اسود بن ابی‌البختری اسدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'صحابه‌نگاران،' به 'صحابه‌نگاران،')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسود بن ابی‌البختری اسدی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسود بن ابی‌البختری اسدی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==آسنایی اجمالی==
== آسنایی اجمالی ==
وی [[اسود بن عاص بن هشام بن حارث]]، از [[قبیله بنی‌اسد]]، از [[قریش]] است. [[ابن منده]] و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۷۶.</ref> [[نسب]] وی را بدین گونه نوشته‌اند: [[اسود بن البختری بن خویلد]] که این نسب مورد پذیرش صحابه‌نگاران، از جمله [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۴.</ref> قرار نگرفته و گفته‌اند خویلد [[فرزندی]] به نام [[بختری]] نداشته است. پدرش [[عاص بن هشام]] که به [[ابوالبختری]] شناخته می‌‌شد، از اشراف و اعیان قریش و از جمله [[دشمنان]] [[رسول خدا]]{{صل}} بود که در [[جنگ بدر]] در صف [[مشرکان]] کشته شد <ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۹۱ و ج۲، ص۴۵۹؛ واقدی، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. مادرش [[عاتکه]] دختر [[امیة بن حارث]] بود<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.
وی [[اسود بن عاص بن هشام بن حارث]]، از [[قبیله بنی‌اسد]]، از [[قریش]] است. [[ابن منده]] و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۷۶.</ref> [[نسب]] وی را بدین گونه نوشته‌اند: [[اسود بن البختری بن خویلد]] که این نسب مورد پذیرش [[صحابه‌نگاران]]، از جمله [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۴.</ref> قرار نگرفته و گفته‌اند خویلد [[فرزندی]] به نام [[بختری]] نداشته است. پدرش [[عاص بن هشام]] که به [[ابوالبختری]] شناخته می‌‌شد، از اشراف و اعیان قریش و از جمله [[دشمنان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود که در [[جنگ بدر]] در صف [[مشرکان]] کشته شد <ref>ابن هشام، ج۱، ص۱۹۱ و ج۲، ص۴۵۹؛ واقدی، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. مادرش [[عاتکه]] دختر [[امیة بن حارث]] بود<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.


اسود که از بزرگان قریش بود در [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. در دوره [[فتوحات]] از او یادی نیست، ولی در دوره [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} وی در صف [[مخالفان]] آن [[حضرت]] قرار داشت. در [[جنگ جمل]] همراه [[عایشه]] و یاور وی و از جمله کسانی بود که افسار شتر وی را می‌کشید<ref>طبری، ج۴، ص۵۱۹.</ref>. او و [[عبدالله بن زبیر]] پیش از شروع جنگ جمل، با هم [[پیمان]] بستند که [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} را به [[قتل]] برسانند، یا خود کشته شوند<ref>مفید، ص۳۷۵.</ref>. در میدان [[جنگ]] نیز چون عبدالله بن زبیر مجروح شد، وی را از معرکه رهاند و نجاتش داد<ref>مفید، ص۳۶۲.</ref>. پس از [[شکست]] جنگ جمل، اسود و [[مروان]] مورد [[بخشش]] امیرمؤمنان علی{{ع}} قرار گرفتند و راهی [[مدینه]] شدند<ref>طبری، ج۴، ص۵۴۲؛ ابن جوزی، ج۵، ص۹۴.</ref>. برخی منابع<ref>ابن اعثم، ج۲، ص۴۸۰.</ref> در میان [[یاران]] عایشه از «اسود بن البختری» نام برده‌اند که در [[جمل]] به دست [[عمرو بن حمق]] کشته شد. این فرد بدون [[شک]] اسود مورد نظر ما نیست؛ چنان که برخی منابع برای تمایز میان این دو، فرد کشته شده را با نسب «[[سلمی]]» نوشته‌اند<ref>ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۴.</ref>، اگر اسود یادشده در گزارش بالا، اسود از [[قبیله بنی اسد]] باشد، گزارش [[قتل]] وی صحیح نیست؛ زیرا «[[اسود اسدی]]» که در این مدخل از آن بحث می‌شود، در حوادث پس از [[جمل]] حضور داشته است.
اسود که از بزرگان قریش بود در [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. در دوره [[فتوحات]] از او یادی نیست، ولی در دوره [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} وی در صف [[مخالفان]] آن [[حضرت]] قرار داشت. در [[جنگ جمل]] همراه [[عایشه]] و یاور وی و از جمله کسانی بود که افسار شتر وی را می‌کشید<ref>طبری، ج۴، ص۵۱۹.</ref>. او و [[عبدالله بن زبیر]] پیش از شروع جنگ جمل، با هم [[پیمان]] بستند که [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} را به [[قتل]] برسانند، یا خود کشته شوند<ref>مفید، ص۳۷۵.</ref>. در میدان [[جنگ]] نیز چون عبدالله بن زبیر مجروح شد، وی را از معرکه رهاند و نجاتش داد<ref>مفید، ص۳۶۲.</ref>. پس از [[شکست]] جنگ جمل، اسود و [[مروان]] مورد [[بخشش]] امیرمؤمنان علی {{ع}} قرار گرفتند و راهی [[مدینه]] شدند<ref>طبری، ج۴، ص۵۴۲؛ ابن جوزی، ج۵، ص۹۴.</ref>. برخی منابع<ref>ابن اعثم، ج۲، ص۴۸۰.</ref> در میان [[یاران]] عایشه از «اسود بن البختری» نام برده‌اند که در [[جمل]] به دست [[عمرو بن حمق]] کشته شد. این فرد بدون [[شک]] اسود مورد نظر ما نیست؛ چنان که برخی منابع برای تمایز میان این دو، فرد کشته شده را با نسب «[[سلمی]]» نوشته‌اند<ref>ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۳۴۴.</ref>، اگر اسود یادشده در گزارش بالا، اسود از [[قبیله بنی اسد]] باشد، گزارش [[قتل]] وی صحیح نیست؛ زیرا «[[اسود اسدی]]» که در این مدخل از آن بحث می‌شود، در حوادث پس از [[جمل]] حضور داشته است.


