ابعاد امامت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = امامت | |||
| عنوان مدخل = ابعاد امامت | |||
| مداخل مرتبط = [[ابعاد امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = امامت (پرسش) | |||
}} | |||
مسئله [[امامت]]، ابعاد گوناگونی دارد، و این ابعاد از منظرهای گوناگون قابل بررسی است که مهمترین آنها | == مقدمه == | ||
==بعد [[اعتقادی]]== | مسئله [[امامت]]، ابعاد گوناگونی دارد، و این ابعاد از منظرهای گوناگون قابل بررسی است که مهمترین آنها عبارتاند از: | ||
از این نظر که [[حفظ]] و بقای [[دین]] به امامت وابسته است، امامت یک مسئله اعتقادی است؛ زیرا [[اعتقاد]] به حدوث و بقای دین بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] است، بنابر این اعتقاد به آن چه حدوث و بقای دین در گرو آن است نیز واجب است، حدوث دین وابسته به [[نبوت]]، و ادامه آن وابسته به امامت است، بنابراین، همانگونه که اعتقاد به نبوت، اعتقادی [[دینی]] و واجب است، [[اعتقاد به امامت]] نیز چنین خواهد بود | === بعد [[اعتقادی]] === | ||
از این نظر که [[حفظ]] و بقای [[دین]] به امامت وابسته است، امامت یک مسئله اعتقادی است؛ زیرا [[اعتقاد]] به حدوث و بقای دین بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] است، بنابر این اعتقاد به آن چه حدوث و بقای دین در گرو آن است نیز واجب است، حدوث دین وابسته به [[نبوت]]، و ادامه آن وابسته به امامت است، بنابراین، همانگونه که اعتقاد به نبوت، اعتقادی [[دینی]] و واجب است، [[اعتقاد به امامت]] نیز چنین خواهد بود<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۲۸۸.</ref>. | |||
==بعد [[سیاسی]]== | === بعد [[سیاسی]] === | ||
[[سیاست]]، عبارت است از [[تدبیر]] | [[سیاست]]، عبارت است از [[تدبیر]] امور جامعه از راه تدوین [[قوانین]] لازم و اجرای آنها، و غایت [[عقلانی]] آن [[اصلاح]] زندگی مادی و [[معنوی]] افراد [[جامعه]] است. اصلاح زندگی مادی و معنوی [[بشر]]، از طریق [[تعلیم]] [[معارف الهی]] و [[اجرای احکام]] دینی، [[فلسفه]] اصلی امامت را تشکیل میدهد<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۲۸۸.</ref>. | ||
==بعد [[تاریخی]]== | === بعد [[تاریخی]] === | ||
مسئله امامت در امتداد نبوت و [[خاتمیت]] است، از این رو در مرحلهای از | مسئله امامت در امتداد نبوت و [[خاتمیت]] است، از این رو در مرحلهای از تاریخ اسلام آغاز شده و تا امروز ادامه یافته و از این پس نیز تا آخرین لحظه حیات دنیوی بشر باقی خواهد بود. بنابراین، چگونگی تعیین نخستین [[امام]]، و [[امامان]] پس از او، و عکسالعمل [[مسلمانان]] در اینباره و بالاخره حوادث تاریخی امامت، از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار میرود. | ||
هر یک از ابعاد یاد شده مربوط به [[علم]] خاصی است، بعد اعتقادی آن از مسائل [[علم کلام]] است. بعد سیاسی آن در علومی مانند فلسفه سیاست و [[جامعهشناسی]] مورد بحث واقع میشود، و بعد تاریخی آن بخشی از تاریخ اسلام را تشکیل میدهد، بحث درباره امامت از بعد سیاسی و تاریخی اختصاص به [[علمای اسلام]] ندارد، و مبتنی بر داشتن | هر یک از ابعاد یاد شده مربوط به [[علم]] خاصی است، بعد اعتقادی آن از مسائل [[علم کلام]] است. بعد سیاسی آن در علومی مانند فلسفه سیاست و [[جامعهشناسی]] مورد بحث واقع میشود، و بعد تاریخی آن بخشی از تاریخ اسلام را تشکیل میدهد، بحث درباره امامت از بعد سیاسی و تاریخی اختصاص به [[علمای اسلام]] ندارد، و مبتنی بر داشتن باور اسلامی نیست، ولی بحث درباره آن از جنبه اعتقادی مبتنی بر [[ایمان]] [[اسلامی]] و مخصوص متکلمان اسلامی است، مگر آنکه کسی [[کلام اسلامی]] را از جنبه [[تاریخی]] مطالعه کند که در این صورت بحثی پیرامون [[دینی]] خواهد بود. | ||
از نظر اصولی [[امامت]] دارای سه بُعد است: [[حفظ]] موجودیت [[اسلام]]، اجرای اصول و مقاصد اسلام و [[هدایت امت]] به [[رشد]] و تعالی<ref>فقه سیاسی، ج۹، ص۱۵۲.</ref>. | از نظر اصولی [[امامت]] دارای سه بُعد است: [[حفظ]] موجودیت [[اسلام]]، اجرای اصول و مقاصد اسلام و [[هدایت امت]] به [[رشد]] و تعالی<ref>فقه سیاسی، ج۹، ص۱۵۲.</ref>. از نظر [[شیعه]]، امامت [[امام]] [[معصوم]] سه بُعد عمده دارد: | ||
از نظر [[شیعه]]، امامت [[امام]] [[معصوم]] سه بُعد عمده دارد: | # بعد [[معنوی]] و [[الهی]]؛ این همان مقام است که [[بشر]] عادی از [[شناخت]] او عاجز است. در خصوص بعد الهی علی {{ع}} است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|... إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه قاصعه (۲۳۴).</ref>؛ | ||
#بعد [[معنوی]] و [[الهی]]؛ این همان | # بعد [[مرجعیت دینی]]؛ از دیدگاه شیعه یکی از ابعاد امامت امام معصوم همانا مرجعیت دینی است. بعد از رحلت [[رسول اعظم]] و [[انقطاع وحی]]، [[ائمه]] {{عم}} بیان و [[تبیین احکام الهی]] را بر عهده داشتهاند. ائمه {{عم}} در طول [[تاریخ]] [[زندگی]] خود این [[رسالت]] عظیم را انجام دادند. علی {{ع}} نیز در تمام عمر خود این رسالت را به طور احسن انجام داد. رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا...}}<ref>البدایة و النهایة ۷-۸، ص۳۹۴؛ تهذیب الکمال، ج۲۰، ص۴۸۵؛ جامع احادیث شیعه، ج۱، ص۲۴؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۰۲.</ref>؛ | ||
#بعد [[مرجعیت دینی]]؛ از دیدگاه شیعه یکی از | # بعد [[زمامداری]]؛ این همان [[مقام ولایت]] و [[رهبری]] است که مورد بحث در این مقاله است. | ||
#بعد [[زمامداری]]؛ این همان [[مقام ولایت]] و [[رهبری]] است که مورد بحث در این مقاله است. | |||
بعد اول و دوم امامت قابل سلب نیست. آنچه که قابل سلب است، [[مقام رهبری]] است. بعد از بیان مطالب مذکور، به بررسی [[آیات]] میپردازیم. | بعد اول و دوم امامت قابل سلب نیست. آنچه که قابل سلب است، [[مقام رهبری]] است. بعد از بیان مطالب مذکور، به بررسی [[آیات]] میپردازیم. | ||
آیاتی که تحلیل میشوند، در مورد [[اثبات]] اصل [[ولایت علی]]{{ع}} در [[قرآن]] نیست؛ به دلیل این که اصل ولایت علی{{ع}} در قرآن از دیدگاه شیعه مسلم است. گرچه برخی از علمای [[اهل سنت]] همانند فخررازی<ref>تفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۳۸۳.</ref> و [[آلوسی]]<ref>تفسیر روح المعانی، ج۶، ص۱۶۶ و ۱۱۹۶-۱۱۹۳.</ref> و... با استدلالهای غیرمنطقی و [[تعصبات]] مذهبی، زمامداری علی{{ع}} را در قرآن قبول ندارند. | آیاتی که تحلیل میشوند، در مورد [[اثبات]] اصل [[ولایت علی]] {{ع}} در [[قرآن]] نیست؛ به دلیل این که اصل ولایت علی {{ع}} در قرآن از دیدگاه شیعه مسلم است. گرچه برخی از علمای [[اهل سنت]] همانند فخررازی<ref>تفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۳۸۳.</ref> و [[آلوسی]]<ref>تفسیر روح المعانی، ج۶، ص۱۶۶ و ۱۱۹۶-۱۱۹۳.</ref> و... با استدلالهای غیرمنطقی و [[تعصبات]] مذهبی، زمامداری علی {{ع}} را در قرآن قبول ندارند. | ||
