بحث:سیره در لغت: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== سیره معصوم == | == سیره معصوم == | ||
منظور از سیره معصوم فعل و عمل است. ممکن است گفته شود سیره بر نوع و [[هیئت]] عمل دلالت میکند که بیش از یک بار رخ داده باشد، به همین علت برخی سیره را به مواردی اختصاص دادهاند که در آن واژه {{عربی|كان}} با فعل مضارع آمده باشد؛ زیرا دلالت بر استمرار دارد. آنان این موارد را سیره تلقی کردهاند، نه گزارش هر فعل و عمل معصوم. در برابر این دیدگاه میتوان گفت: در [[روایات]] ما از عمل و فعل [[معصومان]] که یک بار و در یک حادثه رخ داده، تعبیر به سیره شده است. [[امام صادق]] {{ع}} برخورد [[امیرمؤمنان]] {{ع}} با [[مردم بصره]] و [[اصحاب جمل]] را سیره شمرده؛ درحالیکه یک بار رخ داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲؛ شیخ ابوجعفرمحمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۶.</ref>. همین موضوع درباره [[سیره امام زمان]] {{ع}} نیز نقل شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۸.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۴.</ref> | منظور از سیره معصوم فعل و عمل است. ممکن است گفته شود سیره بر نوع و [[هیئت]] عمل دلالت میکند که بیش از یک بار رخ داده باشد، به همین علت برخی سیره را به مواردی اختصاص دادهاند که در آن واژه {{عربی|كان}} با فعل مضارع آمده باشد؛ زیرا دلالت بر استمرار دارد. آنان این موارد را سیره تلقی کردهاند، نه گزارش هر فعل و عمل معصوم. در برابر این دیدگاه میتوان گفت: در [[روایات]] ما از عمل و فعل [[معصومان]] که یک بار و در یک حادثه رخ داده، تعبیر به سیره شده است. [[امام صادق]] {{ع}} برخورد [[امیرمؤمنان]] {{ع}} با [[مردم بصره]] و [[اصحاب جمل]] را سیره شمرده؛ درحالیکه یک بار رخ داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲؛ شیخ ابوجعفرمحمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۶.</ref>. همین موضوع درباره [[سیره امام زمان]] {{ع}} نیز نقل شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۸.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۲۴.</ref> | ||
==واژهشناسی [[سیره]]== | |||
واژه «سیره» بر وزن «فِعلَه» مشتق از واژه «[[سیر]]» است. سه حرف «س»، «ی»، «ر» به شکل صیغه «سیر» به معنای حرکت در [[روز]] و شب، و به صورت «سری» به مفهوم حرکت در شب است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۴۵۴.</ref>. بعضی واژه «سیر» را به معنای رفتن، جریان داشتن و حرکت گرفتهاند<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۲۰.</ref> و برخی گفتهاند حرکت در روی [[زمین]] و به عبارت دیگر، [[راه رفتن]]، گذشتن و عبور است<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۴۷.</ref>. با توجه به معانی «سیر» واژهشناسان، معنا و مفهوم «سیره» را نوع حرکت، نوع رفتن، [[شیوه]] جریان داشتن و به عبارت بهتر، نوع و [[سبک رفتار]] و شیوه [[کردار]]، و [[منش]] دانستهاند<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ زبیدی، تاج العروس، ج۳، ص۲۸۷؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۲۱.</ref>. | |||
واژه «سیره» در اصطلاح [[اهل]] فن، حالت [[انسان]]، یعنی نوع خاص [[رفتار]] و عمل او است<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۱۷۸؛ لسان العرب، ج۶، ص۴۵۴.</ref>؛ | |||
از این رو بسیاری «سیره» را به معنای «طریقه»، «هیئت» و «حالت» دانستهاند<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>.<ref>[[علی رفیعی|رفیعی، علی]]، [[سیره امام علی (مقاله)| مقاله «سیره امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۰ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۰]] ص ۱۱.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۲
مفهوم لغوی سیره
«سیره»، اسم مصدر از ریشه سَیر است و لغتشناسان آن را، رفتن، عبور کردن، گذشتن و حرکت کردن بر روی زمین، معنا کردهاند[۱].
واژه سِیْرَه بر وزن فِعْلَه بر حالت و نوع عمل دلالت میکند مانند جَلْسَه؛ یعنی نشستن و جِلْسَه؛ یعنی نوع نشستن. از این رو، مراد از سِیرَه سنّت، روش، طریقه و شیوه خاص رفتاری است[۲]. راغب اصفهانی نیز سِیْرَه را به معنای حالت و شیوهای از زندگی و نوع خاصی از رفتار دانسته که به صورت یک روش در عملکرد و حرکت انسان جاری است؛ اعم از اینکه این حالت، منشأ غریزی داشته باشد یا امر اکتسابی باشد[۳].
در آیات قرآن واژه سَیر و مشتقات آن، گاهی به شکل امر: و گاه به صورت فعل مضارع: ﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ﴾[۴] به کار رفته است. در این گونه آیات «سِیره» ناظر به معنای لغوی؛ یعنی حرکت و رفتن و سفر بر روی زمین است.[۵]
سیره
این واژه از ریشه «سیر»[۶] اخذ شده است. سیره (بر وزن فعله) مصدر نوعی و به معنای نوع حرکت و سَبک رفتار است[۷]. از قرن اول هجری به بعد، مسلمانان واژه سیره را درباره شرح حال و حوادث مربوط به پیامبر اکرم(ص) – بهطور خاص - و مطلق شخصیتهای تاریخی از جمله دیگر معصومان(ع) – بهطور عام - به کار بردند. زان پس کتابهای فراوانی به منظور تبیین سیره رسول خدا(ص) تدوین شد. گفتنی است آنچه در کتب سیره یافت میشود، مجموعهای از گزارشهای تاریخی مربوط به زندگانی رسول خدا و دیگر معصومان(ع) است؛ اما برای دستیابی به شیوه رفتاری معصومان(ع) باید مجموعه گزارشهای مربوط به یک موضوع خاص را - که چه بسا به برهههای مختلف حیات معصوم مربوط باشند – جمعآوری و تحلیل کرد تا به یک اصل کلی و ثابت رسید؛ بدین ترتیب، میتوان مجموعهای از اصول ثابت در سیره را کشف کرد که همواره حجت و قابل تبعیت بودهاند و منحصر به زمان با شرایط خاصی نیستند.
در کنار واژه سیره، معمولاً واژه «سنت» نیز به کار میرود. سنت از نظر لغوی به معنای راه و روش سلوک و حرکت است[۸]؛ اما در اصطلاح بر گفتار، رفتار یا تقریر[۹] معصوم اطلاق میشود؛ بنابراین سنت معصومین به جز رفتار آنان، گفتار یا تقریرشان را نیز دربر میگیرد؛ در حالی که سیره، تنها شامل رفتار ایشان است. شایان ذکر است که راز جذابیت سیره یا همان سنت رفتاری معصومین(ع) آن است که به حیطه رفتاری آنان مربوط میشود و انسانها بیشتر مایلاند بدانند که انسانهای کامل چگونه رفتاری داشتهاند.[۱۰]
سیره معصوم
منظور از سیره معصوم فعل و عمل است. ممکن است گفته شود سیره بر نوع و هیئت عمل دلالت میکند که بیش از یک بار رخ داده باشد، به همین علت برخی سیره را به مواردی اختصاص دادهاند که در آن واژه كان با فعل مضارع آمده باشد؛ زیرا دلالت بر استمرار دارد. آنان این موارد را سیره تلقی کردهاند، نه گزارش هر فعل و عمل معصوم. در برابر این دیدگاه میتوان گفت: در روایات ما از عمل و فعل معصومان که یک بار و در یک حادثه رخ داده، تعبیر به سیره شده است. امام صادق (ع) برخورد امیرمؤمنان (ع) با مردم بصره و اصحاب جمل را سیره شمرده؛ درحالیکه یک بار رخ داده است[۱۱]. همین موضوع درباره سیره امام زمان (ع) نیز نقل شده است[۱۲].[۱۳]
واژهشناسی سیره
واژه «سیره» بر وزن «فِعلَه» مشتق از واژه «سیر» است. سه حرف «س»، «ی»، «ر» به شکل صیغه «سیر» به معنای حرکت در روز و شب، و به صورت «سری» به مفهوم حرکت در شب است[۱۴]. بعضی واژه «سیر» را به معنای رفتن، جریان داشتن و حرکت گرفتهاند[۱۵] و برخی گفتهاند حرکت در روی زمین و به عبارت دیگر، راه رفتن، گذشتن و عبور است[۱۶]. با توجه به معانی «سیر» واژهشناسان، معنا و مفهوم «سیره» را نوع حرکت، نوع رفتن، شیوه جریان داشتن و به عبارت بهتر، نوع و سبک رفتار و شیوه کردار، و منش دانستهاند[۱۷]. واژه «سیره» در اصطلاح اهل فن، حالت انسان، یعنی نوع خاص رفتار و عمل او است[۱۸]؛ از این رو بسیاری «سیره» را به معنای «طریقه»، «هیئت» و «حالت» دانستهاند[۱۹].[۲۰]
پانویس
- ↑ ر.ک: لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹؛ معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۲۰؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۴۳۲.
- ↑ السِّیْرَهُ: السُّنَّهُ و الطریقه. یقال: سارَ بهم سِیْرَهً حَسَنَهً. و السَّیرَهُ: الاهیئَه؛ (لسان العرب، ج۴، ص۳۸۹- ۳۹۰).
- ↑ السِّیرَهُ: الحاله التی یکون علیها الإنسان و غیره، غریزیّا کان أو مکتسبا، یقال: فلان له سیره حسنه، و سیره قبیحه؛ (المفردات فی غریب القرآن، ص۴۳۳).
- ↑ «و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند» سوره روم، آیه ۹.
- ↑ صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۱۳.
- ↑ «سیر» به معنای مطلق حرکت و «سری» به معنای حرکت در شب است.
- ↑ برای مطالعه بیشتر درباره واژگان سیره و اهمیت آن، به کتاب سیری در سیره نبوی اثر شهید مطهری مراجعه نمایید.
- ↑ این واژه در قرآن نیز به معنای طریقه و روش به کار رفته است: ﴿وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ﴾ «در حالی که بدان ایمان نمیآورند و شیوه (هلاک) پیشینیان گذشته است» سوره حجر، آیه ۱۳؛ ای طریقهم التی سنها الله فی اهلاکهم حین کذبوا رسله و هو وعید. (طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۳۶).
- ↑ تقریر یعنی سکوت معصوم در قبال رفتار یا گفتار دیگران، به گونهای که به منزله تأیید آن گفتار یا رفتار باشد.
- ↑ جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۹.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲؛ شیخ ابوجعفرمحمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۱۶.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۸.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۲۴.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۴۵۴.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۲۰.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۴۷.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ زبیدی، تاج العروس، ج۳، ص۲۸۷؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۲۱.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۱۷۸؛ لسان العرب، ج۶، ص۴۵۴.
- ↑ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰ ص ۱۱.