اسرار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳: خط ۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
منظور دسته‌ای از [[آیات]] است که در باره اسرار [[پنهان]] و خبر از [[جهان غیب]] سخن می‌گوید و [[پیامبر]] از [[طریق وحی]] به آن دسترسی پیدا می‌کند. البته این دانستن و خبر دادن مطلق نیست و آنچه به صراحت [[قرآن]] بیان شده: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و همه کارها بدو باز گردانده می‌شود پس او را بپرست و بر او توکل کن و پروردگارت از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره هود، آیه ۱۲۳.</ref>»، و [[آیات]] دیگر مانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«بی‌گمان خداوند دانای نهان آسمان‌ها و زمین است؛ او به اندیشه‌ها داناست» سوره فاطر، آیه ۳۸.</ref> اما عمده آیاتی است که انحصار این [[علم]] را به [[خدا]] می‌کند و اگر دیگران بدانند از سوی اوست: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> چنانکه [[پیامبر]] به صراحت می‌گوید: {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}<ref>«و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگر» سوره هود، آیه ۳۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.</ref>.
از جمله آیاتی که در باره اسرار [[پنهان]] و خبر از [[جهان غیب]] سخن می‌گوید و [[پیامبر]] از [[طریق وحی]] به آن دسترسی پیدا می‌کند. البته این دانستن و خبر دادن مطلق نیست و آنچه به صراحت [[قرآن]] بیان شده: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و همه کارها بدو باز گردانده می‌شود پس او را بپرست و بر او توکل کن و پروردگارت از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره هود، آیه ۱۲۳.</ref>»، و [[آیات]] دیگر مانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«بی‌گمان خداوند دانای نهان آسمان‌ها و زمین است؛ او به اندیشه‌ها داناست» سوره فاطر، آیه ۳۸.</ref> اما عمده آیاتی است که انحصار این [[علم]] را به [[خدا]] می‌کند و اگر دیگران بدانند از سوی اوست: {{متن قرآن|وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> چنانکه [[پیامبر]] به صراحت می‌گوید: {{متن قرآن|وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}<ref>«و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگر» سوره هود، آیه ۳۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.</ref>.
 
==آشکارکننده بعضی از اسرار [[تاریخی]]==
==آشکارکننده بعضی از اسرار [[تاریخی]]==
در این دسته‌ای از [[آیات]] بیان می‌شود که [[پیامبر]] با [[وحی]] به وی گفته شده که تو نبودی، نمی‌دانستی، ولی این را ما به تو خبر می‌دهیم و این اطلاع دادن به تو رحمتی است از [[پروردگار]]. تو در جانب غربی [طور] نبودی که ببینی و آنگاه خبر را می‌دهد.
در این دسته‌ای از [[آیات]] بیان می‌شود که [[پیامبر]] با [[وحی]] به وی گفته شده که تو نبودی، نمی‌دانستی، ولی این را ما به تو خبر می‌دهیم و این اطلاع دادن به تو رحمتی است از [[پروردگار]]. تو در جانب غربی [طور] نبودی که ببینی و آنگاه خبر را می‌دهد.

نسخهٔ ‏۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.


مقدمه

از جمله آیاتی که در باره اسرار پنهان و خبر از جهان غیب سخن می‌گوید و پیامبر از طریق وحی به آن دسترسی پیدا می‌کند. البته این دانستن و خبر دادن مطلق نیست و آنچه به صراحت قرآن بیان شده: ﴿وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ[۱]»، و آیات دیگر مانند: ﴿إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ[۲] اما عمده آیاتی است که انحصار این علم را به خدا می‌کند و اگر دیگران بدانند از سوی اوست: ﴿وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ[۳] چنانکه پیامبر به صراحت می‌گوید: ﴿وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ[۴][۵].

آشکارکننده بعضی از اسرار تاریخی

در این دسته‌ای از آیات بیان می‌شود که پیامبر با وحی به وی گفته شده که تو نبودی، نمی‌دانستی، ولی این را ما به تو خبر می‌دهیم و این اطلاع دادن به تو رحمتی است از پروردگار. تو در جانب غربی [طور] نبودی که ببینی و آنگاه خبر را می‌دهد.

  • ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ[۶]
  • ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۷]
  • ﴿الْحَاقَّةُ * مَا الْحَاقَّةُ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ * كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ * فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ * وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ * سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ * فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ[۸]
  • ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ[۹]
  • ﴿وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ[۱۰]
  • ﴿وَلَكِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا كُنْتَ ثَاوِيًا فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ[۱۱]
  • ﴿وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ[۱۲]
  • ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۱۳]
  • ﴿لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ[۱۴]
  • نکته: خداوند در آیات فوق اسراری از تاریخ گذشته را به پیامبر می‌آموزد و میان، تاریخ گذشته، و قیامت؛ آینده انسان و جهان پیوند ایجاد می‌کند. و مسئله عمل و عکس العمل و نتیجه اعمال را که در قیامت است، به نام الحاقه (یعنی بیان حقیقت) بیان می‌کند[۱۵].

اخبار از حوادث حیات انسان و جهان

  • ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا * إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا[۱۶]
  • ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ * وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ[۱۷]
  • ﴿قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ * وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ * ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ[۱۸][۱۹].

اخبار از حوادث آینده و اشراط الساعة

  • ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ * يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ * وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ * فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ * فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ * وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ * فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ * نَارٌ حَامِيَةٌ[۲۰]
  • ﴿فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ * وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ * وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ * وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ * لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ * لِيَوْمِ الْفَصْلِ[۲۱]
  • ﴿سَأُصْلِيهِ سَقَرَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ * لا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ[۲۲]
  • ﴿لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ[۲۳] ﴿لِيَوْمِ الْفَصْلِ[۲۴] ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ[۲۵]
  • ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ * ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ * يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ * * [۲۶]
  • ﴿كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ * كِتَابٌ مَرْقُومٌ[۲۷]
  • نکته: خداوند در این دسته از آیات از حوادث در آستانه قیامت و یا خود قیامت، (سرانجام انسان و جهان) پیوند ایجادمی‌کند و نتیجه اعمال یعنی عمل و عکس العمل را که در قیامت است، یادآور می‌شود.
  • ﴿كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ[۲۸] * ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ[۲۹] * ﴿كِتَابٌ مَرْقُومٌ[۳۰] * ﴿يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ[۳۱] * ﴿إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ[۳۲] * ﴿عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ[۳۳]
  • ﴿وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ[۳۴] * ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ[۳۵] * ﴿النَّجْمُ الثَّاقِبُ[۳۶]
  • ﴿ِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[۳۷]
  • ﴿كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ * نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ * الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ * إِنَّهَا عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ * فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ[۳۸]
  • ﴿فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ * فَكُّ رَقَبَةٍ* وْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ * يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ * أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ[۳۹]
  • نکته: واژه: وَ ما أَدْراک، آهنگ زیاد نمودن معلومات پیامبر را دارد. در مثل قضایا و موضوعاتی چون:
  1. قیامت: ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ[۴۰]
  2. نامه اعمال ﴿كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ*وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ[۴۱]
  3. جهنم و آتش ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ*نَارٌ حَامِيَةٌ[۴۲]
  4. بهشت و نعمت‌های اخروی ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ[۴۳] ﴿إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ * عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ[۴۴]
  5. قدر ﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ[۴۵]
  6. بالا رفتن از عقبه کمال در زندگی اجتماعی که با استفهام شروع می‌شود و گوشه‌ای از اسرار هستی که در سئوال آمده، پاسخ داده می‌شود و اهمیت موضوع را به پیامبر متذکر و قسمتی از اسرار آینده را بازگو می‌کند. ﴿فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ[۴۶][۴۷].

پیامبر حامل و مخاطب اسراری فاش نشدنی

  • ﴿يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا[۴۸]
  • ﴿اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ[۴۹]
  • ﴿وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى * أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى[۵۰]
  • ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا[۵۱]
  • نکته: هرجا کلمه: "﴿وَمَا يُدْرِيكَ" آمده، خداوند اراده بر جواب نداشته است؛ مثل اینکه موضوع مورد سئوال از اسراری بوده که خداوند افشای آنرا صلاح نمی‌دانسته و هر چند مردم از پیامبر در باره آن موضوعات بسیار می‌پرسند و حتی در سوره عبس خداوند آینده یک انسان را هم از اسرار مجهول بر پیامبر قرار داده و فرموده پیامبر چه می‌داند که آیا او متذ کر می‌شود یا نه[۵۲].

کشف اسرار شخصی و خانوادگی برای پیامبر

  • منظور آگاهی پیامبر در دسته‌ای از اسرار نهان است، که خدا آن را آشکار می‌کن. زیرا، خدا در جایی می‌فرماید: ﴿سَوَاءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ[۵۳] برای خدا یکسان است: کسی از شما سخن [خود] را نهان کند و کسی که آن را فاش گرداند، و کسی که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز، آشکارا حرکت کند، اما به شهادت همین قرآن برخی از اسرار پنهان را خدا برای پیامبر خود آشکار کرده است.
  • ﴿وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ[۵۴]
  • ﴿وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ[۵۵]
  • نکته: هر چند در آیه نخست این عنوان ناظر به شرایط و حیات شخصی پیامبر است، اما اهمیت موضوع در توجه به حریم خصوصی این شخصیت و توجه به این نکته است که وحی از اخبار از غیب کرده و سری را که برخی از زنان نمی‌بایست فاش کنند، فاش کرده و خبر داده و دلیل بر اتصال به مبدء غیبی است. چون پیامبر با یکی از همسرانش سخنی نهانی گفت، و همین که وی آن را [به زن دیگر] گزارش داد، خدا پیامبر را بر آن مطلع گردانید پیامبر بخشی از آن را اظهار کرد و از بخشی دیگر اعراض نمود. پس چون مطلب را به آن همسر خبر داد، وی گفت: «چه کسی این را به تو خبر داده‌؟» گفت: «مرا آن دانای آگاه خبر داده است. در آیه دوم نیز موضوع ازدواج با زینب همسر پسرخوانده و آثار و پی آمدهای آنان است که پیامبر نگران پیامدهای آن بود[۵۶].

اخبار از وقایع سری مخالفان

  • ﴿يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ[۵۷]
  • ﴿يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا[۵۸]
  • ﴿وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا[۵۹]
  • نکات:
  1. منافقون می‌دانستند که آنچه در گفتگوهای آنان بر علیه پیامبر انجام یافته، ممکن است از سوی وحی آشکار شود و پیامبر بفهمد که آنان چه می‌گفته‌اند: ﴿ٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ[۶۰] و خود خدا برای پیامبرش آشکارمی‌کند.
  2. کارهای ناروای خود را از مردم پنهان می‌دارند، و لی نمی‌توانند از خدا پنهان دارند، و چون شبانگاه به چاره‌اندیشی می‌پردازند و سخنانی می‌گویند که پیامبر بدان خشنود نیست، و خبرش را به پیامبر می‌دهد ﴿يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا[۶۱].
  3. نمونه دیگر از آگاه شدن به اسرار از طریق وحی جایی است که منافقان به ظاهر می‌گویند: ما فرمانبرداریم، ﴿وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ[۶۲] ولی چون از نزد پیامبر بیرون می‌روند، جمعی از آنان شبانه، جز آنچه حضرتش می‌گوید تدبیر می‌کنند. ﴿فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ[۶۳] و خدا آنچه را که شبانه در سر می‌پرورند، خبر می‌دهد و جزو اعمال آنان می‌نگارد. و خدا به پیامبر تسلی می‌دهد که نگران این سخنان و توطئه‌ها نباشد و بر خدا توکل کند، که خدا بس کارساز است[۶۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و نهان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و همه کارها بدو باز گردانده می‌شود پس او را بپرست و بر او توکل کن و پروردگارت از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره هود، آیه ۱۲۳.
  2. «بی‌گمان خداوند دانای نهان آسمان‌ها و زمین است؛ او به اندیشه‌ها داناست» سوره فاطر، آیه ۳۸.
  3. «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
  4. «و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگر» سوره هود، آیه ۳۱.
  5. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.
  6. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  7. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  8. «آن هنگامه راستین* آن هنگامه راستین چیست؟* و چه دانی تو که آن هنگامه راستین چیست؟* قوم ثمود و عاد، آن (هنگامه) درهم کوبنده را دروغ شمردند* اما قوم ثمود با سرکشی خویش به نابودی افکنده شدند* و اما (قوم) عاد با تندباد سردی بنیان‌کن، از میان برداشته شد* که (خداوند) آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز) ها بر زمین افتاده می‌دیدی، گویی تنه‌های خرمابن‌هایی فرو افتاده‌اند* آیا از ایشان بازمانده‌ای می‌بینی؟» سوره حاقه، آیه ۱الی ۸.
  9. «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود هم‌داستان شدند و نیرنگ می‌باختند نزد آنها نبودی» سوره یوسف، آیه ۱۰۲.
  10. «و هنگامی که ما فرمان (پیامبری) را به موسی سپردیم تو نه در سوی غربی (طور) و نه از حاضران بودی» سوره قصص، آیه ۴۴.
  11. «ولی ما نسل‌هایی پدید آوردیم که زمانی دراز بر آنان گذشت و تو در میان مردم مدین ساکن نبودی تا آیات ما را بر آنان بخوانی ولی ما فرستنده (ی تو به پیامبری) بودیم» سوره قصص، آیه ۴۵.
  12. «و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیم‌دهنده‌ای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۶.
  13. «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
  14. «به راستی تو از این غافل بودی پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.
  15. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.
  16. «آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟ * ما انسان را از نطفه‌ای برآمیخته آفریدیم، او را می‌آزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیده‌ایم» سوره انسان، آیه ۱ و ۲.
  17. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید* و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید * گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، نداریم، بی‌گمان تویی که دانای فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۳۰الی۳۲.
  18. «بگو آیا شما به کسی کفر می‌ورزید و برای او همتایانی می‌آورید که زمین را دو روزه آفریده است؟ او پروردگار جهانیان است * و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد * سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۹الی ۱۱.
  19. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.
  20. «و چه دانی آن رویداد فرو کوبنده چیست؟*در آن روز مردم چون پروانگان پراکنده‌اند*و کوه‌ها چون پشم رنگارنگ زده‌اند*پس هر که ترازوهایش (در کار نیک) سنگین آید*و او در زندگانی پسندیده‌ای به سر خواهد برد*و هر که ترازوهایش (در کار نیک) سبک آید*و چه دانی که آن چیست؟*آتشی (سخت) سوزان است» سوره قارعة، آیه ۳-۱۱.
  21. «پس آنگاه که ستارگان فرو میرند*و آنگاه که آسمان را برشکافند*و آنگاه که کوه‌ها را برکنند*و آنگاه که برای پیامبران میقات نهند*برای کدام روز زمانشان داده‌اند؟*برای روز داوری» سوره مرسلات، آیه ۸الی۱۳.
  22. «به زودی او را به دوزخ درمی‌آورم*و چه دانی تو که دوزخ چیست*نه بر جای می‌نهد و نه یله می‌کند» سوره مدثر، آیه ۲۶الی۲۸.
  23. «برای کدام روز زمانشان داده‌اند؟» سوره مرسلات، آیه ۱۲.
  24. «برای روز داوری،» سوره مرسلات، آیه ۱۳.
  25. «و تو چه دانی که روز داوری چیست؟» سوره مرسلات، آیه ۱۴.
  26. «و تو چه دانی روز پاداش و کیفر چیست؟*آری، تو چه دانی روز پاداش و کیفر چیست؟*روزی که هیچ کس برای دیگری هیچ اختیاری ندارد و در این روز، کار یکسره با خداوند است» سوره انفطار، آیه ۱۷الی۱۹.
  27. «نه چنین است، کارنامه بدکاران در سجّین است*و تو چه دانی که «سجّین» چیست؟*کارنامه‌ای است نگاشته» سوره مطففین، آیه ۷الی۹.
  28. «نه چنین است؛ کارنامه نیکان در «علّیین» است» سوره مطففین، آیه ۱۸.
  29. «و تو چه دانی که «علّیین» چیست؟» سوره مطففین، آیه ۱۹.
  30. «کارنامه‌ای است نگاشته،» سوره مطففین، آیه ۹.
  31. «که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن می‌نگرند» سوره مطففین، آیه ۲۱.
  32. «بی‌گمان نیکان در ناز و نعمتی بی‌شمارند» سوره انفطار، آیه ۱۳.
  33. «(نشسته) بر تخت‌ها (به هر سو) می‌نگرند،» سوره مطففین، آیه ۲۳.
  34. «سوگند به آسمان و به ستاره صبح (شب‌شکن)،» سوره طارق، آیه ۱.
  35. «و چه دانی که ستاره صبح (شب‌شکن) چیست؟» سوره طارق، آیه ۲.
  36. «ستاره درخشان است،» سوره طارق، آیه ۳.
  37. «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم*و تو چه می‌دانی شب قدر چیست؟*شب قدر از هزار ماه بهتر است*فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند*آن (شب) تا دمیدن سپیده (امن و) سلامت است» سوره قدر، آیه ۱الی۵.
  38. «چنین نیست؛ بی‌گمان در آن خرد کننده، فرو افکنده می‌شود*و تو چه دانی که آن خردکننده چیست؟*آتش برافروخته خداوند است*که به دل‌ها راه می‌یابد*بی‌گمان، بر آنان فرو پوشیده است*در ستون‌هایی بر کشیده» سوره همزه، آیه ۴الی۹.
  39. «اما او از گذرگاه سخت نگذشت*و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟*آزاد کردن برده‌ای است*یا خوراک دادن در روز گرسنگی*به یتیمی خویشاوند*یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۱-۱۶.
  40. «و چه دانی آن رویداد فرو کوبنده چیست؟» سوره قارعة، آیه ۳.
  41. «نه چنین است؛ کارنامه نیکان در «علّیین» است*و تو چه دانی که «علّیین» چیست؟» سوره مطففین، آیه ۱۸-۱۹.
  42. «و چه دانی که آن چیست؟*آتشی (سخت) سوزان است» سوره قارعة، آیه ۱۰-۱۱.
  43. «و تو چه دانی که «علّیین» چیست؟» سوره مطففین، آیه ۱۹.
  44. «بی‌گمان نیکان در ناز و نعمتی بی‌شمارند*(نشسته) بر تخت‌ها (به هر سو) می‌نگرند» سوره مطففین، آیه ۲۲-۲۳.
  45. «و تو چه می‌دانی شب قدر چیست؟» سوره قدر، آیه ۲.
  46. «اما او از گذرگاه سخت نگذشت *و تو چه دانی که گذرگاه سخت چیست؟» سوره بلد، آیه ۱۱-۱۲.
  47. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.
  48. «مردم از تو از رستخیز می‌پرسند، بگو دانش آن تنها نزد خداوند است و تو چه می‌دانی شاید رستخیز نزدیک باشد» سوره احزاب، آیه ۶۳.
  49. «خداوند است که کتاب را به حق و ترازو را فرو فرستاد و تو چه می‌دانی؟ شاید رستخیز نزدیک باشد» سوره شوری، آیه ۱۷.
  50. «و تو چه دانی، بسا او پاکیزگی یابد*یا در یاد گیرد و آن یادکرد، او را سود رساند» سوره عبس، آیه ۳-۴.
  51. «از تو درباره روح می‌پرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی نداده‌اند» سوره اسراء، آیه ۸۵.
  52. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.
  53. «آن کس از شما که سخن پوشیده دارد و آن کس که آن را فاش گوید و نیز آن کس که خود را در شب نهان سازد و آنکه در روز آشکارا روان باشد (برای وی) یکسان است» سوره رعد، آیه ۱۰.
  54. «و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (ا» سوره تحریم، آیه ۳.
  55. «و (یاد کن) آنگاه را که به کسی که خداوند و خود تو بدو نعمت رسانده بودید گفتی که:» سوره احزاب، آیه ۳۷.
  56. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.
  57. «منافقان می‌هراسند آیه‌ای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دل‌های ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن می‌هراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.
  58. «(کارهای خود را) از مردم پوشیده می‌دارند و از خداوند پوشیده نمی‌توانند داشت در حالی که او هنگامی که آنان شب را با گفتاری ناخوشایند وی می‌گذرانند با آنان است و خداوند به آنچه انجام می‌دهند نیک داناست» سوره نساء، آیه ۱۰۸.
  59. «و می‌گویند: فرمان می‌بریم اما چون از نزد تو بیرون می‌روند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو می‌گویی می‌اندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته می‌دارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.
  60. «منافقان می‌هراسند آیه‌ای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دل‌های ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن می‌هراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.
  61. «(کارهای خود را) از مردم پوشیده می‌دارند و از خداوند پوشیده نمی‌توانند داشت در حالی که او هنگامی که آنان شب را با گفتاری ناخوشایند وی می‌گذرانند با آنان است و خداوند به آنچه انجام می‌دهند نیک داناست» سوره نساء، آیه ۱۰۸.
  62. «و می‌گویند: فرمان می‌بریم اما چون از نزد تو بیرون می‌روند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو می‌گویی می‌اندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته می‌دارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.
  63. «و می‌گویند: فرمان می‌بریم اما چون از نزد تو بیرون می‌روند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو می‌گویی می‌اندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته می‌دارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.
  64. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۶.