ترس از خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==[[ترس از خدا]] یکی از اسباب [[رستگاری]]==
{{ویرایش غیرنهایی}}
*هرکس از [[خدا]] و فرستاده‌اش در آنچه [[اطاعت]] کند که بدان امر یا از آن [[نهی]] کرده‌اند، به [[رستگاری]] بزرگ می‌رسد: {{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref> اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ؛ سوره نساء، آیه: ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا }}<ref> تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است؛ سوره احزاب، آیه:۷۱.</ref><ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۱۹۶؛ التبیان، ج ۸، ص ۳۶۷-۳۶۹؛ ارشاد الاذهان، ج ۱، ص ۴۳۲.</ref> [[پیروی]] کردن از نوری که همراه [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده، از اسباب [[رستگاری]] است: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته  و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۷.</ref> این [[نور]]، [[قرآن کریم]]<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۰؛ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۷۶۱؛ روح المعانی، ج ۵، ص ۷۷.</ref> یا [[امام علی|امیرمؤمنان، علی]]{{ع}}<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۴۲؛ روض الجنان، ج ۸، ص ۴۲۸؛ نور الثقلین، ج ۲، ص ۸۳.</ref> است که [[پیروی]] از آنها در [[حقیقت]]، [[اطاعت]] از خداست.
{{ولایت}}
*افزون بر [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}}، [[خشیت]] نیز از اسباب [[رستگاری]] است: {{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند؛ سوره نور، آیه: ۵۲.</ref> [[خشیت]] را به [[ترس]] همراه با بزرگداشت<ref>مفردات، ص ۲۸۳، «خشی».</ref> یا [[مراقبت]] از [[اعمال]] همراه [[ترس]]<ref>التحقيق، ج ۳، ص ۶۴، «خشی».</ref> معنا کرده‌اند<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[یقین در قرآن]] | [[یقین در حدیث]] | [[یقین در نهج البلاغه]] | [[یقین در اخلاق اسلامی]] | [[یقین در معارف دعا و زیارات]] | [[یقین در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[یقین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
*[[خوف]] از [[خداوند متعال]]، در شمار بالاترین نعمتها و از [[برترین]] صفات نیکوی انسانی است. این صفت موجب می‌‌شود، تا [[نفس]] [[انسان]] از [[مخالفت]] [[الهی]] بازمانده خویشتن را از [[نواهی]] او باز دارد. از اینرو، کلمه "[[تقوی]]" و مشتقّات گوناگون آن، بمعنای [[خوف]] از [[خدا]] نیز استعمال شده؛ تا آنجا که اگر نگوئیم [[تقوی]] بواسطه استعمال غالب در این معنا، از معنای [[حقیقی]] خود خارج و [[لباس]] این معنی را به تن کرده است، لااقل می‌‌توان گفت که معنای مجازی مشهور آن، تنها و تنها همین معناست و بس<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>.
*[[تقوی]]، بیش از یکصد مرتبه در [[قرآن کریم]] به معنی [[خوف]] [[الهی]] بکار رفته؛ از اینرو می‌‌توان به اهمیّت بسیار آن در مسیر [[سلوک]] به سوی کمال [[آگاهی]] یافت. بر این اساس می‌‌توان گفت که هر آنچه در [[قرآن کریم]] برای متّقیان بیان شده، بهره‌هائی است که خائفان بدست می‌‌آورند؛ چه متّقی نخست خائف است، و زان پس [[خوف]] او را به [[تقوی]] رهنمون می‌شود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>.
*کوتاه سخن آنکه این صفت، [[آدمی]] را به نمایش را به نیکبختی دو [[جهان]] رهنمون می‌شود. به این دو [[آیه]] که مرتبه خائفان در [[آخرت]] را به نمایش گذارده است بنگرید: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ * تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ}}<ref>«و برای آن کس که از ایستادن در برابر پروردگار خویش هراسیده است دو بهشت خواهد بود» سوره الرحمن، آیه ۴۶.</ref>. مراد از "دو [[بهشت]]" در این [[آیه]]، "[[بهشت]] عوام" و "[[بهشت]] [[خواص]]" است؛ [[بهشت]] عوام سرشار از حور است و [[قصور]]، و [[بهشت]] [[خواص]] مملوّ است از [[رضوان]] [[الهی]]: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی!؛ سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>.
*این دو [[آیه]] نیز، به خوبی مرتبه [[تقواپیشگان]] و خائفان در [[دنیا]] را نشان می‌‌دهد؛ و آثار [[خوف]] و را در همین عالم به نمایش می‌گذارد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>.
*با این‌ همه امّا، اگر هیچ آیه‌ای در [[شأن]] [[خوف]] [[الهی]] و تقوای او، جز از این [[آیه]] نازل نشده بود، کافی بود تا [[مرتبت]] والای [[خوف]] در میان دیگر [[صفات ]][[شایسته]] نشان داده شود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۲.</ref>.
 
==منابع==
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده: مدخل‌]]
[[رده: ترس از خدا]]

نسخهٔ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل یقین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • خوف از خداوند متعال، در شمار بالاترین نعمتها و از برترین صفات نیکوی انسانی است. این صفت موجب می‌‌شود، تا نفس انسان از مخالفت الهی بازمانده خویشتن را از نواهی او باز دارد. از اینرو، کلمه "تقوی" و مشتقّات گوناگون آن، بمعنای خوف از خدا نیز استعمال شده؛ تا آنجا که اگر نگوئیم تقوی بواسطه استعمال غالب در این معنا، از معنای حقیقی خود خارج و لباس این معنی را به تن کرده است، لااقل می‌‌توان گفت که معنای مجازی مشهور آن، تنها و تنها همین معناست و بس[۱].
  • تقوی، بیش از یکصد مرتبه در قرآن کریم به معنی خوف الهی بکار رفته؛ از اینرو می‌‌توان به اهمیّت بسیار آن در مسیر سلوک به سوی کمال آگاهی یافت. بر این اساس می‌‌توان گفت که هر آنچه در قرآن کریم برای متّقیان بیان شده، بهره‌هائی است که خائفان بدست می‌‌آورند؛ چه متّقی نخست خائف است، و زان پس خوف او را به تقوی رهنمون می‌شود[۲].
  • کوتاه سخن آنکه این صفت، آدمی را به نمایش را به نیکبختی دو جهان رهنمون می‌شود. به این دو آیه که مرتبه خائفان در آخرت را به نمایش گذارده است بنگرید: ﴿وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى[۳]، ﴿وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ[۴]. مراد از "دو بهشت" در این آیه، "بهشت عوام" و "بهشت خواص" است؛ بهشت عوام سرشار از حور است و قصور، و بهشت خواص مملوّ است از رضوان الهی: ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي[۵][۶].
  • این دو آیه نیز، به خوبی مرتبه تقواپیشگان و خائفان در دنیا را نشان می‌‌دهد؛ و آثار خوف و را در همین عالم به نمایش می‌گذارد: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ[۷]؛ ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۸].
  • با این‌ همه امّا، اگر هیچ آیه‌ای در شأن خوف الهی و تقوای او، جز از این آیه نازل نشده بود، کافی بود تا مرتبت والای خوف در میان دیگر صفات شایسته نشان داده شود: ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ[۹][۱۰].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۱۲.
  2. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۱۲.
  3. «و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ * تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.
  4. «و برای آن کس که از ایستادن در برابر پروردگار خویش هراسیده است دو بهشت خواهد بود» سوره الرحمن، آیه ۴۶.
  5. «ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی!؛ سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.
  6. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۱۲.
  7. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  8. «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  9. «و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد» سوره مائده، آیه ۲۷.
  10. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۱۲.