اصطفاء: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اصطفاء در قرآن]] - [[اصطفاء در فقه سیاسی]] - [[مقام اصطفاء]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اصطفاء در قرآن]] - [[اصطفاء در فقه سیاسی]] - [[مقام اصطفاء]]</div>


'''اصطفاء''' [[گزینش]] شخص یا چیزی برای [[خالص]] ساختن از [[آلودگی]] و کدورت<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>.
'''اصطفاء''' به معنای [[برگزیدن]] شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است. اصطفاء در قرآن در [[آیات]] متعددی به کار رفته و به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است. حقیقت اصطفاء [[برگزیدن]] و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از [[آلودگی]] است؛ حالتی که ملاک [[گزینش]] رسولانی از میان [[انسان‌ها]] و [[فرشتگان]] از سوی خداوند است، لذا اصطفاء ویژه خداوند است. [[برگزیده شدن]] از جانب [[پروردگار]] نشانه صفای [[باطن]] و [[عصمت]] و نزاهت [[برگزیدگان]] است. افراد مختلفی مانند [[پیامبران]]، امت پیامبر و ذریّه [[پیامبر اسلام]]، یعنی [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} هستند.


==واژه‌شناسی لغوی==
== معناشناسی ==
واژه اصطفاء از باب افتعال و از ریشه "ص‌ ـ‌ ف‌ ـ و" است. لغویان صفو را به معنای ضد کدر<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیب‌العین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگ‌جامع، ج‌۳، ص‌۱۶۸۷.</ref>، [[خلوص]] شیء از آمیختگی با غیر خود یا از [[آلودگی]] و کدورت<ref>نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۴۹؛ مفردات، ص‌۴۸۷؛ التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۷، «صفو».</ref> و نیز [[بهترین]] هر چیز دانسته‌اند <ref>ترتیب‌العین، ص‌۴۵۲، «صفو».</ref>. با توجه به دلالت باب افتعال بر [[گزینش]] و [[اختیار]]<ref>التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۸، «صفو».</ref>، اصطفاء به معنای [[برگزیدن]] شخص یا چیزی برای [[خالص]] کردن آن از [[آلودگی]] و کدورت است<ref>التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۹، «صفو».</ref><ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>.
[[صفو]] به معنای ضد کدر<ref>التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیب‌العین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگ‌جامع، ج‌۳، ص‌۱۶۸۷.</ref>، [[خلوص]] شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت<ref>نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۴۹؛ مفردات، ص‌۴۸۷؛ التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۷، «صفو».</ref> است. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و [[اختیار]]<ref>التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۸، «صفو».</ref>، اصطفاء به معنای [[برگزیدن]] شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است<ref>التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۹، «صفو».</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>


==اصطفاء در [[قرآن]]==
== اصطفاء در [[قرآن]] ==
{{اصلی|اصطفاء در قرآن}}
اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع "ایجاد شیء خالص" یا رفع "خالص ساختن شیء"<ref>مفردات، ص‌۴۸۸، «صفو».</ref>. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی می‌شود که در این صورت متضمن معنای تفضیل<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۴۴۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۲۷۸؛ روح‌المعانی، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۲۱۱.</ref> و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیز‌ باشد.


==[[حقیقت]] اصطفاء و اختصاص آن به [[خداوند]]==
در [[قرآن کریم]] مشتقات واژه "صفو" ۱۸ بار به‌کار رفته که ۶ مورد آن به موضوع اصطفاء مربوط است و آن موارد عبارت است از: اصطفای [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} در [[دنیا]] از جانب [[خداوند]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۰.</ref>، اصطفای [[حضرت مریم]] {{س}} و [[پاک]] ساختن وی از سوی [[خداوند]]<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>، اصطفای برخی از [[فرشتگان]] و [[انسان‌ها]] به عنوان [[رسولان الهی]]<ref>سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، فرستادن [[درود]] بر [[بندگان]] مصطفای [[الهی]]<ref>سوره نمل، آیه ۵۹.</ref>، دادن [[میراث]] کتاب به بندگان مصطفا از سوی خداوند<ref>سوره فاطر، آیه ۵۹.</ref> و مصطفا بودن [[ابراهیم]]، اسحق و [[یعقوب]] {{عم}} در نزد خداوند<ref>سوره ص، آیه ۴۷.</ref>.


==رابطه اصطفاء با [[نبوت]] و [[عصمت]]==
[[آیات]] دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: [[آیه]] ۳ [[سوره زمر]] که در آن آمده: [[دین]] [[خالص]] برای خداوند است و آیه ۴۶ [[سوره ص]] که در آن [[خداوند]] می‌فرماید: [[ابراهیم]]، اسحق و [[یعقوب]] را با یاد [[آخرت]] [[خالص]] گردانیدیم و نیز آیاتی که به‌گونه‌ای از [[بندگان]] مخلَص (به [[فتح]]) خداوند یاد کرده است {{متن قرآن|إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ}}<ref> بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه ۴۰.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>


==برگزیدگان==
== [[حقیقت]] اصطفاء و اختصاص آن به خداوند ==
حقیقت اصطفاء [[برگزیدن]] و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از [[آلودگی]] است؛ حالتی که ملاک [[گزینش]] رسولانی از میان [[انسان‌ها]] و [[فرشتگان]] از سوی خداوند است: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref> همانا در این (داستان) برای نشانه‌شناسان نشانه‌هاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.</ref>.
 
اصطفای [[الهی]] در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بی‌آلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل [[هدایت]] وی را فراهم ساخته، او را در مسیر [[خلوص]] [[یاری]] و [[توفیق]] دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که [[خدا]] برای خالص شدن برمی‌گزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}<ref> خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>.
 
اصطفاء ویژه خداوند است: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref> همانا در این (داستان) برای نشانه‌شناسان نشانه‌هاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، ظاهر و سیاق دیگر [[آیات]] اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۰.</ref>. [[علم خداوند]] به حقایق [[آفریدگان]] خویش و آشکار بودن [[حقیقت]] [[برگزیدگان]] برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است<ref>التحریر والتنویر؛ ج۱۷، ص۳۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص‌۱۷۶؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۵، ص‌۵۴.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>
 
== رابطه اصطفاء با [[نبوت]] و [[عصمت]] ==
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ}}<ref> و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه ۴۷.</ref> همه [[پیامبران]] [[برگزیدگان]] الهی‌اند؛ ولی نمی‌توان گفت هر برگزیده‌ای [[نبیّ]] است، زیرا [[مفسران]] مقصود از برگزیدگان در آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref>. را همه [[امت اسلام]]، یا گروهی خاص از ایشان ([[عالمان]] یا خصوص [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}}) دانسته‌اند<ref>الکشاف، ج‌۳، ص‌۶۰۲؛ المنیر، ج‌۱۷، ص‌۴۵.</ref>؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ [[سوره فاطر]] [[سخن]] از [[وحی]] کردن [[قرآن]] به [[پیامبر]] {{صل}} و [[تصدیق]] کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از [[میراث]] همان کتاب است، از این‌رو {{متن قرآن|ثُمَّ}} در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} برای [[عهد]] است<ref>الکشاف، ج۳، ص۶۱۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۴‌ـ‌۴۵.</ref>.
 
[[حضرت مریم]] {{س}} نیز طبق آیه {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ}}<ref>و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref> از [[برگزیدگان الهی]] است.
 