اسود بن ابوالبختری که پس از [[جنگ جمل]] راهی [[مدینه]] و ساکن آنجا شد، همراه با [[مروان بن حکم]] بر [[ضد]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} اقداماتی در [[حمایت]] از [[معاویه]] انجام می‌دادند و [[اخبار]] و گزارش‌های مدینه را برای معاویه می‌فرستادند و [[مردم]] را از [[پیوستن]] به [[امام علی]]{{ع}} باز می‌داشتند. زمانی که [[قیس بن سعد بن عباده]] از [[فرمانداری]] [[مصر]] از سوی امام علی{{ع}} [[عزل]] شد، به [[کوفه]] بازنگشت و با [[اندوه]] و [[نارضایتی]] به مدینه آمد. [[مروان]] و اسود که موقعیت را برای [[تضعیف]] [[قیس]] مناسب می‌‌دیدند، با وی درگیر شدند و او را به قتل [[تهدید]] کردند. [[قیس بن سعد]] نیز مدینه را محل امنی برای خود نیافت و به کوفه نزد [[امام]] رفت. معاویه که از این موضوع اطلاع یافت، نامه‌ای تند در [[سرزنش]] اسود و مروان نوشت و [[اقدام]] آنان را که موجب پیوستن دوباره سعد به امام شده بود، [[اشتباه]] دانست و بر آن افسوس خورد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۴۶۰؛ بلاذری، ج۳، ص۸۳؛ طبری، ج۴، ص۵۵۵ و ج۵، ص۹۴.</ref>. اسود همچنین نامه‌های [[عایشه]] را که برای تحریک مردم بر ضد امام علی{{ع}} نوشته شده بود، به [[شام]] می‌برد<ref>مجلسی، ج۲۸، ص۱۵۰.</ref>.
اسود بن ابوالبختری که پس از [[جنگ جمل]] راهی [[مدینه]] و ساکن آنجا شد، همراه با [[مروان بن حکم]] بر [[ضد]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} اقداماتی در [[حمایت]] از [[معاویه]] انجام می‌دادند و [[اخبار]] و گزارش‌های مدینه را برای معاویه می‌فرستادند و [[مردم]] را از پیوستن به [[امام علی]] {{ع}} باز می‌داشتند. زمانی که [[قیس بن سعد بن عباده]] از [[فرمانداری]] [[مصر]] از سوی امام علی {{ع}} [[عزل]] شد، به [[کوفه]] بازنگشت و با [[اندوه]] و [[نارضایتی]] به مدینه آمد. [[مروان]] و اسود که موقعیت را برای [[تضعیف]] [[قیس]] مناسب می‌‌دیدند، با وی درگیر شدند و او را به قتل [[تهدید]] کردند. [[قیس بن سعد]] نیز مدینه را محل امنی برای خود نیافت و به کوفه نزد [[امام]] رفت. معاویه که از این موضوع اطلاع یافت، نامه‌ای تند در [[سرزنش]] اسود و مروان نوشت و [[اقدام]] آنان را که موجب پیوستن دوباره سعد به امام شده بود، [[اشتباه]] دانست و بر آن افسوس خورد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۴۶۰؛ بلاذری، ج۳، ص۸۳؛ طبری، ج۴، ص۵۵۵ و ج۵، ص۹۴.</ref>. اسود همچنین نامه‌های [[عایشه]] را که برای تحریک مردم بر ضد امام علی {{ع}} نوشته شده بود، به [[شام]] می‌برد<ref>مجلسی، ج۲۸، ص۱۵۰.</ref>.


در حوادث بعد، هنگامی که معاویه، [[بسر بن ارطاة]] را برای [[یورش]] به مدینه گسیل داشت، به او سفارش کرد در مدینه با اسود بن ابی البختری [[مشورت]] کند. چون بسر بن ارطاة به مدینه آمد و قصد [[کشتار]] مردم را داشت، اسود او را از این کار بازداشت [[مردم مدینه]] نیز در این برهه اتفاق کردند که وی [[سرپرستی]] این [[شهر]] را به عهده گیرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۴۵۸؛ ابن عبد البر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>.
در حوادث بعد، هنگامی که معاویه، [[بسر بن ارطاة]] را برای [[یورش]] به مدینه گسیل داشت، به او سفارش کرد در مدینه با اسود بن ابی البختری [[مشورت]] کند. چون بسر بن ارطاة به مدینه آمد و قصد [[کشتار]] مردم را داشت، اسود او را از این کار بازداشت [[مردم مدینه]] نیز در این برهه اتفاق کردند که وی [[سرپرستی]] این [[شهر]] را به عهده گیرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۴۵۸؛ ابن عبد البر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>.


از او تنها یک [[حدیث]] نقل شده است. وی چون از [[رسول خدا]]{{صل}} شنید اگر کسی عطایش را نگیرد [[اجر]] [[عظیم]] دارد، عطایی از [[بیت المال]] نگرفت و در عوض، [[معاویه]] (شاید به پاس خدماتش به [[امویان]] پس از [[مرگ]] وی خانه‌اش را به قیمت گرانی خرید<ref>بخاری، ج۱، ص۱۴۶؛ ر.ک: ابونعیم، ج۱، ص۲۷۶.</ref>.
از او تنها یک [[حدیث]] نقل شده است. وی چون از [[رسول خدا]] {{صل}} شنید اگر کسی عطایش را نگیرد [[اجر]] [[عظیم]] دارد، عطایی از [[بیت المال]] نگرفت و در عوض، [[معاویه]] (شاید به پاس خدماتش به [[امویان]] پس از [[مرگ]] وی خانه‌اش را به قیمت گرانی خرید<ref>بخاری، ج۱، ص۱۴۶؛ ر. ک: ابونعیم، ج۱، ص۲۷۶.</ref>.


اسود بن ابی البختری با [[عُمیره]] دختر [[قیس بن سوید]] [[ازدواج]] کرد که [[هند]]، فرزند آنان، ثمره همین ازدواج بود<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۴۵۳.</ref>. فرزند دیگر وی [[سعید بن اسود]]، چهره [[زیبایی]] داشت و با [[فاطمه دختر امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[ازدواج]] کرد <ref>بلاذری، ج۹، ص۴۶۶؛ البری، ص۶۰؛ ابن عساکر، ج۷۰، ص۳۷.</ref>. سعید در جریان [[قتل عثمان]]، از حامیان [[خلیفه]] بود و در این راه [[شمشیر]] کشید، ولی [[عثمان]] وی را از [[کشتار]] بازداشت<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۹۰؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. فرزند دیگر اسود، [[عبدالرحمان بن اسود]] است که با «سوده» دختر [[زبیر]] ازدواج کرد<ref>ابن عساکر، ج۶، ص۶۴.</ref> و [[پشتیبان]] [[عبد الله بن زبیر]] بود<ref>بلاذری، ج۹، ص۴۶۶.</ref>. وی پسر دیگری نیز به نام عبدالله داشت<ref>خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۵۲.</ref>. «فاخته» دختر اسود با [[عروة بن زبیر بن عوام]] ازدواج کرد<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۳۶؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۶۵؛ بلاذری، ج۹، ص۴۴۴.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسود بن ابی‌البختری اسدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۶۳-۶۴.</ref>
اسود بن ابی البختری با [[عُمیره]] دختر [[قیس بن سوید]] [[ازدواج]] کرد که [[هند]]، فرزند آنان، ثمره همین ازدواج بود<ref>ابن حبیب بغدادی، ص۴۵۳.</ref>. فرزند دیگر وی [[سعید بن اسود]]، چهره [[زیبایی]] داشت و با [[فاطمه دختر امیرمؤمنان علی]] {{ع}} [[ازدواج]] کرد <ref>بلاذری، ج۹، ص۴۶۶؛ البری، ص۶۰؛ ابن عساکر، ج۷۰، ص۳۷.</ref>. سعید در جریان [[قتل عثمان]]، از حامیان [[خلیفه]] بود و در این راه [[شمشیر]] کشید، ولی [[عثمان]] وی را از [[کشتار]] بازداشت<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۹۰؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۲۲.</ref>. فرزند دیگر اسود، [[عبدالرحمان بن اسود]] است که با «سوده» دختر [[زبیر]] ازدواج کرد<ref>ابن عساکر، ج۶، ص۶۴.</ref> و [[پشتیبان]] [[عبد الله بن زبیر]] بود<ref>بلاذری، ج۹، ص۴۶۶.</ref>. وی پسر دیگری نیز به نام عبدالله داشت<ref>خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۵۲.</ref>. «فاخته» دختر اسود با [[عروة بن زبیر بن عوام]] ازدواج کرد<ref>ابن سعد، ج۵، ص۱۳۶؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۶۵؛ بلاذری، ج۹، ص۴۴۴.</ref><ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسود بن ابی‌البختری اسدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۶۳-۶۴.</ref>


==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==
* [[ابوالبختری اسدی]] (پدر)
* [[ابوالبختری اسدی]] (پدر)
* [[سعید بن اسود اسدی]] (فرزند)
* [[سعید بن اسود اسدی]] (فرزند)
خط ۲۹: خط ۲۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۵۲

آسنایی اجمالی

وی اسود بن عاص بن هشام بن حارث، از قبیله بنی‌اسد، از قریش است. ابن منده و ابونعیم[۱] نسب وی را بدین گونه نوشته‌اند: اسود بن البختری بن خویلد که این نسب مورد پذیرش صحابه‌نگاران، از جمله ابن اثیر[۲] قرار نگرفته و گفته‌اند خویلد فرزندی به نام بختری نداشته است. پدرش عاص بن هشام که به ابوالبختری شناخته می‌‌شد، از اشراف و اعیان قریش و از جمله دشمنان رسول خدا (ص) بود که در جنگ بدر در صف مشرکان کشته شد [۳]. مادرش عاتکه دختر امیة بن حارث بود[۴].

اسود که از بزرگان قریش بود در فتح مکه اسلام آورد[۵]. در دوره فتوحات از او یادی نیست، ولی در دوره امیرمؤمنان علی (ع) وی در صف مخالفان آن حضرت قرار داشت. در جنگ جمل همراه عایشه و یاور وی و از جمله کسانی بود که افسار شتر وی را می‌کشید[۶]. او و عبدالله بن زبیر پیش از شروع جنگ جمل، با هم پیمان بستند که امیر مؤمنان علی (ع) را به قتل برسانند، یا خود کشته شوند[۷]. در میدان جنگ نیز چون عبدالله بن زبیر مجروح شد، وی را از معرکه رهاند و نجاتش داد[۸]. پس از شکست جنگ جمل، اسود و مروان مورد بخشش امیرمؤمنان علی (ع) قرار گرفتند و راهی مدینه شدند[۹]. برخی منابع[۱۰] در میان یاران عایشه از «اسود بن البختری» نام برده‌اند که در جمل به دست عمرو بن حمق کشته شد. این فرد بدون شک اسود مورد نظر ما نیست؛ چنان که برخی منابع برای تمایز میان این دو، فرد کشته شده را با نسب «سلمی» نوشته‌اند[۱۱]، اگر اسود یادشده در گزارش بالا، اسود از قبیله بنی اسد باشد، گزارش قتل وی صحیح نیست؛ زیرا «اسود اسدی» که در این مدخل از آن بحث می‌شود، در حوادث پس از جمل حضور داشته است.

اسود بن ابوالبختری که پس از جنگ جمل راهی مدینه و ساکن آنجا شد، همراه با مروان بن حکم بر ضد امیرمؤمنان علی (ع) اقداماتی در حمایت از معاویه انجام می‌دادند و اخبار و گزارش‌های مدینه را برای معاویه می‌فرستادند و مردم را از پیوستن به امام علی (ع) باز می‌داشتند. زمانی که قیس بن سعد بن عباده از فرمانداری مصر از سوی امام علی (ع) عزل شد، به کوفه بازنگشت و با اندوه و نارضایتی به مدینه آمد. مروان و اسود که موقعیت را برای تضعیف قیس مناسب می‌‌دیدند، با وی درگیر شدند و او را به قتل تهدید کردند. قیس بن سعد نیز مدینه را محل امنی برای خود نیافت و به کوفه نزد امام رفت. معاویه که از این موضوع اطلاع یافت، نامه‌ای تند در سرزنش اسود و مروان نوشت و اقدام آنان را که موجب پیوستن دوباره سعد به امام شده بود، اشتباه دانست و بر آن افسوس خورد[۱۲]. اسود همچنین نامه‌های عایشه را که برای تحریک مردم بر ضد امام علی (ع) نوشته شده بود، به شام می‌برد[۱۳].

در حوادث بعد، هنگامی که معاویه، بسر بن ارطاة را برای یورش به مدینه گسیل داشت، به او سفارش کرد در مدینه با اسود بن ابی البختری مشورت کند. چون بسر بن ارطاة به مدینه آمد و قصد کشتار مردم را داشت، اسود او را از این کار بازداشت مردم مدینه نیز در این برهه اتفاق کردند که وی سرپرستی این شهر را به عهده گیرد[۱۴].

از او تنها یک حدیث نقل شده است. وی چون از رسول خدا (ص) شنید اگر کسی عطایش را نگیرد اجر عظیم دارد، عطایی از بیت المال نگرفت و در عوض، معاویه (شاید به پاس خدماتش به امویان پس از مرگ وی خانه‌اش را به قیمت گرانی خرید[۱۵].

اسود بن ابی البختری با عُمیره دختر قیس بن سوید ازدواج کرد که هند، فرزند آنان، ثمره همین ازدواج بود[۱۶]. فرزند دیگر وی سعید بن اسود، چهره زیبایی داشت و با فاطمه دختر امیرمؤمنان علی (ع) ازدواج کرد [۱۷]. سعید در جریان قتل عثمان، از حامیان خلیفه بود و در این راه شمشیر کشید، ولی عثمان وی را از کشتار بازداشت[۱۸]. فرزند دیگر اسود، عبدالرحمان بن اسود است که با «سوده» دختر زبیر ازدواج کرد[۱۹] و پشتیبان عبد الله بن زبیر بود[۲۰]. وی پسر دیگری نیز به نام عبدالله داشت[۲۱]. «فاخته» دختر اسود با عروة بن زبیر بن عوام ازدواج کرد[۲۲][۲۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابونعیم، ج۱، ص۲۷۶.
  2. ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۴.
  3. ابن هشام، ج۱، ص۱۹۱ و ج۲، ص۴۵۹؛ واقدی، ج۱، ص۱۴۹.
  4. ابن اثیر، ج۱، ص۲۲۴.
  5. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۸۱.
  6. طبری، ج۴، ص۵۱۹.
  7. مفید، ص۳۷۵.
  8. مفید، ص۳۶۲.
  9. طبری، ج۴، ص۵۴۲؛ ابن جوزی، ج۵، ص۹۴.
  10. ابن اعثم، ج۲، ص۴۸۰.
  11. ابن‌شهرآشوب، ج۲، ص۳۴۴.
  12. عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۴۶۰؛ بلاذری، ج۳، ص۸۳؛ طبری، ج۴، ص۵۵۵ و ج۵، ص۹۴.
  13. مجلسی، ج۲۸، ص۱۵۰.
  14. عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۴۵۸؛ ابن عبد البر، ج۱، ص۱۸۱.
  15. بخاری، ج۱، ص۱۴۶؛ ر. ک: ابونعیم، ج۱، ص۲۷۶.
  16. ابن حبیب بغدادی، ص۴۵۳.
  17. بلاذری، ج۹، ص۴۶۶؛ البری، ص۶۰؛ ابن عساکر، ج۷۰، ص۳۷.
  18. ابن ابی شیبه، ج۸، ص۶۹۰؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۲۲.
  19. ابن عساکر، ج۶، ص۶۴.
  20. بلاذری، ج۹، ص۴۶۶.
  21. خطیب بغدادی، ج۹، ص۳۵۲.
  22. ابن سعد، ج۵، ص۱۳۶؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۶۵؛ بلاذری، ج۹، ص۴۴۴.
  23. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «اسود بن ابی‌البختری اسدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۶۳-۶۴.