ابوسعید محسن بن محمد بن کرامه جشمی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = | ||
خط ۹: | خط ۸: | ||
[[ابوسعد محسن بن محمد بن کرامه جشمی بیهقی]] مشهور به [[ابن کرامه]] و [[حاکم جشمی]] در سال ۴۱۳ه در روستای جُشَم<ref>الاعلام، ج ۵، ص۲۸۹.</ref> بیهق از توابع [[نیشابور]] به [[دنیا]] آمد. <ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۱۴۱.</ref> جد سیزدهم وی [[محمد بن حنفیه]] میباشد. از [[ابوعبدالرحمان سلمی]]، [[ابوالحسین وخشی]]، [[ابوعلی وخشی]] و [[امیرالفضل میکالی]] [[حدیث]] آموخت و [[روایت]] کرد؛ همچنین او از [[شاگردان]] ممتاز [[ابوحامد بخاری]]، [[علی بن عبداللّه بن احمد نیشابوری]]، و [[قاضی]] القضات [[ابومحمد عبدالله بن حسین ناصحی]] بود که [[علم فقه]] را نزد ناصحی فرا گرفت. <ref>تاریخ بیهق، ص۲۱۲.</ref> [[زمخشری]] [[مفسر]] معروف از شاگردان او میباشد. | [[ابوسعد محسن بن محمد بن کرامه جشمی بیهقی]] مشهور به [[ابن کرامه]] و [[حاکم جشمی]] در سال ۴۱۳ه در روستای جُشَم<ref>الاعلام، ج ۵، ص۲۸۹.</ref> بیهق از توابع [[نیشابور]] به [[دنیا]] آمد. <ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۱۴۱.</ref> جد سیزدهم وی [[محمد بن حنفیه]] میباشد. از [[ابوعبدالرحمان سلمی]]، [[ابوالحسین وخشی]]، [[ابوعلی وخشی]] و [[امیرالفضل میکالی]] [[حدیث]] آموخت و [[روایت]] کرد؛ همچنین او از [[شاگردان]] ممتاز [[ابوحامد بخاری]]، [[علی بن عبداللّه بن احمد نیشابوری]]، و [[قاضی]] القضات [[ابومحمد عبدالله بن حسین ناصحی]] بود که [[علم فقه]] را نزد ناصحی فرا گرفت. <ref>تاریخ بیهق، ص۲۱۲.</ref> [[زمخشری]] [[مفسر]] معروف از شاگردان او میباشد. | ||
رجالنویسان درباره او گفتهاند: وی ابتدا [[حنفی]] [[مذهب]] بود، ولی از آن [[برید]] و به [[شیعه]] [[زیدیه]] پیوست؛ علاوه بر آن وی را از برجستهترین [[مورخان]] [[معتزله]] و یکی از مهمترین مورخان زیدیه شمردهاند. او پس از [[قاضی عبدالجبار جبائی]]، از مشهورترین [[متکلمان]] جبائیه میباشد. [[حاکم]]، [[اعتقاد]] [[راسخ]] به نظر و [[تفکر]] و [[تدبر]] داشت، اما به شرطی که به معرفه [[اللّه]] منتج شود و [[ایمانی]] را که از راه [[تقلید]] حاصل شده باشد را [[فاسد]] میشمرد. وی با آنکه شیعه بود، از [[شیعه امامیه]] تحاشی میکرد و [[اختلاف]] آنان را در تعیین هر [[امام]] پس از درگذشت امام قبلی، با [[عقیده]] آنان درباره [[منصوص بودن امامت]] ناسازگار میدانست. <ref> تاریخ نیشابور، ص۶۹۲.</ref> افزون بر این مسائل، او [[مهدویت]] [[خاصه]] را نمیپذیرفت و به [[مشروعیت]] خلفای پیش از [[حضرت علی]]{{ع}}و [[لزوم]] [[انتخاب امام]] در هر [[زمان]] و [[انعقاد پیمان]] [[امامت]] [[باور]] داشت. او همچنین از [[عالمان]] اصول و [[کلام]] میباشد و در آن زمینه تألیفات بسیاری نوشته است. <ref> تاریخ بیهق، ص۲۱۲.</ref> وی [[معتقد]] بود امام باید به امور حدود و [[تعزیر]] رسیدگی کند. <ref>اسماء الکتب، ص۱۳۸.</ref> ابن کرامه سال ۴۹۴ه بر اثر سوءقصد در [[مکه]] به [[قتل]] رسید و [[قاتلان]] او را داییها و گروهی از جبریه دانسته و علت آن را با دو احتمال ذکر نموده اند: یکی اینکه چون کتابی در [[طعن]] مجبّره نوشته و آنان را از [[اتباع]] [[ابلیس]] انگاشته بود، دوم [[غلو]] در اعتزال و [[حب اهل بیت]] را عامل [[قتل]] او ذکر کردهاند. [[حاکم]] که عالمی ذوفنون بود تصانیف بسیاری از خود بر جای گذاشت، به ویژه در [[علم تفسیر]] که او را [[فرید]] زمانش خوانند. <ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص۵۱۵.</ref> | رجالنویسان درباره او گفتهاند: وی ابتدا [[حنفی]] [[مذهب]] بود، ولی از آن [[برید]] و به [[شیعه]] [[زیدیه]] پیوست؛ علاوه بر آن وی را از برجستهترین [[مورخان]] [[معتزله]] و یکی از مهمترین مورخان زیدیه شمردهاند. او پس از [[قاضی عبدالجبار جبائی]]، از مشهورترین [[متکلمان]] جبائیه میباشد. [[حاکم]]، [[اعتقاد]] [[راسخ]] به نظر و [[تفکر]] و [[تدبر]] داشت، اما به شرطی که به معرفه [[اللّه]] منتج شود و [[ایمانی]] را که از راه [[تقلید]] حاصل شده باشد را [[فاسد]] میشمرد. وی با آنکه شیعه بود، از [[شیعه امامیه]] تحاشی میکرد و [[اختلاف]] آنان را در تعیین هر [[امام]] پس از درگذشت امام قبلی، با [[عقیده]] آنان درباره [[منصوص بودن امامت]] ناسازگار میدانست. <ref> تاریخ نیشابور، ص۶۹۲.</ref> افزون بر این مسائل، او [[مهدویت]] [[خاصه]] را نمیپذیرفت و به [[مشروعیت]] خلفای پیش از [[حضرت علی]] {{ع}}و [[لزوم]] [[انتخاب امام]] در هر [[زمان]] و [[انعقاد پیمان]] [[امامت]] [[باور]] داشت. او همچنین از [[عالمان]] اصول و [[کلام]] میباشد و در آن زمینه تألیفات بسیاری نوشته است. <ref> تاریخ بیهق، ص۲۱۲.</ref> وی [[معتقد]] بود امام باید به امور حدود و [[تعزیر]] رسیدگی کند. <ref>اسماء الکتب، ص۱۳۸.</ref> ابن کرامه سال ۴۹۴ه بر اثر سوءقصد در [[مکه]] به [[قتل]] رسید و [[قاتلان]] او را داییها و گروهی از جبریه دانسته و علت آن را با دو احتمال ذکر نموده اند: یکی اینکه چون کتابی در [[طعن]] مجبّره نوشته و آنان را از [[اتباع]] [[ابلیس]] انگاشته بود، دوم [[غلو]] در اعتزال و [[حب اهل بیت]] را عامل [[قتل]] او ذکر کردهاند. [[حاکم]] که عالمی ذوفنون بود تصانیف بسیاری از خود بر جای گذاشت، به ویژه در [[علم تفسیر]] که او را [[فرید]] زمانش خوانند. <ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص۵۱۵.</ref> | ||
آثار زیر مربوط به اوست: جلاء الابصار فی متون الاخبار، <ref>معالم العلماء، ص۹۳.</ref> تفسیر القرآن الکریم، عیون المسائل، تنبیه الغافلین فی فضائل الطالبین، التأثیر و المؤثر فی علم الکلام، الرسالة التامة فی نصیحة العامه، السفینة فی علم التاریخ، السفینة الجامعة لانواع العلوم، تنزیه الانبیاء و الائمه، المؤثرات، الرد علی المجبره، الامامة علی مذهب الزیدیه، تفسیری مبسوط و تفسیری موجز، الشروط و المحاضره، الاسماء و الصفات، الحائق و الوثائق، المنتخب فی کتاب الزیدیه، الانتصار لسادات المهاجرین و الانصار، تحکیم العقول فی الاصول، رسالة الباهرة فی الفرقة الخاسره، الرسالة الغرّاء، <ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص۵۱۵.</ref> رسالة الشیخ ابلیس الی اخوانه المناخیس که مرادش مجبره هستند<ref>معجم المؤلفین، ج ۸، ص۱۸۷.</ref><ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۳، ص ۲۸۵ - ۲۸۶.</ref> | آثار زیر مربوط به اوست: جلاء الابصار فی متون الاخبار، <ref>معالم العلماء، ص۹۳.</ref> تفسیر القرآن الکریم، عیون المسائل، تنبیه الغافلین فی فضائل الطالبین، التأثیر و المؤثر فی علم الکلام، الرسالة التامة فی نصیحة العامه، السفینة فی علم التاریخ، السفینة الجامعة لانواع العلوم، تنزیه الانبیاء و الائمه، المؤثرات، الرد علی المجبره، الامامة علی مذهب الزیدیه، تفسیری مبسوط و تفسیری موجز، الشروط و المحاضره، الاسماء و الصفات، الحائق و الوثائق، المنتخب فی کتاب الزیدیه، الانتصار لسادات المهاجرین و الانصار، تحکیم العقول فی الاصول، رسالة الباهرة فی الفرقة الخاسره، الرسالة الغرّاء، <ref>دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص۵۱۵.</ref> رسالة الشیخ ابلیس الی اخوانه المناخیس که مرادش مجبره هستند<ref>معجم المؤلفین، ج ۸، ص۱۸۷.</ref><ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۳، ص ۲۸۵ - ۲۸۶.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۳
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
آشنایی اجمالی
ابوسعد محسن بن محمد بن کرامه جشمی بیهقی مشهور به ابن کرامه و حاکم جشمی در سال ۴۱۳ه در روستای جُشَم[۱] بیهق از توابع نیشابور به دنیا آمد. [۲] جد سیزدهم وی محمد بن حنفیه میباشد. از ابوعبدالرحمان سلمی، ابوالحسین وخشی، ابوعلی وخشی و امیرالفضل میکالی حدیث آموخت و روایت کرد؛ همچنین او از شاگردان ممتاز ابوحامد بخاری، علی بن عبداللّه بن احمد نیشابوری، و قاضی القضات ابومحمد عبدالله بن حسین ناصحی بود که علم فقه را نزد ناصحی فرا گرفت. [۳] زمخشری مفسر معروف از شاگردان او میباشد.
رجالنویسان درباره او گفتهاند: وی ابتدا حنفی مذهب بود، ولی از آن برید و به شیعه زیدیه پیوست؛ علاوه بر آن وی را از برجستهترین مورخان معتزله و یکی از مهمترین مورخان زیدیه شمردهاند. او پس از قاضی عبدالجبار جبائی، از مشهورترین متکلمان جبائیه میباشد. حاکم، اعتقاد راسخ به نظر و تفکر و تدبر داشت، اما به شرطی که به معرفه اللّه منتج شود و ایمانی را که از راه تقلید حاصل شده باشد را فاسد میشمرد. وی با آنکه شیعه بود، از شیعه امامیه تحاشی میکرد و اختلاف آنان را در تعیین هر امام پس از درگذشت امام قبلی، با عقیده آنان درباره منصوص بودن امامت ناسازگار میدانست. [۴] افزون بر این مسائل، او مهدویت خاصه را نمیپذیرفت و به مشروعیت خلفای پیش از حضرت علی (ع)و لزوم انتخاب امام در هر زمان و انعقاد پیمان امامت باور داشت. او همچنین از عالمان اصول و کلام میباشد و در آن زمینه تألیفات بسیاری نوشته است. [۵] وی معتقد بود امام باید به امور حدود و تعزیر رسیدگی کند. [۶] ابن کرامه سال ۴۹۴ه بر اثر سوءقصد در مکه به قتل رسید و قاتلان او را داییها و گروهی از جبریه دانسته و علت آن را با دو احتمال ذکر نموده اند: یکی اینکه چون کتابی در طعن مجبّره نوشته و آنان را از اتباع ابلیس انگاشته بود، دوم غلو در اعتزال و حب اهل بیت را عامل قتل او ذکر کردهاند. حاکم که عالمی ذوفنون بود تصانیف بسیاری از خود بر جای گذاشت، به ویژه در علم تفسیر که او را فرید زمانش خوانند. [۷]
آثار زیر مربوط به اوست: جلاء الابصار فی متون الاخبار، [۸] تفسیر القرآن الکریم، عیون المسائل، تنبیه الغافلین فی فضائل الطالبین، التأثیر و المؤثر فی علم الکلام، الرسالة التامة فی نصیحة العامه، السفینة فی علم التاریخ، السفینة الجامعة لانواع العلوم، تنزیه الانبیاء و الائمه، المؤثرات، الرد علی المجبره، الامامة علی مذهب الزیدیه، تفسیری مبسوط و تفسیری موجز، الشروط و المحاضره، الاسماء و الصفات، الحائق و الوثائق، المنتخب فی کتاب الزیدیه، الانتصار لسادات المهاجرین و الانصار، تحکیم العقول فی الاصول، رسالة الباهرة فی الفرقة الخاسره، الرسالة الغرّاء، [۹] رسالة الشیخ ابلیس الی اخوانه المناخیس که مرادش مجبره هستند[۱۰][۱۱]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۳
پانویس
- ↑ الاعلام، ج ۵، ص۲۸۹.
- ↑ معجم البلدان، ج ۲، ص۱۴۱.
- ↑ تاریخ بیهق، ص۲۱۲.
- ↑ تاریخ نیشابور، ص۶۹۲.
- ↑ تاریخ بیهق، ص۲۱۲.
- ↑ اسماء الکتب، ص۱۳۸.
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص۵۱۵.
- ↑ معالم العلماء، ص۹۳.
- ↑ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص۵۱۵.
- ↑ معجم المؤلفین، ج ۸، ص۱۸۷.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۳، ص ۲۸۵ - ۲۸۶.