا به شرایط و ضرورت‌هایی [[آدمی]] مجبور است [[راز]] خود را با کسانی در میان بگذارد. [[امام]] در این حال شرایطی را بیان می‌دارد که در آن شرایط نیز [[امنیت]] فرد و [[اسرار]] او را حفظ می‌کند. می‌فرماید: زیرکی این است که [[انسان]] رازش را برای شخصی فاش کند که او نیز نزد تو رازی به [[امانت]] گذاشته باشد. بنابراین [[انسان]] نباید رازهای خود را فاش کند و [[بهترین]] مکان برای [[ذخیره]] رازها سینه [[انسان]] است. اما اگر مجبور به افشای [[اسرار]] شود باید آن‌ها را برای افراد مورد [[اعتماد]] باز گوید که خود نیز از آن‌ها اسراری در [[دل]] دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
[[امام]] {{ع}} تأکید دارد حتی در صورت رفاقت و [[دوستی]] نزدیک با افراد نیز باید حریم [[اسرار]] خویش را حفظ کرد. ایشان به [[فرزند]] خویش نیز سفارش می‌کند حریم راز را با نزدیک‌ترین افراد نیز حفظ کند، چه، ممکن است نزدیک‌ترین کسان نیز روزی با تو [[دشمنی]] ورزند و آن‌گاه [[اسرار]] پنهان تو را فاش کنند<ref>{{متن حدیث|وَالْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّهِ...}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. در عین حال [[امام]] از [[کشف]] [[اسرار]] و گشودن رازها به‌ویژه در نزد برخی افراد تأکید می‌کند که از آن جمله‌اند:
# افرادی که بیش از حد محتاط‌اند. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "رازهای خود را به [[انسان]] محتاط مسپار که می‌لغزد"<ref>{{متن حدیث|إنفرد بسرّك و لا تودعه حازما فيزلّ و لا جاهلا فيخون}}؛ جلوه‌های حکمت / ۲۹۰.</ref>.
# فرد [[جاهل]] که در [[امانت]] [[خیانت]] می‌کند و نیز زنان و سخن‌چینان. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: نزد سه تن رازهای خود را فاش مکن: [[زن]]، [[سخن‌چین]] و احمق<ref>غررالحکم، ص ۳۳۰:{{متن حدیث|"ثَلَاثٌ لَا يُسْتَوْدَعْنَ سِرّاً: الْمَرْأَةُ، وَ النَّمَّامُ، وَ الْأَحْمَق‏"}}.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
اما گاه بنا به شرایط و ضرورت‌هایی [[آدمی]] مجبور است راز خود را با کسانی در میان بگذارد. [[امام]] در این حال شرایطی را بیان می‌دارد که در آن شرایط نیز [[امنیت]] فرد و [[اسرار]] او را حفظ می‌کند. می‌فرماید: زیرکی این است که [[انسان]] رازش را برای شخصی فاش کند که او نیز نزد تو رازی به [[امانت]] گذاشته باشد. بنابراین [[انسان]] نباید رازهای خود را فاش کند و [[بهترین]] مکان برای ذخیره رازها سینه [[انسان]] است. اما اگر مجبور به افشای [[اسرار]] شود باید آن‌ها را برای افراد مورد اعتماد باز گوید که خود نیز از آن‌ها اسراری در [[دل]] دارد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۴۲۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۹: خط ۲۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]]
[[رده:رازداری]]
[[رده:رازداری در نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۰

مقدمه

راز به‌معنای سرّ، امر نهانی، پوشیده، پنهانی و رازداری به مفهوم حفظ سرّ است. راز امری مهم است که باید پوشیده بماند. گستره معنایی واژه راز گاهی شامل رازهای بشری و گاه شامل اسرار الهی است. رازداری از موضوعاتی است که در نهج البلاغه نسبت به اهمیت ان اشاره شده است. از منظر نهج البلاغه یکی از ویژگی‌های مهم مرد، رازداری و کتمان سرّ است[۱]. امام علی (ع) می‌فرماید: زبان سلاحی است که تا سخنی بر آن رانده نشده است در بند توست. اگر سخنی بر زبانت رانده شد، تو در بند آن خواهی بود[۲]. پس باید از زبان مراقبت کرد تا باعث افشای رازهای انسان نشود[۳].

منشأ رازداری

در منظر امام علی (ع) منشأ رازداری در دو فضیلت پدیدار می‌شود: عقل و تدبر. از این‌رو در حکمتی فرمود: سینه فرد عاقل صندوق اسرار و رازهای اوست[۴]. در فرازی دیگر انسان‌ها را به دوراندیشی و تدبر فرامی‌خواند. حاصل دوراندیشی حضور اندیشه و نظر در آدمی است. اندیشه و نظر نیز به مثابه رازی است که نباید فاش شود[۵].[۶]

اثر رازداری

نزد امام رازداری از جمله عواملی است که موجب می‌شود اختیار آدمی در دست خویش باشد. از این‌رو فرمود: آن‌که راز خود را نهان داشت، اختیار را به‌دست خویش گذاشت[۷]. باید توجه داشت که راز تا زمانی که گفته نشود و افشا نشود، راز خواهد بود. اگر کسی راز خود را فاش کرد و پس از مدتی راز او منتشر شد نباید کسی جز خود را سرزنش کند، زیرا وقتی خود او در نگه داشتن رازش کم‌حوصله است از دیگران نباید انتظاری داشته باشد.

امام (ع) تأکید دارد حتی در صورت رفاقت و دوستی نزدیک با افراد نیز باید حریم اسرار خویش را حفظ کرد. ایشان به فرزند خویش نیز سفارش می‌کند حریم راز را با نزدیک‌ترین افراد نیز حفظ کند، چه، ممکن است نزدیک‌ترین کسان نیز روزی با تو دشمنی ورزند و آن‌گاه اسرار پنهان تو را فاش کنند[۸]. در عین حال امام از کشف اسرار و گشودن رازها به‌ویژه در نزد برخی افراد تأکید می‌کند که از آن جمله‌اند:

  1. افرادی که بیش از حد محتاط‌اند. امام علی (ع) می‌فرماید: "رازهای خود را به انسان محتاط مسپار که می‌لغزد"[۹].
  2. فرد جاهل که در امانت خیانت می‌کند و نیز زنان و سخن‌چینان. امام علی (ع) می‌فرماید: نزد سه تن رازهای خود را فاش مکن: زن، سخن‌چین و احمق[۱۰].

اما گاه بنا به شرایط و ضرورت‌هایی آدمی مجبور است راز خود را با کسانی در میان بگذارد. امام در این حال شرایطی را بیان می‌دارد که در آن شرایط نیز امنیت فرد و اسرار او را حفظ می‌کند. می‌فرماید: زیرکی این است که انسان رازش را برای شخصی فاش کند که او نیز نزد تو رازی به امانت گذاشته باشد. بنابراین انسان نباید رازهای خود را فاش کند و بهترین مکان برای ذخیره رازها سینه انسان است. اما اگر مجبور به افشای اسرار شود باید آن‌ها را برای افراد مورد اعتماد باز گوید که خود نیز از آن‌ها اسراری در دل دارد[۱۱].

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، نامه ۳۱: «"وَ الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّهِ"»
  2. نهج البلاغه، حکمت ۳۷۳: «"الْكـَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَـمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ؛ فَإِذَا تَكَـلَّمْتَ بِهِ، صِرْتَ فی وَثَاقِهِ"»
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۴۲۶.
  4. نهج البلاغه، حکمت ۵: «"صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ"»
  5. نهج البلاغه، حکمت ۴۵: «"الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ، وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ"»
  6. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۴۲۶- ۴۲۷.
  7. نهج البلاغه، حکمت ۱۶۲: «مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ، كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ».
  8. «وَالْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّهِ...»؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  9. «إنفرد بسرّك و لا تودعه حازما فيزلّ و لا جاهلا فيخون»؛ جلوه‌های حکمت / ۲۹۰.
  10. غررالحکم، ص ۳۳۰:«"ثَلَاثٌ لَا يُسْتَوْدَعْنَ سِرّاً: الْمَرْأَةُ، وَ النَّمَّامُ، وَ الْأَحْمَق‏"».
  11. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۴۲۷.