[[برگزیده شدن]] از جانب [[پروردگار]] نشانه صفای [[باطن]] و [[عصمت]] و نزاهت [[برگزیدگان]] است، زیرا آیات اصطفاء در خصوص [[پیامبران]] بر عصمت و نزاهت آنان دلالت دارد<ref>المیزان، ج‌۱۴، ص‌۴۰۹.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>
 
== [[برگزیدگان]] ==
در [[قرآن]] گاه به‌صورت مشخص از برگزیدگان نام برده شده است؛ مانند: [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[حضرت مریم]] {{س}}، [[حضرت اسحاق]] {{ع}} و [[حضرت یعقوب]] {{ع}} و گاه به‌صورت کلی به حلقه‌ها و سلسله‌های برگزیدگان اشاره دارد<ref>تفسیر موضوعی، ج‌۶، ص‌۹۰.</ref> و با توجه به [[روایات]] و [[شأن نزول آیات]]، مصداق آن مشخص می‌شود؛ مانند: [[آیه]] ۷۵ [[سوره]] [[حجّ]] که به برگزیده بودن [[رسولان الهی]] از [[فرشتگان]] و [[مردم]] اشاره دارد<ref>سوره حج، آیه ۷۵.</ref> و آیه ۵۹ [[سوره نمل]] که مقصود از برگزیدگان در آن، [[پیامبران]] یا حجّت‌های [[خدا]] بر خلقش، یعنی [[آل محمد]] {{صل}} هستند<ref>مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۳۹۳؛ تفسیر شبر، ص‌۳۳۳.</ref>.
 
در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ [[سوره فاطر]] {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> نظراتی ارائه شده<ref>تفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۴؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج۲۲، ص۲۸۸ـ۲۸۹؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴‌ـ‌۴۵.</ref> که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارش‌ است:
# آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از [[میراث]] کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }} و [[آیه]] ۶ [[سوره مریم]] {{متن قرآن|يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ}} که بر [[ارث‌بری]] [[پیامبران]] از یکدیگر دلالت دارد<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۲۲؛ روح المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص۲۹۰.</ref>. مراد از [[برگزیدگان]] در آیه را پیامبران دانسته است<ref>مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۴‌ـ‌۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۲.</ref>.
# مراد از صدر آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} پیامبران‌اند که [[وارثان]] کتاب‌اند و تقسیم‌بندی ذیل آیه {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}} در [[ارتباط]] با ذریّه [[پیامبران]] یا [[امت]] آنان<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۲۲.</ref> یا [[امت اسلام]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۵‌ـ‌۲۶.</ref> است.
# [[برگزیدگان]] در [[آیه]] مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ [[سوره آل‌عمران]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}} به عنوان برگزیده شناسانده شده‌اند<ref>مجمع البیان، ج‌۸، ص۲۴۴؛ روح المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۲۹۰؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.</ref>.
# برگزیدگان در آیه [[امت]] [[پیامبر]] اسلام‌اند، یا به دلیل [[روایت]] {{متن حدیث|الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء}} تنها [[عالمان]] امت‌اند یا اینکه صدر آیه {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} درباره عالمان است و ذیل آن: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ}} مربوط به سایر امت اسلام‌است<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۲، ج‌۲، ص‌۱۵۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ المیزان، ج‌۱، ص‌۴۵.</ref>.
# برگزیدگان در آیه، ذریّه [[پیامبر اسلام]]، یعنی [[فرزندان]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} هستند<ref>مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.</ref> که این مطلب در روایاتی [[مستفیض]] بیان شده است<ref>المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.</ref>؛ از [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده که آیه ویژه ماست و تنها ما مقصود از آیه هستیم<ref>مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲؛ ص‌۲۸۹؛ قاموس قرآن، ج‌۴، ص‌۱۳۸.</ref> برخی این [[تفسیر]] را به دلیل اینکه [[ائمه]] {{عم}}سزاوارترین [[مردم]] برای متصف شدن به صفت اصطفاء و به [[ارث]] بردن [[علم]] [[انبیا]] هستند، به واقع نزدیک‌تر دانسته‌اند، زیرا ایشان‌اند که به [[حفظ قرآن]] و بیان حقایق آن [[متعبد]] و به [[معارف]] پنهان [[قرآن]] و دقایق آن آشنا هستند و همواره با آن ملازم‌اند، چنان‌که [[حدیث متواتر ثقلین]] که [[مورد اتفاق]] عامّه و خاصّه است نیز بیانگر آن است<ref>مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.</ref>.<ref>[[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳]]، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۶: خط ۴۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000056.jpg|22px]] [[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']]
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[محمد مهدی خراسانی| خراسانی، محمد مهدی]]، [[اصطفاء (مقاله)|مقاله «اصطفاء»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{امامت شناسی}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:حجت‌شناسی]]
[[رده:امامت]]
[[رده:مقام معصوم]]
[[رده:امامت عامه]]
[[رده:شروط امامت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۹

اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است. اصطفاء در قرآن در آیات متعددی به کار رفته و به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است. حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسان‌ها و فرشتگان از سوی خداوند است، لذا اصطفاء ویژه خداوند است. برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است. افراد مختلفی مانند پیامبران، امت پیامبر و ذریّه پیامبر اسلام، یعنی فرزندان حضرت فاطمه (س) هستند.

معناشناسی

صفو به معنای ضد کدر[۱]، خلوص شیء از آمیختگی با غیر خود یا از آلودگی و کدورت[۲] است. با توجه به دلالت باب افتعال بر گزینش و اختیار[۳]، اصطفاء به معنای برگزیدن شخص یا چیزی برای خالص کردن آن از آلودگی و کدورت است[۴].[۵]

اصطفاء در قرآن

اصطفاء در قرآن به معنای صاف کردن شخص یا چیزی از آلودگی است؛ خواه به نحو دفع "ایجاد شیء خالص" یا رفع "خالص ساختن شیء"[۶]. اصطفاء گاهی با حرفِ عَلی متعدی می‌شود که در این صورت متضمن معنای تفضیل[۷] و در جایی است که در مقام سنجش بین دو یا چند چیز‌ باشد.

در قرآن کریم مشتقات واژه "صفو" ۱۸ بار به‌کار رفته که ۶ مورد آن به موضوع اصطفاء مربوط است و آن موارد عبارت است از: اصطفای حضرت ابراهیم (ع) در دنیا از جانب خداوند[۸]، اصطفای حضرت مریم (س) و پاک ساختن وی از سوی خداوند[۹]، اصطفای برخی از فرشتگان و انسان‌ها به عنوان رسولان الهی[۱۰]، فرستادن درود بر بندگان مصطفای الهی[۱۱]، دادن میراث کتاب به بندگان مصطفا از سوی خداوند[۱۲] و مصطفا بودن ابراهیم، اسحق و یعقوب (ع) در نزد خداوند[۱۳].

آیات دیگری نیز بدون واژه اصطفاء با این موضوع پیوند دارد؛ مانند: آیه ۳ سوره زمر که در آن آمده: دین خالص برای خداوند است و آیه ۴۶ سوره ص که در آن خداوند می‌فرماید: ابراهیم، اسحق و یعقوب را با یاد آخرت خالص گردانیدیم و نیز آیاتی که به‌گونه‌ای از بندگان مخلَص (به فتح) خداوند یاد کرده است ﴿إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ[۱۴].[۱۵]

حقیقت اصطفاء و اختصاص آن به خداوند

حقیقت اصطفاء برگزیدن و اختصاص دادن شخص به حالتی خالص و خالی از آلودگی است؛ حالتی که ملاک گزینش رسولانی از میان انسان‌ها و فرشتگان از سوی خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ[۱۶].

اصطفای الهی در اشخاص، هم به معنای گزینش شخص است برای اینکه او را ذاتاً صافی و بی‌آلایش قرار دهد و هم بدین معناست که وسائل هدایت وی را فراهم ساخته، او را در مسیر خلوص یاری و توفیق دهد. البته چون کارهای خداوند حکیمانه است، کسانی را که خدا برای خالص شدن برمی‌گزیند، از صلاحیت لازم برای گزینش برخوردارند: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ[۱۷].

اصطفاء ویژه خداوند است: ﴿اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ[۱۸]، ظاهر و سیاق دیگر آیات اصطفاء و برخی آیات مرتبط با آن نیز مؤید اختصاص اصطفاء به خداوند است[۱۹]. علم خداوند به حقایق آفریدگان خویش و آشکار بودن حقیقت برگزیدگان برای وی سرّ این اختصاص دانسته شده است[۲۰].[۲۱]

رابطه اصطفاء با نبوت و عصمت

بر اساس آیه ﴿وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الأَخْيَارِ[۲۲] همه پیامبران برگزیدگان الهی‌اند؛ ولی نمی‌توان گفت هر برگزیده‌ای نبیّ است، زیرا مفسران مقصود از برگزیدگان در آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا[۲۳]. را همه امت اسلام، یا گروهی خاص از ایشان (عالمان یا خصوص فرزندان حضرت فاطمه (س)) دانسته‌اند[۲۴]؛ نه پیامبران گذشته، زیرا در آیه۳۱ سوره فاطر سخن از وحی کردن قرآن به پیامبر (ص) و تصدیق کتب پیشین است و در آیه ۳۲ سوره فاطر سخن از میراث همان کتاب است، از این‌رو ﴿ثُمَّ در این آیه برای بیان تراخی رتبی و الف و لام ﴿الْكِتَابَ برای عهد است[۲۵].

حضرت مریم (س) نیز طبق آیه ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ[۲۶] از برگزیدگان الهی است.

برگزیده شدن از جانب پروردگار نشانه صفای باطن و عصمت و نزاهت برگزیدگان است، زیرا آیات اصطفاء در خصوص پیامبران بر عصمت و نزاهت آنان دلالت دارد[۲۷].[۲۸]

برگزیدگان

در قرآن گاه به‌صورت مشخص از برگزیدگان نام برده شده است؛ مانند: حضرت ابراهیم (ع)، حضرت مریم (س)، حضرت اسحاق (ع) و حضرت یعقوب (ع) و گاه به‌صورت کلی به حلقه‌ها و سلسله‌های برگزیدگان اشاره دارد[۲۹] و با توجه به روایات و شأن نزول آیات، مصداق آن مشخص می‌شود؛ مانند: آیه ۷۵ سوره حجّ که به برگزیده بودن رسولان الهی از فرشتگان و مردم اشاره دارد[۳۰] و آیه ۵۹ سوره نمل که مقصود از برگزیدگان در آن، پیامبران یا حجّت‌های خدا بر خلقش، یعنی آل محمد (ص) هستند[۳۱].

در تعیین برگزیدگان در آیه ۳۲ سوره فاطر ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا[۳۲] نظراتی ارائه شده[۳۳] که مجموعاً در ۵ دسته قابل گزارش‌ است:

  1. آیه مزبور درباره پیامبران است. ارائه کنندگان این نظریه با توجه به صدر آیه که در آن سخن از میراث کتاب است و به دلیل آیه ۱۶ سوره نمل ﴿وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ و آیه ۶ سوره مریم ﴿يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ که بر ارث‌بری پیامبران از یکدیگر دلالت دارد[۳۴]. مراد از برگزیدگان در آیه را پیامبران دانسته است[۳۵].
  2. مراد از صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا پیامبران‌اند که وارثان کتاب‌اند و تقسیم‌بندی ذیل آیه ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ در ارتباط با ذریّه پیامبران یا امت آنان[۳۶] یا امت اسلام[۳۷] است.
  3. برگزیدگان در آیه مورد بحث کسانی هستند که در آیه ۳۳ سوره آل‌عمران: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ به عنوان برگزیده شناسانده شده‌اند[۳۸].
  4. برگزیدگان در آیه امت پیامبر اسلام‌اند، یا به دلیل روایت «الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاء» تنها عالمان امت‌اند یا اینکه صدر آیه ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا درباره عالمان است و ذیل آن: ﴿فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مربوط به سایر امت اسلام‌است[۳۹].
  5. برگزیدگان در آیه، ذریّه پیامبر اسلام، یعنی فرزندان حضرت فاطمه (س) هستند[۴۰] که این مطلب در روایاتی مستفیض بیان شده است[۴۱]؛ از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده که آیه ویژه ماست و تنها ما مقصود از آیه هستیم[۴۲] برخی این تفسیر را به دلیل اینکه ائمه (ع)سزاوارترین مردم برای متصف شدن به صفت اصطفاء و به ارث بردن علم انبیا هستند، به واقع نزدیک‌تر دانسته‌اند، زیرا ایشان‌اند که به حفظ قرآن و بیان حقایق آن متعبد و به معارف پنهان قرآن و دقایق آن آشنا هستند و همواره با آن ملازم‌اند، چنان‌که حدیث متواتر ثقلین که مورد اتفاق عامّه و خاصّه است نیز بیانگر آن است[۴۳].[۴۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. التحقیق، ج۶، ص۲۵۷ـ۲۵۸؛ ترتیب‌العین، ص۴۵۲، «صفو»؛ فرهنگ‌جامع، ج‌۳، ص‌۱۶۸۷.
  2. نثر طوبی، ج‌۲، ص‌۴۹؛ مفردات، ص‌۴۸۷؛ التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۷، «صفو».
  3. التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۸، «صفو».
  4. التحقیق، ج‌۶، ص‌۲۵۹، «صفو».
  5. خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
  6. مفردات، ص‌۴۸۸، «صفو».
  7. التبیان، ج‌۲، ص‌۴۴۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۲۷۸؛ روح‌المعانی، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۲۱۱.
  8. سوره بقره، آیه ۱۳۰.
  9. سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  10. سوره حج، آیه ۷۵.
  11. سوره نمل، آیه ۵۹.
  12. سوره فاطر، آیه ۵۹.
  13. سوره ص، آیه ۴۷.
  14. بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه ۴۰.
  15. خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
  16. همانا در این (داستان) برای نشانه‌شناسان نشانه‌هاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.
  17. خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.
  18. همانا در این (داستان) برای نشانه‌شناسان نشانه‌هاست؛ سوره حج، آیه ۷۵.
  19. سوره بقره، آیه ۱۳۰.
  20. التحریر والتنویر؛ ج۱۷، ص۳۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج۱۳، ص‌۱۷۶؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۵، ص‌۵۴.
  21. خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
  22. و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند؛ سوره ص، آیه ۴۷.
  23. سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
  24. الکشاف، ج‌۳، ص‌۶۰۲؛ المنیر، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  25. الکشاف، ج۳، ص۶۱۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۶، ص۲۴؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۴‌ـ‌۴۵.
  26. و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  27. المیزان، ج‌۱۴، ص‌۴۰۹.
  28. خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.
  29. تفسیر موضوعی، ج‌۶، ص‌۹۰.
  30. سوره حج، آیه ۷۵.
  31. مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۳۹۳؛ تفسیر شبر، ص‌۳۳۳.
  32. سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
  33. تفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۴؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج۲۲، ص۲۸۸ـ۲۸۹؛ المیزان، ج۱۷، ص۴۴‌ـ‌۴۵.
  34. تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۲۲؛ روح المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص۲۹۰.
  35. مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۴؛ التفسیرالکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۴‌ـ‌۲۵؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۲.
  36. تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۲۲.
  37. التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۲۵‌ـ‌۲۶.
  38. مجمع البیان، ج‌۸، ص۲۴۴؛ روح المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۲۹۰؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  39. جامع‌البیان، مج‌۱۲، ج‌۲، ص‌۱۵۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ المیزان، ج‌۱، ص‌۴۵.
  40. مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  41. المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  42. مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲؛ ص‌۲۸۹؛ قاموس قرآن، ج‌۴، ص‌۱۳۸.
  43. مجمع‌البیان، ج‌۸، ص‌۲۴۵؛ روح‌المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۲۸۹‌ـ‌۲۹۰؛ المیزان، ج‌۱۷، ص‌۴۵.
  44. خراسانی، محمد مهدی، مقاله «اصطفاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۴۷۷ - ۴۸۵.