نفی شماتت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = شماتت | | موضوع مرتبط = شماتت | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==سرزنش شماتتگونه== | == سرزنش شماتتگونه == | ||
{{اصلی|سرزنش دیگران}} | {{اصلی|سرزنش دیگران}} | ||
از جمله [[پستترین]] حالات [[آدمی]]، سرزنش کردن دیگران است به سبب [[گرفتاری]] و مصیبتی که به آنان رسیده است. چگونه میتوان مدعی [[برادری]] بود و از مصیبتی که به برادری رسیده است شاد بود؟ سرزنش کردن [[برادران]]، اسباب [[کینه]] و [[عداوت]] است و پیوند [[اخوت]] را ریشه کن میسازد. اَبان بن [[عبدالملک]]<ref>از اصحاب بزرگوار امام صادق{{ع}} است. ر.ک: رجال النجاشی، ص۱۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۱۱.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} [[حدیث]] کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|لَا تُبْدِي الشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ فَيَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ يُصَيِّرَهَا بِكَ وَ قَالَ مَنْ شَمِتَ بِمُصِيبَةٍ نَزَلَتْ بِأَخِيهِ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُفْتَتَنَ}}<ref>«در گرفتاری برادر ایمانی خود شماتت و اظهار شادی مکن که خداوند به او رحم میکند و آن گرفتاری را به سوی تو بر میگرداند. [و فرمود:] هر که برادر خود را به مصیبتی که بر او فرود آمده شماتت کند از دنیا نرود تا خود به آن گرفتار شود» الکافی، ج۲، ص۳۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲، ص۹۱۰.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۶۱۴.</ref> | از جمله [[پستترین]] حالات [[آدمی]]، سرزنش کردن دیگران است به سبب [[گرفتاری]] و مصیبتی که به آنان رسیده است. چگونه میتوان مدعی [[برادری]] بود و از مصیبتی که به برادری رسیده است شاد بود؟ سرزنش کردن [[برادران]]، اسباب [[کینه]] و [[عداوت]] است و پیوند [[اخوت]] را ریشه کن میسازد. اَبان بن [[عبدالملک]]<ref>از اصحاب بزرگوار امام صادق {{ع}} است. ر. ک: رجال النجاشی، ص۱۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۱۱.</ref> از [[امام صادق]] {{ع}} [[حدیث]] کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|لَا تُبْدِي الشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ فَيَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ يُصَيِّرَهَا بِكَ وَ قَالَ مَنْ شَمِتَ بِمُصِيبَةٍ نَزَلَتْ بِأَخِيهِ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُفْتَتَنَ}}<ref>«در گرفتاری برادر ایمانی خود شماتت و اظهار شادی مکن که خداوند به او رحم میکند و آن گرفتاری را به سوی تو بر میگرداند. [و فرمود:] هر که برادر خود را به مصیبتی که بر او فرود آمده شماتت کند از دنیا نرود تا خود به آن گرفتار شود» الکافی، ج۲، ص۳۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲، ص۹۱۰.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۶۱۴.</ref> | ||
از زشتترین اوصاف و حالاتی که ممکن است [[نفس]] [[آدمی]] بدان [[مبتلا]] شود، [[خصلت]] [[زشت]] سرزنش دیگران به سبب گرفتاری و [[مصیبت]] وارد شده به آنان است. در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} سررزنش مذمومی گزارش نشده است. [[نقل]] شده است، ایشان از سه چیز به شدت پرهیز داشت: "سرزنش دیگران، جستجوی لغزشهای دیگران و پیگیری [[عیب]] کسی"<ref>سنن النبی، ص۱۷.</ref> هیچ گاه کسی را در حضور آن [[حضرت]] سرزنش نکردند، جز آنکه میفرمود: "رهایش کنید و به او کاری نداشته باشید"<ref>سنن النبی، ص۷۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۷۹.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۷۹.</ref>. | از زشتترین اوصاف و حالاتی که ممکن است [[نفس]] [[آدمی]] بدان [[مبتلا]] شود، [[خصلت]] [[زشت]] سرزنش دیگران به سبب گرفتاری و [[مصیبت]] وارد شده به آنان است. در [[سیره رسول خدا]] {{صل}} سررزنش مذمومی گزارش نشده است. [[نقل]] شده است، ایشان از سه چیز به شدت پرهیز داشت: "سرزنش دیگران، جستجوی لغزشهای دیگران و پیگیری [[عیب]] کسی"<ref>سنن النبی، ص۱۷.</ref> هیچ گاه کسی را در حضور آن [[حضرت]] سرزنش نکردند، جز آنکه میفرمود: "رهایش کنید و به او کاری نداشته باشید"<ref>سنن النبی، ص۷۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۷۹.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۷۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۲: | ||
[[رده:شماتت]] | [[رده:شماتت]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۳
سرزنش شماتتگونه
از جمله پستترین حالات آدمی، سرزنش کردن دیگران است به سبب گرفتاری و مصیبتی که به آنان رسیده است. چگونه میتوان مدعی برادری بود و از مصیبتی که به برادری رسیده است شاد بود؟ سرزنش کردن برادران، اسباب کینه و عداوت است و پیوند اخوت را ریشه کن میسازد. اَبان بن عبدالملک[۱] از امام صادق (ع) حدیث کرده است که آن حضرت فرمود: «لَا تُبْدِي الشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ فَيَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ يُصَيِّرَهَا بِكَ وَ قَالَ مَنْ شَمِتَ بِمُصِيبَةٍ نَزَلَتْ بِأَخِيهِ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يُفْتَتَنَ»[۲].[۳]
از زشتترین اوصاف و حالاتی که ممکن است نفس آدمی بدان مبتلا شود، خصلت زشت سرزنش دیگران به سبب گرفتاری و مصیبت وارد شده به آنان است. در سیره رسول خدا (ص) سررزنش مذمومی گزارش نشده است. نقل شده است، ایشان از سه چیز به شدت پرهیز داشت: "سرزنش دیگران، جستجوی لغزشهای دیگران و پیگیری عیب کسی"[۴] هیچ گاه کسی را در حضور آن حضرت سرزنش نکردند، جز آنکه میفرمود: "رهایش کنید و به او کاری نداشته باشید"[۵][۶].[۷].
منابع
پانویس
- ↑ از اصحاب بزرگوار امام صادق (ع) است. ر. ک: رجال النجاشی، ص۱۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۱۱.
- ↑ «در گرفتاری برادر ایمانی خود شماتت و اظهار شادی مکن که خداوند به او رحم میکند و آن گرفتاری را به سوی تو بر میگرداند. [و فرمود:] هر که برادر خود را به مصیبتی که بر او فرود آمده شماتت کند از دنیا نرود تا خود به آن گرفتار شود» الکافی، ج۲، ص۳۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲، ص۹۱۰.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲، ص ۶۱۴.
- ↑ سنن النبی، ص۱۷.
- ↑ سنن النبی، ص۷۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۷۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۷۹.