فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:7474646.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[نجمالدین طبسی]]]] | |||
::::::آیتالله [[نجمالدین طبسی]] در کتاب ''«[[سفیانی (کتاب)|سفیانی ]]»'' در اين باره گفته است: | |||
::::::«طرز هلاکت سفیانی در کتابهای عامه با منابع ما فرق دارد و به چند صورت گفته شده است: گرفتار بیماری میشود و یا به زمین فرو میرود و یا دستگیر شده و سپس اعدام میشود؛ که ظاهرا در روایات ما همین سومی است. مرحوم صدر<ref>تاریخ عصر ظهور، ج ۳، ص ۳۸۹.</ref> در زمینه دامنه عملیات نظامی [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} بحث گستردهای دارند و به همین مناسبت بحث درگیری سفیانی با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را بیان میکنند. لذا ما باید بحث کنیم که آیا درگیری امام با طایفه کلب، همان قرقیسیا است؟ آیا جنگ با یهود و جریان دجال است که از آن به جنگ آرماگدون تعبیر میکنند؟ طبق روایت در شام درگیری شدیدی بین طایفه کلب و لشکر [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} رخ میدهد که در نتیجه این طایفه تار و مار و متفرق میشوند و غنایم زیادی از آنها گرفته میشود و تأسف بر آن کسی است که شاهد این درگیری نباشد، این مباحث در کتابهای عامه و ما آمده است هرچند در کتابهای ما سند چنین روایاتی، مشکل دارد. | |||
::::::به عنوان مثال، مرحوم مجلسی روایت مرفوعهای را در این زمینه ذکر میکند: {{عربی|اندازه=155%|"وَ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إلی جَابِرِبنیزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: إِذَا بَلَغَ السُّفْیانِی أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَیهِ مِنْ نَاحِیةِ الْکُوفَةِ یتَجَرَّدُ بِخَیلِهِ حَتَّی یلْقَی الْقَائِمَ فَیخْرُجُ فَیقُولُ: أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی فَیخْرُجُ عَلَیهِ السُّفْیانِی فَیکَلِّمُهُ الْقَائِمُ {{ع}} فَیجِیءُ السُّفْیانِی فَیبَایعُهُ ثُمَّ ینْصَرِفُ إلی أَصْحَابِهِ فَیقُولُونَ لَهُ مَا صَنَعْتَ فَیقُولُ أَسْلَمْتُ وَ بَایعْتُ فَیقُولُونَ لَهُ قَبَّحَ اللَّهُ رَأْیکَ بَینَ مَا أَنْتَ خَلِیفَةٌ مَتْبُوعٌ فَصِرْتَ تَابِعاً فَیسْتَقْبِلُهُ فَیقَاتِلُهُ ثُمَّ یمْسُونَ تِلْکَ اللَّیلَةَ ثُمَّ یصْبِحُونَ لِلْقَائِمِ {{ع}} بِالْحَرْبِ فَیقْتَتِلُونَ یوْمَهُمْ ذَلِکَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تعالی یمْنَحُ الْقَائِمَ وَ أَصْحَابَهُ أَکْتَافَهُمْ فَیقْتُلُونَهُمْ حَتَّی یفْنُوهُمْ حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ یخْتَفِی فِی الشَّجَرَةِ وَ الْحَجَرَةِ فَتَقُولُ الشَّجَرَةُ وَ الْحَجَرَةُ: یا مُؤْمِنُ هَذَا رَجُلٌ کَافِرٌ فَاقْتُلْهُ فَیقْتُلُهُ. قَالَ: فَتَشْبَعُ السِّبَاعُ وَ الطُّیورُ مِنْ لُحُومِهِمْ فَیقِیمُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} مَا شَاءَ. قَالَ: ثُمَّ یعْقِدُ بِهَا الْقَائِمُ {{ع}} ثَلَاثَ رَایاتٍ لِوَاءً إلی الْقُسْطَنْطِینِیةِ یفْتَحُ اللَّهُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی الصِّینِ فَیفْتَحُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی جِبَالِ الدَّیلَمِ فَیفْتَحُ لَه"}}<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸.</ref>. | |||
::::::از عبارت {{عربی|اندازه=155%|"فَیخْرُجُ فَیقُولُ أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی"}}؛ مبنی بر اینکه [[سفیانی]] میگوید: میخواهم با پسر عمم [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} ملاقات کنم؛ استفاده میشود که بین بنی سفیان و بنی هاشم رابطه نسبی است. ما در جلسات قبل این مطلب را به طور مفصل بحث کردیم و گفتیم بین بنی سفیان و بنی هاشم رابطهای وجود ندارد. مرحوم صدر نیز در این مورد بیانی دارد: منشاء کلام سفیانی که خواستار ملاقات با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میباشد، این است که [[اهل سنت]] مدعی هستند که خاندان بنی سفیان و بنی هاشم فامیل هستند و این ادعایی بیش نیست که تاریخ آن را تایید نمیکند و ظاهر روایت این است که سفیانی از پیش خودش چنین ادعایی کرده است<ref>تاریخ عصر ظهور، ص ۳۸۹.</ref>. | |||
::::::پس بین سفیانی و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نسبتی نمیباشد و سرنوشت او این گونه است که اسیر میشود و سپس او را اعدام میکنند، روایت بحارالانوار نیز گویای همین مطلب است: {{عربی|اندازه=155%|"...وَ یأْخُذُ السُّفْیانِی أَسِیراً فَینْطَلِقُ بِهِ وَ یذْبَحُهُ بِیدِهِ..."}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.</ref>»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی ]]، ص۸۴، ۸۵.</ref>. | |||
