|
|
خط ۷: |
خط ۷: |
|
| |
|
| == مقدمه == | | == مقدمه == |
| مفهوم «[[حدّ وسط]]» که دو طرف آن، افراط و تفریط است، مفهومی نسبی است که به [[اختلاف]] اشخاص، زمانها و مکانها فرق میکند. از کلمات [[فقها]] برمیآید هر کاری که غرضی عقلایی به آن تعلّق گرفته، [[اسراف]] نیست؛ به این معنا که خروج از حدّ [[اعتدال]] درآن جا مصداق پیدا نمیکند؛ <ref>مستند العروة (الصلاة)، ج ۲، ص۲۳۹</ref> لکن صَرف [[مال]] در موردی فراتر از حدّ مطلوب نزد عقلا اسراف است. <ref>عوائد الایّام، ص۶۳۵</ref> | | مفهوم «حدّ وسط» که دو طرف آن، افراط و تفریط است، مفهومی نسبی است که به [[اختلاف]] اشخاص، زمانها و مکانها فرق میکند. از کلمات [[فقها]] برمیآید هر کاری که غرضی عقلایی به آن تعلّق گرفته، [[اسراف]] نیست؛ به این معنا که خروج از حدّ [[اعتدال]] درآن جا مصداق پیدا نمیکند<ref>مستند العروة (الصلاة)، ج ۲، ص۲۳۹.</ref>؛ لکن صَرف [[مال]] در موردی فراتر از حدّ مطلوب نزد عقلا اسراف است<ref>عوائد الایّام، ص۶۳۵.</ref>. |
|
| |
|
| == تفاوت اسراف و [[تبذیر]] == | | == تفاوت اسراف و [[تبذیر]] == |
| اسراف ـ با توجّه به موارد کاربرد آن در [[آیات]] و [[روایات]] ـ اعم از تبذیر است. تبذیر در خصوص مال کاربرد دارد، امّا اسراف، هم در مال و هم در [[افعال]] [[انسان]]. اسراف در فعل، مانند اینکه [[ولیّ]] مقتول علاوه بر [[قاتل]]، دیگری را بکشد. علاوه بر آن، اسراف در مال، هزینه کردن آن بیش از حدّ سزاوار است؛ ولی تبذیر، صرف مال در مسیری است که سزاوار نیست، مانند هزینه کردن آن در [[معصیت]]؛ <ref>مجمع البحرین/ واژه «بذر»؛ مستمسک العروة، ج ۷، ص۳۳۹</ref> هرچند واژه تبذیر درباره اسراف [[مالی]] نیز به کار رفته است؛ زیرا ملاک اسراف که [[تجاوز]] از حدّ مطلوب و معقول است، در هزینه کردن مال در جای [[ناشایست]] نیز وجود دارد. از این رو، برخی به تفاوت نخست بسنده کردهاند. <ref>الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج ۳، ص۱۸۴</ref> | | اسراف ـ با توجّه به موارد کاربرد آن در [[آیات]] و [[روایات]] ـ اعم از تبذیر است. تبذیر در خصوص مال کاربرد دارد، امّا اسراف، هم در مال و هم در [[افعال]] [[انسان]]. اسراف در فعل، مانند اینکه [[ولیّ]] مقتول علاوه بر [[قاتل]]، دیگری را بکشد. علاوه بر آن، اسراف در مال، هزینه کردن آن بیش از حدّ سزاوار است؛ ولی تبذیر، صرف مال در مسیری است که سزاوار نیست، مانند هزینه کردن آن در [[معصیت]]<ref>مجمع البحرین/ واژه «بذر»؛ مستمسک العروة، ج ۷، ص۳۳۹.</ref>؛ هرچند واژه تبذیر درباره اسراف [[مالی]] نیز به کار رفته است؛ زیرا ملاک اسراف که [[تجاوز]] از حدّ مطلوب و معقول است، در هزینه کردن مال در جای ناشایست نیز وجود دارد. از این رو، برخی به تفاوت نخست بسنده کردهاند<ref>الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج ۳، ص۱۸۴.</ref>. |
| | |
| در غالب کتابهای [[فقهی]] درباره اسراف، بحث مستقلی مطرح نشده است؛ بلکه مباحث مربوط به آن، به مناسبت ضمن دیگر مباحث فقهی در بابهای گوناگونِ [[عبادات]]، [[عقود]]، ایقاعات و [[احکام]] مطرح شده است. البته برخی در این خصوص، رساله مستقلّی نگاشته و از جهات گوناگون از آن بحث کردهاند. <ref>عوائد الایّام، ص۶۳۵</ref>
