عدالت فرهنگی در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عدالت اجتماعی
| موضوع مرتبط = عدالت فرهنگی
| عنوان مدخل  = [[عدالت فرهنگی]]
| عنوان مدخل  = عدالت فرهنگی
| مداخل مرتبط = [[عدالت فرهنگی در قرآن]] - [[عدالت فرهنگی در حدیث]] - [[عدالت فرهنگی در نهج البلاغه]] - [[عدالت فرهنگی در کلام اسلامی]] - [[عدالت فرهنگی در سیره معصومان]] - [[عدالت فرهنگی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[عدالت فرهنگی در معارف و سیره نبوی]]
| مداخل مرتبط = [[عدالت فرهنگی در معارف و سیره نبوی]] - [[عدالت فرهنگی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = عدالت فرهنگی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = عدالت (پرسش)
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} با [[ابلاغ]] [[دعوت]] خود، هرگونه امتیاز و [[ارزش]] [[جاهلی]] مثل [[ثروت]] و [[نسب]] را از میان برداشت و [[تقوای الهی]] را معیار و [[میزان]] ارزش‌گذاری افراد قرار داد. [[حضرت]] می‌فرمایند: «[[مردم]] همانند دندانه‌های شانه با یکدیگر برابرند»<ref>{{متن حدیث|النَّاسُ‏ سَوَاءٌ كَأَسْنَانِ‏ الْمُشْطِ}}؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۷۹.</ref>. همچنین در [[حجة الوداع]] می‌فرمایند: «مردم به یک اندازه فرزند [[آدم]] و حوایند. [[عربی]] را بر عجمی و عجمی را بر عربی جز به تقوای الهی [[برتری]] نیست»<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۰. {{متن حدیث|النّاس في الإسلام سواء. طفّ الصّاع لآدم وحوّاء. لا فضل لعربيّ على أعجميّ، ولا لأعجميّ على عربيّ إلّا بتقوى الله}}.</ref>.
[[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} با [[ابلاغ]] [[دعوت]] خود، هرگونه امتیاز و [[ارزش]] [[جاهلی]] مثل [[ثروت]] و [[نسب]] را از میان برداشت و [[تقوای الهی]] را معیار و [[میزان]] ارزش‌گذاری افراد قرار داد. [[حضرت]] می‌فرمایند: «[[مردم]] همانند دندانه‌های شانه با یکدیگر برابرند»<ref>{{متن حدیث|النَّاسُ‏ سَوَاءٌ كَأَسْنَانِ‏ الْمُشْطِ}}؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۷۹.</ref>. همچنین در [[حجة الوداع]] می‌فرمایند: «مردم به یک اندازه فرزند [[آدم]] و حوایند. [[عربی]] را بر عجمی و عجمی را بر عربی جز به تقوای الهی [[برتری]] نیست»<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۰. {{متن حدیث|النّاس في الإسلام سواء. طفّ الصّاع لآدم وحوّاء. لا فضل لعربيّ على أعجميّ، ولا لأعجميّ على عربيّ إلّا بتقوى الله}}.</ref>.


یکی از بدترین [[تبعیض‌ها]] در [[عرب جاهلی]]، [[تبعیض]] جنسیتی و [[تحقیر]] [[زن]] بود که با آمدن [[اسلام]] از میان رفت و ملاک برتری زن یا مرد بر یکدیگر، صرفاً [[تقوا]] قرار داده شد. [[رسول خدا]]{{صل}} با بیان جایگاه [[واقعی]] زن و ارزش دادن به او، [[نگرش‌ها]] را متحول کرد. حضور فعال [[همسران پیامبر]]{{صل}}، [[حضرت فاطمه]]{{س}} و [[زنان]] هم‌عصر او در فعالیت‌های [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] دلیل این مدعاست.
یکی از بدترین [[تبعیض‌ها]] در [[عرب جاهلی]]، [[تبعیض]] جنسیتی و [[تحقیر]] [[زن]] بود که با آمدن [[اسلام]] از میان رفت و ملاک برتری زن یا مرد بر یکدیگر، صرفاً [[تقوا]] قرار داده شد. [[رسول خدا]] {{صل}} با بیان جایگاه [[واقعی]] زن و ارزش دادن به او، [[نگرش‌ها]] را متحول کرد. حضور فعال [[همسران پیامبر]] {{صل}}، [[حضرت فاطمه]] {{س}} و [[زنان]] هم‌عصر او در فعالیت‌های [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] دلیل این مدعاست.