==پاسخهای دیگر== | |||
{{یادآوری پاسخ}} | |||
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛}} | |||
[[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرتالله آیتی]]]] | [[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرتالله آیتی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[نصرتالله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]»'' در اين باره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین [[نصرتالله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]»'' در اين باره گفته است: | ||
خط ۲۱: | خط ۳۴: | ||
::::#روایاتی که بر کشته شدن او به دست [[امام مهدی]] {{ع}} دلالت میکنند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" يُهْلِكُ اللَّهُ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيُّ كُلِّهِمْ، وَلَا يَبْقَى عَلَى الْأَرْضِ غَيْرِهِ وَحْدَهُ، فَيَأْخُذُهُ الْمَهْدِيِّ فَيَذْبَحُهُ "}}<ref>خداوند تمام سپاه [[سفیانی]] را نابود میکند و هیچکسی از آنها جز [[سفیانی]]، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} او را میگیرد و گردن میزند؛ التشریف بالمنن، ص۲۹۶، باب ۷۹، ح۴۱۷ (به نقل از الفتن سلیلی).</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در اینباره فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" وَيَأْخُذُ السُّفْيَانِيُّ أَسِيراً، فَيَنْطَلِقُ بِهِ وَيَذْبَحُهُ بِيَدِهِ "}}<ref>[[سفیانی]] را در حالی که اسیر شده نزد حضرت [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} میآورند و آن حضرت [[سفیانی]] را گردن میزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>. | ::::#روایاتی که بر کشته شدن او به دست [[امام مهدی]] {{ع}} دلالت میکنند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" يُهْلِكُ اللَّهُ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيُّ كُلِّهِمْ، وَلَا يَبْقَى عَلَى الْأَرْضِ غَيْرِهِ وَحْدَهُ، فَيَأْخُذُهُ الْمَهْدِيِّ فَيَذْبَحُهُ "}}<ref>خداوند تمام سپاه [[سفیانی]] را نابود میکند و هیچکسی از آنها جز [[سفیانی]]، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} او را میگیرد و گردن میزند؛ التشریف بالمنن، ص۲۹۶، باب ۷۹، ح۴۱۷ (به نقل از الفتن سلیلی).</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در اینباره فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" وَيَأْخُذُ السُّفْيَانِيُّ أَسِيراً، فَيَنْطَلِقُ بِهِ وَيَذْبَحُهُ بِيَدِهِ "}}<ref>[[سفیانی]] را در حالی که اسیر شده نزد حضرت [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} میآورند و آن حضرت [[سفیانی]] را گردن میزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>. | ||
::::# روایاتی که از کشته شدن او به دست سپاه [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش میدهند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" فيؤتي بِالسُّفْيَانِيِّ أَسِيراً فيامر بِهِ فَيَذْبَحُ عَلَى بَابِ الرَّحْبَةِ "}}<ref>[[سفیانی]] را اسیر میکنند، نزد [[امام مهدی]] {{ع}} میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۴.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در این خصوص فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" ثُمَّ يَقُولُ هَذَا رَجُلُ قَدْ خَلَعَ طَاعَتِي فيامر بِهِ عِنْدَ ذَلِكَ فَيَذْبَحَ عَلَى بلاطة ايليا "}}<ref>سپس [[امام مهدی]] {{ع}} میفرماید: این مرد - [[سفیانی]] - از اطاعت من سر بر تافته. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ [[بیت المقدس]] گردن زده میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>. نسبت دادن کشتن [[سفیانی]] را به [[امام مهدی]] {{ع}} میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، دستور قتل [[سفیانی]] از آن حضرت صادر میشود و لشکر آن حضرت، [[سفیانی]] را میکشد. این روایات به لحاظ سند ضعیف و به لحاظ مصادر و تعداد بهگونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها اطمینان کرد اما با اعتبارات عقلی همآهنگ هستند»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۷۵ - ۱۷۶.</ref>. | ::::# روایاتی که از کشته شدن او به دست سپاه [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش میدهند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" فيؤتي بِالسُّفْيَانِيِّ أَسِيراً فيامر بِهِ فَيَذْبَحُ عَلَى بَابِ الرَّحْبَةِ "}}<ref>[[سفیانی]] را اسیر میکنند، نزد [[امام مهدی]] {{ع}} میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۴.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در این خصوص فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" ثُمَّ يَقُولُ هَذَا رَجُلُ قَدْ خَلَعَ طَاعَتِي فيامر بِهِ عِنْدَ ذَلِكَ فَيَذْبَحَ عَلَى بلاطة ايليا "}}<ref>سپس [[امام مهدی]] {{ع}} میفرماید: این مرد - [[سفیانی]] - از اطاعت من سر بر تافته. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ [[بیت المقدس]] گردن زده میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>. نسبت دادن کشتن [[سفیانی]] را به [[امام مهدی]] {{ع}} میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، دستور قتل [[سفیانی]] از آن حضرت صادر میشود و لشکر آن حضرت، [[سفیانی]] را میکشد. این روایات به لحاظ سند ضعیف و به لحاظ مصادر و تعداد بهگونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها اطمینان کرد اما با اعتبارات عقلی همآهنگ هستند»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۷۵ - ۱۷۶.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}} | {{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}} | ||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | [[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] |
نسخهٔ ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۶
فرجام سفیانی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری |
مدخل وابسته | ؟ |
فرجام سفیانی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیتالله نجمالدین طبسی در کتاب «سفیانی » در اين باره گفته است:
- «طرز هلاکت سفیانی در کتابهای عامه با منابع ما فرق دارد و به چند صورت گفته شده است: گرفتار بیماری میشود و یا به زمین فرو میرود و یا دستگیر شده و سپس اعدام میشود؛ که ظاهرا در روایات ما همین سومی است. مرحوم صدر[۱] در زمینه دامنه عملیات نظامی امام زمان (ع) بحث گستردهای دارند و به همین مناسبت بحث درگیری سفیانی با امام زمان (ع) را بیان میکنند. لذا ما باید بحث کنیم که آیا درگیری امام با طایفه کلب، همان قرقیسیا است؟ آیا جنگ با یهود و جریان دجال است که از آن به جنگ آرماگدون تعبیر میکنند؟ طبق روایت در شام درگیری شدیدی بین طایفه کلب و لشکر امام زمان (ع) رخ میدهد که در نتیجه این طایفه تار و مار و متفرق میشوند و غنایم زیادی از آنها گرفته میشود و تأسف بر آن کسی است که شاهد این درگیری نباشد، این مباحث در کتابهای عامه و ما آمده است هرچند در کتابهای ما سند چنین روایاتی، مشکل دارد.
- به عنوان مثال، مرحوم مجلسی روایت مرفوعهای را در این زمینه ذکر میکند: "وَ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إلی جَابِرِبنیزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِذَا بَلَغَ السُّفْیانِی أَنَّ الْقَائِمَ قَدْ تَوَجَّهَ إِلَیهِ مِنْ نَاحِیةِ الْکُوفَةِ یتَجَرَّدُ بِخَیلِهِ حَتَّی یلْقَی الْقَائِمَ فَیخْرُجُ فَیقُولُ: أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی فَیخْرُجُ عَلَیهِ السُّفْیانِی فَیکَلِّمُهُ الْقَائِمُ (ع) فَیجِیءُ السُّفْیانِی فَیبَایعُهُ ثُمَّ ینْصَرِفُ إلی أَصْحَابِهِ فَیقُولُونَ لَهُ مَا صَنَعْتَ فَیقُولُ أَسْلَمْتُ وَ بَایعْتُ فَیقُولُونَ لَهُ قَبَّحَ اللَّهُ رَأْیکَ بَینَ مَا أَنْتَ خَلِیفَةٌ مَتْبُوعٌ فَصِرْتَ تَابِعاً فَیسْتَقْبِلُهُ فَیقَاتِلُهُ ثُمَّ یمْسُونَ تِلْکَ اللَّیلَةَ ثُمَّ یصْبِحُونَ لِلْقَائِمِ (ع) بِالْحَرْبِ فَیقْتَتِلُونَ یوْمَهُمْ ذَلِکَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تعالی یمْنَحُ الْقَائِمَ وَ أَصْحَابَهُ أَکْتَافَهُمْ فَیقْتُلُونَهُمْ حَتَّی یفْنُوهُمْ حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ یخْتَفِی فِی الشَّجَرَةِ وَ الْحَجَرَةِ فَتَقُولُ الشَّجَرَةُ وَ الْحَجَرَةُ: یا مُؤْمِنُ هَذَا رَجُلٌ کَافِرٌ فَاقْتُلْهُ فَیقْتُلُهُ. قَالَ: فَتَشْبَعُ السِّبَاعُ وَ الطُّیورُ مِنْ لُحُومِهِمْ فَیقِیمُ بِهَا الْقَائِمُ (ع) مَا شَاءَ. قَالَ: ثُمَّ یعْقِدُ بِهَا الْقَائِمُ (ع) ثَلَاثَ رَایاتٍ لِوَاءً إلی الْقُسْطَنْطِینِیةِ یفْتَحُ اللَّهُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی الصِّینِ فَیفْتَحُ لَهُ وَ لِوَاءً إلی جِبَالِ الدَّیلَمِ فَیفْتَحُ لَه"[۲].
- از عبارت "فَیخْرُجُ فَیقُولُ أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی"؛ مبنی بر اینکه سفیانی میگوید: میخواهم با پسر عمم امام زمان (ع) ملاقات کنم؛ استفاده میشود که بین بنی سفیان و بنی هاشم رابطه نسبی است. ما در جلسات قبل این مطلب را به طور مفصل بحث کردیم و گفتیم بین بنی سفیان و بنی هاشم رابطهای وجود ندارد. مرحوم صدر نیز در این مورد بیانی دارد: منشاء کلام سفیانی که خواستار ملاقات با امام زمان (ع) میباشد، این است که اهل سنت مدعی هستند که خاندان بنی سفیان و بنی هاشم فامیل هستند و این ادعایی بیش نیست که تاریخ آن را تایید نمیکند و ظاهر روایت این است که سفیانی از پیش خودش چنین ادعایی کرده است[۳].
- پس بین سفیانی و امام زمان (ع) نسبتی نمیباشد و سرنوشت او این گونه است که اسیر میشود و سپس او را اعدام میکنند، روایت بحارالانوار نیز گویای همین مطلب است: "...وَ یأْخُذُ السُّفْیانِی أَسِیراً فَینْطَلِقُ بِهِ وَ یذْبَحُهُ بِیدِهِ..."[۴]»[۵].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛ |
---|
|
۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین رمضانیان؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ تاریخ عصر ظهور، ج ۳، ص ۳۸۹.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۸۸.
- ↑ تاریخ عصر ظهور، ص ۳۸۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.
- ↑ طبسی، نجم الدین، سفیانی ، ص۸۴، ۸۵.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).
- ↑ خداوند تمام سپاه سفیانی را نابود میکند و هیچکسی از آنها جز سفیانی، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، مهدی (ع) او را میگیرد و گردن میزند؛ التشریف بالمنن، ص۲۹۶، باب ۷۹، ح۴۱۷ (به نقل از الفتن سلیلی).
- ↑ سفیانی را در حالی که اسیر شده نزد حضرت مهدی (ع) میآورند و آن حضرت سفیانی را گردن میزند؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۳۱۳.
- ↑ سفیانی را اسیر میکنند، نزد امام مهدی (ع) میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۳۱۴.
- ↑ سپس امام مهدی (ع) میفرماید: این مرد - سفیانی - از اطاعت من سر بر تافته. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ بیت المقدس گردن زده میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۳۱۳.
- ↑ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۷۵ - ۱۷۶.
- ↑ نک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۵، ح۱۶؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۱، ح۹؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۴۳.
- ↑ " يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ الْخُرَاسَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِب "؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۳، ح۱۳، ص۲۵۹، ح۱۸.
- ↑ "ِ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّام "؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۷، ح۷، ص۳۳۰، ح۱۶.
- ↑ نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۵۳، شماره ۹۳۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۲۸ - ۱۲۹.
- ↑ خداوند جبرئیل را میفرستد و به او امر میفرماید: برو نابودشان کن، پس، با پای خود به زمین میکوبد و خداوند همه آنان را در کام زمین فرو میبرد و جز دو نفر از اهل جهینه کسی از آنها زنده نمیماند؛ روزگار رهایی، ص ۴۶۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۸.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۵ و ۲۲۲.
- ↑ نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۳۴.
- ↑ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص: ۴۸-۴۹.