آنچه که در اینجا بررسی میشود، این است که چه رابطهای بین ولایت علی{{ع}} در قرآن و | آنچه که در اینجا بررسی میشود، این است که چه رابطهای بین ولایت علی {{ع}} در قرآن و پذیرش حکومت از سوی آن حضرت وجود دارد؟ | ||
جهت رعایت اختصار به دو [[آیه]] از [[قرآن]] در خصوص [[ولایت علی]]{{ع}} اکتفا میشود: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | جهت رعایت اختصار به دو [[آیه]] از [[قرآن]] در خصوص [[ولایت علی]] {{ع}} اکتفا میشود: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. دانشمندان شیعه همانند [[طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۲۱۲-۲۰۹.</ref>، [[بحرانی]]<ref>البرهان، ج۱، ص۴۷۹.</ref>، [[طبری]]<ref>المسترشد، ص۴۶۵ و ۴۷۷.</ref>، [[فتال نیشابوری]]<ref>روضة الواعظین، ص۹۲.</ref>، [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج۶، ص۶؛ منهج الصادقین، ج۳، ص۲۵۵.</ref>، و... در خصوص رهبری علی {{ع}} به این آیه [[استدلال]] کردهاند. [[شیخ طوسی]] مینویسد: {{متن حدیث|و اعلم أن هذه الایة من الأدلة الواضحة علی امامة امیرالمؤمنین {{ع}} بعد النبی بلافصل}}<ref>التبیان، ج۳، ص۵۵۹؛ کنزالدقائق، ج۳، ص۱۳۷؛ اعلام الوری، ص۱۶۸.</ref>. | ||
برخی از علمای [[اهل سنت]] همانند [[زمخشری]]<ref>الکشاف، ج۱، ص۴۶۸ و ۴۶۹.</ref>، [[سیوطی]]<ref>الدرالمنثور، ص۱۰۵.</ref>، [[بغوی]]<ref>معالم التنزیل، ج۲، ص۲۷۲.</ref>، ابیالسعود<ref>تفسیر ابیالسعود، ج۳، ص۱۷۶.</ref> و... [[شأن نزول]] این آیه را در مورد [[فضیلت علی]]{{ع}} ذکر کردهاند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۸۸.</ref> | برخی از علمای [[اهل سنت]] همانند [[زمخشری]]<ref>الکشاف، ج۱، ص۴۶۸ و ۴۶۹.</ref>، [[سیوطی]]<ref>الدرالمنثور، ص۱۰۵.</ref>، [[بغوی]]<ref>معالم التنزیل، ج۲، ص۲۷۲.</ref>، ابیالسعود<ref>تفسیر ابیالسعود، ج۳، ص۱۷۶.</ref> و... [[شأن نزول]] این آیه را در مورد [[فضیلت علی]] {{ع}} ذکر کردهاند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۲۸۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:امامت]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۱
مقدمه
مسئله امامت، ابعاد گوناگونی دارد، و این ابعاد از منظرهای گوناگون قابل بررسی است که مهمترین آنها عبارتاند از:
بعد اعتقادی
از این نظر که حفظ و بقای دین به امامت وابسته است، امامت یک مسئله اعتقادی است؛ زیرا اعتقاد به حدوث و بقای دین بر هر مسلمانی واجب است، بنابر این اعتقاد به آن چه حدوث و بقای دین در گرو آن است نیز واجب است، حدوث دین وابسته به نبوت، و ادامه آن وابسته به امامت است، بنابراین، همانگونه که اعتقاد به نبوت، اعتقادی دینی و واجب است، اعتقاد به امامت نیز چنین خواهد بود[۱].
بعد سیاسی
سیاست، عبارت است از تدبیر امور جامعه از راه تدوین قوانین لازم و اجرای آنها، و غایت عقلانی آن اصلاح زندگی مادی و معنوی افراد جامعه است. اصلاح زندگی مادی و معنوی بشر، از طریق تعلیم معارف الهی و اجرای احکام دینی، فلسفه اصلی امامت را تشکیل میدهد[۲].
بعد تاریخی
مسئله امامت در امتداد نبوت و خاتمیت است، از این رو در مرحلهای از تاریخ اسلام آغاز شده و تا امروز ادامه یافته و از این پس نیز تا آخرین لحظه حیات دنیوی بشر باقی خواهد بود. بنابراین، چگونگی تعیین نخستین امام، و امامان پس از او، و عکسالعمل مسلمانان در اینباره و بالاخره حوادث تاریخی امامت، از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار میرود.
هر یک از ابعاد یاد شده مربوط به علم خاصی است، بعد اعتقادی آن از مسائل علم کلام است. بعد سیاسی آن در علومی مانند فلسفه سیاست و جامعهشناسی مورد بحث واقع میشود، و بعد تاریخی آن بخشی از تاریخ اسلام را تشکیل میدهد، بحث درباره امامت از بعد سیاسی و تاریخی اختصاص به علمای اسلام ندارد، و مبتنی بر داشتن باور اسلامی نیست، ولی بحث درباره آن از جنبه اعتقادی مبتنی بر ایمان اسلامی و مخصوص متکلمان اسلامی است، مگر آنکه کسی کلام اسلامی را از جنبه تاریخی مطالعه کند که در این صورت بحثی پیرامون دینی خواهد بود.
از نظر اصولی امامت دارای سه بُعد است: حفظ موجودیت اسلام، اجرای اصول و مقاصد اسلام و هدایت امت به رشد و تعالی[۳]. از نظر شیعه، امامت امام معصوم سه بُعد عمده دارد:
- بعد معنوی و الهی؛ این همان مقام است که بشر عادی از شناخت او عاجز است. در خصوص بعد الهی علی (ع) است که رسول خدا (ص) فرمود: «... إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ»[۴]؛
- بعد مرجعیت دینی؛ از دیدگاه شیعه یکی از ابعاد امامت امام معصوم همانا مرجعیت دینی است. بعد از رحلت رسول اعظم و انقطاع وحی، ائمه (ع) بیان و تبیین احکام الهی را بر عهده داشتهاند. ائمه (ع) در طول تاریخ زندگی خود این رسالت عظیم را انجام دادند. علی (ع) نیز در تمام عمر خود این رسالت را به طور احسن انجام داد. رسول خدا (ص) فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا...»[۵]؛
- بعد زمامداری؛ این همان مقام ولایت و رهبری است که مورد بحث در این مقاله است.
بعد اول و دوم امامت قابل سلب نیست. آنچه که قابل سلب است، مقام رهبری است. بعد از بیان مطالب مذکور، به بررسی آیات میپردازیم. آیاتی که تحلیل میشوند، در مورد اثبات اصل ولایت علی (ع) در قرآن نیست؛ به دلیل این که اصل ولایت علی (ع) در قرآن از دیدگاه شیعه مسلم است. گرچه برخی از علمای اهل سنت همانند فخررازی[۶] و آلوسی[۷] و... با استدلالهای غیرمنطقی و تعصبات مذهبی، زمامداری علی (ع) را در قرآن قبول ندارند.
آنچه که در اینجا بررسی میشود، این است که چه رابطهای بین ولایت علی (ع) در قرآن و پذیرش حکومت از سوی آن حضرت وجود دارد؟ جهت رعایت اختصار به دو آیه از قرآن در خصوص ولایت علی (ع) اکتفا میشود: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۸]. دانشمندان شیعه همانند طبرسی[۹]، بحرانی[۱۰]، طبری[۱۱]، فتال نیشابوری[۱۲]، علامه طباطبایی[۱۳]، و... در خصوص رهبری علی (ع) به این آیه استدلال کردهاند. شیخ طوسی مینویسد: «و اعلم أن هذه الایة من الأدلة الواضحة علی امامة امیرالمؤمنین (ع) بعد النبی بلافصل»[۱۴].
برخی از علمای اهل سنت همانند زمخشری[۱۵]، سیوطی[۱۶]، بغوی[۱۷]، ابیالسعود[۱۸] و... شأن نزول این آیه را در مورد فضیلت علی (ع) ذکر کردهاند: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾[۱۹].[۲۰]
منابع
پانویس
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۲۸۸.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۲۸۸.
- ↑ فقه سیاسی، ج۹، ص۱۵۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه قاصعه (۲۳۴).
- ↑ البدایة و النهایة ۷-۸، ص۳۹۴؛ تهذیب الکمال، ج۲۰، ص۴۸۵؛ جامع احادیث شیعه، ج۱، ص۲۴؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۰۲.
- ↑ تفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۳۸۳.
- ↑ تفسیر روح المعانی، ج۶، ص۱۶۶ و ۱۱۹۶-۱۱۹۳.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۲۱۲-۲۰۹.
- ↑ البرهان، ج۱، ص۴۷۹.
- ↑ المسترشد، ص۴۶۵ و ۴۷۷.
- ↑ روضة الواعظین، ص۹۲.
- ↑ المیزان، ج۶، ص۶؛ منهج الصادقین، ج۳، ص۲۵۵.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۵۵۹؛ کنزالدقائق، ج۳، ص۱۳۷؛ اعلام الوری، ص۱۶۸.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۴۶۸ و ۴۶۹.
- ↑ الدرالمنثور، ص۱۰۵.
- ↑ معالم التنزیل، ج۲، ص۲۷۲.
- ↑ تفسیر ابیالسعود، ج۳، ص۱۷۶.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۲۸۸.