ابوعزیز بن عمیر عبدری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = ابوعزیز بن عمیر عبدری | مداخل مرتبط = [[ابوعزیز بن عمیر عبدری در تراجم و رجال]] - [[ابوعزیز بن عمیر عبدری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوعزیز بن عمیر عبدری در تراجم و رجال]] - [[ابوعزیز بن عمیر عبدری در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابوعزیز بن عمیر عبدری
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مکه.jpg                         
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مکه
| نام کامل = ابوعزیز بن عمیر عبدری
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[قریش]]       
| از تیره = [[بنی‌عبدالدار]] 
| پدر = [[عمیر بن هاشم بن عبد مناف]] 
| مادر = [[هند بنت مالک]]
| همسر = 
| پسر =
| دختر = 
| خواهر = [[هند بنت عمیر عبدری]]
| برادر = {{فهرست جعبه| [[مصعب بن عمیر]] | [[ابویزید بن عمیر عبدری]] | [[ابوالروم بن عمیر عبدری]] }}
| خویشاوندان = [[مصعب بن عمیر بن ابی عزیز]] (نواده) 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر = 
| محل دفن =
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = 
| از طبقه =
| در جنگ = {{فهرست جعبه افقی| [[جنگ بدر]] | [[جنگ احد]] }}
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = پرچمدار [[مشرکان]] در [[جنگ بدر]] 
| علت شهرت = 
| علت درگذشت =
| علت شهادت = 
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او = 
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
فرزند [[عمیر بن هاشم بن عبد مناف]]، از تیره عبدالدار از [[قبیله قریش]] و [[برادر]] [[مصعب بن عمیر]]<ref>خلیفة بن خیاط، ص۴۵؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۳؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷.</ref> [[زراره]] نام اوست<ref>ابن حبیب، ص۴۰۱؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۳۴۴؛ ابن حجر، ج۷، ص۴۶۳.</ref>، ولی به [[کنیه]] مشهور است<ref>بخاری، ص۶۱؛ ابن ابی حاتم، ج۹، ۴۱۸؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۴.</ref>.
فرزند [[عمیر بن هاشم بن عبد مناف]]، از تیره عبدالدار از [[قبیله قریش]] و [[برادر]] [[مصعب بن عمیر]]<ref>خلیفة بن خیاط، ص۴۵؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۳؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷.</ref> [[زراره]] نام اوست<ref>ابن حبیب، ص۴۰۱؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۳۴۴؛ ابن حجر، ج۷، ص۴۶۳.</ref>، ولی به [[کنیه]] مشهور است<ref>بخاری، ص۶۱؛ ابن ابی‌حاتم، ج۹، ۴۱۸؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۴.</ref>.


در [[صحابی]] بودن یا نبودن او [[اختلاف]] است. عده‌ای او را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن ابی حاتم، ج۹، ص۴۱۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۴۶۳.</ref> و عده‌ای دیگر به نقل از [[زبیر بن بکار]] گفته‌اند: او در [[جنگ بدر]]، [[کافر]] کشته شد<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۳۴۴ و ج۷، ص۶.</ref>. از [[ابن منده]] نقل شده است که از [[اسلام آوردن]] او اطلاعی در دست نیست<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷.</ref>. ابن عبدالبر سخن زبیر بن بکار را درست ندانسته است و می‌گوید: شاید فرد کشته شده کافر در [[جنگ]] آمد، برادر دیگری از آنان باشد که نامش معلوم نیست. سپس به سخن [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۴ و ۱۳۴.</ref> و دیگران استناد کرده‌اند که او در جنگ بدر [[اسیر]] بوده و برادر دیگرش به نام ابویزید در [[احد]] کشته شده است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷.</ref>.
در [[صحابی]] بودن یا نبودن او [[اختلاف]] است. عده‌ای او را صحابی دانسته‌اند<ref>ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۴۱۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۴۶۳.</ref> و عده‌ای دیگر به نقل از [[زبیر بن بکار]] گفته‌اند: او در [[جنگ بدر]]، [[کافر]] کشته شد<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۳۴۴ و ج۷، ص۶.</ref>. از [[ابن منده]] نقل شده است که از [[اسلام آوردن]] او اطلاعی در دست نیست<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷.</ref>. ابن عبدالبر سخن زبیر بن بکار را درست ندانسته است و می‌گوید: شاید فرد کشته شده کافر در [[جنگ]] آمد، برادر دیگری از آنان باشد که نامش معلوم نیست. سپس به سخن [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۳، ص۴ و ۱۳۴.</ref> و دیگران استناد کرده‌اند که او در جنگ بدر [[اسیر]] بوده و برادر دیگرش به نام ابویزید در [[احد]] کشته شده است<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷.</ref>.


