(۴۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اصطفاء در قرآن]] - [[اصطفاء در فقه سیاسی]] - [[مقام اصطفاء]]| پرسش مرتبط = }}
{{علم امام}}
'''اصطفاء''' گزینش شخص یا چیزی برای خالص ساختن از آلودگی و کدورت<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/3/52.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۷۷]</ref>.
==واژهشناسی لغوی==
'''اصطفاء''' به معنای [[برگزیدن]] شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است. اصطفاء در قرآن در [[آیات]] متعددی به کار رفته و به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است. حقیقت اصطفاء [[برگزیدن]] و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از [[آلودگی]] است؛ حالتی که ملاک [[گزینش]] رسولانی از میان [[انسانها]] و [[فرشتگان]] از سوی خداوند است، لذا اصطفاء ویژه خداوند است. [[برگزیده شدن]] از جانب [[پروردگار]] نشانه صفای [[باطن]] و [[عصمت]] و نزاهت [[برگزیدگان]] است. افراد مختلفی مانند [[پیامبران]]، امت پیامبر و ذریّه [[پیامبر اسلام]]، یعنی [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} هستند.
*واژه اصطفاء از باب افتعال و از ریشه «ص ـ ف ـ و» است. لغویان صفو را به معنای ضد کدر<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیبالعین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگجامع، ج۳، ص۱۶۸۷.</ref>، خلوص شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت<ref>نثر طوبی، ج۲، ص۴۹؛ مفردات، ص۴۸۷؛ التحقیق، ج۶، ص۲۵۷، «صفو».</ref> و نیز بهترین هر چیز دانستهاند<ref>ترتیبالعین، ص۴۵۲، «صفو».</ref>. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و اختیار<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۸، «صفو».</ref>، اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۹، «صفو».</ref>.
==اصطفاء در قرآن==
== معناشناسی ==
*اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع (ایجاد شئ خالص) یا رفع (خالص ساختن شئ)<ref>مفردات، ص۴۸۸، «صفو».</ref>. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی میشود که در این صورت متضمن معنای تفضیل<ref>التبیان، ج۲، ص۴۴۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ روحالمعانی، مج۳، ج۳، ص۲۱۱.</ref>. و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیزباشد.
[[صفو]] به معنای ضد کدر<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیبالعین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگجامع، ج۳، ص۱۶۸۷.</ref>، [[خلوص]] شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت<ref>نثر طوبی، ج۲، ص۴۹؛ مفردات، ص۴۸۷؛ التحقیق، ج۶، ص۲۵۷، «صفو».</ref> است. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و [[اختیار]]<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۸، «صفو».</ref>، اصطفاء به معنای [[برگزیدن]] شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۹، «صفو».</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>
*در قرآن کریم مشتقات واژه «صفو» ۱۸ بار بهکار رفته که ۶ مورد آن به موضوع اصطفاء مربوط است و آن مواردعبارت است از: اصطفای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در دنیا از جانب خداوند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ }}﴾}} <ref> و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید؛ سوره بقره، آیه: ۱۳۰.</ref>، اصطفای [[حضرت مریم]]{{س}} و پاک ساختن وی از سوی خداوند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ }}﴾}} <ref> و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۲.</ref>، اصطفای برخی از فرشتگان و انسانها به عنوان رسولان الهی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ }}﴾}} <ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه: ۷۵.</ref>، فرستادن درود بر بندگان مصطفای الهی{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ }}﴾}} <ref> بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک میآورند؟؛ سوره نمل، آیه: ۵۹.</ref>، دادن میراث کتاب به بندگان مصطفا از سوی خداوند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ }}﴾}} <ref> بهشتهایی جاودان که بدان درآیند و آنجا به دستبندهایی زرّین و (زیورهایی از) مروارید آراسته گردند و تنپوششان در آن پرند است ؛ سوره فاطر، آیه: ۵۹.</ref>. و مصطفا بودن ابراهیم، اسحق و یعقوب{{عم}} در نزد خداوند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ }}﴾}} <ref> و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه: ۴۷.</ref>.
*آیات دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: آیه ۳ سوره زمر که در آن آمده: دین خالص برای خداوند است و آیه ۴۶ سوره ص که در آن خداوند میفرماید: ابراهیم، اسحق و یعقوب را با یاد آخرت خالص گردانیدیم و نیز آیاتی که بهگونهای از بندگان مخلَص (به فتح) خداوند یاد کرده است {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ }}﴾}} <ref> بجز از میان آنان بندگان نابت را ؛ سوره حجر، آیه: ۴۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ }}﴾}} <ref> مگر بندگان ناب خداوند؛ سوره صافات، آیه: ۴۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ }}﴾}} <ref> مگر از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره ص، آیه:۸۳.</ref>.
==حقیقت اصطفاء و اختصاص آن به خداوند==
*حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسانها و فرشتگان از سوی خداوند است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ }}﴾}} <ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه: ۷۵.</ref>.
*اصطفای الهی در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بیآلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل هدایت وی را فراهم ساخته، او را در مسیر خلوص یاری و توفیق دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که خدا برای خالص شدن برمیگزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ }}﴾}} <ref> خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۴.</ref>. شایان ذکر است که معنای مذکور برای اصطفاء تنها به مرتبه خاصی از آن اختصاص دارد و گرنه بر اساس گفته برخی، با توجه به آیه ۴۷ سوره ص اصطفاء در معنای عام، آن است که خداوند دل بنده را برای معرفت خود فارغ گرداند، تا از رهگذر معرفت، صفای خود را در آن بگستراند. در این معنا همه مؤمنان از خاص و عام، عاصی و مطیع و ولیّ و نبیّشریکاند<ref>کشف المحجوب، ص۵۰۶.</ref>.
*اصطفاء همچنین برگزیدن و اختصاص دادن چیزی مانند دین به حالت خلوص از پیرایههاست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ }}﴾}} <ref> آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است ؛ سوره زمر، آیه: ۳.</ref>. بهکار بردن واژه اصطفاء در قرآن کریم از نیکی بیان و زیبایی آن است، زیرا حقیقتی از سنخ معقول به امری محسوس تمثیل گردیده است; یعنی خداوند خلوص برگزیدگان را به خلوص شیء صافی و بیآلایش و آلودگی مَثَل زده است<ref>التبیان، ج۳، ص۳۵۹؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۷؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص۱۷۶.</ref>.
*اصطفاء ویژه خداوند است. در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ }}﴾}} <ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه: ۷۵.</ref>. تقدم مسند الیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ }}﴾}} بر خبری که فعل است {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَصْطَفِي}}﴾}} مفید اختصاص است<ref>التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۳۴۴.</ref>. ظاهر و سیاق دیگر آیات اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است؛ مانند آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ }}﴾}} <ref> و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید؛ سوره بقره، آیه: ۱۳۰.</ref>. علم خداوند به حقایق آفریدگان خویش و آشکار بودن حقیقت برگزیدگان برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است<ref>التحریر والتنویر؛ ج۱۷، ص۳۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص۱۷۶؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج۵، ص۵۴.</ref>. تعبیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| عِندَنَا}}﴾}} در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ }}﴾}} <ref> و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه: ۴۷.</ref>. نیز اشاره دارد به اینکه انبیا نزد خداوند از برگزیدگان هستند; نه نزد مردم، زیرا مردم در ارزیابیهای خود دچار اشتباه شده، انواع مسامحه و چشم پوشی را در آن روا میدارند<ref>نمونه، ج۱۹، ص۳۱۰.</ref>؛ ولی خداوند به همه چیزاحاطه علمی دارد. ذکر صفات «سمیع» و «بصیر» برای خداوند در پایان آیه ۷۵ سوره حجّ و نیز آیه بعد از آنکه بیانگر آگاهی و علم خداوند به احوال آینده و گذشته پیامبران و بازگشت همه امور به علم همراه با تدبیر اوست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ }}﴾}} <ref> آنچه را پیش روی و پس پشت آنان است میداند و کارها به سوی خداوند بازگردانده میشود؛ سوره حج، آیه: ۷۶.</ref>. همه نشان این است که برگزیدن، به علم و آگاهی کامل و نامحدود نیاز دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۷۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۶۶؛ نمونه، ج۱۴، ص۱۷۹.</ref>. عقل نیز به دلیل نامحدود بودن علم خدا اصطفاء را مختص او میداند.
*افزون بر اختصاص اصطفای اشخاص به خدا، برگزیدن دین و شریعت و قانون زندگی برای بشر نیز با توجه به آیه ۱۳۲ سوره بقره به خدا اختصاص دارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ }}﴾}} <ref> خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید؛ سوره بقره، آیه: ۱۳۲.</ref>. این اختصاص از آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ }}﴾}} <ref> آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است ؛ سوره زمر، آیه: ۳.</ref> نیز استفاده میشود.
==رابطه اصطفاء با نبوت و عصمت==
*بر اساس آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ }}﴾}} <ref> و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه: ۴۷.</ref> همه پیامبران برگزیدگان الهیاندطر؛ ولی نمیتوان گفت هر برگزیدهای نبیّ است، زیرا مفسران مقصود از برگزیدگان در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا }}﴾}} <ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.</ref>. را همه امت اسلام، یا گروهی خاص از ایشان (عالمان یا خصوص فرزندان [[حضرت فاطمه]]{{س}}) دانستهاند<ref>الکشاف، ج۳، ص۶۰۲؛ المنیر، ج۱۷، ص۴۵.</ref>؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ سوره فاطر سخن از [[وحی]] کردن قرآن به [[پیامبر]]{{صل}} و تصدیق کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از میراث همان کتاب است، از اینرو {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ}}﴾}} در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْكِتَابَ}}﴾}} برای عهد است<ref>الکشاف، ج۳،ص۶۱۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.</ref>.
