سیف الله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = القاب امام علی | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سیف الله در قرآن]] - [[سیف الله در حدیث]] - [[سیف الله در فقه اسلامی]] - [[سیف الله در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = سیف الله (پرسش)}}
 
==مقدمه==
== مقدمه ==
از آنجا که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}}، از سوی [[مسلمانان]] [[لقب]] "[[اسدالله]]" گرفت، برخی، خواستند در برابر وی، سرداری دروغین معرفی نمایند. از این‌رو، به "[[خالد بن ولید]]" [[لقب]] "سیف الله" دادند و چنین ادعا کردند که [[پیامبر]]{{صل}} پس از بازگشت از [[جنگ]] "[[موته]]" این [[لقب]] را به وی داده است، ولی چون خالد، در این [[جنگ]] در رأس فراریان قرار داشت، دادن چنین لقبی از سوی [[پیامبر]]{{صل}} دور از واقعیت است<ref>الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۵۱؛ المغازی، ج۲، ص۷۶۵؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۱۲۹؛ الاعلام، ج۲، ص۳۰۰.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۵.</ref>.
در گذشته، [[شمشیر]]، نهاد و ابزارِ ابراز [[شجاعت]] و [[دفاع از دین]] [[خدا]] و دفع دشمنان بود و از آنجا که [[امام علی]]{{ع}} مظهر [[اراده]] [[فعل الهی]] است و جز خواست خدا به راهی نمی‌رود و رزمی نمی‌کند، دست او، دست خدا و شمشیرش، شمشیر خداست؛ زیرا به حربه‌ای می‌مانَد که جز به [[خواست الهی]] نمی‌چرخد. مصداق این [[آیه]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>.
 
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حَرْبُ عَلِيٍّ حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُ عَلِيٍّ سِلْمُ اللَّهِ‌}}<ref>شیخ صدوق، الخصال، ص۴۹۶، ح۵؛ همو، الامالی، ص۱۴۹، ح۱۴۶.</ref>؛ «جنگ با علی، [[جنگ]] با خدا، و [[صلح]] با او، صلح با خداست»، {{متن حدیث|وَلِيُّ عَلِيٍّ وَلِيُ اللَّهِ وَ عَدُوُّ عَلِيٍّ عَدُوُّ اللَّهِ}}<ref>طبری، عماد الدین، بشارة المصطفی، ص۱۹؛ سبزواری، محمدباقر، جامع الاخبار، ص۵۱، ح۵۶.</ref>؛ «[[دوست]] علی، دوست خدا و [[دشمن]] علی، دشمن خداست».
 
[[پیامبر]] علی{{ع}} را شمشیر [[خطاناپذیر]] خدا خوانده، می‌فرماید: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنْتَ فَارِسُ الْعَرَبِ وَ قَاتِلُ النَّاكِثِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ الْقَاسِطِينَ- وَ أَنْتَ أَخِي وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ سَيْفُ اللَّهِ الَّذِي لَا يُخْطِئُ}}؛ «ای علی، تویی جنگجوی [[عرب]]، کشنده [[پیمان‌شکنان]] و [[منحرفان]] و ستم‌گران، و تو [[برادر]] منی و مولای هر مؤمنی و شمشیر خطاناپذیر خدایی»<ref>ابطحی اصفهانی، محمدباقر، صحیفة الامام الرضا{{ع}}، ص۲۷۵، ح۱۴؛ ری‌شهری، محمد، موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب{{ع}}، ج۹، ص۴۲۶، ح۴۷۶۴.</ref>.
 
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[امام]] مهر و [[محبت]] و دلسوزترین [[مردم]] است؛ ولی در برابر دشمنان خدا، [[اهل]] شمشیر است که خود [[آتش]] و شمشیر [[الهی]] به شمار می‌رود؛ چنان‌که می‌فرماید: {{متن حدیث|أَنَا سَيْفُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِ وَ رَحْمَتُهُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ}}<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۱۳۵.</ref>؛ «من بر دشمنان خدا، تیغ [[خدا]]، و بر دوستانش، [[رحمت]] و مهر خدایم».
 
[[انس بن مالک]] [[روایت]] می‌کند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: ای گروه [[مسلمانان]]، این علی [[برادر]] و عموزاده و داماد من است. این مرد، گوشت و [[خون]] و موی من و پدر دو سبط من، حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت است. او گشاینده گرفتاری‌های من است: {{متن حدیث|هَذَا أَسَدُ اللَّهِ وَ سَيْفُهُ فِي أَرْضِهِ}}؛ «این [[شیر خدا]] و [[شمشیر]] او در [[زمین]] بر ضد دشمنان خداست»<ref>تستری، قاضی نور الله، احقاق الحق، ج۴، ص۱۱۵، ۲۷۹، ۳۸۶؛ ج۶، ص۱۵۳؛ ج۱۵، ص۴۲، ۵۹، ۲۰۰، ۴۳۵، ۴۳۶، ۴۷۰؛ ج۲۰، ص۲۸۳ - ۵۱۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۶۱؛ ج۵۲، ص۳۰۴؛ ج۳۸، ص۹۰؛ ج۴۰، ص۴۳؛ ج۴۲، ص۶۷.</ref>.<ref>[[علی مختاری|مختاری، علی]]، [[نام‌ها و لقب‌های امام علی (مقاله)| مقاله «نام‌ها و لقب‌های امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]]، ص ۳۶۸.</ref>
 
== لقب ادعایی ==
از آنجا که [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}}، از سوی [[مسلمانان]] [[لقب]] "[[اسدالله]]" گرفت، برخی، خواستند در برابر وی، سرداری دروغین معرفی نمایند. از این‌رو، به "[[خالد بن ولید]]" [[لقب]] "سیف الله" دادند و چنین ادعا کردند که [[پیامبر]] {{صل}} پس از بازگشت از [[جنگ]] "[[موته]]" این [[لقب]] را به وی داده است، ولی چون خالد، در این [[جنگ]] در رأس فراریان قرار داشت، دادن چنین لقبی از سوی [[پیامبر]] {{صل}} دور از واقعیت است<ref>الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۵۱؛ المغازی، ج۲، ص۷۶۵؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۱۲۹؛ الاعلام، ج۲، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۵.</ref>
 
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1368108.jpg|22px]] [[علی مختاری|مختاری، علی]]، [[نام‌ها و لقب‌های امام علی (مقاله)| مقاله «نام‌ها و لقب‌های امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۱۰''']]
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژه‌نامه فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۱: خط ۲۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:سیف الله]]
[[رده:کنیه‌ها و لقب‌های امام علی]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۴

مقدمه

در گذشته، شمشیر، نهاد و ابزارِ ابراز شجاعت و دفاع از دین خدا و دفع دشمنان بود و از آنجا که امام علی(ع) مظهر اراده فعل الهی است و جز خواست خدا به راهی نمی‌رود و رزمی نمی‌کند، دست او، دست خدا و شمشیرش، شمشیر خداست؛ زیرا به حربه‌ای می‌مانَد که جز به خواست الهی نمی‌چرخد. مصداق این آیه است که می‌فرماید: ﴿فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى[۱].

رسول خدا(ص) می‌فرماید: «حَرْبُ عَلِيٍّ حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُ عَلِيٍّ سِلْمُ اللَّهِ‌»[۲]؛ «جنگ با علی، جنگ با خدا، و صلح با او، صلح با خداست»، «وَلِيُّ عَلِيٍّ وَلِيُ اللَّهِ وَ عَدُوُّ عَلِيٍّ عَدُوُّ اللَّهِ»[۳]؛ «دوست علی، دوست خدا و دشمن علی، دشمن خداست».

پیامبر علی(ع) را شمشیر خطاناپذیر خدا خوانده، می‌فرماید: «يَا عَلِيُّ أَنْتَ فَارِسُ الْعَرَبِ وَ قَاتِلُ النَّاكِثِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ الْقَاسِطِينَ- وَ أَنْتَ أَخِي وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ سَيْفُ اللَّهِ الَّذِي لَا يُخْطِئُ»؛ «ای علی، تویی جنگجوی عرب، کشنده پیمان‌شکنان و منحرفان و ستم‌گران، و تو برادر منی و مولای هر مؤمنی و شمشیر خطاناپذیر خدایی»[۴].

امیرمؤمنان(ع) امام مهر و محبت و دلسوزترین مردم است؛ ولی در برابر دشمنان خدا، اهل شمشیر است که خود آتش و شمشیر الهی به شمار می‌رود؛ چنان‌که می‌فرماید: «أَنَا سَيْفُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِ وَ رَحْمَتُهُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ»[۵]؛ «من بر دشمنان خدا، تیغ خدا، و بر دوستانش، رحمت و مهر خدایم».

انس بن مالک روایت می‌کند که رسول خدا(ص) فرمود: ای گروه مسلمانان، این علی برادر و عموزاده و داماد من است. این مرد، گوشت و خون و موی من و پدر دو سبط من، حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت است. او گشاینده گرفتاری‌های من است: «هَذَا أَسَدُ اللَّهِ وَ سَيْفُهُ فِي أَرْضِهِ»؛ «این شیر خدا و شمشیر او در زمین بر ضد دشمنان خداست»[۶].[۷]

لقب ادعایی

از آنجا که امیر مؤمنان علی (ع)، از سوی مسلمانان لقب "اسدالله" گرفت، برخی، خواستند در برابر وی، سرداری دروغین معرفی نمایند. از این‌رو، به "خالد بن ولید" لقب "سیف الله" دادند و چنین ادعا کردند که پیامبر (ص) پس از بازگشت از جنگ "موته" این لقب را به وی داده است، ولی چون خالد، در این جنگ در رأس فراریان قرار داشت، دادن چنین لقبی از سوی پیامبر (ص) دور از واقعیت است[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. «پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند» سوره انفال، آیه ۱۷.
  2. شیخ صدوق، الخصال، ص۴۹۶، ح۵؛ همو، الامالی، ص۱۴۹، ح۱۴۶.
  3. طبری، عماد الدین، بشارة المصطفی، ص۱۹؛ سبزواری، محمدباقر، جامع الاخبار، ص۵۱، ح۵۶.
  4. ابطحی اصفهانی، محمدباقر، صحیفة الامام الرضا(ع)، ص۲۷۵، ح۱۴؛ ری‌شهری، محمد، موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب(ع)، ج۹، ص۴۲۶، ح۴۷۶۴.
  5. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۱۳۵.
  6. تستری، قاضی نور الله، احقاق الحق، ج۴، ص۱۱۵، ۲۷۹، ۳۸۶؛ ج۶، ص۱۵۳؛ ج۱۵، ص۴۲، ۵۹، ۲۰۰، ۴۳۵، ۴۳۶، ۴۷۰؛ ج۲۰، ص۲۸۳ - ۵۱۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۶۱؛ ج۵۲، ص۳۰۴؛ ج۳۸، ص۹۰؛ ج۴۰، ص۴۳؛ ج۴۲، ص۶۷.
  7. مختاری، علی، مقاله «نام‌ها و لقب‌های امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۳۶۸.
  8. الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۵۱؛ المغازی، ج۲، ص۷۶۵؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۱۲۹؛ الاعلام، ج۲، ص۳۰۰.
  9. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۲۵.