بهلول بن ذؤیب بن نباش: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ٴ | ٴ{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بهلول بن ذؤیب بن نباش در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۵۹.</ref> مستند [[صحابی]] بودن وی را [[حدیثی]] دانسته که محل تردید است. [[روایت]] چنین است: روزی [[معاذ بن جبل]] گریهکنان نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و عرض کرد: یا [[رسول الله]]، بر در سرای شما [[جوانی]] است که بر جوانی خود میگرید. رسول خدا{{صل}} [[اذن]] داد و [[جوان]] آمد. سپس از سبب گریه او پرسید، جوان گفت: گناهانی مرتکب شدهام که اگر [[خداوند]] به برخی از آنها مؤاخذهام کند، مرا به [[جهنم]] خواهد برد. سپس اعتراف کرد که سالها [[کفن]] مردهها را میدزدیدم<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۱.</ref> و روزی با دختری از [[انصار]] بعد از دزدیدن کفنش، [[زنا]] کردم. سپس ندایی شنیدم که میگفت: وای بر تو از [[حاکم]] [[روز قیامت]]؛ روزی که نزد او به [[مخاصمه]] برخیزم. [[حضرت]] با شنیدن این کلمات، جوان را از خود راند. [[بهلول]] به یکی از کوههای [[مدینه]] [[پناه]] برد و مشغول [[عبادت]] خداوند شد. شنیده شد که او میگفت: خدایا، اینک [[بنده]] تو [[بهلول]] است که در [[خدمت]] تو ایستاده و دستش در گردن خود [[غل]] کرده است. خداوند[[توبه]] او را پذیرفت. گفته شده [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کردهاند دانسته پافشاری نمیکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>. درباره [[پذیرش توبه]] بهلول نازل شد<ref>فیض کاشانی، ج۱، ص۳۸۴؛ حویزی، ج۱، ص۳۹۱؛ طباطبایی، ج۴، ص۲۴.</ref>. پس از [[نزول آیه]]، رسول خدا{{صل}} به محل عبادت بهلول رفت و به [[قبول توبه]] او [[بشارت]] داد <ref>صدوق، ص۹۷؛ فتال نیشابوری، ص۴۷۹.</ref>. | [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۵۹.</ref> مستند [[صحابی]] بودن وی را [[حدیثی]] دانسته که محل تردید است. [[روایت]] چنین است: روزی [[معاذ بن جبل]] گریهکنان نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و عرض کرد: یا [[رسول الله]]، بر در سرای شما [[جوانی]] است که بر جوانی خود میگرید. رسول خدا {{صل}} [[اذن]] داد و [[جوان]] آمد. سپس از سبب گریه او پرسید، جوان گفت: گناهانی مرتکب شدهام که اگر [[خداوند]] به برخی از آنها مؤاخذهام کند، مرا به [[جهنم]] خواهد برد. سپس اعتراف کرد که سالها [[کفن]] مردهها را میدزدیدم<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۱.</ref> و روزی با دختری از [[انصار]] بعد از دزدیدن کفنش، [[زنا]] کردم. سپس ندایی شنیدم که میگفت: وای بر تو از [[حاکم]] [[روز قیامت]]؛ روزی که نزد او به [[مخاصمه]] برخیزم. [[حضرت]] با شنیدن این کلمات، جوان را از خود راند. [[بهلول]] به یکی از کوههای [[مدینه]] [[پناه]] برد و مشغول [[عبادت]] خداوند شد. شنیده شد که او میگفت: خدایا، اینک [[بنده]] تو [[بهلول]] است که در [[خدمت]] تو ایستاده و دستش در گردن خود [[غل]] کرده است. خداوند[[توبه]] او را پذیرفت. گفته شده [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟ - و (آن کسان که) بر آنچه کردهاند دانسته پافشاری نمیکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>. درباره [[پذیرش توبه]] بهلول نازل شد<ref>فیض کاشانی، ج۱، ص۳۸۴؛ حویزی، ج۱، ص۳۹۱؛ طباطبایی، ج۴، ص۲۴.</ref>. پس از [[نزول آیه]]، رسول خدا {{صل}} به محل عبادت بهلول رفت و به [[قبول توبه]] او [[بشارت]] داد <ref>صدوق، ص۹۷؛ فتال نیشابوری، ص۴۷۹.</ref>. | ||
ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۰.</ref> به بخشی از [[حدیث]] که از طریق [[ابوهریره]] نقل شده، اشاره کرده و گفته این [[حدیث]] طولانی است، اما تمام حدیث را نیاورده است. متن کامل حدیث در امالی [[صدوق]] آمده است و منابع بعدی<ref>مجلسی، ج۵۳، ص۳۲۶.</ref> از او نقل کردهاند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۵۹.</ref> گوید: برخی [[حکم]] به برساخته بودن این حدیث کردهاند و کسانی آن را به طور مرسل نقل کرده و از شخصی نام نبردهاند. | ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۶۰.</ref> به بخشی از [[حدیث]] که از طریق [[ابوهریره]] نقل شده، اشاره کرده و گفته این [[حدیث]] طولانی است، اما تمام حدیث را نیاورده است. متن کامل حدیث در امالی [[صدوق]] آمده است و منابع بعدی<ref>مجلسی، ج۵۳، ص۳۲۶.</ref> از او نقل کردهاند. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۵۹.</ref> گوید: برخی [[حکم]] به برساخته بودن این حدیث کردهاند و کسانی آن را به طور مرسل نقل کرده و از شخصی نام نبردهاند. | ||
[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۱.</ref> گوید: از [[عمر]] نقل شده است که او در حالی که [[گریه]] میکرد بر [[رسول خدا]]{{صل}} وارد شد و حال آن [[جوان]] را گزارش کرد؛ چنان که در روایتی نیز به جای بهلول، نام ثعلبه آمده، اما هیچ کدام ثابت نیست. برخی منابع متأخر، این [[روایت]] را برای [[ترغیب]] به [[توبه]] آوردهاند<ref>نمازی، ج۱، ص۴۰۴ و ۴۴۶.</ref> | [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۱.</ref> گوید: از [[عمر]] نقل شده است که او در حالی که [[گریه]] میکرد بر [[رسول خدا]] {{صل}} وارد شد و حال آن [[جوان]] را گزارش کرد؛ چنان که در روایتی نیز به جای بهلول، نام ثعلبه آمده، اما هیچ کدام ثابت نیست. برخی منابع متأخر، این [[روایت]] را برای [[ترغیب]] به [[توبه]] آوردهاند<ref>نمازی، ج۱، ص۴۰۴ و ۴۴۶.</ref><ref>ماخذ: ابن اثیر / اسد الغابه + ابن حجر / الاصابه + | ||
حویزی، عبدعلی بن جمعه عروسی (م۱۱۱۲)، تفسیر نور ثقلین، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۲؛ صدوق، محمد بن علی (م ۳۸۱)، امالی، قم، مؤسسة البعثه، ۱۴۱۷؛ طباطبایی، سیدمحمد حسین (م۱۴۰۲)، المیزان، قم، جماعة المدرسین؛ فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، تحقیق سیدمحمدمهدی سید حسن خرسان، قم، منشورات الرضی، فیض کاشانی، محسن (م ۱۰۹۱)، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۶؛ مجلسی، محمدباقر (م ۱۱۱۰)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳؛ نمازی شاهرودی، علی (م ۱۴۰۵)، مستدرک سفینة البحار، تحقیق حسن نمازی، قم، جماعة المدرسین، ۱۴۱۹.</ref> | حویزی، عبدعلی بن جمعه عروسی (م۱۱۱۲)، تفسیر نور ثقلین، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۲؛ صدوق، محمد بن علی (م ۳۸۱)، امالی، قم، مؤسسة البعثه، ۱۴۱۷؛ طباطبایی، سیدمحمد حسین (م۱۴۰۲)، المیزان، قم، جماعة المدرسین؛ فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، تحقیق سیدمحمدمهدی سید حسن خرسان، قم، منشورات الرضی، فیض کاشانی، محسن (م ۱۰۹۱)، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۶؛ مجلسی، محمدباقر (م ۱۱۱۰)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳؛ نمازی شاهرودی، علی (م ۱۴۰۵)، مستدرک سفینة البحار، تحقیق حسن نمازی، قم، جماعة المدرسین، ۱۴۱۹.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بهز قشیری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۷۵-۲۷۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۷
ٴ
مقدمه
ابن حجر[۱] مستند صحابی بودن وی را حدیثی دانسته که محل تردید است. روایت چنین است: روزی معاذ بن جبل گریهکنان نزد رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله، بر در سرای شما جوانی است که بر جوانی خود میگرید. رسول خدا (ص) اذن داد و جوان آمد. سپس از سبب گریه او پرسید، جوان گفت: گناهانی مرتکب شدهام که اگر خداوند به برخی از آنها مؤاخذهام کند، مرا به جهنم خواهد برد. سپس اعتراف کرد که سالها کفن مردهها را میدزدیدم[۲] و روزی با دختری از انصار بعد از دزدیدن کفنش، زنا کردم. سپس ندایی شنیدم که میگفت: وای بر تو از حاکم روز قیامت؛ روزی که نزد او به مخاصمه برخیزم. حضرت با شنیدن این کلمات، جوان را از خود راند. بهلول به یکی از کوههای مدینه پناه برد و مشغول عبادت خداوند شد. شنیده شد که او میگفت: خدایا، اینک بنده تو بهلول است که در خدمت تو ایستاده و دستش در گردن خود غل کرده است. خداوندتوبه او را پذیرفت. گفته شده آیه وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ[۳]. درباره پذیرش توبه بهلول نازل شد[۴]. پس از نزول آیه، رسول خدا (ص) به محل عبادت بهلول رفت و به قبول توبه او بشارت داد [۵].
ابن حجر[۶] به بخشی از حدیث که از طریق ابوهریره نقل شده، اشاره کرده و گفته این حدیث طولانی است، اما تمام حدیث را نیاورده است. متن کامل حدیث در امالی صدوق آمده است و منابع بعدی[۷] از او نقل کردهاند. ابن حجر[۸] گوید: برخی حکم به برساخته بودن این حدیث کردهاند و کسانی آن را به طور مرسل نقل کرده و از شخصی نام نبردهاند.
ابن اثیر[۹] گوید: از عمر نقل شده است که او در حالی که گریه میکرد بر رسول خدا (ص) وارد شد و حال آن جوان را گزارش کرد؛ چنان که در روایتی نیز به جای بهلول، نام ثعلبه آمده، اما هیچ کدام ثابت نیست. برخی منابع متأخر، این روایت را برای ترغیب به توبه آوردهاند[۱۰][۱۱][۱۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۵۹.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۱.
- ↑ «و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟ - و (آن کسان که) بر آنچه کردهاند دانسته پافشاری نمیکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
- ↑ فیض کاشانی، ج۱، ص۳۸۴؛ حویزی، ج۱، ص۳۹۱؛ طباطبایی، ج۴، ص۲۴.
- ↑ صدوق، ص۹۷؛ فتال نیشابوری، ص۴۷۹.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۶۰.
- ↑ مجلسی، ج۵۳، ص۳۲۶.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۴۵۹.
- ↑ ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۱.
- ↑ نمازی، ج۱، ص۴۰۴ و ۴۴۶.
- ↑ ماخذ: ابن اثیر / اسد الغابه + ابن حجر / الاصابه + حویزی، عبدعلی بن جمعه عروسی (م۱۱۱۲)، تفسیر نور ثقلین، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۲؛ صدوق، محمد بن علی (م ۳۸۱)، امالی، قم، مؤسسة البعثه، ۱۴۱۷؛ طباطبایی، سیدمحمد حسین (م۱۴۰۲)، المیزان، قم، جماعة المدرسین؛ فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، تحقیق سیدمحمدمهدی سید حسن خرسان، قم، منشورات الرضی، فیض کاشانی، محسن (م ۱۰۹۱)، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۶؛ مجلسی، محمدباقر (م ۱۱۱۰)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳؛ نمازی شاهرودی، علی (م ۱۴۰۵)، مستدرک سفینة البحار، تحقیق حسن نمازی، قم، جماعة المدرسین، ۱۴۱۹.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «بهز قشیری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۷۵-۲۷۶.