| |
|
| |
|
| == [[حکم تکلیفی]] == | | == [[حکم تکلیفی]] == |
| اسراف [[حرام]] است؛ <ref>کتاب السرائر، ج ۱، ص۴۴۰</ref> بلکه برخی [[حرمت]] آن را از [[ضروریات دین]] دانسته <ref>عوائد الایّام، ص۶۱۵</ref> و برخی دیگر آن را در ردیف [[گناهان کبیره]] شمردهاند. <ref>جواهر الکلام، ج ۱۳، ص۳۱۳ و ۳۲۰</ref> | | اسراف [[حرام]] است<ref>کتاب السرائر، ج ۱، ص۴۴۰.</ref>، بلکه برخی [[حرمت]] آن را از [[ضروریات دین]] دانسته<ref>عوائد الایّام، ص۶۱۵.</ref> و برخی دیگر آن را در ردیف [[گناهان کبیره]] شمردهاند<ref>جواهر الکلام، ج ۱۳، ص۳۱۳ و ۳۲۰.</ref>. |
|
| |
|
| == [[حکم وضعی]] == | | == [[حکم وضعی]] == |
| مهمترین [[حکم وضعی]] مترتّب بر [[اسراف]]، ضمان است، مانند ضمان [[ولیّ]] [[یتیم]] درصورت اسراف در هزینه کردن [[مال]] وی؛ <ref>جامع المقاصد، ج ۱۱، ص۲۸۸</ref> ضمان [[حاکم]] یا [[اجرا]] کننده حدّ در صورت [[تجاوز]] از اندازه تعیین شده؛ <ref>جواهرالکلام، ج۴۱، ص۴۷۳</ref> ضمان [[قصاص]] کننده در صورت اسراف در قصاص؛ <ref>جواهرالکلام، ج ۳۰، ۴۲</ref> ضمان اسراف کننده در [[تأدیب]] [[کودک]]، [[همسر]] یا برده خویش؛ <ref>تذکرة الفقهاء (ق)، ج ۲، ص۳۱۸</ref> ضمان [[خمس]] مقداری از مئونه که اسراف کرده <ref>العروة الوثقی، ج ۲، ص۳۹۴</ref> و ضمان [[امین]]، مانند مستأجر، [[وکیل]]، مُستَعیر و وَدَعی در صورت اسراف در [[امانت]] <ref>جواهر الکلام، ج ۲۷، ص۱۸۳ و ۲۱۵</ref>. | | مهمترین حکم وضعی مترتّب بر [[اسراف]]، ضمان است، مانند ضمان [[ولیّ]] [[یتیم]] در صورت اسراف در هزینه کردن [[مال]] وی<ref>جامع المقاصد، ج ۱۱، ص۲۸۸.</ref>؛ ضمان [[حاکم]] یا اجرا کننده حدّ در صورت [[تجاوز]] از اندازه تعیین شده<ref>جواهرالکلام، ج۴۱، ص۴۷۳.</ref>؛ ضمان [[قصاص]] کننده در صورت اسراف در قصاص<ref>جواهرالکلام، ج ۳۰، ۴۲.</ref>؛ ضمان اسراف کننده در [[تأدیب]] کودک، [[همسر]] یا برده خویش<ref>تذکرة الفقهاء (ق)، ج ۲، ص۳۱۸.</ref>؛ ضمان [[خمس]] مقداری از مئونه که اسراف کرده<ref>العروة الوثقی، ج ۲، ص۳۹۴.</ref> و ضمان [[امین]]، مانند مستأجر، [[وکیل]]، مُستَعیر و وَدَعی در صورت اسراف در [[امانت]]<ref>جواهر الکلام، ج ۲۷، ص۱۸۳ و ۲۱۵.</ref>. |
| | |
| [[سفاهت]] از اسباب [[حجر]] و تحقّق بخش آن، اسراف و [[تبذیر]] در [[اموال]] است <ref>جواهر الکلام، ج۲۶، ص۵۲.</ref><ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۵۰۷-۵۰۹.</ref>
| |
| | |
| ==اسراف و [[تبذیر]]==
| |
| اسراف و تبذیر از محرماتی که [[قرآن کریم]] به آن تصریح کرده و به شدت از آنها نهی شده است. با اینکه این دو مفهوم تا حدی [[قرابت]] معنایی دارند، در تعریف آنها تفاوت دیده میشود؛ در تعریف اسراف گفته شده است: {{عربی|أسرف في ماله أي أنفق من غير اعتدال و وضع المال في غير موضعه}}<ref>محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج۱، ص۱۷۳.</ref>: «در مالش اسراف کرد؛ یعنی بدون رعایت اعتدلال، [[انفاق]] کرد و مالش را در غیر موضع و جایش قرار داد». اما در تعریف تبذیر، [[شافعی]] میگوید: {{عربی|التبذير إنفاق المال في غير حقه ولا تبذير في عمل الخير}}<ref>محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج۱، ص۱۷۳.</ref>: «تبذیر بخشیدن [[مال]] در غیر جا و [[حق]] آن است و تبذیر در عمل خیر اتفاق نمیافتد». بنابراین اسراف [[مصرف]] کردن بیش از حد است<ref>در اقرب گفته: آن ضد میانه روی و تجاوز از حد و اعتدال است (سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۵۷)</ref>؛ اما تبذیر افساد در [[مال]] و [[هزینه]] کردن آن در [[معصیت]] است<ref>{{عربی|بذر ماله: أفسده وأنفقه في السرف... التبذير: إفساد المال وإنفاقه في السرف... التبذير أن ينفق المال في المعاصی}} (ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۵۰).</ref>. هر دو مقوله [[اسراف]] و [[تبذیر]] پیامدهای یکسانی بر [[امنیت اقتصادی]] [[جامعه]] به جا میگذارند.
| |
| در [[روایات]]، اسراف [[مکروه]] شمرده شده و آمده است: {{متن حدیث|يستحب الاقتصاد في الأكل ويكره الإسراف و الإفراط فيه و الامتلاء من الطعام. قال الله تعالى {{متن قرآن|كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.</ref> و في الحديث عن الإمام [[الصادق]] قال: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا مَا جَافَ بَطْنُهُ وَ أَبْغَضُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ إِذَا امْتَلَأَ بَطْنُهُ»}}<ref>سید محمد سعید حکیم، منهاج الصالحین، ج۳، ص۲۳۲.</ref>: «[[میانه روی]] در خوردن [[مستحب]] است و اسراف و [[افراط]] در آن و [[پرخوری]] مکروه است. [[خداوند]] میفرماید: "بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را [[دوست]] ندارد". در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} است که آن حضرت فرمود: "[[بنده]] به [[خدا]] نزدیکتر است وقتی شکمش خالی است و از خدا دور است، وقتی شکمش پر است».
| |
|
| |
|
| اسراف از مذمومات و [[اعمال]] [[نکوهش]] شده در [[قرآن]] است و خداوند در [[قرآن کریم]] در تقبیح و [[مذمت]] آن بیان تندی دارد؛ به طوری که اسراف کنندگان را [[برادران شیطان]] خوانده است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ}}<ref>«که فراخ رفتاران یاران شیطانند» سوره اسراء، آیه ۲۷.</ref> از جمله این [[آیات]] است: {{متن قرآن|وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ میداشت در زمین سرکشی میورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازهای فرو میفرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى}}<ref>«حاشا؛ انسان سرکشی میورزد * چون خود را بینیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.</ref> و {{متن قرآن|وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا}}<ref>«و چون به آدمی نعمت دهیم روی برمیتابد و با تکبّر کناره میجوید و چون بدی بدو رسد ناامید میگردد» سوره اسراء، آیه ۸۳.</ref>.
| | [[سفاهت]] از اسباب [[حجر]] و تحقّق بخش آن، اسراف و [[تبذیر]] در [[اموال]] است<ref>جواهر الکلام، ج۲۶، ص۵۲.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص ۵۰۷-۵۰۹.</ref> |
| نکته شایان ذکر اینکه [[خداوند]] در استفاده از [[نعمتها]]، برای افراد حدی معین کرده است. در واقع یکی از سازوکارهای تأمین [[امنیت اقتصادی]] [[جامعه]]، [[مبارزه]] با [[طغیانها]] و رفاهزدگیهای [[مالی]] است؛ همچنین سازوکار دیگر [[قرآن]] و به تبع [[شریعت]]، رعایت دوری از [[اسراف]] و [[تبذیر]] است. در [[حقیقت]] [[اسرافکاران]] با [[زیادهروی]] در [[مصرف]]، به گونهای در [[نظام]] [[متعادل]] [[اقتصادی]] جامعه اخلال ایجاد میکنند و زمینه [[ناامنی]] اقتصادی فراهم میسازند.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]] ص ۳۳۲.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
مقدمه
مفهوم «حدّ وسط» که دو طرف آن، افراط و تفریط است، مفهومی نسبی است که به اختلاف اشخاص، زمانها و مکانها فرق میکند. از کلمات فقها برمیآید هر کاری که غرضی عقلایی به آن تعلّق گرفته، اسراف نیست؛ به این معنا که خروج از حدّ اعتدال درآن جا مصداق پیدا نمیکند[۱]؛ لکن صَرف مال در موردی فراتر از حدّ مطلوب نزد عقلا اسراف است[۲].
تفاوت اسراف و تبذیر
اسراف ـ با توجّه به موارد کاربرد آن در آیات و روایات ـ اعم از تبذیر است. تبذیر در خصوص مال کاربرد دارد، امّا اسراف، هم در مال و هم در افعال انسان. اسراف در فعل، مانند اینکه ولیّ مقتول علاوه بر قاتل، دیگری را بکشد. علاوه بر آن، اسراف در مال، هزینه کردن آن بیش از حدّ سزاوار است؛ ولی تبذیر، صرف مال در مسیری است که سزاوار نیست، مانند هزینه کردن آن در معصیت[۳]؛ هرچند واژه تبذیر درباره اسراف مالی نیز به کار رفته است؛ زیرا ملاک اسراف که تجاوز از حدّ مطلوب و معقول است، در هزینه کردن مال در جای ناشایست نیز وجود دارد. از این رو، برخی به تفاوت نخست بسنده کردهاند[۴].
اسراف حرام است[۵]، بلکه برخی حرمت آن را از ضروریات دین دانسته[۶] و برخی دیگر آن را در ردیف گناهان کبیره شمردهاند[۷].
مهمترین حکم وضعی مترتّب بر اسراف، ضمان است، مانند ضمان ولیّ یتیم در صورت اسراف در هزینه کردن مال وی[۸]؛ ضمان حاکم یا اجرا کننده حدّ در صورت تجاوز از اندازه تعیین شده[۹]؛ ضمان قصاص کننده در صورت اسراف در قصاص[۱۰]؛ ضمان اسراف کننده در تأدیب کودک، همسر یا برده خویش[۱۱]؛ ضمان خمس مقداری از مئونه که اسراف کرده[۱۲] و ضمان امین، مانند مستأجر، وکیل، مُستَعیر و وَدَعی در صورت اسراف در امانت[۱۳].
سفاهت از اسباب حجر و تحقّق بخش آن، اسراف و تبذیر در اموال است[۱۴].[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ مستند العروة (الصلاة)، ج ۲، ص۲۳۹.
- ↑ عوائد الایّام، ص۶۳۵.
- ↑ مجمع البحرین/ واژه «بذر»؛ مستمسک العروة، ج ۷، ص۳۳۹.
- ↑ الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج ۳، ص۱۸۴.
- ↑ کتاب السرائر، ج ۱، ص۴۴۰.
- ↑ عوائد الایّام، ص۶۱۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۱۳، ص۳۱۳ و ۳۲۰.
- ↑ جامع المقاصد، ج ۱۱، ص۲۸۸.
- ↑ جواهرالکلام، ج۴۱، ص۴۷۳.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۳۰، ۴۲.
- ↑ تذکرة الفقهاء (ق)، ج ۲، ص۳۱۸.
- ↑ العروة الوثقی، ج ۲، ص۳۹۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۲۷، ص۱۸۳ و ۲۱۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۶، ص۵۲.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص ۵۰۷-۵۰۹.