با این وجود [[پیامبر]] برای پذیرش دعوت خود، هیچ‌گونه تحمیلی را بر افراد [[اعمال]] نساخت و اصولاً [[پذیرش دین]] با [[تحمیل]] ناسازگار است، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و نیز {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref> و نیز به پیامبر تاکید می‌کند که {{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ * إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ * فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ}}<ref>«پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌ای * تو بر آنان چیره نیستی * مگر آنانکه رو بگردانند و کفر ورزند * که خدا آنان را به عذاب بزرگ‌تر عذاب کند» سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۴.</ref>. بر همین اساس است که در [[دین اسلام]]، اگر عملی از روی [[اکراه]] انجام شود، هیچ اثری بر آن مترتب نمی‌شود. [[دین]] امری اختیاری است و در صورتی که اختیاری پذیرفته شود، [[ارزشمند]] است.<ref>[[روح الله دهقانی|دهقانی، روح الله]]، [[نظریه عدالت در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۸۶.</ref>
با این وجود [[پیامبر]] برای پذیرش دعوت خود، هیچ‌گونه تحمیلی را بر افراد [[اعمال]] نساخت و اصولاً [[پذیرش دین]] با [[تحمیل]] ناسازگار است، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> و نیز {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref> و نیز به پیامبر تاکید می‌کند که {{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ * إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ * فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ}}<ref>«پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌ای * تو بر آنان چیره نیستی * مگر آنانکه رو بگردانند و کفر ورزند * که خدا آنان را به عذاب بزرگ‌تر عذاب کند» سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۴.</ref>. بر همین اساس است که در [[دین اسلام]]، اگر عملی از روی [[اکراه]] انجام شود، هیچ اثری بر آن مترتب نمی‌شود. [[دین]] امری اختیاری است و در صورتی که اختیاری پذیرفته شود، [[ارزشمند]] است<ref>[[روح الله دهقانی|دهقانی، روح الله]]، [[نظریه عدالت در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص۱۸۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== پرسش مستقیم ==
 
==پرسش مستقیم==
[[سیره پیامبر خاتم درباره عدالت فرهنگی چه بود؟ (پرسش)]]
[[سیره پیامبر خاتم درباره عدالت فرهنگی چه بود؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۹: خط ۲۵:


[[رده:عدالت فرهنگی]]
[[رده:عدالت فرهنگی]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۶

مقدمه

پیامبر گرامی اسلام (ص) با ابلاغ دعوت خود، هرگونه امتیاز و ارزش جاهلی مثل ثروت و نسب را از میان برداشت و تقوای الهی را معیار و میزان ارزش‌گذاری افراد قرار داد. حضرت می‌فرمایند: «مردم همانند دندانه‌های شانه با یکدیگر برابرند»[۱]. همچنین در حجة الوداع می‌فرمایند: «مردم به یک اندازه فرزند آدم و حوایند. عربی را بر عجمی و عجمی را بر عربی جز به تقوای الهی برتری نیست»[۲].

یکی از بدترین تبعیض‌ها در عرب جاهلی، تبعیض جنسیتی و تحقیر زن بود که با آمدن اسلام از میان رفت و ملاک برتری زن یا مرد بر یکدیگر، صرفاً تقوا قرار داده شد. رسول خدا (ص) با بیان جایگاه واقعی زن و ارزش دادن به او، نگرش‌ها را متحول کرد. حضور فعال همسران پیامبر (ص)، حضرت فاطمه (س) و زنان هم‌عصر او در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دلیل این مدعاست.

با این وجود پیامبر برای پذیرش دعوت خود، هیچ‌گونه تحمیلی را بر افراد اعمال نساخت و اصولاً پذیرش دین با تحمیل ناسازگار است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى[۳] و نیز ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ[۴] و نیز به پیامبر تاکید می‌کند که فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ * إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ * فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ[۵]. بر همین اساس است که در دین اسلام، اگر عملی از روی اکراه انجام شود، هیچ اثری بر آن مترتب نمی‌شود. دین امری اختیاری است و در صورتی که اختیاری پذیرفته شود، ارزشمند است[۶].

پرسش مستقیم

سیره پیامبر خاتم درباره عدالت فرهنگی چه بود؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. «النَّاسُ‏ سَوَاءٌ كَأَسْنَانِ‏ الْمُشْطِ»؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۷۹.
  2. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۰. «النّاس في الإسلام سواء. طفّ الصّاع لآدم وحوّاء. لا فضل لعربيّ على أعجميّ، ولا لأعجميّ على عربيّ إلّا بتقوى الله».
  3. «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  4. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  5. «پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌ای * تو بر آنان چیره نیستی * مگر آنانکه رو بگردانند و کفر ورزند * که خدا آنان را به عذاب بزرگ‌تر عذاب کند» سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۴.
  6. دهقانی، روح الله، مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»، سیره سیاسی پیامبر اعظم، ص۱۸۶.