[[مادر]] وی [[هند]]، دختر [[مالک]]، مکنی به "ام خناس" از تیره [[بنی عبدالدار]] است<ref>واقدی، ج۱، ص۲۰۳؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۵.</ref>. [[خواهر]] وی هند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۴۵.</ref> و [[برادران]] او [[ابوالروم بن عمیر|ابوالروم]]، [[مصعب بن عمیر|مصعب]] و [[ابویزید بن عمیر|ابویزید]] ([[ابوزید بن عمیر|ابوزید]])<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹؛ شامی، ج۴، ص۱۹۵.</ref> نام داشتند. دو نفر اخیر در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسیدند<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷.</ref>. از [[نوادگان]] او، فردی به نام [[مصعب بن عمیر بن ابی عزیز]] در واقعه حره به [[سال ۶۳ هجری]] کشته شد<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۶.</ref>.
[[مادر]] وی [[هند]]، دختر [[مالک]]، مکنی به «ام خناس» از تیره [[بنی عبدالدار]] است<ref>واقدی، ج۱، ص۲۰۳؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۵.</ref>. [[خواهر]] وی هند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۴۵.</ref> و [[برادران]] او [[ابوالروم بن عمیر|ابوالروم]]، [[مصعب بن عمیر|مصعب]] و [[ابویزید بن عمیر|ابویزید]] ([[ابوزید بن عمیر|ابوزید]])<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹؛ شامی، ج۴، ص۱۹۵.</ref> نام داشتند. دو نفر اخیر در [[جنگ احد]] به [[شهادت]] رسیدند<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷.</ref>. از [[نوادگان]] او، فردی به نام [[مصعب بن عمیر بن ابی عزیز]] در واقعه حره به [[سال ۶۳ هجری]] کشته شد<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۶.</ref>.


أبو عزیز در [[بدر]] از پرچمداران [[مشرکان]] بود<ref>واقدی، ج۱، ص۵۸؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۰؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۴.</ref> که به [[اسارت]] درآمد<ref>ابن سعد، ج۲، ص۱۳.</ref>.
أبو عزیز در [[بدر]] از پرچمداران [[مشرکان]] بود<ref>واقدی، ج۱، ص۵۸؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۰؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۴.</ref> که به [[اسارت]] درآمد<ref>ابن سعد، ج۲، ص۱۳.</ref>.


وی می‌گوید: وقتی مرا از منطقه [[بدر]] به [[مدینه]] می‌آوردند، با گروهی از [[انصار]] بودم. وقتی [[غذا]] می‌خوردند، نان را به من می‌دادند و خودشان خرما می‌خوردند و این به دلیل سفارشی بود که [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[اسیران]] کرده بود. هرکس تکه نانی به دست می‌آورد، آن را به من می‌داد و من [[خجالت]] می‌کشیدم و آن را به آنان پس می‌دادم. آنان باز نان را بدون آنکه دستی به آن بزنند، به من می‌دادند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۴۷۲؛ طبری، ج۲، ص۴۶۱؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۳؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۴.</ref>.
وی می‌گوید: وقتی مرا از منطقه [[بدر]] به [[مدینه]] می‌آوردند، با گروهی از [[انصار]] بودم. وقتی [[غذا]] می‌خوردند، نان را به من می‌دادند و خودشان خرما می‌خوردند و این به دلیل سفارشی بود که [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[اسیران]] کرده بود. هرکس تکه نانی به دست می‌آورد، آن را به من می‌داد و من [[خجالت]] می‌کشیدم و آن را به آنان پس می‌دادم. آنان باز نان را بدون آنکه دستی به آن بزنند، به من می‌دادند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۴۷۲؛ طبری، ج۲، ص۴۶۱؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۳؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۴.</ref>.


وقتی اسیران [[بدر]] را نزد رسول خدا{{صل}} آوردند، [[حضرت]] آنان را میان اصحابش تقسیم کرد و فرمود: "به آنان [[نیکی]] کنید". یکی از انصار به نام [[ابو الیسر]] ([[کعب بن عمرو]]) مرا [[اسیر]] کرد و در قرعه کشی سهم [[محرز بن نضله]] شدم. برادرم [[مصعب]] بر من گذشت و به محرز گفت: دستان او را محکم ببند که در [[مکه]] [[مادری]] [[ثروتمند]] دارد. من (ابوعزیر) به مصعب گفتم: ای [[برادر]]! سفارش تو درباره من چنین است؟ مصعب گفت: به جای تو، او (محرز) برادر من است. [[مادر]] ابوعزیز، ام خناس دختر [[مالک]] پرسید: بالاترین فدیه‌ای که [[قریشیان]] پرداخته‌اند، چقدر است؟ گفتند: چهار هزار [[درهم]]. او هم چهارهزار درهم برای [[آزادی]] ابوعزیز فرستاد<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۰؛ طبری، ج۲، ص۴۶۰؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۳۴۷؛ شامی، ج۴، ص۶۶.</ref>.
وقتی اسیران [[بدر]] را نزد رسول خدا {{صل}} آوردند، [[حضرت]] آنان را میان اصحابش تقسیم کرد و فرمود: «به آنان [[نیکی]] کنید». یکی از انصار به نام [[ابو الیسر]] ([[کعب بن عمرو]]) مرا [[اسیر]] کرد و در قرعه کشی سهم [[محرز بن نضله]] شدم. برادرم [[مصعب]] بر من گذشت و به محرز گفت: دستان او را محکم ببند که در [[مکه]] [[مادری]] [[ثروتمند]] دارد. من (ابوعزیر) به مصعب گفتم: ای [[برادر]]! سفارش تو درباره من چنین است؟ مصعب گفت: به جای تو، او (محرز) برادر من است. [[مادر]] ابوعزیز، ام خناس دختر [[مالک]] پرسید: بالاترین فدیه‌ای که [[قریشیان]] پرداخته‌اند، چقدر است؟ گفتند: چهار هزار [[درهم]]. او هم چهارهزار درهم برای [[آزادی]] ابوعزیز فرستاد<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۰؛ طبری، ج۲، ص۴۶۰؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۳۴۷؛ شامی، ج۴، ص۶۶.</ref>.


در عین حال منابع موجود، اطلاعاتی از او پس از آزادی از اسارت ارائه نداده‌اند؛ اگرچه برخی، او را از کشتگان [[احد]] دانسته‌اند<ref>ابن سعد، ج۲، ص۳۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعزیز بن عمیر عبدری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۴۰-۴۴۱.</ref>
در عین حال منابع موجود، اطلاعاتی از او پس از آزادی از اسارت ارائه نداده‌اند؛ اگرچه برخی، او را از کشتگان [[احد]] دانسته‌اند<ref>ابن سعد، ج۲، ص۳۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعزیز بن عمیر عبدری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۴۰-۴۴۱.</ref>
خط ۲۰: خط ۶۷:
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[مصعب بن عمیر]] (برادر)
* [[مصعب بن عمیر]] (برادر)
* [[ابویزید بن عمیر عبدری]] (برادر)
* [[ابوالروم بن عمیر عبدری]] (برادر)
* [[هند بنت عمیر عبدری]] (خواهر)
* [[هند بنت مالک]] (مادر)
* [[عمیر بن هاشم بن عبد مناف]] (پدر)
* [[قریش]] (قبیله)
* [[بنی‌عبدالدار]] (قبیله)
* [[مصعب بن عمیر بن ابی عزیز]] (نواده)
* [[مصعب بن عمیر بن ابی عزیز]] (نواده)
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}
خط ۳۱: خط ۸۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:قریش]]
[[رده:بنی‌عبدالدار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۵۸

ابوعزیز بن عمیر عبدری
تصویر قدیمی مکه
نام کاملابوعزیز بن عمیر عبدری
جنسیتمرد
از قبیلهقریش
از تیرهبنی‌عبدالدار
پدرعمیر بن هاشم بن عبد مناف
مادرهند بنت مالک
خواهرهند بنت عمیر عبدری
برادر
خویشاوندانمصعب بن عمیر بن ابی عزیز (نواده)
حضور در جنگ
فعالیت‌های اوپرچمدار مشرکان در جنگ بدر

مقدمه

فرزند عمیر بن هاشم بن عبد مناف، از تیره عبدالدار از قبیله قریش و برادر مصعب بن عمیر[۱] زراره نام اوست[۲]، ولی به کنیه مشهور است[۳].

در صحابی بودن یا نبودن او اختلاف است. عده‌ای او را صحابی دانسته‌اند[۴] و عده‌ای دیگر به نقل از زبیر بن بکار گفته‌اند: او در جنگ بدر، کافر کشته شد[۵]. از ابن منده نقل شده است که از اسلام آوردن او اطلاعی در دست نیست[۶]. ابن عبدالبر سخن زبیر بن بکار را درست ندانسته است و می‌گوید: شاید فرد کشته شده کافر در جنگ آمد، برادر دیگری از آنان باشد که نامش معلوم نیست. سپس به سخن ابن اسحاق[۷] و دیگران استناد کرده‌اند که او در جنگ بدر اسیر بوده و برادر دیگرش به نام ابویزید در احد کشته شده است[۸].

مادر وی هند، دختر مالک، مکنی به «ام خناس» از تیره بنی عبدالدار است[۹]. خواهر وی هند[۱۰] و برادران او ابوالروم، مصعب و ابویزید (ابوزید)[۱۱] نام داشتند. دو نفر اخیر در جنگ احد به شهادت رسیدند[۱۲]. از نوادگان او، فردی به نام مصعب بن عمیر بن ابی عزیز در واقعه حره به سال ۶۳ هجری کشته شد[۱۳].

أبو عزیز در بدر از پرچمداران مشرکان بود[۱۴] که به اسارت درآمد[۱۵].

وی می‌گوید: وقتی مرا از منطقه بدر به مدینه می‌آوردند، با گروهی از انصار بودم. وقتی غذا می‌خوردند، نان را به من می‌دادند و خودشان خرما می‌خوردند و این به دلیل سفارشی بود که رسول خدا (ص) درباره اسیران کرده بود. هرکس تکه نانی به دست می‌آورد، آن را به من می‌داد و من خجالت می‌کشیدم و آن را به آنان پس می‌دادم. آنان باز نان را بدون آنکه دستی به آن بزنند، به من می‌دادند[۱۶].

وقتی اسیران بدر را نزد رسول خدا (ص) آوردند، حضرت آنان را میان اصحابش تقسیم کرد و فرمود: «به آنان نیکی کنید». یکی از انصار به نام ابو الیسر (کعب بن عمرو) مرا اسیر کرد و در قرعه کشی سهم محرز بن نضله شدم. برادرم مصعب بر من گذشت و به محرز گفت: دستان او را محکم ببند که در مکه مادری ثروتمند دارد. من (ابوعزیر) به مصعب گفتم: ای برادر! سفارش تو درباره من چنین است؟ مصعب گفت: به جای تو، او (محرز) برادر من است. مادر ابوعزیز، ام خناس دختر مالک پرسید: بالاترین فدیه‌ای که قریشیان پرداخته‌اند، چقدر است؟ گفتند: چهار هزار درهم. او هم چهارهزار درهم برای آزادی ابوعزیز فرستاد[۱۷].

در عین حال منابع موجود، اطلاعاتی از او پس از آزادی از اسارت ارائه نداده‌اند؛ اگرچه برخی، او را از کشتگان احد دانسته‌اند[۱۸][۱۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. خلیفة بن خیاط، ص۴۵؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۳؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷.
  2. ابن حبیب، ص۴۰۱؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۳۴۴؛ ابن حجر، ج۷، ص۴۶۳.
  3. بخاری، ص۶۱؛ ابن ابی‌حاتم، ج۹، ۴۱۸؛ ابن ماکولا، ج۷، ص۴.
  4. ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۴۱۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۴۶۳.
  5. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۳۴۴ و ج۷، ص۶.
  6. أبونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷.
  7. ابن هشام، ج۳، ص۴ و ۱۳۴.
  8. ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷.
  9. واقدی، ج۱، ص۲۰۳؛ خلیفة بن خیاط، ص۴۵.
  10. خلیفة بن خیاط، ص۴۵.
  11. ابن هشام، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹؛ شامی، ج۴، ص۱۹۵.
  12. ابن هشام، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۷.
  13. ابن ماکولا، ج۷، ص۶.
  14. واقدی، ج۱، ص۵۸؛ ابن سعد، ج۲، ص۱۰؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۴.
  15. ابن سعد، ج۲، ص۱۳.
  16. ابن هشام، ج۲، ص۴۷۲؛ طبری، ج۲، ص۴۶۱؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۹۳؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۶۷؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۴.
  17. واقدی، ج۱، ص۱۴۰؛ طبری، ج۲، ص۴۶۰؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۳۴۷؛ شامی، ج۴، ص۶۶.
  18. ابن سعد، ج۲، ص۳۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۰۹.
  19. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ابوعزیز بن عمیر عبدری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۴۰-۴۴۱.