اثبات عصمت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عصمت قرآن
| موضوع مرتبط = عصمت قرآن
| عنوان مدخل  = اثبات عصمت قرآن
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==[[برهان]] [[عصمت قرآن]] ==
[[عصمت]] [[قرآن]]، [[دلایل]] متعددی دارد که به دو دسته خاص و عام تقسیم پذیراند. دلایل خاص مرحله یا مراحل خاصی از عصمت را [[اثبات]] می‌کنند<ref> بنگرید: محمدهادی معرفت، تاریخ قرآن، تهران: سمت، چاپ دوم ۱۳۷۷، صص ۱۵۴ ـ ۱۶۷؛ محمدهادی معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ص۴۲ ـ ۳۱؛ حسن حسن زاده آملی، قرآن هرگز تحریف نشده است؛ محمد هادی معرفت، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن؛ محمدتقی مصباح یزدی، قرآن‌شناسی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۶.</ref>. [[براهین]] عام، اموری هستند که حداقل عصمت در شش مرحله نخست و با ضمیمه مقدمه [[خاتمیت]] مرحله هفتم را نیز اثبات می‌کنند. اکنون به جهت اختصار به ذکر [[برهان]] [[نقض غرض]] که از دلایل عام عصمت، بسنده می‌کنیم. این برهان به شرح زیر است:


# [[هدف]] از [[ارسال وحی]]، [[هدایت مردم]] به سوی [[سعادت]] است.
'''[[عصمت قرآن]]'''، یکی از ویژگی‌های اساسی [[قرآن]] است و به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، [[کژی]] و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است. [[عصمت]] در [[قرآن]] یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در [[آیات]] و هیچگونه تعارضی در بین آیات نازل شده و بر تمام کلام‌های [[دینی]] دیگر مانند [[روایات]]، حجیت و [[برتری]] دارد چراکه تمام کلام‌های دینی وابسته به قرآن و نقش تبیین و [[تفسیر قرآن]] را دارند. بر این اساس عصمت قرآن در برابر تحریف آن به کار می‌رود. لذا یکی از ابعاد عصمت قرآن، در کنار عصمت معنوی، عصمت لفظی آن به معنای مصونیت قرآن از کاربست واژگان و ترکیبات نادرست از ناحیه صادر کننده و نیز محفوظ ماندن از هرگونه [[تحریف]] لفظی در مراحل پس از صدور است. تحریف ناپذیری قرآن با استناد به برخی از آیات خود قرآن کریم، روایات اهل بیت {{ع}} و نیز برخی ادله عقلی قابل اثبات است. مهمترین برهان عقلی بر عصمت قرآن، برهان نقض غرض است.
#این هدف، آنگاه تأمین می‌شود که [[وحی]] نیالوده به هر [[کژی]] در [[اختیار]] [[انسان‌ها]] قرار گرفته و برای آنها تبیین شود؛ و گرنه نقض غرض لازم می‌آید.
#نقض غرض از [[خدای حکیم]] محال است؛ پس: [[خداوند]] وحی را از آغاز تا سر حد وصول و تبیین، از هر کژی و [[ناراستی]]، مصون و [[معصوم]] می‌دارد. مقدمه اول و دوم برای اثبات [[ضرورت]] غایی عصمت کافی است و با مقدمه سوم ضرورت فاعلی و لاجرم حتمیت وقوع آن نیز اثبات می‌شود<ref>[[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن]]؛ صفحه ۵</ref>.


=== اشکال و پاسخ ===
== معناشناسی ==
'''اشکال۱: نارسایی در [[اثبات عصمت]] [[تاریخی]]:''' چه بسا گفته آید که برهان یاد شده برای اثبات عصمت قرآن در مراحل یک تا شش بسنده می‌نماید، اما عصمت در بقای تاریخی را اثبات نمی‌کند. اگر این دلیل به [[تنهایی]] چنان عصمتی را دلالت کند، بر اساس آن عصمت تاریخی همه [[کتاب‌های آسمانی]] اثبات می‌شود؛ در حالی که [[واقعیت]] بر خلاف آن است.
=== عصمت ===
==== معنای لغوی ====
عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای [[حفظ]] و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار می‌رود.</ref>. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کرده‌اند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref>


'''پاسخ: [[خاتمیت]] و [[عصمت]] [[تاریخی]]:''' چنانکه پیشتر گفته آمد، این دلیل با انضمام اصل [[خاتمیت]] مرحله هفتم را [[اثبات]] می‌کند. لاجرم می‌توان، ضمن نظرداشت [[برهان]] فوق، بر [[جاودانگی]] [[عصمت قرآن]] برهانی به شکل زیر صورت بندی کرد:
=== [[عصمت قرآن]] ===
در اصطلاح [[قرآنی]] به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، [[کژی]] و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است. [[عصمت]] در [[قرآن]] یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در [[آیات]] و هیچگونه تعارضی در بین آیات، نازل شده و بر تمام کلام‌های [[دینی]] دیگر مانند [[روایات]]، حجیت و [[برتری]] دارد، چراکه تمام کلام‌های دینی وابسته به قرآن و نقش تبیین و [[تفسیر قرآن]] را دارند<ref>ر.ک: [[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن]]، ص۴ـ۷.</ref>.


# [[اسلام]]، [[آیین خاتم]] است.
باید توجه داشت عصمت قرآن در برابر تحریف این کلام به کار می‌‌رود و تحریف عبارت است از کنار زدن و کج کردن چیزی از جایگاه اصلی خود و به سوی دیگر بردن آن و به عبارتی دیگر [[تغییر]] و تبدیل آن است<ref>[[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، شبهات وردود، ص۱۱۰-۱۱۳ و نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref>.
# [[کتاب آسمانی]] [[دین خاتم]]، کتاب جاوید و آخرین [[هدایت]] [[نامه]] [[الهی]] تا [[پایان تاریخ]] است.
#لازمه خاتمیت و جاودانگی کتاب آسمانی، عصمت جاودان آن است.
به عبارت دیگر خاتم بودن اسلام لوازمی دارد که از جمله آنها عصمت [[پایدار]] و تاریخی کتاب آسمانی آن است؛ زیرا: اولاً [[بشر]] همواره نیازمند [[هدایت الهی]] است و [[انسان]] در هیچ دوره‌ای، نباید از هدایت الهی [[محروم]] باشد. ثانیا یکی از مهم‌ترین علل [[تجدید]] [[نبوت‌ها]] در گذشته [[تحریف کتاب‌های آسمانی]] بوده؛ به گونه ای که دستیابی به [[دین]] [[ناب]]، برای انسان، غیر ممکن می‌نمود؛ پس: دین خاتم باید از سازوکاری بهره مند باشد، که کتاب آسمانی خود را از [[تحریف]] [[حفظ]] کند، تا آشنایی با [[کلام خدا]] برای همگان مقدور و باب هدایت الهی همچنان گشوده باشد. [[دلایل]] دیگری نیز در این باره وجود دارد که به جهت رعایت اختصار به این مقدار بسنده می‌شود.<ref>بنگرید: الف. محمدهادی معرفت، تاریخ قرآن، تهران: سمت، چاپ دوم ۱۳۷۷، صص ۱۵۴ - ۱۶۷؛ ب. محمدهادی معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ص۴۲ ـ ۳۱ پ. محمدتقی مصباح یزدی، قرآن‌شناسی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۶</ref>


'''اشکال۲: [[تفاسیر]] غلط ناقض عصمت [[تفسیری]]:''' اگر عصمت تفسیری [[قرآن]] [[واجب]] است و حتمیت دارد، پس دیگر وجود تفاسیر غلط و [[متعارض]] محال خواهد بود؛ در حالی که چنین تفاسیری به وفور وجود دارد. بنابراین عصمت تفسیری قرآن نقض شده و مردود است.
== مراحل و مراتب عصمت قرآن ==
عصمت قرآن مراحل و مراتبی به شرح زیر دارد:
# عصمت از ناحیه نازل کننده ([[خداوند]]
# عصمت از ناحیه حاملان وحی و [[فرشتگان]] رساننده به [[پیامبر]]؛
# عصمت در دریافت وحی از سوی پیامبر؛
# عصمت در حفظ و پاسداری از وحی از سوی پیامبر؛
# عصمت در ابلاغ وحی به [[مردم]] از سوی پیامبر؛
# عصمت در تبیین و تفسیر وحی توسط پیامبر و دیگر [[حجت الهی|حجت‌های واقعی]] و [[معصوم]] [[الهی]]؛
# عصمت در بقا، در میان [[بشر]]، تا [[پایان تاریخ]].


'''پاسخ:''' عصمت قرآن در همه مراتب یاد شده یکسان نیست. عصمت در مرحله یک تا پنج با استحاله هرگونه وقوع خلاف همراه است؛ یعنی احتمال اینکه [[خداوند]] سخنی برخلاف [[حق]] بگوید یا [[فرشته]] [[سخن]] [[خدا]] را [[تغییر]] دهد و یا [[پیامبر]] در [[مقام]] دریافت و [[حفظ]] و [[ابلاغ]] کمترین خطایی بکند به طور کلی مردود است. اما [[عصمت]] در مرحله ششم و هفتم به گونه دیگری است. مراد از عصمت [[تفسیری]] وجود [[تفسیر]] [[معصومانه]] از [[قرآن]] و دسترس پذیری فی الجمله آن است، هر چند در کنار آن باب فهم‌ها و تفسیرهای غیر معصومانه و [[خطاپذیر]] نیز باز است. همچنین عصمت در بقا به معنای آن است که اولاً متن [[قرآن مجید]] بدون اندک افزوده و [[کاستی]] همواره در [[اختیار]] [[بشر]] باشد؛ ثانیاً آن متن همواره شناخته شده است، به گونه ای که اگر کسی نمونه ای مغایر با آن ارائه کند، [[تحریفات]] آن به سهولت قابل [[شناسایی]] و تشخیص می‌باشد.
در نگرش [[اسلامی]]، [[وحی]] نازل شده بر همه [[پیامبران]] برخوردار از عصمت در شش مرحله نخست است؛ اما مرحله هفتم از اختصاصات [[وحی قرآنی]] است<ref>بنگرید: کتاب چرا دین؟ چرا اسلام؟ چرا تشیع؟ ص۱۱۰ـ۱۱۳.</ref>.<ref>[[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن]]؛ ص۴.</ref>


'''اشکال۳: مجازی بودن عصمت تفسیری:''' عصمت تفسیری اصالتاً [[عصمت قرآن]] نیست، بلکه امری خارجی است و آن را از مراحل یا [[مراتب عصمت]] قرآن خواندن مجاز و توسعه در دایره معناست.
== [[برهان]] [[عصمت قرآن]] ==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[دلایل عصمت قرآن چیست؟ (پرسش)| دلایل عصمت قرآن چیست؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
عصمت قرآن، [[دلایل]] متعددی دارد که به دو دسته خاص و عام تقسیم پذیرند. دلایل خاص مرحله یا مراحل خاصی از [[عصمت]] را [[اثبات]] می‌کنند<ref>ر.ک: محمدهادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۱۵۴-۱۶۷؛ محمدهادی معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ص۴۲ ـ ۳۱.</ref>. [[براهین]] عام، اموری هستند که حداقل عصمت در شش مرحله نخست از مراحل عصمت قرآن را اثبات می‌‌کنند. اکنون به جهت اختصار به ذکر «[[برهان]] نقض غرض» که از دلایل عام عصمت قرآن است، بسنده می‌‌کنیم. این برهان به شرح زیر است:
# [[هدف]] از ارسال وحی، [[هدایت مردم]] به سوی [[سعادت]] است؛
# این هدف، آنگاه تأمین می‌‌شود که [[وحی]] نیالوده به هر [[کژی]] در [[اختیار]] [[انسان‌ها]] قرار گرفته و برای آنها تبیین شود وگرنه نقض غرض لازم می‌‌آید.
# نقض غرض از [[خدای حکیم]] محال است؛ پس: [[خداوند]] وحی را از آغاز تا سر حد وصول و تبیین، از هر کژی و ناراستی، مصون و [[معصوم]] می‌‌دارد. مقدمه اول و دوم برای اثبات [[ضرورت]] غایی عصمت کافی است و با مقدمه سوم ضرورت فاعلی و لاجرم حتمیت وقوع آن نیز اثبات می‌‌شود<ref>[[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن]].</ref>.


'''پاسخ:''' بدون [[شک]] عصمت تفسیری از چگونگی اصل متن قرآن سخن نمی‌گوید، بلکه [[فهم]] و تبیین آن را مورد توجه قرار می‌دهد؛ در عین حال عصمت در معنای اصلی خود به کار رفته، ولی گستره موضوع یا متعلق عصمت در این نگاه گسترده‌تر از خود متن است و شامل تبیین و تفسیر آن هم می‌شود. بنابراین حتی اگر کاربست تعبیر عصمت قرآن در اینجا با قدری توسعه همراه باشد، با وجود رابطه و پیوند روشن متن و معنا و توضیح در مقصود اشکالی پدید نمی‌آید<ref>[[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن]]؛ صفحه ۵.</ref>.
== ابعاد [[عصمت قرآن]] ==
یکی از گونه‌های [[عصمت]] [[قرآن]]، عصمت آن به اعتبار پاره‌ای از وجوه و ابعاد قرآن است. به این لحاظ مهمترین ابعاد عصمت قرآن عبارت است از عصمت [[معنوی]] و لفظی.
# عصمت معنوی همان عصمت در تبیین و [[تفسیر]] است که در مرحله ششم از آن یاد شد. مراد از عصمت معنوی یا [[تفسیری]]، وجود تفسیر [[معصومانه]] از قرآن و دسترس پذیری فی الجمله آن است، هر چند در کنار آن باب فهم‌ها و تفسیرهای غیر معصومانه و خطاپذیر نیز باز است.
# مراد از عصمت لفظی مصونیت قرآن از کاربست واژگان و ترکیبات نادرست از ناحیه صادر کننده و نیز محفوظ ماندن از هرگونه [[تحریف]] لفظی در مراحل پس از صدور است<ref>[[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن]]؛ ص۵</ref>.


== منابع==
تحریف لفظی پس از صدور، دارای اقسامی است که هیچ یک از آنها به ساحت [[قرآن کریم]] راه ندارد؛ این اقسام عبارت‌اند از:
# تحریف به [[تغییر]] کلمات؛ یعنی، کلمه‌ای را برداشتن و کلمه‌ای دیگر را جایگزین آن ساختن.
# تحریف به زیاده؛ یعنی، افزودن کلمه یا جمله‌ای به [[آیات قرآن]].
# تحریف به نقیصه؛ یعنی، ساقط کردن کلماتی از قرآن و یا [[اعتقاد]] به اینکه کلمه، [[آیه]] یا سوره‌ای از قرآن کریم ساقط شده است.
#تحریف به جابجایی کلمات و ترکیب آنها<ref>اقسام دیگری نیز برای تحریف بر شمرده شده است که صدق عنوان تحریف بر یرخی از آنها محل تردید است، مانند: تحریف در قرائت؛ تحریف در لهجه و گویش. جهت آگاهی بیشتر نگ: محمد هادی معرفت، همان، صص ۲۲ - ۲۶</ref>.<ref>[[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن]]؛ ص۵.</ref>
 
=== اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن ===
[[مفسران]] [[اسلامی]] برای رد هرگونه احتمال تحریفی در [[آیات]] و سوره‌های [[قرآن‌کریم]] دلیل‌هایی ذکر کرده‌اند که به اهم آنها اشاره می‌شود:
 
==== [[آیات قرآن]] ====
# '''[[آیه حفظ]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه ۹.</ref>. [[خداوند]] در این [[آیه]] ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ‌ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در [[نزول قرآن]] نفی و انتساب آن را صرفاً به [[خدا]] می‌شناساند. از سوی دیگر بر عظمت قرآن و [[سلامت]] آن از هر نوع دستبردی در حین نزول تأکید می‌ورزد. جمله دوم [[آیه شریفه]] نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و [[حفظ]] قطعی [[قرآن]] از هر نوع [[تحریف]] پس از نزول آن سخن می‌گوید.
# '''[[اعجاز قرآن]]''': [[خداوند سبحان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ}}<ref>سوره‌ای همگون آن بیاورید؛ سوره یونس، آیه ۳۸.</ref> مخالفان نیز انگیزه لازم را برای [[مبارزه]] داشتند و نتوانستند همانند [[قرآن]] بیاورند و این دال بر صیانت [[قرآن]] از [[تحریف]] است<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۴۷.</ref>.
 
==== احادیث ====
از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمان‌ها تصریح و تأکید شده و [[باور]] به [[تحریف]]، عملا این تمسک را منتفی می‌سازد. دیگر آنکه باور به تحریف حجیت و اعتبار ظواهر قرآن و در نتیجه تمسک بدان را نفی می‌کند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخش‌هایی از یک متن، بی‌گمان فهم [[استوار]] آن متن و در نتیجه [[احتجاج]] بدان را ناممکن می‌سازد، زیرا چه‌بسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه فهم بخش‌های موجود بوده باشد<ref>نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.</ref>.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۵۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref>
 
==== دلیل عقلی ====
این [[دلیل]] مشتمل بر چند مقدمه، بدین شرح است:
# [[خداوند حکیم]] [[قرآن]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] فرستاد؛
# [[قرآن]] [[آخرین کتاب آسمانی]] و آورنده آن نیز، آخرین فرستاده خداست؛
# اگر این کتاب [[تحریف]] شده باشد، [[مردم]] به [[بیراهه]] می‌روند، بدون آنکه [[کتاب آسمانی]] دیگر یا [[پیامبری]] دیگر راه را به آنان نشان دهد، بنابراین تقصیری متوجه آنان نیست؛
# این [[گمراهی]] با ساحت [[پروردگار]] ناسازگار و با [[حکمت]] او در [[هدایت]] [[بشر]] مخالف است، بنابراین [[قرآن]] باید از هر نوع تغییر و تحریفی مصون باشد<ref>تفسیر موضوعی، ج‌۱، ص‌۳۱۵.</ref>.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲.</ref>
 
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش‌های وابسته}}
# [[دلایل عصمت قرآن چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
# [[مصونیت وحی در مقام تلقی و ابلاغ چگونه است؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:11134.jpg|22px]] [[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|'''عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن''']]
# [[پرونده:11134.jpg|22px]] [[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن (مقاله)|'''عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن''']]
# [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']]
# [[پرونده:Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی''']]
# [[پرونده:426310763.jpg|22px]] [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|'''کلام نوین اسلامی''']]
# [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[تحریف‌ناپذیری قرآن - نجارزادگان ۱ (مقاله)|'''تحریف‌ناپذیری قرآن''']]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۸: خط ۸۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
{{عصمت افقی}}
 
[[رده:اثبات عصمت]]
[[رده:اثبات عصمت]]
[[رده:عصمت قرآن]]
[[رده:قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۱

عصمت قرآن، یکی از ویژگی‌های اساسی قرآن است و به معنای عدم راهیابی باطل، کژی و تحریف در ساحت مقدس این کلام است. عصمت در قرآن یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در آیات و هیچگونه تعارضی در بین آیات نازل شده و بر تمام کلام‌های دینی دیگر مانند روایات، حجیت و برتری دارد چراکه تمام کلام‌های دینی وابسته به قرآن و نقش تبیین و تفسیر قرآن را دارند. بر این اساس عصمت قرآن در برابر تحریف آن به کار می‌رود. لذا یکی از ابعاد عصمت قرآن، در کنار عصمت معنوی، عصمت لفظی آن به معنای مصونیت قرآن از کاربست واژگان و ترکیبات نادرست از ناحیه صادر کننده و نیز محفوظ ماندن از هرگونه تحریف لفظی در مراحل پس از صدور است. تحریف ناپذیری قرآن با استناد به برخی از آیات خود قرآن کریم، روایات اهل بیت (ع) و نیز برخی ادله عقلی قابل اثبات است. مهمترین برهان عقلی بر عصمت قرآن، برهان نقض غرض است.

معناشناسی

عصمت

معنای لغوی

عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۱]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۲] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۳]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کرده‌اند[۴].[۵]

عصمت قرآن

در اصطلاح قرآنی به معنای عدم راهیابی باطل، کژی و تحریف در ساحت مقدس این کلام است. عصمت در قرآن یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در آیات و هیچگونه تعارضی در بین آیات، نازل شده و بر تمام کلام‌های دینی دیگر مانند روایات، حجیت و برتری دارد، چراکه تمام کلام‌های دینی وابسته به قرآن و نقش تبیین و تفسیر قرآن را دارند[۶].

باید توجه داشت عصمت قرآن در برابر تحریف این کلام به کار می‌‌رود و تحریف عبارت است از کنار زدن و کج کردن چیزی از جایگاه اصلی خود و به سوی دیگر بردن آن و به عبارتی دیگر تغییر و تبدیل آن است[۷].

مراحل و مراتب عصمت قرآن

عصمت قرآن مراحل و مراتبی به شرح زیر دارد:

  1. عصمت از ناحیه نازل کننده (خداوند
  2. عصمت از ناحیه حاملان وحی و فرشتگان رساننده به پیامبر؛
  3. عصمت در دریافت وحی از سوی پیامبر؛
  4. عصمت در حفظ و پاسداری از وحی از سوی پیامبر؛
  5. عصمت در ابلاغ وحی به مردم از سوی پیامبر؛
  6. عصمت در تبیین و تفسیر وحی توسط پیامبر و دیگر حجت‌های واقعی و معصوم الهی؛
  7. عصمت در بقا، در میان بشر، تا پایان تاریخ.

در نگرش اسلامی، وحی نازل شده بر همه پیامبران برخوردار از عصمت در شش مرحله نخست است؛ اما مرحله هفتم از اختصاصات وحی قرآنی است[۸].[۹]

برهان عصمت قرآن

عصمت قرآن، دلایل متعددی دارد که به دو دسته خاص و عام تقسیم پذیرند. دلایل خاص مرحله یا مراحل خاصی از عصمت را اثبات می‌کنند[۱۰]. براهین عام، اموری هستند که حداقل عصمت در شش مرحله نخست از مراحل عصمت قرآن را اثبات می‌‌کنند. اکنون به جهت اختصار به ذکر «برهان نقض غرض» که از دلایل عام عصمت قرآن است، بسنده می‌‌کنیم. این برهان به شرح زیر است:

  1. هدف از ارسال وحی، هدایت مردم به سوی سعادت است؛
  2. این هدف، آنگاه تأمین می‌‌شود که وحی نیالوده به هر کژی در اختیار انسان‌ها قرار گرفته و برای آنها تبیین شود وگرنه نقض غرض لازم می‌‌آید.
  3. نقض غرض از خدای حکیم محال است؛ پس: خداوند وحی را از آغاز تا سر حد وصول و تبیین، از هر کژی و ناراستی، مصون و معصوم می‌‌دارد. مقدمه اول و دوم برای اثبات ضرورت غایی عصمت کافی است و با مقدمه سوم ضرورت فاعلی و لاجرم حتمیت وقوع آن نیز اثبات می‌‌شود[۱۱].

ابعاد عصمت قرآن

یکی از گونه‌های عصمت قرآن، عصمت آن به اعتبار پاره‌ای از وجوه و ابعاد قرآن است. به این لحاظ مهمترین ابعاد عصمت قرآن عبارت است از عصمت معنوی و لفظی.

  1. عصمت معنوی همان عصمت در تبیین و تفسیر است که در مرحله ششم از آن یاد شد. مراد از عصمت معنوی یا تفسیری، وجود تفسیر معصومانه از قرآن و دسترس پذیری فی الجمله آن است، هر چند در کنار آن باب فهم‌ها و تفسیرهای غیر معصومانه و خطاپذیر نیز باز است.
  2. مراد از عصمت لفظی مصونیت قرآن از کاربست واژگان و ترکیبات نادرست از ناحیه صادر کننده و نیز محفوظ ماندن از هرگونه تحریف لفظی در مراحل پس از صدور است[۱۲].

تحریف لفظی پس از صدور، دارای اقسامی است که هیچ یک از آنها به ساحت قرآن کریم راه ندارد؛ این اقسام عبارت‌اند از:

  1. تحریف به تغییر کلمات؛ یعنی، کلمه‌ای را برداشتن و کلمه‌ای دیگر را جایگزین آن ساختن.
  2. تحریف به زیاده؛ یعنی، افزودن کلمه یا جمله‌ای به آیات قرآن.
  3. تحریف به نقیصه؛ یعنی، ساقط کردن کلماتی از قرآن و یا اعتقاد به اینکه کلمه، آیه یا سوره‌ای از قرآن کریم ساقط شده است.
  4. تحریف به جابجایی کلمات و ترکیب آنها[۱۳].[۱۴]

اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن

مفسران اسلامی برای رد هرگونه احتمال تحریفی در آیات و سوره‌های قرآن‌کریم دلیل‌هایی ذکر کرده‌اند که به اهم آنها اشاره می‌شود:

آیات قرآن

  1. آیه حفظ: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۱۵]. خداوند در این آیه ابتدا با دو بار تأکید "اِنّ‌ + نحن" از یک سو دخالت مبدأ دیگری را در نزول قرآن نفی و انتساب آن را صرفاً به خدا می‌شناساند. از سوی دیگر بر عظمت قرآن و سلامت آن از هر نوع دستبردی در حین نزول تأکید می‌ورزد. جمله دوم آیه شریفه نیز با دو تأکید "اِنّ + لَـ" از نگهبانی و حفظ قطعی قرآن از هر نوع تحریف پس از نزول آن سخن می‌گوید.
  2. اعجاز قرآن: خداوند سبحان می‌فرماید: ﴿قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ[۱۶] مخالفان نیز انگیزه لازم را برای مبارزه داشتند و نتوانستند همانند قرآن بیاورند و این دال بر صیانت قرآن از تحریف است[۱۷].

احادیث

از جمله احادیث کارآمد در ردّ تحریف قرآن، حدیث ثقلین است که از دو جهت به آن استدلال شده است: نخست آنکه در این حدیث بر لزوم تمسک به قرآن در همه زمان‌ها تصریح و تأکید شده و باور به تحریف، عملا این تمسک را منتفی می‌سازد. دیگر آنکه باور به تحریف حجیت و اعتبار ظواهر قرآن و در نتیجه تمسک بدان را نفی می‌کند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخش‌هایی از یک متن، بی‌گمان فهم استوار آن متن و در نتیجه احتجاج بدان را ناممکن می‌سازد، زیرا چه‌بسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه فهم بخش‌های موجود بوده باشد[۱۸].[۱۹]

دلیل عقلی

این دلیل مشتمل بر چند مقدمه، بدین شرح است:

  1. خداوند حکیم قرآن را برای هدایت بشر فرستاد؛
  2. قرآن آخرین کتاب آسمانی و آورنده آن نیز، آخرین فرستاده خداست؛
  3. اگر این کتاب تحریف شده باشد، مردم به بیراهه می‌روند، بدون آنکه کتاب آسمانی دیگر یا پیامبری دیگر راه را به آنان نشان دهد، بنابراین تقصیری متوجه آنان نیست؛
  4. این گمراهی با ساحت پروردگار ناسازگار و با حکمت او در هدایت بشر مخالف است، بنابراین قرآن باید از هر نوع تغییر و تحریفی مصون باشد[۲۰].[۲۱]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
  2. ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
  3. ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار می‌رود.
  4. ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.
  5. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
  6. ر.ک: شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن، ص۴ـ۷.
  7. معرفت، محمد هادی، شبهات وردود، ص۱۱۰-۱۱۳ و نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، ص۱۴۷-۱۴۸.
  8. بنگرید: کتاب چرا دین؟ چرا اسلام؟ چرا تشیع؟ ص۱۱۰ـ۱۱۳.
  9. شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص۴.
  10. ر.ک: محمدهادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۱۵۴-۱۶۷؛ محمدهادی معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ص۴۲ ـ ۳۱.
  11. شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن.
  12. شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص۵
  13. اقسام دیگری نیز برای تحریف بر شمرده شده است که صدق عنوان تحریف بر یرخی از آنها محل تردید است، مانند: تحریف در قرائت؛ تحریف در لهجه و گویش. جهت آگاهی بیشتر نگ: محمد هادی معرفت، همان، صص ۲۲ - ۲۶
  14. شاکرین، حمید رضا، عصمت تام قرآن و برون داده‌ای آن؛ ص۵.
  15. بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه ۹.
  16. سوره‌ای همگون آن بیاورید؛ سوره یونس، آیه ۳۸.
  17. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۲۴۷.
  18. نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.
  19. نجارزادگان، فتح‌الله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۵۰؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.
  20. تفسیر موضوعی، ج‌۱، ص‌۳۱۵.
  21. نجارزادگان، فتح‌الله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی ج۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲.