قوم سبأ: تفاوت میان نسخهها
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
# [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی]] و [[علی قانعی|قانعی]]، [[سبأ / قوم (مقاله)|مقاله «قوم سبأ»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵''']] | # [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی]] و [[علی قانعی|قانعی]]، [[سبأ / قوم (مقاله)|مقاله «قوم سبأ»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵''']] | ||
# [[پرونده:13681351.jpg|22px]] [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|'''تاریخ انبیاء''']] | # [[پرونده:13681351.jpg|22px]] [[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|'''تاریخ انبیاء''']] | ||
# [[پرونده:1100842.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصههای قرآن (کتاب)|'''قصههای قرآن''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۵
مقدمه
درباره چگونگی ضبط واژه سبأ، ریشه و معنای لغوی آن و اینکه آیا نام شخص، قبیله، قوم، سرزمین یا همه آنهاست اختلاف است. از مجموع این مباحث میتوان نتیجه گرفت که نسل پدیدآمده از مردی به نام سبأ به نام قوم سبأ و نیز زیستگاه، پادشاهان و سورهای که به سرگذشت آنان پرداخته، با این نام اشتهار یافتهاند.[۱]
تاریخ و تمدن قوم سبأ
در این جا اجمال سرگذشت مردم سبا را از نظر شما میگذرانیم. اما آنچه قرآن کریم درباره آنها فرموده چنین است: لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ * فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ * ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ[۲]. و اما وضع جغرافیایی سبا و اجمال داستان مردم آن: کشور یمن در جنوب غربی شبه جزیره عربستان قرار دارد و از زمانهای قدیم بین کشورهای بزرگ آن زمان بر سر تصرف آن ناحیه جنگ و اختلاف بوده است و یک بار هم در زمان ساسانیان به دست ایرانیان افتاد. گاهی هم دولتهای خود مختاری در آنجا تشکیل میشد، از آن جمله به گفته یکی از دانشمندان، در حدود سال ۸۵۰ قبل از میلاد، ملوک سبا در یمن دولتی تشکیل دادند که بیش از ششصد سال حکومتشان طول کشید و از آثار و اکتشافاتی که این اواخر به دست آمده و اکنون در موزههای اروپا نمونههای آن موجود است، معلوم شده که مردم سبا از عالیترین تمدنها برخوردار بودهاند و در ساختن ظروف طلا و نقره و بناهای باشکوه و آبادی و تزیین شهرها مهارتی کامل داشتهاند. از کارهای مهم پادشاهان سبا که با نبودن وسایل امروزی انجام دادهاند، ساختن سد مأرب است و مأرب پایتخت سلاطین سبا بود. این شهر در دامنه درهای قرار داشت که بالای آن کوههای بزرگی وجود داشت. در آن دره، تنگهای کوهستانی و در دو طرف آن تنگه، دو کوه معروف به کوه بلق است که فاصله آنها شش صد قدم است.
خاک یمن پهناور و حاصلخیز بود، ولی در آنجا هم مانند سایر نقاط عربستان، آب کمیاب بود و رودخانههای مهمی نداشت و گاهگاهی بر اثر بارانهای فصلی، سیلی برمیخاست و در دشت پهناور به هدر میرفت، از این رو مردم یمن به فکر ساختن سد افتادند تا زیادی آب باران را در پشت آن سدها ذخیره کنند و در فصل تابستان از آنها استفاده نمایند. طبق این فکر و چنانچه برخی گفتهاند: سدهای بسیاری ساختند و مهمترین آنها، سد مأرب در فاصله دو کوه بلق بود که طبق اصول هندسی، در دو طرف آن دریچههایی برای استفاده از آب سد قرار دادند و در اوقات لازم میتوانستند به وسیله آن دریچهها آب را کم و زیاد کنند. طول این سد به گفته مورخان، در حدود هشت صد قدم و عرض آن حدود پنجاه قدم بود. بعد از ساختن این سد، دو طرف آن بیابان به شهرهای سرسبزی تبدیل شد که به گفته بعضی مجموعاً سیزده شهر بود و آن ریگهای سوزان، به باغ جنان مبدل گشت و درباره توصیف آن شهرها و فراوانی نعمت در آنجا سخنهای اغراق آمیزی گفتهاند: به گفته برخی، کسی که در آن باغها قدم میگذاشت، درختان میوه آن طوری بود که ده روز راه، رنگ آفتاب را نمیدید و این راه بسیار را در زیر سایه درختان خرم و پر میوه طی میکرد.
برخی گفتهاند: زنها زنبیلها را روی سر میگذاشتند و چون چند قدم از زیر درختان میگذشتند، زنبیلهاشان پر از میوه میشد. به هر صورت بر اثر بستن آن سدها، از هوای لطیف و میوههای فراوان و آبهای روان و سایر نعمتهای بیحساب آنجا استفاده میکردند و البته شایسته بود که مردم سبا در برابر آن همه نعمت بیکران - که خداوند به ایشان بخشیده بود – سپاسگزاری کنند و خدایی را که از آن بیچارگی و گرسنگی نجاتشان داده بود شکر گویند، ولی اندک اندک غفلت بر آنها چیره گشت و به سرکشی و خود پرستی دچار شدند. خدای تعالی برای ارشاد و هدایتشان پیمبرانی فرستاد، ولی آن مردم به جای این که سخنان پیمبران الهی را بشنوند و به موعظهها و نصیحتهاشان گوش دل فرا دهند، به تکذیب آنها پرداخته و در خوشگذرانی و شهوت رانی غرق گشتند و شاید مانند سایر ملتهای سرکش و شهوت ران – که انبیا را سد راه لذت و شهوت خود میدیدند - به آزار آنها نیز کوشیدند و بدین ترتیب مستحق عذاب الهی گشتند. خدای تعالی سیل «عرم» را بر آن سد بزرگ گماشت تا آن را ویران ساخت و آب، تمام دشت و باغها و خانهها را بگرفت و همه را ویران کرد و پس از چندی آن وادی خرم را به صحرایی خشک و سوزان تبدیل کرد و به جای آن همه درختان میوه و باغهای سرسبز، چند درخت اراک و درخت شورهگز و اندکی درخت سدر به جای ماند و آن بلبلان خوش الحان جای خود را به فغان بومان سپردند.[۳]
قوم سبأ در قرآن
سبأ معاصر سلیمان (ع)
سبأ منقرض شده با سیل عرم
آیین قوم سبأ
پیامبران قوم سبأ
فرجام قوم سبأ
منابع
پانویس
- ↑ اسدی و قانعی، مقاله «قوم سبأ»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
- ↑ «برای (قوم) سبا در مسکنهایشان نشانهای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده * اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوههایی تلخ و (درختان) شورهگز و اندکی از درخت کنار * چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر میرسانیم؟» سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۷.
- ↑ رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص ۵۴۹.