|
|
خط ۲۱: |
خط ۲۱: |
| #شگفتی؛ | | #شگفتی؛ |
| #نشانه<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۶۳.</ref>؛ | | #نشانه<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۶۳.</ref>؛ |
| #چیزی که برای رسیدن به [[هدف]] و مقصودی مورد توجّه و وسیله قرار گیرد<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۷۲، «آیه».</ref>. | | #چیزی که برای رسیدن به [[هدف]] و مقصودی مورد توجّه و وسیله قرار گیرد<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۱۷۲، «آیه».</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی، مرتضی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص.</ref>. |
|
| |
|
| ==[[آیه]] در [[قرآن]]== | | ==[[آیه]] در [[قرآن]]== |
| *کلمه [[آیه]] در [[قرآن]] ۸۶ بار مفرد و ۲۹۶ بار به صورت جمع آمده است<ref>المعجم الاحصائی، ج ۲، ص۲۴-۳۰.</ref>.
| |
| *از نظر مفسّران و لغویان، "[[آیه]]" در [[قرآن]] به یکی از معانی ذیل به کار رفته است:
| |
| #'''نشانه که ریشه همه معانی دیگر است:''' {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ}}<ref>«و بسا نشانهای است در آسمانها و زمین که بر آن میگذرند و آنان از آن رو گردانند»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۵.</ref>.
| |
| #'''[[دلیل]] و [[برهان]]:''' {{متن قرآن|...ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ...}}<ref>«...زیرا نشانههای خداوند را انکار میکردند و پیامبران را ناحقّ میکشتند..»؛ سوره بقره، آیه ۶۱.</ref>.
| |
| #'''[[معجزه]]:''' {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ...}}<ref>«و اگر برای اهل کتاب هر نشانهای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد..»؛ سوره بقره، آیه ۱۴۵.</ref>.
| |
| #'''درس و [[عبرت]]:''' {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ}}<ref>«به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانههاست»؛ سوره یوسف، آیه ۷.</ref>.
| |
| #'''بنا و عمارت:''' {{متن قرآن|أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ}}<ref>«آیا بر هر بلندی بنایی از سر بازی (و بیهوده) میسازید؟»؛ سوره شعراء، آیه ۱۲۸.</ref>.
| |
| #'''[[قدرت]] و [[سلطه]]:''' {{متن قرآن|...فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا...}}<ref>«...که با نشانههای ما دستشان به شما نرسد..»؛ سوره قصص، آیه ۳۵.</ref>.
| |
| #'''[[آیه]] [[قرآن]]:''' {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ...}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)اند..». سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>.
| |
| *به هر کدام از [[آیات قرآن]] به تناسب معانی لغوی، [[آیه]] گفته میشود. در تعریف [[آیه]] [[قرآن]] گفتهاند: قطعهای از [[قرآن]] است که در سورهای واقع شده و شروع و پایان دارد و از چند جمله یا کلمه گرچه برخی در تقدیر باشند تشکیل شده<ref>الاتقان، ج ۱، ص ۱۴۵.</ref>.
| |
| *[[علامه طباطبایی]] میگوید: [[آیه]]، قطعهای از [[قرآن]] است که جدا از قبل و بعدش قابل [[تلاوت]] باشد <ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۲۳۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==نخستین و واپسین== | | ==نخستین و واپسین== |
| *درباره نخستین [[آیه]] نازل شده بر [[پیامبر]]{{صل}} سه قول است:
| |
| #[[آیات]] یکم تا پنجم [[سوره]] علق؛
| |
| #[[آیات]] [[سوره]] مدّثّر (به [[نقل]] از [[جابر]])؛
| |
| #[[آیات]] [[سوره]] [[فاتحة الکتاب]]<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۹۳-۳۰۰.</ref>.
| |
| *در جمع میان سه نظر میتوان گفت: پنج [[آیه]] اوّل [[سوره]] علق، نخستین آیاتی است که مقارن [[بعثت]] نازل شده و مورد اتّفاق است؛ سپس چند [[آیه]] از ابتدای [[سوره]] مدّثّر (پس از دوره سه ساله [[فترت]] [[وحی]]) نازل شد؛ ولی [[سوره]] فاتحه الکتاب نخستین [[سوره]] کامل بود نه نخستین [[آیات]] که نازل شد؛ یعنی چند [[آیه]] از [[سوره]] علق و مدّثّر در آغاز، عنوان [[سوره]] نداشتند و با [[نزول]] بقیّه آیههای [[سوره]]، این عنوان را یافتند <ref>تاریخ قرآن، ص ۴۴.</ref>.
| |
| *[[اختلاف]] آرا در مورد واپسین [[آیه]] بیشتر است:
| |
| #[[آیات]] [[سوره]] [[نصر]] (به [[نقل]] از [[ابن عبّاس]])؛
| |
| #[[آیات]] [[سوره]] [[مائده]] (به [[نقل]] از [[عایشه]])؛
| |
| #[[آیه]] {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ...}}<ref>«پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس..». سوره توبه، آیه ۱۲۹.</ref>؛
| |
| #{{متن قرآن|يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ...}}<ref>«از تو نظر میخواهند بگو: خداوند برای شما درباره کلاله نظر میدهد..». سوره نساء، آیه ۱۷۶.</ref>(به [[نقل]] [[صحیح بخاری]] از [[براء بن عازب]])؛
| |
| #{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ...}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است..»؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>([[روایت]] دیگری از [[ابن عباس]])؛
| |
| #[[آیه]] [[ربا]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>(به [[روایت]] دیگری از [[بخاری]])<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۹۷.</ref>. [[ابوبکر باقلانی]] بر آن است که هیچ یک از این اقوال را نمیتوان به [[رسول خدا]]{{صل}} نسبت داد؛ زیرا هر کدام از [[راویان]]، این [[آیات]] را از روی [[اجتهاد]] یا [[گمان]]، واپسین [[آیه]] میدانند<ref>نکت الانتصار، ص ۸۹.</ref>؛
| |
| #[[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ}}<ref>«و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده میشوید» سوره بقره، آیه ۲۸۱.</ref> [[رأی]] مشهور مفسّران این است که [[حضرت رسول]] پس از [[نزول]] آن، بیش از ۲۱ روز در حیات نبود. این قول را [[سیوطی]] از طرق گوناگون از [[ابن عبّاس]] [[روایت]] کرده<ref>الدّر المنثور، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref>؛
| |
| #[[آیه اکمال]]: {{متن قرآن|...الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}}<ref>«...امروز دینتان را کامل کردم..». سوره مائده، آیه ۳.</ref> که در بازگشت [[پیامبر]]{{صل}} از حَجّة [[الوداع]] در [[غدیر خم|غدیر خُم]] نازل شد؛ زیرا [[سوره]] [[مائده]]، احکامی را در بر دارد که پایان [[جنگها]] و نیز کمال و استقرار [[اسلام]] را میرساند؛ به ویژه که این [[آیه]] از پایان کار [[رسالت]] خبر میدهد؛ بنابراین مناسب است که واپسین [[آیه]]، از واپسین [[سوره]] ([[مائده]]) باشد<ref>تاریخ قرآن، ص ۴۶.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==کوتاهترین و بلندترین [[آیه]]== | | ==کوتاهترین و بلندترین [[آیه]]== |
| *با صرف نظر از حروف مقطّعه، کوتاهترین [[آیه]] از جهت تعداد کلمات، {{متن قرآن|مُدْهَامَّتَانِ}}<ref>«دو سبز سیر» سوره الرحمن، آیه ۶۴.</ref><ref>التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۷۷.</ref> و از جهت تعداد حروف، {{متن قرآن|وَالْفَجْرِ}}<ref>«سوگند به سپیدهدم» سوره فجر، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ}}<ref>«سوگند به روزگار» سوره عصر، آیه ۱.</ref> و مانند آن دو است<ref>الاتقان، ج ۲، ص ۳۵۷.</ref>.
| |
| *بلندترین [[آیه]]، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ...}}<ref>«ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید...» سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> است که به [[آیه]] دَیْن [[معروف]] شده و یک صفحه کامل [[مصحف]] با رسم الخط [[عثمان]] طه را تشکیل میدهد.
| |
|
| |
|
| ==اقسام [[آیات]]== | | ==اقسام [[آیات]]== |
| ===[[محکم و متشابه]]=== | | ===[[محکم و متشابه]]=== |
| *در یک جای [[قرآن]]، [[آیات]] به دو دسته تقسیم شده است: [[محکمات]] و [[متشابهات]]: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ...}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)اند..». سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>.
| | |
| *مفسّران در مقصود از [[محکم و متشابه]] آرای متفاوتی دارند. [[رشید رضا]] برای آن ده قول ذکر کرده است <ref>المنار، ج ۳، ص۱۶۳-۱۶۵.</ref>.
| |
| *[[علامه طباطبایی]] میگوید: میتوان نزدیک بیست قول در آن یافت. [[محکمات]]، نزد مفسّران، آیاتی است که معنای آنها روشن است و با معنای غیر مراد اشتباه نمیشود. به این دسته [[آیات]] باید [[ایمان]] داشت و به آنها عمل کرد. [[متشابهات]]، آیاتی هستند که ظاهرشان مقصود نیست و مراد واقعی آنها را که تأویلشان است، جز [[خدا]] کسی نمیداند. به اینگونه [[آیات]] نیز باید [[ایمان]] داشت؛ ولی از [[پیروی]] و عمل به آنها باید [[خودداری]] کرد؛ البتّه به نظر [[دانشمندان شیعه]]، [[تأویل آیات]] [[متشابه]] را [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} نیز میدانند<ref>المیزان، ج۳، ص۳۲-۴۳.</ref>.
| |
| *به نظر [[علامه طباطبایی]]، لازمه [[آشکار]] جمله {{متن قرآن|هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ}} این است که [[آیات]] [[متشابه]] از جهت مدلول و مراد، به [[محکمات]] برمیگردند، و از [[روایات]] به دست میآید که [[متشابه]] در رساندن مدلول خود [[استقلال]] ندارد و به واسطه ردّ آن به [[محکمات]] روشن میشود؛ بنابراین در [[قرآن]]، آیهای که هیچگونه دسترس به مقصود واقعیاش نباشد، وجود ندارد<ref>قرآن در اسلام، ص ۳۷.</ref>.
| |
| *بیشترین [[آیات]] [[متشابه]]، در خصوص صفات و [[افعال]] [[خدا]] است: مانند: {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...}}<ref>«خداوند، نور آسمانها و زمین است..»؛ سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. تشابه در کلمه [[نور]] است که [[خداوند]] با آن [[وصف]] شده. {{متن قرآن|...يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...}}<ref>«دست خداوند بالای دستهای آنان است» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref>. در این [[آیه]]، تشابه در یَد (دست) است که به [[خدا]] نسبت داده شده است.
| |
| *با ارجاع این [[آیات]] به [[محکمات]]، آنها نیز از صفت محکم برخوردار میشوند؛ محکماتِ آنها مانند: {{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}}<ref>«چیزی مانند او نیست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (آنان) وصف میکنند» سوره انعام، آیه ۱۰۰.</ref>، {{متن قرآن|لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ}}<ref>«چشمها او را در نمییابند» سوره انعام، آیه ۱۰۳.</ref>. عدد [[آیات]] [[متشابه]] از دویست [[تجاوز]] نمیکند<ref>التمهید، ج ۳، ص ۱۴.</ref>.
| |
| ===[[ناسخ و منسوخ]]=== | | ===[[ناسخ و منسوخ]]=== |
| *این تقسیم، برگرفته از این دو [[آیه]] است: {{متن قرآن|مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا}}<ref>«اگر آیهای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را میآوریم»؛ سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ...}}<ref>«و چون آیهای را به جای آیهای دیگر آوریم -و خداوند به آنچه فرو میفرستد داناتر است-..»؛ سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref>.
| | |
| *جواز و وقوع [[نسخ]] و عدم آن در [[آیات قرآن]] و [[شناخت]] [[ناسخ و منسوخ]]، از آغاز مورد توجّه و تحقیق قرآنپژوهان بوده و از مهمترین مبادی [[فهم قرآن]] و [[احکام]] [[تشریعی]] آن شناخته شده است. برای [[آیات قرآن]]، سه قسم [[نسخ]] برشمردهاند:
| |
| #'''[[نسخ]] [[حکم]] و [[تلاوت]]:''' یعنی آیهای پس از [[نزول]] و [[بیان]] یک یا چند [[حکم]]، همراه با [[حکم]] آن، به کلّی محو شود. این نوع [[نسخ]] را گروهی از [[اهل حدیث]] و جمعی از [[محدّثان]] غیر محقّق پذیرفتهاند؛ امّا از دیدگاه بیشتر قرآنپژوهان مردود است؛ زیرا لازمه قبول چنین نسخی، پذیرفتن [[تحریف قرآن]] است.
| |
| #'''[[نسخ]] [[تلاوت]] و بقای [[حکم]]:''' یعنی آیهای محو شود؛ ولی حکمی که [[بیان]] کرده [[باقی]] بماند و به آن عمل شود. بیشتر مفسّران و [[دانشمندان]] اهل [[سنّت]] اینگونه [[نسخ]] را پذیرفتهاند؛ امّا [[شیعه]] به دو [[دلیل]] آن را مردود میداند:
| |
| ##مستند اینگونه [[نسخ]]، خبرهای [[واحد]] است؛ در حالی که [[نسخ قرآن]] باید با [[قرآن]] یا با استناد به [[سنّت]] و خبرِ قطعی و [[متواتر]] ثابت شود.
| |
| ##این نیز مانند نوع اوّل موجب پذیرش [[تحریف قرآن]] است.
| |
| #'''[[نسخ]] [[حکم]] و بقای [[تلاوت]]:''' یعنی شکل [[آیه]] با همان [[بلاغت]] و [[اعجاز]] [[باقی]] باشد و [[تلاوت]] شود؛ امّا [[حکم]] آن با جای گزینی آیهای دیگر از جانب [[خداوند]] [[نسخ]] گردد. این همان [[نسخ]] [[معروف]] و مورد اتّفاق قرآنپژوهانی است که جواز و وقوع [[نسخ]] را پذیرفتهاند<ref>التمهید، ج ۲، ص ۲۸۵.</ref>.
| |
| ===تقسیمات دیگر=== | | ===تقسیمات دیگر=== |
| *[[سیوطی]] [[آیات]] را از جهت [[نزول]]، اینگونه تقسیم میکند: [[آیات]] مکّی و مدنی، سفری و حضری، تابستانی و زمستانی، فراشی و نومی، زمینی و آسمانی، لیلی و نهاری<ref>الاتقان، ج ۱، ص ۱۰.</ref>. و نیز از جهت محتوا و ویژگیهای دیگر نیز آنها را به ۳۴ دسته تقسیم کردهاند؛ مانند: [[آیات]] الاحکام، [[آیات]] [[استدراج]]، [[آیات]] ناسخ، [[آیات]] منسوخ. برای بعضی از [[آیات]]، نام نیز نهادهاند که تعدادشان بالغ بر یک صد [[آیه]] است؛ مانند: [[آیه تبلیغ]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>،
| |
| *[[آیه ولایت]]{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref> «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>،
| |
| *[[آیه]] [[حجاب]]{{متن قرآن|وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.</ref>،
| |
| *آیة الکرسی{{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref> «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref><ref>اصطلاح نامه علوم قرآنی، ص ۱۰۰.</ref>.
| |
| *در [[بیان]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[امامان]]{{عم}} و [[اصحاب]] عناوین و صفاتی برای بعضی [[آیات قرآن]] آمده است؛ مانند محکمترین [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>.
| |
| *[[جامعترین]] یا [[هراس]] انگیزترین [[آیه]]: {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}}<ref>«پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: عظیمترین [[آیه]]، آیة الکرسی{{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref> «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> است.
| |
| *از [[امام علی]]{{ع}} [[نقل]] شده که شما [[اهل عراق]] میگویید: [[امیدوار]] کنندهترین [[آیه]]، {{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ...}}<ref>«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید..». سوره زمر، آیه ۵۳.</ref> است؛ امّا ما [[اهل بیت]] میگوییم: این [[آیه]] است: {{متن قرآن|وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}<ref>«و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.</ref><ref>الاتقان، ج ۲، ص ۳۵۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==ترتیب [[آیات]]== | | ==ترتیب [[آیات]]== |
| *درباره [[نظم]] و ترتیب [[آیات]] میان [[قرآن]]پژوهان دو دیدگاه وجود دارد: بیشتر محقّقان [[اهل سنت]] و [[شیعه]] برآنند که جایگاه [[آیات]] در سورهها با هدایتِ [[رسول]]{{صل}} به وسیله [[جبرئیل]] و [[دستور]] [[حضرت]] به [[اصحاب]] معیّن میشد؛ بنابراین، ترتیب موجود توقیفی است؛ یعنی تغییر آن جایز نیست. اینان میگویند:[[صحابه]] [[حافظ]] [[قرآن]] که تا آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}} و پس از او نیز میزیستند، [[قرآن]] را با همان ترتیب زمان [[حضرت]] [[روایت]] میکردند.
| |
| *[[زید بن ثابت]] خود یکی از حافظان و [[راویان]] [[قرآن]] بود و به [[دستور]] [[ابوبکر]] [[مأمور]] تدوین [[قرآن]] به شکل [[مصحف]] شد. او [[آیات]] را براساس مرسوم زمان [[رسول خدا]]{{صل}} مرتّب و مدوّن کرد و هیچگونه اختلافی میان [[مسلمانان]] در ترتیب [[آیات]] پدید نیامد<ref>التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۷۹.</ref>. روایاتی که در این باره وارد شده، دلیلی دیگر بر این مدّعا است. [[عثمان بن ابیعاص]] میگوید: ما نزد [[پیامبر]]{{صل}} بودیم. دیدیم دیدگان خود را بالا برد و در نقطهای متمرکز کرد و فرمود: [[جبرئیل]] هماکنون بر من فرود آمد و گفت: [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان میدهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> را در این جای [[سوره]] نحل قرار دهم<ref>الاتقان، ج ۱، ص ۱۳۳.</ref>؛ افزون بر این، اگر ترتیب موجود تغییر یابد، از [[اعجاز بیانی قرآن]] کاسته میشود و این، [[دلیل]] بر ترتیب [[آیات]] بر اساس [[وحی]] [[خدا]] و امر [[پیامبر]]{{صل}} بوده است<ref>التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۷۹.</ref>.
| |
| *[[سیوطی]] نظریّه توقیفی بودن را اجماعی میداند و آن را از زرکشی و [[ابوجعفر]] بن [[زبیر]] [[نقل]] میکند<ref>الاتقان، ج ۱، ص ۱۳۲.</ref>.
| |
| *عدّهای دیگر معتقدند که ممکن است [[آیات قرآن]] در زمان [[پیامبر]] مرتّب شده باشد؛ امّا پس از وی، ذوق، سلیقه و [[اجتهاد]] [[اصحاب]] در [[نظم]] و ترتیب موجود نقش داشته است. به نظر [[علامه طباطبایی]]، [[روایات]] جمع اوّل [[قرآن]] (زمان [[ابوبکر]]) مؤید این است که [[اجتهاد]] [[اصحاب]] در ترتیب [[آیات]] دخالت داشته، و [[روایت]] [[عثمان بن ابیعاص]]، فقط ترتیب بعضی از [[آیات]] نه تمام آنها را به دست [[پیامبر]]{{صل}} ثابت میکند و اگر بپذیریم که همه [[آیات]] به [[دستور]] [[حضرت]] مرتب شده، بدان معنا نیست که آن چه را [[اصحاب]] منظّم و مرتّب کردهاند، همان ترتیب زمان [[رسول خدا]]{{صل}} است و فقط این مطلب را میرساند که آنان تعمّدی بر تغییر موارد روشن و مسلّم نداشتهاند؛ امّا در جایی که [[آشکار]] نبود و نمیدانستند، اطمینانی به حفظ ترتیب آن [[حضرت]] نیست؛ هم چنین طبق [[روایات]]، او [[آیات]] مکّی را در سورههای مکّی و [[آیات]] مدنی را در سورههای مدنی قرار میداد؛ امّا آن چه هماکنون دیده میشود، وجود [[آیات]] مکّی در سورههای مدنی و بالعکس است و اجماعی که بر [[وحدت]] ترتیب فعلی با ترتیب زمان [[پیامبر]] ادّعا شده، [[اجماع]] منقول است و نمیتوان بر آن تکیه کرد<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۲۷-۱۲۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==تعداد [[آیات]]== | | ==تعداد [[آیات]]== |
| *در شمار [[آیات قرآن]] [[اختلاف]] است. یکی از عوامل این [[اختلاف]] آن است که [[پیامبر]]{{صل}} هنگام [[تلاوت]]، در انتهای هر [[آیه]] [[وقف]] میکرد و روشن میشد که آن جا پایان [[آیه]] است؛ سپس برای تکمیل و ارتباط سخن، آن را به [[آیه]] بعد وصل میکرد و شنونده گاهی میپنداشت که در آن جا فاصله و وقفی نیست و دو [[آیه]] را یکی میشمرد؛ بنابراین، [[اختلاف روایات]] در موارد وصل و [[وقف]]، سبب [[اختلاف]] در شمار [[آیات]] شد و در پی آن، مکتبهای گوناگونی در این باره پدید آمد که عبارتند از [[مکتب]] کوفی: ۶۲۳۶ [[آیه]]؛ مدنی: (دو عدد دارد) ۶۰۰۰ و ۶۲۱۴ [[آیه]]؛ بصری: ۶۲۰۴ [[آیه]]، و شامی: ۶۲۲۵ [[آیه]]<ref>نور علم، ش ۴۳ و ۴۴، ص ۸، «آیه».</ref>.
| |
| *عدد کوفی چون به [[علی]]{{ع}} منسوب است، نزد [[دانشمندان]] [[علوم قرآن]] و [[تفسیر]] به واقعیّت نزدیکتر و از اعتبار ویژهای برخوردار است. عدد [[آیات]] در [[مصحف]] [[شریف]] براساس [[مکتب]] کوفی است. [[سیوطی]] از [[ابوعمرو دانی]] [[نقل]] میکند که عدد شش هزار در [[آیات قرآن]] اجماعی است و از آن کمتر نگفتهاند؛ امّا در بیشتر از آن، دویست و چهار، چهارده، نوزده، بیست و چهار، و سی و شش [[آیه]] نیز گفتهاند.
| |
| *[[ابن ضریس]] از طریق [[عثمان بن عطا]] از پدرش از [[ابن عباس]] [[نقل]] میکند که تمام [[آیات قرآن]] ۶۶۶۰ [[آیه]] است<ref>الاتقان، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref>.
| |
| *به طور کلّی سورهها از جهت تعداد [[آیات]] سه دستهاند:
| |
| #[[چهل]] سورهاند و در تعداد آیاتشان هیچ اختلافی نیست.
| |
| #چهار سورهاند که در اجمالشان اختلافی نیست؛ یعنی همه اهل عدد در تعداد [[آیات]] آنها [[وحدت]] نظر دارند؛ امّا در تفصیل آنها [[اختلاف]] است؛ به طور مثال، [[اهل کوفه]] {{متن قرآن|طسم}}<ref>«طا، سین، میم» سوره قصص، آیه ۱.</ref> را یک [[آیه]] و دیگران به جای آن {{متن قرآن|أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ...}}<ref>«گروهی را دید که (گوسفندان خود را) آب میدادند..»؛ سوره قصص، آیه ۲۳.</ref> را یک [[آیه]] شمردهاند.
| |
| #هم در اجمال و هم در تفصیلشان [[اختلاف]] است که هفتاد سورهاند؛ مانند [[فاتحة الکتاب]] که تعداد آیاتش را شش، هفت، هشت و نُه گفتهاند و از طرفی گروهی {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> و عدّهای دیگر {{متن قرآن|أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پروردهای» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> را یک [[آیه]] میدانند<ref>الاتقان، ج ۱، ص ۱۴۸.</ref>. به نظر [[علامه طباطبایی]]، عددهایی که گفتهاند، [[نصّ]] [[متواتر]] یا [[خبر واحد]] معتبری که بتوان بر آن تکیه کرد، ندارد؛ بنابراین، [[اعتقاد]] به هیچ کدام لازم نیست؛ بلکه میتوان هر کدام را با تحقیق پذیرفت یا رد کرد<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۲۳۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==تناسب [[آیات]]== | | ==تناسب [[آیات]]== |
| *شکّی نیست که میان [[آیات قرآن]]، نوعی مناسبت و هم بستگی وجود دارد. این مناسبت از چند جهت مورد توجّه قرار میگیرد:
| |
| #مناسبت میان دستهای از [[آیات]] یک [[سوره]] که موضوعی خاص را [[بیان]] میکند و این همان [[وحدت]] سیاق و مصطلح مفسّران است؛
| |
| #مناسبت میان مجموع [[آیات]] یک [[سوره]] که [[هدف]] یا اهداف متعدّدی را تعقیب میکند و پس از رسیدن به آن، [[سوره]] به پایان میرسد. کوتاهی و بلندی سورهها نیز به این سبب برمیگردد<ref>التمهید، ج ۵، ص ۲۳۹.</ref>. آن دسته از قرآنپژوهان که ترتیب [[آیات]] را توقیفی میدانند (ترتیب [[آیات]]، همین مقاله) بر [[لزوم]] [[کشف]] این مناسبت تأکید میکنند. در این باره [[ابوالحسن برهانالدین عمر بقاعی]] کتابی به نام [[نظم]] الدُرر فی مناسبات الآیات و السّور تألیف و براساس مناسبات میان [[آیات]]، [[قرآن]] را [[تفسیر]] کرده است. [[سیوطی]] نیز کتابی به نام [[اسرار]] ترتیب القرآن نوشته. او میگوید: دانستن مناسبت [[آیات]]، [[علمی]] [[شریف]] است و چون دقیق بوده، مفسّران کمتر به آن توجّه کردهاند و بیشتر از همه [[امام]] [[فخر رازی]] به آن پرداخته و گفته است که بیشترین لطایف و ظرافتهای [[قرآن]] در ترتیب و روابط میان [[آیات]] نهفته.