*[[حضرت مریم]]{{ع}} نیز طبق آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ }}﴾}} <ref> و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۲.</ref> از برگزیدگان الهی است. برخی از مفسران اصطفای الهی را دلیل بر نبوت دانسته<ref>التحریر والتنویر، ج۳، ص۲۴۴.</ref> و با توجه به فراوانی استعمال آن در مورد انبیا<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۴.</ref> از آیه۴۲ سوره آل عمران [[نبوت]] [[حضرت مریم]]{{س}} را استفاده کردهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج۴، ص۵۳؛ التحریر والتنویر، ج۳، ص۲۴۴.</ref> آیات ۱۰۹ سوره یوسف؛ ۴۳ سوره نحل و ۷ سوره انبیاء که بیانگر اختصاص پیامبری و رسالت به مردان است<ref>المیزان، ج۱۱، ص۲۷۸.</ref> این برداشت را رد میکند.
*برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است، زیرا آیات اصطفاء در خصوص پیامبران بر عصمت و نزاهت آنان دلالت دارد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۴۰۹.</ref>. یکی از آن آیات آیه ۴۷ سوره ص است. در این آیه عصمت برگزیدگان الهی به دو طریق بیان شده است:
#برگزیده بودن آنان نزد خدا؛ تعبیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عِندَنَا }}﴾}} به این سؤال پاسخ میدهد که چرا اصطفاء بر عصمت دلالت میکند، زیرا این تعبیر بیانگر علم و آگاهی خدا به حقیقت برگزیدگان است و نیکی آنان را نزد خدا بیان میکند و کاملا روشن است که برگزیدگان و نیکان نزد خدا حتماً معصوم و باطناً نیک هستند و گرنه برگزیده نمیشدند<ref>نمونه، ج۱۹، ص۳۱۰.</ref>.
#استعمال الفاظ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْمُصْطَفَيْنَ}}﴾}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الأَخْيَارِ }}﴾}} بهصورت مطلق، زیرا هرگاه انسانی مصطفای مطلق و خیر مطلق باشد حتماً معصوم بوده، از هرگونه شر مبرّاست<ref>نمونه، ص۳۰۹ـ۳۱۰.</ref>. آیه ۳۳ سوره آل عمران است که اصطفای در آن در روایات به عصمت تفسیر شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى }}﴾}} <ref>عیوناخبارالرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۳۹۰، ۳۹۸؛ نورالثقلین، ج۱، ص۳۲۸.</ref> ممکن است از مطلق بودن طهارت در آیه ۴۲ سوره آلعمران عصمت [[حضرت مریم]]{{س}} استفاده شود، گرچه وی از پیامبران به شمار نمیآید<ref>المیزان، ج۳، ص۱۸۸.</ref>.
==برگزیدگان==
*در قرآن گاه بهصورت مشخص از برگزیدگان نام برده شده است؛ مانند: [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، [[حضرت مریم]]{{س}}، [[حضرت اسحاق]]{{ع}} و [[حضرت یعقوب]]{{ع}}، و گاه بهصورت کلی به حلقهها و سلسلههای برگزیدگان اشاره دارد<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۹۰.</ref>. و با توجه به روایات و شأن نزول آیات، مصداق آن مشخص میشود؛ مانند: آیه ۷۵ سوره حجّ که به برگزیده بودن رسولان الهی از فرشتگان و مردم اشاره دارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ }}﴾}} <ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه: ۷۵.</ref> و آیه ۵۹ سوره نمل که مقصود از برگزیدگان در آن، پیامبران یا حجّتهای خدا بر خلقش، یعنی [[آل محمد]]{{صل}} هستند<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۳؛ تفسیر شبر، ص۳۳۳.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ }}﴾}} <ref> بگو: سپاس خداوند را و درود بر آن بندگان وی که برگزیده است؛ آیا خداوند بهتر است یا آنچه (برای او) شریک میآورند؟؛ سوره نمل، آیه: ۵۹.</ref>.
*در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ سوره فاطر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا }}﴾}} <ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.</ref> نظراتی ارائه شده<ref>تفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۸ـ۲۸۹؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.</ref> که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارشاست:
#آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از میراث کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }}﴾}} و آیه ۶ سوره مریم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ }}﴾}} که بر ارثبری پیامبران از یکدیگر دلالت دارد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰.</ref>. مراد از برگزیدگان در آیه را پیامبران دانسته<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴ـ۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲.</ref> و بر اساس ظاهر آیه گروههای سهگانه مذکور در ذیل آیه را از پیامبران میدانند و در پاسخ این اشکال که چگونه میشود برخی پیامبران ظالم باشند به آیاتی نظیر ۲۳ سوره اعراف {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا }}﴾}} که درباره [[حضرت آدم]]{{ع}} و حوّاست استناد کردهاند<ref>التحریر والتنویر، ج۲۰، ص۳۱۲.</ref> این برداشت درست نیست، زیرا با نگرشی گذرا به آیات بسیاری که در مورد ظالمان است و مفاد آن این است که هدایت خدا <ref>سوره بقره، آیه:۲۵۸.</ref> و عهد الهی <ref>سوره بقره، آیه:۱۲۴.</ref> شامل آنان نمیشود، لعنت خدا بر آنان است <ref>سوره هود، آیه:۱۸.</ref>، جایگاه آنان در آتش است <ref>سوره آل عمران، آیه:۱۵۱.</ref> و خداوند برای آنان عذابی دردناک مهیا کرده است <ref>سوره فرقان، آیه:۳۷.</ref> کاملاً واضح میشود که نسبت دادن ظلم به [[انبیا]]{{عم}} به هیچ وجه روا نیست<ref>عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۳۹۰.</ref> و اگر انبیا، خود را ظالم شمردهاند در مقام بندگی و انقطاع الیالله و اظهار نیاز به غفران و رحمت پروردگار بوده است و این خضوع و خشوع، خود از مقامات بندگی است، افزون بر این، خداوند درباره ظالمان فرموده است: آنان را دوست ندارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ }}﴾}} و در آیاتی فراوان از پیامبران با عنوان «بندگان صالح» <ref>سوره انعام، آیه:۸۵؛ سوره انبیاء، آیه:۸۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْمُخْلَصِينَ}}﴾}}<ref>سوره یوسف، آیه:۲۴؛ سوره مریم، آیه:۵۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الْمُصْطَفَيْنَ}}﴾}}<ref>سوره ص، آیه:۴۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الأَخْيَارِ}}﴾}}<ref>سوره ص، آیه:۴۸.</ref> و با صفات خوب دیگری<ref>سوره مریم، آیه۱۳.</ref> که همه منافی با ظلم است یاد کرده است. آیه ۱۹ سوره اعراف {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ }}﴾}} به ترک اولی و ارتکاب نهی تنزیهی از سوی حضرت آدم اشاره دارد<ref>تفسیر شبر، ص۱۳۸.</ref> و طبق روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}، آدم پس از توبه و هبوط به زمین معصوم بوده است<ref>نور الثقلین، ج۱، ص۳۲۸؛ تفسیر شبر، ص۵۹؛ راهنما، ج۲، ص۴۰۱.</ref>، زیرا آیه ۳۳ سوره آل عمران به برگزیدگی وی از سوی خداوند اشاره دارد و برگزیدگی نشانه عصمت است و در صورت ظالم بودن آدم و معصوم نبودن وی خداوند او را بر نمیگزید. تفسیر ظلم به ارتکاب گناه صغیره نیز با عصمت انبیا سازگار نیست. برخی تفسیری کاملاً مخالف با ظاهر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ }}﴾}} ارائه و آن را به زاهد در دنیا تفسیر کرده و گفتهاند: انسان با ترک لذّتهای نفسانی بر نفس خویش ستم میکند و این نشان از معرفت و محبت او دارد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref>.
#مراد از صدر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}} پیامبراناند که وارثان کتاباند و تقسیمبندی ذیل آیه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} در ارتباط با ذریّه پیامبران یا امت آنان<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref> یا امت اسلام<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۵ـ۲۶.</ref> است.
# برگزیدگان در آیه مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ سوره آلعمران: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}﴾}} به عنوان برگزیده شناسانده شدهاند<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۲۴۴؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>.
#برگزیدگان در آیه امت [[پیامبر]] اسلاماند، یا به دلیل روایت {{عربی|اندازه=150%|" الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء"}} تنها عالمان امتاند یا اینکه صدر آیه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}} درباره عالمان است و ذیل آن: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} مربوط به سایر امت اسلاماست<ref>جامعالبیان، مج۱۲، ج۲، ص۱۵۹؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ المیزان، ج۱، ص۴۵.</ref>.
# برگزیدگان در آیه، ذریّه [[پیامبر اسلام]]، یعنی فرزندان [[حضرت فاطمه]]{{س}} هستند<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref> که این مطلب در روایاتی مستفیض بیان شده است<ref>المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>؛ از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که آیه ویژه ماست و تنها ما مقصود از آیه هستیم<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲؛ ص۲۸۹؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۸.</ref> از [[امام رضا]]{{ع}} نیز روایت شده که مقصود از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}} فرزندان [[حضرت فاطمه]]{{س}} و از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ}}﴾}} امام معصوم و از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُّقْتَصِدٌ}}﴾}} عارف به امام معصوم و از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} کسی است که [[امام]] را نمیشناسد<ref>الکافی، ج۱، ص۲۷۲، ح ۳؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۱؛ نمونه، ج۱۸، ص۲۶۳.</ref>. برخی این تفسیر را به دلیل اینکه [[ائمه]]{{عم}}
سزاوارترین مردم برای متصف شدن به صفت اصطفاء و به ارث بردن علم انبیا هستند، به واقع نزدیکتر دانستهاند، زیرا ایشاناند که به حفظ قرآن و بیان حقایق آن متعبد و به معارف پنهان قرآن و دقایق آن آشنا هستند و همواره با آن ملازماند، چنانکه حدیث متواتر ثقلین که مورد اتفاق عامّه و خاصّه است نیز بیانگر آن است<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>. از ظاهر آیه و نیز روایات شیعه و سنّی<ref>کشفالاسرار، ج۸، ص۱۸۶ـ۱۸۷، ۱۹۴؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ التحریر والتنویر، ج۲۲، ص۳۱۵.</ref>. در ارتباط با آن و آیات بعد از آن ـ که مجموعاً بیانگر این است که هر سه گروه حتی گروه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} از برگزیدگان، بهشتیان و آمرزیدگاناند ـ روشن میشود که برگزیدگان در آیه، فرزندان [[حضرت فاطمه{{س}}هستند؛ نه همه امّت و با توجه به اینکه آنان جزء آلابراهیماند<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۴؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>. و بر اساس آیات ۳۳ـ۳۴ سوره آلعمران در ضمن گزینش آلابراهیم برگزیده شدهاند، و معنای آیه ۳۲ سوره فاطر به ضمیمه آیه قبل این است: ای محمد افزون بر آنکه قرآن را به تو [[وحی]] کردیم آن را به ذریه تو نیز ارث دادیم؛ همان بندگان ما که به هنگام برگزیدن آلابراهیم آنان را نیز در ضمن آلابراهیم برگزیدیم<ref>المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>. در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده است که حضرت به [[ابو اسحاق]] فرمودند: آیه مذکور تنها درباره ماست، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ}}﴾}} [[علی بن ابی طالب]]، [[امام حسن]]، [[امام حسین]]{{عم}} و شهید از ماست، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُّقْتَصِدٌ}}﴾}} صائم در نهار و قائم در لیل است و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} در اوست آنچه در مردم است و او آمرزیده است<ref>نورالثقلین، ج۴، ص۳۶۲، ح ۸۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۹؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۸.</ref>. به قرینه روایات دیگر مراد از شهید در روایت مذکور، امام معصوم است<ref>المیزان، ج۱۷، ص۴۹.</ref>. از ذیل فرمایش [[امام]]: "در اوست آنچه در مردم است" معلوم میشود گروه ویژهای مراد آیه است؛ نه همه مردم.
*بسیاری از مفسران به این مسئله توجه کردهاند که آیا همه گروههای سه گانه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ}}﴾}}، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مُّقْتَصِدٌ}}﴾}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} یا برخی از آنها جزو برگزیدگاناند؟ در این زمینه دو نظر وجود دارد:
#بیشتر مفسران هر سه گروه را از برگزیدگان در آیه میشمارند<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۳۱۲؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>.
#برخی مفسران<ref>التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref> گروه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} را از برگزیدگان ندانسته، گروههای سهگانه را تقسیمی برای عباد (بندگان) در آیه دانستهاند؛ نه برای برگزیدگان از آنها.
*اشکال نظریه اول این است که برگزیده بودن با ظالم بودن سازگاری ندارد<ref>التبیان، ج۲، ص۴۴۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۲۷۸؛ نمونه، ج۲، ص۵۲۰؛ ج۱۸ ص۲۶۲.</ref>. از این اشکال میشود چنین پاسخ داد که گرچه اصطفاء با ظالم بودن و عدم عصمت سازگاری ندارد، خداوند بر پیامبرش منّت گذاشته و به واسطه حرمت او همه ذریّهاش را که اولاد فاطمهاند بر گزیده و در واقع مصداق اصطفاء فرزندان معصوم آن حضرت هستند<ref>روح المعانی، مج۱۲، ج۲، ص۲۹۰؛ نمونه، ج۱۸، ص۲۶۳؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref> و دیگر فرزندان آن حضرت که برخی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} نیز هستند به برکت وجود آنها برگزیده شدهاند<ref>نورالثقلین، ج۴، ص۳۶۳ـ۳۶۵.</ref> گویا خداوند، ظالم بودن و عدم عصمت آنان را به حساب نیاورده و از آن چشم پوشیده است. مضمون روایات شیعه، به ویژه روایت [[امام باقر]]{{ع}} که درباره {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}}﴾}} فرمودهاند: او آمرزیده است و نیز مضمون روایات [[اهل سنت]] درباره گروههای سهگانه بیانگر گذشت و مغفرت الهی نسبت به آنان است<ref>الدرالمنثور، ج۷، ص۲۳ـ۲۵.</ref>. بین مضمون این روایات و آیات ۳۳ـ ۳۵ سوره فاطر که به داخل شدن گروههای سهگانه در بهشت و شمول مغفرت و فضل الهی نسبت به آنان اشاره دارد، کاملاً تطابق و تعاضد وجود دارد.
