فخرالدوله: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = فخرالدوله | | موضوع مرتبط = فخرالدوله | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابوالحسن علی بن رکن الدوله]] در آستانه [[مرگ]] [[پدر]]، از سوی او به [[امارت]] [[همدان]] و دینور و بخشی از [[جبال]]- به [[نیابت]] عضدالدوله - رسید<ref>المنتظم، ج۷، ص۸۰.</ref>؛ اما چون در [[مخالفت]] با عضدالدوله با عزالدوله بختیار همداستان شده بود، [[عضدالدوله]] به سال ۳۶۹ ق. به قلمرو او تاخت برد و او را نزد قابوس زیاری گریزاند و همدان و [[ری]] را به [[مؤیدالدوله]] واگذاشت. آنگاه، کس نزد قابوس فرستاد و خواهان [[تسلیم]] [[فخرالدوله]] شد؛ اما چون این عمل از نظر قابوس خلاف [[جوانمردی]] و اصول [[انسانی]] بود، به خواست عضدالدوله تن در نداد. بدین سبب عضدالدوله به [[گرگان]] [[هجوم]] برد و قابوس و فخرالدوله را واپس راند<ref>الکامل، ج۹، ص۱۱۔۱۲.</ref> و حال بدین منوال بود تا آنکه پس از مرگ مؤیدالدوله در سال ۳۷۳ ق.، بزرگان [[دولت]] به اشاره [[صاحب بن عباد]] فخرالدوله را از [[نیشابور]] فرا خواندند و [[جانشینی]] مؤیدالدوله را بدو سپردند<ref>نک: وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. دوران امارت فخرالدوله در [[نبرد]] با [[امیران زیاری]] و تلاش برای [[فتح عراق]] سپری شد؛ با این همه وی [[توفیق]] چندانی نیافت. | [[ابوالحسن علی بن رکن الدوله]] در آستانه [[مرگ]] [[پدر]]، از سوی او به [[امارت]] [[همدان]] و دینور و بخشی از [[جبال]]- به [[نیابت]] عضدالدوله - رسید<ref>المنتظم، ج۷، ص۸۰.</ref>؛ اما چون در [[مخالفت]] با عضدالدوله با عزالدوله بختیار همداستان شده بود، [[عضدالدوله]] به سال ۳۶۹ ق. به قلمرو او تاخت برد و او را نزد قابوس زیاری گریزاند و همدان و [[ری]] را به [[مؤیدالدوله]] واگذاشت. آنگاه، کس نزد قابوس فرستاد و خواهان [[تسلیم]] [[فخرالدوله]] شد؛ اما چون این عمل از نظر قابوس خلاف [[جوانمردی]] و اصول [[انسانی]] بود، به خواست عضدالدوله تن در نداد. بدین سبب عضدالدوله به [[گرگان]] [[هجوم]] برد و قابوس و فخرالدوله را واپس راند<ref>الکامل، ج۹، ص۱۱۔۱۲.</ref> و حال بدین منوال بود تا آنکه پس از مرگ مؤیدالدوله در سال ۳۷۳ ق. ، بزرگان [[دولت]] به اشاره [[صاحب بن عباد]] فخرالدوله را از [[نیشابور]] فرا خواندند و [[جانشینی]] مؤیدالدوله را بدو سپردند<ref>نک: وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. دوران امارت فخرالدوله در [[نبرد]] با [[امیران زیاری]] و تلاش برای [[فتح عراق]] سپری شد؛ با این همه وی [[توفیق]] چندانی نیافت. | ||
فخرالدوله به سال ۳۸۵ ق. پس از مرگ صاحب بن عباد، [[وزیر]] [[فاضل]] و کاردان و باوفای خود، [[اموال]] او و اطرافیانش را ناجوانمردانه [[مصادره]] کرد و چندی بعد از این بدنامی، به سال ۳۸۷ ق. در قلعه ری درگذشت. پس از مرگ فخرالدوله، [[حکومت]] [[بویهیان]] در ری و همدان دچار اختلال گردید؛ زیرا پسران خردسال فخرالدوله توان [[اداره امور]] را نداشتند. از اینرو، [[همسر]] وی، [[سیده]] خاتون، امور را به دست گرفت و قلمرو فخرالدوله را تقسیم کرد. وی ری را به پسر چهار سالهاش، مجدالدوله، و همدان و [[کرمانشاه]] را به دیگر فرزند خردسالش، [[شمس]] الدوله، و [[اصفهان]] را به پسرداییاش، [[ابوجعفر]] محمد ملقب به علاءالدوله کاکویه، واگذار کرد و خود همچنان به [[سرپرستی]] امور پرداخت. دخالتهای سیده خاتون [[آتش]] [[اختلاف]] و [[کشمکش]] را در [[خاندان]] فخرالدوله برافروخت و [[اقتدار]] آنان را بهشدت [[متزلزل]] گردانید. افزون بر این، [[سپاهیان]] مجدالدوله مکرر بشوریدند و او از [[بیم]] آنان از [[سلطان]] [[محمود]] غزنوی [[یاری]] خواست. محمود به سال ۴۲۰ ق. به [[ری]] آمد و مجدالدوله و خانوادهاش را به غزنین فرستاد و [[حکومت]] [[بویهیان]] را در آن دیار پایان داد<ref>نک: الکامل، ج۹، ص۳۷۱-۳۷۲.</ref>. چندی پیش از آن نیز به سال ۴۱۴ ق. قلمرو [[ابو الحسن]] سماءالدوله آخرین [[حکمران]] [[بویهی]] در [[همدان]] و [[کرمانشاه]] به [[تصرف]] علاءالدوله کاکویه [[والی]] [[اصفهان]] در آمد و شاخه [[دیالمه]] همدان نیز مانند دیگر بویهیان برافتاد و به این ترتیب [[حکومت آل بویه]] منقرض گردید<ref>برای آگاهی بیشتر از اوضاع اجتماعی و فرهنگی در دوران بویهیان، نک: فقیهی، علی اصغر، «آل بویه» دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱.</ref>. | فخرالدوله به سال ۳۸۵ ق. پس از مرگ صاحب بن عباد، [[وزیر]] [[فاضل]] و کاردان و باوفای خود، [[اموال]] او و اطرافیانش را ناجوانمردانه [[مصادره]] کرد و چندی بعد از این بدنامی، به سال ۳۸۷ ق. در قلعه ری درگذشت. پس از مرگ فخرالدوله، [[حکومت]] [[بویهیان]] در ری و همدان دچار اختلال گردید؛ زیرا پسران خردسال فخرالدوله توان [[اداره امور]] را نداشتند. از اینرو، [[همسر]] وی، [[سیده]] خاتون، امور را به دست گرفت و قلمرو فخرالدوله را تقسیم کرد. وی ری را به پسر چهار سالهاش، مجدالدوله، و همدان و [[کرمانشاه]] را به دیگر فرزند خردسالش، [[شمس]] الدوله، و [[اصفهان]] را به پسرداییاش، [[ابوجعفر]] محمد ملقب به علاءالدوله کاکویه، واگذار کرد و خود همچنان به [[سرپرستی]] امور پرداخت. دخالتهای سیده خاتون [[آتش]] [[اختلاف]] و [[کشمکش]] را در [[خاندان]] فخرالدوله برافروخت و [[اقتدار]] آنان را بهشدت [[متزلزل]] گردانید. افزون بر این، [[سپاهیان]] مجدالدوله مکرر بشوریدند و او از [[بیم]] آنان از [[سلطان]] [[محمود]] غزنوی [[یاری]] خواست. محمود به سال ۴۲۰ ق. به [[ری]] آمد و مجدالدوله و خانوادهاش را به غزنین فرستاد و [[حکومت]] [[بویهیان]] را در آن دیار پایان داد<ref>نک: الکامل، ج۹، ص۳۷۱-۳۷۲.</ref>. چندی پیش از آن نیز به سال ۴۱۴ ق. قلمرو [[ابو الحسن]] سماءالدوله آخرین [[حکمران]] [[بویهی]] در [[همدان]] و [[کرمانشاه]] به [[تصرف]] علاءالدوله کاکویه [[والی]] [[اصفهان]] در آمد و شاخه [[دیالمه]] همدان نیز مانند دیگر بویهیان برافتاد و به این ترتیب [[حکومت آل بویه]] منقرض گردید<ref>برای آگاهی بیشتر از اوضاع اجتماعی و فرهنگی در دوران بویهیان، نک: فقیهی، علی اصغر، «آل بویه» دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱.</ref>. | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
# [[سماء الدوله]] (۴۱۲-۴۱۴ ق.) (فقط در همدان).<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۱۸۶.</ref>. | # [[سماء الدوله]] (۴۱۲-۴۱۴ ق.) (فقط در همدان).<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۱۸۶.</ref>. | ||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM009737.jpg|22px]] [[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|'''تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه''']] | # [[پرونده:IM009737.jpg|22px]] [[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|'''تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:فخرالدوله]] | [[رده:فخرالدوله]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۱
مقدمه
ابوالحسن علی بن رکن الدوله در آستانه مرگ پدر، از سوی او به امارت همدان و دینور و بخشی از جبال- به نیابت عضدالدوله - رسید[۱]؛ اما چون در مخالفت با عضدالدوله با عزالدوله بختیار همداستان شده بود، عضدالدوله به سال ۳۶۹ ق. به قلمرو او تاخت برد و او را نزد قابوس زیاری گریزاند و همدان و ری را به مؤیدالدوله واگذاشت. آنگاه، کس نزد قابوس فرستاد و خواهان تسلیم فخرالدوله شد؛ اما چون این عمل از نظر قابوس خلاف جوانمردی و اصول انسانی بود، به خواست عضدالدوله تن در نداد. بدین سبب عضدالدوله به گرگان هجوم برد و قابوس و فخرالدوله را واپس راند[۲] و حال بدین منوال بود تا آنکه پس از مرگ مؤیدالدوله در سال ۳۷۳ ق. ، بزرگان دولت به اشاره صاحب بن عباد فخرالدوله را از نیشابور فرا خواندند و جانشینی مؤیدالدوله را بدو سپردند[۳]. دوران امارت فخرالدوله در نبرد با امیران زیاری و تلاش برای فتح عراق سپری شد؛ با این همه وی توفیق چندانی نیافت.
فخرالدوله به سال ۳۸۵ ق. پس از مرگ صاحب بن عباد، وزیر فاضل و کاردان و باوفای خود، اموال او و اطرافیانش را ناجوانمردانه مصادره کرد و چندی بعد از این بدنامی، به سال ۳۸۷ ق. در قلعه ری درگذشت. پس از مرگ فخرالدوله، حکومت بویهیان در ری و همدان دچار اختلال گردید؛ زیرا پسران خردسال فخرالدوله توان اداره امور را نداشتند. از اینرو، همسر وی، سیده خاتون، امور را به دست گرفت و قلمرو فخرالدوله را تقسیم کرد. وی ری را به پسر چهار سالهاش، مجدالدوله، و همدان و کرمانشاه را به دیگر فرزند خردسالش، شمس الدوله، و اصفهان را به پسرداییاش، ابوجعفر محمد ملقب به علاءالدوله کاکویه، واگذار کرد و خود همچنان به سرپرستی امور پرداخت. دخالتهای سیده خاتون آتش اختلاف و کشمکش را در خاندان فخرالدوله برافروخت و اقتدار آنان را بهشدت متزلزل گردانید. افزون بر این، سپاهیان مجدالدوله مکرر بشوریدند و او از بیم آنان از سلطان محمود غزنوی یاری خواست. محمود به سال ۴۲۰ ق. به ری آمد و مجدالدوله و خانوادهاش را به غزنین فرستاد و حکومت بویهیان را در آن دیار پایان داد[۴]. چندی پیش از آن نیز به سال ۴۱۴ ق. قلمرو ابو الحسن سماءالدوله آخرین حکمران بویهی در همدان و کرمانشاه به تصرف علاءالدوله کاکویه والی اصفهان در آمد و شاخه دیالمه همدان نیز مانند دیگر بویهیان برافتاد و به این ترتیب حکومت آل بویه منقرض گردید[۵].
جدول امیران بویهی در اصفهان و ری و همدان[۶]
- رکن الدوله حسن (۳۳۵-۳۶۶ ق.)
- مؤید الدوله ابومنصور (۳۶۶-۳۷۳ ق.)
- فخرالدوله ابوالحسن علی (۳۶۶-۳۸۷ ق.) (فقط در همدان)
- مجدالدوله (۳۸۷-۴۲۰ ق.) (فقط در ری)
- شمس الدوله (۳۸۷-۴۱۲ ق.) (فقط در همدان)
- سماء الدوله (۴۱۲-۴۱۴ ق.) (فقط در همدان).[۷].
منابع
پانویس
- ↑ المنتظم، ج۷، ص۸۰.
- ↑ الکامل، ج۹، ص۱۱۔۱۲.
- ↑ نک: وفیات الاعیان، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ نک: الکامل، ج۹، ص۳۷۱-۳۷۲.
- ↑ برای آگاهی بیشتر از اوضاع اجتماعی و فرهنگی در دوران بویهیان، نک: فقیهی، علی اصغر، «آل بویه» دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱.
- ↑ نسبنامه خلفا و شهریاران، ص۳۲۲-۳۲۳؛ تاریخ دولتهای اسلامی و خاندانهای حکومتگر، ص۲۴۴؛ سلسلههای اسلامی، ص۱۵۱.
- ↑ خضری، سید احمد رضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه ص ۱۸۶.