| |
| *نخستین کسی که از [[علم]] مناسبت [[آیات]] و سورهها بحث کرد، [[ابوبکر نیشابوری]] بود. او هنگامی که بر کرسی [[تدریس]] مینشست، همواره از [[حکمت]] ارتباط میان [[آیات]] سخن میگفت. [[شیخ]] [[ولیالدین ملوی]] نیز میگوید: هر کس بگوید چون [[قرآن]] بهطور تدریجی فرود آمده، نباید در پی [[کشف]] مناسبات [[آیات]] باشیم، دچار توهّم شده؛ زیرا [[جان]] [[کلام]] همین جا است که [[قرآن]] نزولش براساس وقایع، و ترتیبش براساس [[حکمت]] و مطابق [[لوح محفوظ]] است<ref>الاتقان، ج ۱، ص ۲۳۵.</ref>.
| |
| *[[فخر رازی]] میگوید: [[خداوند]] [[آیات]] را با [[بهترین]] روش مرتّب کرده؛ برای مثال، گاهی احکامی را [[بیان]] و در طیّ آن آیاتی را با آهنگ [[تشویق]] و تهدید فرود آورده؛ سپس آیاتی را که [[عظمت]] و بزرگی [[خدا]] را [[بیان]] میکند، به آن افزوده است؛ زیرا پذیرش [[تکلیف]] به [[اعمال]] سخت، در ابتدا از جانب [[انسان]] مشکل است، مگر آن که با [[تشویق]] و تهدید همراه شود و این دو در قلبها تأثیر نمیکند، مگر اینکه [[انسان]] به کمال و [[عظمت]] صادرکننده [[تکلیف]] [[ایمان]] داشته باشد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۶۱.</ref>.
| |
| *شاید بتوان گفت: در میان مفسّران، بیش از همه [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] به ارتباط و تناسب میان [[آیات]] و سورهها توجّه کرده. او در ذیل عنوان "النّظم" به شرح پیوند [[معنوی]] [[آیات]] پرداخته است. مفسّران دیگری که به این امر توجّه کردهاند، [[زمخشری]] در الکشّاف، [[فخر رازی]] در التفسیر الکبیر، [[آلوسی]] در [[روح]] المعانی، [[محمد رشید رضا]] در [[تفسیر]] المنار و [[شیخ]] [[محمود شلتوت]] در [[تفسیر]] القرآن الکریم هستند.
| |
| *برخی دیگر از مفسّران، با آن که [[معتقد]] به وجود تناسب میان آیاتند، میگویند: نباید برای [[کشف]] مناسبت، خود را به زحمت انداخت؛ زیرا [[قرآن]] کتابی فنّی و درسی نیست تا دارای فصول و [[نظام]] تألیفی خاصّی باشد؛ بلکه در طول ۲۳ سال به تدریج نازل شده؛ پس ممکن است در بسیاری موارد میان آیاتش پیوند خاصّی نباشد.