*اشکال نظریه دوم این است که اضافه «عباد» به «نا» برای تشریف و تکریم<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref> است و همانگونه که ظالم بودن با برگزیدگی سازش ندارد با تشریف و تکریم نیز سازگار نیست<ref>نمونه، ج۱۸، ص۲۶۳.</ref>، به هر حال با توجه به اینکه آیه درباره فرزندان [[حضرت فاطمه]]{{س}} است ممکن است گفته شود مراد از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا}}﴾}} فرزندان برگزیده [[حضرت فاطمه]]{{س}}، یعنی امامان معصوم{{عم}} و مقصود از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عِبَادِنَا}}﴾}} همه فرزندان آن حضرت، اعمّ از برگزیده و غیر آن است و خداوند برای شرافت و کرامت [[حضرت فاطمه]]{{س}} و فرزندان برگزیدهاش دیگر فرزندانش را که معصوم نیستند و حتی بعضی از آنان ظالماند تکریم کرده و به خطاب {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عِبَادِنَا}}﴾}} مشرف ساخته است؛ به ویژه اینکه روایات شیعه و سنی و آیات بعد از آیه مورد بحث <ref>سوره فاطر، آیه:۳۲.</ref> بیانگر این است که گروه ظالم لنفسه نیز به بهشت در میآیند و آنان خداوند را برای این تفضّلی که به آنان کرده سپاسمیگویند<ref>جامع البیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۱۶۰ـ۱۶۵؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۶۳۸؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۲.</ref>.
*در تعیین گروههای سهگانه بیش از ۴۰ قول گوناگون ارائه شده که بیشتر آنها قابل جمع است<ref>روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۲.</ref> و در واقع اختلاف اقوال از بیان مصادیق مختلف و خصوصیات آنها ناشی میشود<ref>نمونه، ج۱۸، ص۲۶۳.</ref>.
==منابع==
== اصطفاء در [[قرآن]] ==
*[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/3/52.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص: ۴۷۷]
{{اصلی|اصطفاء در قرآن}}
اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع "ایجاد شیء خالص" یا رفع "خالص ساختن شیء"<ref>مفردات، ص۴۸۸، «صفو».</ref>. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی میشود که در این صورت متضمن معنای تفضیل<ref>التبیان، ج۲، ص۴۴۰؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ روحالمعانی، مج۳، ج۳، ص۲۱۱.</ref> و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیز باشد.
در [[قرآن کریم]] مشتقات واژه "صفو" ۱۸ بار بهکار رفته که ۶ مورد آن به موضوع اصطفاء مربوط است و آن موارد عبارت است از: اصطفای [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} در [[دنیا]] از جانب [[خداوند]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۰.</ref>، اصطفای [[حضرت مریم]] {{س}} و [[پاک]] ساختن وی از سوی [[خداوند]]<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>، اصطفای برخی از [[فرشتگان]] و [[انسانها]] به عنوان [[رسولان الهی]]<ref>سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، فرستادن [[درود]] بر [[بندگان]] مصطفای [[الهی]]<ref>سوره نمل، آیه ۵۹.</ref>، دادن [[میراث]] کتاب به بندگان مصطفا از سوی خداوند<ref>سوره فاطر، آیه ۵۹.</ref> و مصطفا بودن [[ابراهیم]]، اسحق و [[یعقوب]] {{عم}} در نزد خداوند<ref>سوره ص، آیه ۴۷.</ref>.
==پانویس==
[[آیات]] دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: [[آیه]] ۳ [[سوره زمر]] که در آن آمده: [[دین]] [[خالص]] برای خداوند است و آیه ۴۶ [[سوره ص]] که در آن [[خداوند]] میفرماید: [[ابراهیم]]، اسحق و [[یعقوب]] را با یاد [[آخرت]] [[خالص]] گردانیدیم و نیز آیاتی که بهگونهای از [[بندگان]] مخلَص (به [[فتح]]) خداوند یاد کرده است {{متن قرآن|إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref> بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه ۴۰.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>
{{پانویس2}}
{{دانشنامه امامت-خرد}}
== [[حقیقت]] اصطفاء و اختصاص آن به خداوند ==
حقیقت اصطفاء [[برگزیدن]] و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از [[آلودگی]] است؛ حالتی که ملاک [[گزینش]] رسولانی از میان [[انسانها]] و [[فرشتگان]] از سوی خداوند است: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.</ref>.
اصطفای [[الهی]] در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بیآلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل [[هدایت]] وی را فراهم ساخته، او را در مسیر [[خلوص]] [[یاری]] و [[توفیق]] دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که [[خدا]] برای خالص شدن برمیگزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}<ref> خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>.
اصطفاء ویژه خداوند است: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref> همانا در این (داستان) برای نشانهشناسان نشانههاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، ظاهر و سیاق دیگر [[آیات]] اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۰.</ref>. [[علم خداوند]] به حقایق [[آفریدگان]] خویش و آشکار بودن [[حقیقت]] [[برگزیدگان]] برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است<ref>التحریر والتنویر؛ ج۱۷، ص۳۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص۱۷۶؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج۵، ص۵۴.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>
== رابطه اصطفاء با [[نبوت]] و [[عصمت]] ==
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ}}<ref> و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه ۴۷.</ref> همه [[پیامبران]] [[برگزیدگان]] الهیاند؛ ولی نمیتوان گفت هر برگزیدهای [[نبیّ]] است، زیرا [[مفسران]] مقصود از برگزیدگان در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref>. را همه [[امت اسلام]]، یا گروهی خاص از ایشان ([[عالمان]] یا خصوص [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}}) دانستهاند<ref>الکشاف، ج۳، ص۶۰۲؛ المنیر، ج۱۷، ص۴۵.</ref>؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ [[سوره فاطر]] [[سخن]] از [[وحی]] کردن [[قرآن]] به [[پیامبر]] {{صل}} و [[تصدیق]] کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از [[میراث]] همان کتاب است، از اینرو {{متن قرآن|ثُمَّ}} در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} برای [[عهد]] است<ref>الکشاف، ج۳، ص۶۱۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.</ref>.
[[حضرت مریم]] {{س}} نیز طبق آیه {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ}}<ref>و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref> از [[برگزیدگان الهی]] است.
[[برگزیده شدن]] از جانب [[پروردگار]] نشانه صفای [[باطن]] و [[عصمت]] و نزاهت [[برگزیدگان]] است، زیرا آیات اصطفاء در خصوص [[پیامبران]] بر عصمت و نزاهت آنان دلالت دارد<ref>المیزان، ج۱۴، ص۴۰۹.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>
== [[برگزیدگان]] ==
در [[قرآن]] گاه بهصورت مشخص از برگزیدگان نام برده شده است؛ مانند: [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[حضرت مریم]] {{س}}، [[حضرت اسحاق]] {{ع}} و [[حضرت یعقوب]] {{ع}} و گاه بهصورت کلی به حلقهها و سلسلههای برگزیدگان اشاره دارد<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۹۰.</ref> و با توجه به [[روایات]] و [[شأن نزول آیات]]، مصداق آن مشخص میشود؛ مانند: [[آیه]] ۷۵ [[سوره]] [[حجّ]] که به برگزیده بودن [[رسولان الهی]] از [[فرشتگان]] و [[مردم]] اشاره دارد<ref>سوره حج، آیه ۷۵.</ref> و آیه ۵۹ [[سوره نمل]] که مقصود از برگزیدگان در آن، [[پیامبران]] یا حجّتهای [[خدا]] بر خلقش، یعنی [[آل محمد]] {{صل}} هستند<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۳۹۳؛ تفسیر شبر، ص۳۳۳.</ref>.
در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ [[سوره فاطر]] {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> نظراتی ارائه شده<ref>تفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۸ـ۲۸۹؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴ـ۴۵.</ref> که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارش است:
# آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از [[میراث]] کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }} و [[آیه]] ۶ [[سوره مریم]] {{متن قرآن|يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ}} که بر [[ارثبری]] [[پیامبران]] از یکدیگر دلالت دارد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰.</ref>. مراد از [[برگزیدگان]] در آیه را پیامبران دانسته است<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴ـ۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲.</ref>.
# مراد از صدر آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} پیامبراناند که [[وارثان]] کتاباند و تقسیمبندی ذیل آیه {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}} در [[ارتباط]] با ذریّه [[پیامبران]] یا [[امت]] آنان<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref> یا [[امت اسلام]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۵ـ۲۶.</ref> است.
# [[برگزیدگان]] در [[آیه]] مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ [[سوره آلعمران]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}} به عنوان برگزیده شناسانده شدهاند<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۲۴۴؛ روح المعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>.
# برگزیدگان در آیه [[امت]] [[پیامبر]] اسلاماند، یا به دلیل [[روایت]] {{متن حدیث|الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء}} تنها [[عالمان]] امتاند یا اینکه صدر آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} درباره عالمان است و ذیل آن: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}} مربوط به سایر امت اسلاماست<ref>جامعالبیان، مج۱۲، ج۲، ص۱۵۹؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ المیزان، ج۱، ص۴۵.</ref>.
# برگزیدگان در آیه، ذریّه [[پیامبر اسلام]]، یعنی [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} هستند<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref> که این مطلب در روایاتی [[مستفیض]] بیان شده است<ref>المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>؛ از [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده که آیه ویژه ماست و تنها ما مقصود از آیه هستیم<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲؛ ص۲۸۹؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۸.</ref> برخی این [[تفسیر]] را به دلیل اینکه [[ائمه]] {{عم}}سزاوارترین [[مردم]] برای متصف شدن به صفت اصطفاء و به [[ارث]] بردن [[علم]] [[انبیا]] هستند، به واقع نزدیکتر دانستهاند، زیرا ایشاناند که به [[حفظ قرآن]] و بیان حقایق آن [[متعبد]] و به [[معارف]] پنهان [[قرآن]] و دقایق آن آشنا هستند و همواره با آن ملازماند، چنانکه [[حدیث متواتر ثقلین]] که [[مورد اتفاق]] عامّه و خاصّه است نیز بیانگر آن است<ref>مجمعالبیان، ج۸، ص۲۴۵؛ روحالمعانی، مج۱۲، ج۲۲، ص۲۸۹ـ۲۹۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۵.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>
اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است. اصطفاء در قرآن در آیات متعددی به کار رفته و به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است. حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسانها و فرشتگان از سوی خداوند است، لذا اصطفاء ویژه خداوند است. برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است. افراد مختلفی مانند پیامبران، امت پیامبر و ذریّه پیامبر اسلام، یعنی فرزندانحضرت فاطمه (س) هستند.
معناشناسی
صفو به معنای ضد کدر[۱]، خلوص شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت[۲] است. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و اختیار[۳]، اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است[۴].[۵]
اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع "ایجاد شیء خالص" یا رفع "خالص ساختن شیء"[۶]. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی میشود که در این صورت متضمن معنای تفضیل[۷] و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیز باشد.
آیات دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: آیه ۳ سوره زمر که در آن آمده: دینخالص برای خداوند است و آیه ۴۶ سوره ص که در آن خداوند میفرماید: ابراهیم، اسحق و یعقوب را با یاد آخرتخالص گردانیدیم و نیز آیاتی که بهگونهای از بندگان مخلَص (به فتح) خداوند یاد کرده است ﴿إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾[۱۴].[۱۵]
حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسانها و فرشتگان از سوی خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۱۶].
اصطفای الهی در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بیآلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل هدایت وی را فراهم ساخته، او را در مسیر خلوصیاری و توفیق دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که خدا برای خالص شدن برمیگزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾[۱۷].
اصطفاء ویژه خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴾[۱۸]، ظاهر و سیاق دیگر آیات اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است[۱۹]. علم خداوند به حقایق آفریدگان خویش و آشکار بودن حقیقتبرگزیدگان برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است[۲۰].[۲۱]
بر اساس آیه﴿وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ﴾[۲۲] همه پیامبرانبرگزیدگان الهیاند؛ ولی نمیتوان گفت هر برگزیدهای نبیّ است، زیرا مفسران مقصود از برگزیدگان در آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[۲۳]. را همه امت اسلام، یا گروهی خاص از ایشان (عالمان یا خصوص فرزندانحضرت فاطمه (س)) دانستهاند[۲۴]؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ سوره فاطرسخن از وحی کردن قرآن به پیامبر (ص) و تصدیق کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از میراث همان کتاب است، از اینرو ﴿ثُمَّ﴾ در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام ﴿الْكِتَابَ﴾ برای عهد است[۲۵].
حضرت مریم (س) نیز طبق آیه ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ﴾[۲۶] از برگزیدگان الهی است.
در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ سوره فاطر﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾[۳۲] نظراتی ارائه شده[۳۳] که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارش است:
آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از میراث کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل ﴿وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ﴾ و آیه ۶ سوره مریم﴿يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ﴾ که بر ارثبریپیامبران از یکدیگر دلالت دارد[۳۴]. مراد از برگزیدگان در آیه را پیامبران دانسته است[۳۵].
مراد از صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ پیامبراناند که وارثان کتاباند و تقسیمبندی ذیل آیه ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ﴾ در ارتباط با ذریّه پیامبران یا امت آنان[۳۶] یا امت اسلام[۳۷] است.
برگزیدگان در آیه مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ سوره آلعمران: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾ به عنوان برگزیده شناسانده شدهاند[۳۸].
برگزیدگان در آیه امتپیامبر اسلاماند، یا به دلیل روایت«الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء» تنها عالمان امتاند یا اینکه صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ درباره عالمان است و ذیل آن: ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ﴾ مربوط به سایر امت اسلاماست[۳۹].