| |
| *[[شیخ]] [[عزالدّین]] میگوید: [[شناخت]] مناسبت [[آیات]] خوب است؛ امّا این مناسبت باید براساس ارتباط میان اجزایی باشد که اوّل و آخرش به هم ربط دارد؛ بنابراین نباید ربطهای نادرستی را به [[کلام]] [[خدا]] نسبت داد <ref>الاتقان، ج ۲، ص ۲۳۴.</ref>. به گفته [[علامه طباطبایی]]، چه بسا ممکن است چند [[آیه]] به صورت جملهای معترضه که [[بیان]] گر مطلب دیگری باشد، میان دو [[آیه]] هم سیاق فاصله شوند؛ بنابراین نیازی به تکلّف و زحمت برای یافتن ارتباط و تناسب [[آیات]] نیست و دلیلی بر [[لزوم]] این تناسب وجود ندارد، مگر در سورههایی که یک جا نازل شده، یا آیاتی که ارتباطشان روشن است<ref>المیزان، ج ۴، ص ۳۵۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==ویژگی [[آیات قرآن]]== | | ==ویژگی [[آیات قرآن]]== |
| *روشنی و قابل [[فهم]] بودن، ویژگی برجسته [[آیات قرآن]] است. این [[حقیقت]] با واژه "بیّن"، {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ}}<ref>«و به سوی تو آیاتی روشن فرو فرستادهایم» سوره بقره، آیه ۹۹.</ref> و "تفصیل"<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}} «و ما اینگونه آیات خود را روشن میداریم و (چنین میکنیم) باشد که آنان (به راه راست) باز گردند» سوره اعراف، آیه ۱۷۴.</ref> به معنای جدا کردن آنها از یکدیگر آنگونه که معنا و مدلول هریک در جای خود روشن شود<ref>المیزان، ج ۸، ص ۳۲۳.</ref> و "تصریف"{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref> «و آنچه شهر پیرامونتان بود نابود کردهایم و آیات را گوناگون آوردهایم باشد که آنان بازگردند» سوره احقاف، آیه ۲۷.</ref> به معنای بازگویی [[بیان]] شده است. [[آیات قرآن]] به روشنگر نیز [[وصف]] شده: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ}}<ref>«و به راستی به سوی شما آیاتی روشنگر فرو فرستادهایم» سوره نور، آیه ۳۴.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==نقش و آثار [[آیات قرآن]]== | | ==نقش و آثار [[آیات قرآن]]== |
| #افزایش [[ایمان]] که بر اثر [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] بر [[مؤمنان]] حاصل میشود: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان میافزاید» سوره انفال، آیه ۲.</ref>.
| |
| #[[بازگشت به سوی خدا]]، از جمله اهداف [[نزول]] [[آیات]] شمرده شده: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و ما اینگونه آیات خود را روشن میداریم» سوره اعراف، آیه ۱۷۴.</ref>.
| |
| #شناساندن راه و روش مجرمان برای آن که [[مؤمنان]] از آن دوری کنند از اهداف [[نزول]] [[آیات قرآن]] است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«و ما اینگونه آیات را روشن (بیان) میداریم (تا دریابند) و تا راه گنهکاران آشکار شود» سوره انعام، آیه ۵۵.</ref><ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۰۶.</ref>.
| |
| #[[تزکیه]] و [[تعلیم]]: از خواستههای [[ابراهیم]]{{ع}} برای ذرّیّه خود از [[خداوند]]، فرستادن [[پیامبری]] است که [[آیات]] را برای [[تعلیم و تزکیه]] بر آنان بخواند: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز!» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>.
| |
| #[[تفکّر]] و ژرف نگری از آثار دیگر [[آیات قرآن]] است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>.
| |
| *[[قرآن]] برای تأثیر [[آیات]]، شرایطی را برشمرده:
| |
| #[[ایمان]]: در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکّل میکنند» سوره انفال، آیه ۲.</ref> آمده است که هنگام [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] بر [[مؤمنان]]، ایمانشان افزایش مییابد.
| |
| #[[یقین]] داشتن به [[نزول]] [[آیات]] از سوی [[خداوند]]: {{متن قرآن|قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.</ref>.
| |
| #تعقّل: [[خداوند]] صاحبان [[خرد]] و آنان را که تعقّل میکنند، کسانی میداند که از [[آیات قرآن]] اثر میپذیرند و متذکّر میشوند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم»اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه»اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویلجویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>
| |
|
| |
|
| ==برخورد با [[آیات قرآن]]== | | ==برخورد با [[آیات قرآن]]== |
| *[[آیه]] {{متن قرآن|المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمیآورند» سوره رعد، آیه ۱.</ref> از [[ایمان]] نیاوردن بیشتر [[مردم]] به [[آیات قرآن]] (با وجود حقّانیّت آن) خبر میدهد و در [[آیات]] بسیاری به آنان [[وعده]] [[عذاب]] میدهد و متذّکر میشود که در [[قیامت]] [[کافران]] را دسته دسته به جهنّم وارد میکنند و به آنان خطاب میشود: مگر [[پیامبران]]، [[آیات]] [[پروردگار]] را بر شما نخواندند و از [[ملاقات]] این روز برحذر نداشتند؟{{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref> «و آنان را که کفر ورزیدند دستهدسته به سوی دوزخ گسیل میکنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما میخواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار میدادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و کسانی که کفر ورزیده و آیات ما را دروغ دانستهاند دوزخیاند» سوره مائده، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ}} <ref>«(این) کتاب را که کتابهای آسمانی پیش از خود را راست میشمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد از پیش، که رهنمون مردم است و فرقان را فرو فرستاد؛ بیگمان آنان که به آیات خداوند کفر میورزند عذابی سخت خواهند داشت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۳-۴.</ref>.
| |
| *منکران و اعراضکنندگان از [[آیات قرآن]]، گاهی [[فاسق]] شمرده شدهاند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به سوی تو آیاتی روشن فرو فرستادهایم و جز نافرمانان کسی بدان انکار نمیورزد» سوره بقره، آیه ۹۹.</ref>
| |
| *و گاهی [[ظالم]] و [[مجرم]]: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ}}<ref>«و کیست ستمکارهتر از کسی که آیات پروردگارش را بدو گوشزد کنند سپس او از آنها روی بگرداند؟ بیگمان ما از گناهکاران انتقام خواهیم گرفت» سوره سجده، آیه ۲۲.</ref>
| |
| *و نیز [[مستکبر]] که به شدّت مورد [[سرزنش]] قرار گرفتهاند: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ}}<ref>«زیرا آیات من برایتان خوانده میشد اما شما پشت کردید در حالی که در برابر آن گردنکشی میورزیدید و در نشستهای شبانه بدگویی میکردید» سوره مؤمنون، آیه ۶۶-۶۷.</ref>.
| |
| *منکران [[آیات قرآن]]، روشهای گوناگونی را برای [[انکار]] آن در پیش میگرفتند. [[جدال]] بی [[دلیل]] از روشهای برخورد [[مشرکان]] با [[آیات]] است که سبب [[خشم خداوند]] و توبیخ او میشود: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ}}<ref>«آنان که در آیات خداوند بیآنکه برهانی برای آنان آمده باشد چالش میورزند، (کارشان) نزد خداوند و نزد مؤمنان، سخت خشمانگیز است» سوره غافر، آیه ۳۵؛ و نیز آیه ۴، آیه ۵۶، آیه ۶۹.</ref>. مقصود از [[جدال]] در این [[آیات]]، [[جدال]] [[باطل]] است که برای از بین بردن [[حقّ]] به کار میرود، نه [[جدال]] برای اثبات [[حق]]؛ زیرا [[خداوند]] خود، [[پیامبر]] را به [[جدال]] [[حقّ]] [[مأمور]] فرموده است: {{متن قرآن|وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref><ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۰۵.</ref>.
| |
| *[[استهزا]]، گونهای دیگر از برخورد با [[آیات قرآن]] بود: {{متن قرآن|وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و چون از آیات ما چیزی دریابد آن را به ریشخند میگیرد؛ برای آنان عذابی خوارساز خواهد بود» سوره جاثیه، آیه ۹.</ref> یا آن که هنگام [[تلاوت]] [[آیات]] بر آنان، آن را افسانه پیشینیان میدانستند: {{متن قرآن|إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«چون آیات ما را بر او بخوانند میگوید: افسانههای پیشینیان است» سوره قلم، آیه ۱۵؛ و نیز سوره انفال، آیه ۳۱.</ref>.
| |
| *[[سحر]] دانستن [[آیات قرآن]]، حربه دیگر [[کافران]] برای مقابله با آن بود: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود کافران درباره (آن سخنان) حقّ هنگامی که نزدشان آید میگویند: این جادویی آشکار است» سوره احقاف، آیه ۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[تلاوت]] [[آیات قرآن]]== | | ==[[تلاوت]] [[آیات قرآن]]== |
| *[[خداوند]] [[تلاوت]] [[آیات]] بر [[پیامبر]] را به خود نسبت داده: {{متن قرآن|ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ}}<ref>«آن را که بر تو فرا میخوانیم از آیات و (قرآن) یادآور حکمتآموز است» سوره آل عمران، آیه ۵۸.</ref>
| |
| *و [[تلاوت]] [[آیات]] بر [[مؤمنان]] برای [[تعلیم و تزکیه]] آنان را [[هدف]] [[برانگیخته شدن]] [[پیامبر]]{{صل}} میداند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>
| |
| *و [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] به [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] به اندازه میسور سفارش شدهاند<ref>{{متن قرآن|فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ}} «آنچه میسّر است از قرآن بخوانید!» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>.
| |
| *[[قرآن]] برخورد [[معاندان]] و پذیرندگان [[حق]] را هنگام [[تلاوت]] [[آیات]] بر آنان، متفاوت [[بیان]] میکند. در چهره [[کافران]] (هنگام [[تلاوت]] [[آیات قرآن]] بر آنان) آثار [[انکار]] نمایان شده، به شدّت خشمگین میشوند؛ چنان که نزدیک است برخیزند و بر کسانی که [[آیات]] را بر ایشان [[تلاوت]] میکنند، حمله برند: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا...}}<ref>«و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهرههای کافران، ناخوشایندی میبینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان میخوانند تاخت آورند» سوره حج، آیه ۷۲.</ref>.
| |
| *دسته دیگر که [[حق]] پذیرند، با [[تلاوت]] [[آیات]] بر آنان، ایمانشان افزونتر میشود {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکّل میکنند» سوره انفال، آیه ۲.</ref> و ازآن رو که [[حقیقت]] را یافتهاند، چشمانشان از [[شوق]] [[اشک]] میریزد: {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ...}}<ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود...» سوره مائده، آیه ۸۳.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی، مرتضی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |
خط ۱۴۱: |
خط ۵۵: |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
| {{پرسشهای وابسته}}
| | |
| {{ستون-شروع|3}}
| |
| * [[:رده:کتابشناسی کتابهای ایمان|کتابشناسی ایمان]]؛
| |
| * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای ایمان|مقالهشناسی ایمان]]؛
| |
| * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای ایمان|پایاننامهشناسی ایمان]].
| |
| {{پایان}}
| |
| {{پایان}}
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |