مسجد النبی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*[[قبر مطهر]] [[پیامبر]]{{صل}} هم اکنون در این [[مسجد]] قرار دارد و قبة الخضرا (گنبد سبز) بر روی [[مرقد]] اوست و بسیار توصیه شده به رفتن به آن [[مسجد]] و [[نماز خواندن]] در آن و [[زیارت]] [[قبر]] [[حضرت رسول]]{{صل}} در زمان آن [[حضرت]]، خانه وی و اتاقهای همسرانش و خانه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} کنار [[مسجد]] بوده که اکنون با توسعه [[مسجد]] در داخل آن است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)| فرهنگنامه دینی]]، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref>. | *[[قبر مطهر]] [[پیامبر]]{{صل}} هم اکنون در این [[مسجد]] قرار دارد و قبة الخضرا (گنبد سبز) بر روی [[مرقد]] اوست و بسیار توصیه شده به رفتن به آن [[مسجد]] و [[نماز خواندن]] در آن و [[زیارت]] [[قبر]] [[حضرت رسول]]{{صل}} در زمان آن [[حضرت]]، خانه وی و اتاقهای همسرانش و خانه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} کنار [[مسجد]] بوده که اکنون با توسعه [[مسجد]] در داخل آن است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)| فرهنگنامه دینی]]، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref>. | ||
==بنای مسجد یکی از اقدامات پیامبر خاتم در ورود به مدینه== | ==بنای مسجد یکی از اقدامات پیامبر خاتم در ورود به مدینه== | ||
*[[پیامبر خاتم]]{{صل}} [[امر]] فرمود در زمینی که شتر ایشان در آن زانو زده بود، مسجدی ساخته شود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۹۴: احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. درباره مالک [[زمین]] گفته شده است: آن [[زمین]] که محل نگهداری شتران بود، در ملکیت سهل و سهیل، [[فرزندان]] عمرو بود که در آن زمان به علت فوت [[پدر]]، تحت [[سرپرستی]] [[معاذ بن عفراء]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.</ref> و یا [[اسعد بن زراره]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref> قرار داشتند. [[پیامبر]]{{صل}}، تقاضای خرید آن [[زمین]] را برای ساختن [[مسجد]] مطرح کرد. | * در منابع تاریخی آمده است که [[پیامبر خاتم]]{{صل}} هنگام ورود به شهر [[یثرب]] ([[مدینه منوره]]) [[امر]] فرمود در زمینی که شتر ایشان در آن زانو زده بود، مسجدی ساخته شود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۹۴: احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. درباره مالک [[زمین]] گفته شده است: آن [[زمین]] که محل نگهداری شتران بود، در ملکیت سهل و سهیل، [[فرزندان]] عمرو بود که در آن زمان به علت فوت [[پدر]]، تحت [[سرپرستی]] [[معاذ بن عفراء]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.</ref> و یا [[اسعد بن زراره]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref> قرار داشتند. [[پیامبر]]{{صل}}، تقاضای خرید آن [[زمین]] را برای ساختن [[مسجد]] مطرح کرد. | ||
*آوردهاند که در پاسخ این تقاضا، سهل و سهیل خواستار هبه [[زمین]] به [[رسول الله]]{{صل}} شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref> یا [[معاذ بن عفراء]] گفت: من سهل و سهیل را [[راضی]] خواهم کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.</ref>؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} قبول نکرد و [[زمین]] را از آنها خرید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref>. این در حالی است که بنا بر [[نقلی]] قابل قبول، نزد [[طبری]]، "[[بنی نجار]]" مالکان [[زمین]] بودند، و در آن چند نخل و قبوری از [[دوران جاهلیت]] وجود داشت. [[پیامبر]]{{صل}} از آنها خواست قیمت [[زمین]] را از [[حضرت]] دریافت کنند؛ اما آنها در پاسخ گفتند: "قیمتی جز [[ثواب]] نزد [[خدا]] نمیخواهیم"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۶.</ref>. عموم [[مسلمانان]] در ساخت این [[مسجد]] فعالیت داشتند و خود [[حضرت]]، همپای دیگر [[مسلمانان]] در این کار میکوشید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶.</ref>. پایههای اصلی را تا سه ذراع با سنگ و بقیه را با خشت چیدند. آن گاه چند ستون از چوب خرما برافراشتند و روی آن را با شاخ و برگ نخلها پوشاندند، و چون از ایشان درباره سقف [[مسجد]] پرسیدند، فرمود: "سایهبانی چون، سایهبان [[موسی]] کافی است"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.</ref>. از این پس این [[مسجد]]، مرکز فعالیتها و تصمیمگیریهای [[مسلمانان]] و مقر [[فرماندهی]] [[اسلام]] شد. | *آوردهاند که در پاسخ این تقاضا، سهل و سهیل خواستار هبه [[زمین]] به [[رسول الله]]{{صل}} شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref> یا [[معاذ بن عفراء]] گفت: من سهل و سهیل را [[راضی]] خواهم کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.</ref>؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} قبول نکرد و [[زمین]] را از آنها خرید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.</ref>. این در حالی است که بنا بر [[نقلی]] قابل قبول، نزد [[طبری]]، "[[بنی نجار]]" مالکان [[زمین]] بودند، و در آن چند نخل و قبوری از [[دوران جاهلیت]] وجود داشت. [[پیامبر]]{{صل}} از آنها خواست قیمت [[زمین]] را از [[حضرت]] دریافت کنند؛ اما آنها در پاسخ گفتند: "قیمتی جز [[ثواب]] نزد [[خدا]] نمیخواهیم"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۶.</ref>. عموم [[مسلمانان]] در ساخت این [[مسجد]] فعالیت داشتند و خود [[حضرت]]، همپای دیگر [[مسلمانان]] در این کار میکوشید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶.</ref>. پایههای اصلی را تا سه ذراع با سنگ و بقیه را با خشت چیدند. آن گاه چند ستون از چوب خرما برافراشتند و روی آن را با شاخ و برگ نخلها پوشاندند، و چون از ایشان درباره سقف [[مسجد]] پرسیدند، فرمود: "سایهبانی چون، سایهبان [[موسی]] کافی است"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.</ref>. از این پس این [[مسجد]]، مرکز فعالیتها و تصمیمگیریهای [[مسلمانان]] و مقر [[فرماندهی]] [[اسلام]] شد. | ||
*پس از اتمام بنای [[مسجد]]، در اطراف آن منازلی برای [[رسول خدا]]{{صل}} و [[اصحاب]] ساخته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ محمد بن جریر طبری، اعلام الوری یا علام الهدی، ج۱، ص۱۵۸.</ref>. از این منازل، درهایی به [[مسجد]] باز بود که بعدها با [[فرمان الهی]] و [[نزول]] [[جبرئیل]] همه آنها جز در منزل [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بسته شد<ref>شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۶۷.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[اقدامات اولیه پیامبر (مقاله)|اقدامات اولیه پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۵۰-۱۵۱.</ref>. | *پس از اتمام بنای [[مسجد]]، در اطراف آن منازلی برای [[رسول خدا]]{{صل}} و [[اصحاب]] ساخته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ محمد بن جریر طبری، اعلام الوری یا علام الهدی، ج۱، ص۱۵۸.</ref>. از این منازل، درهایی به [[مسجد]] باز بود که بعدها با [[فرمان الهی]] و [[نزول]] [[جبرئیل]] همه آنها جز در منزل [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بسته شد<ref>شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۶۷.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[اقدامات اولیه پیامبر (مقاله)|اقدامات اولیه پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۵۰-۱۵۱.</ref>. |
نسخهٔ ۸ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۷
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مسجد النبی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- مسجد پیامبر خدا در مدینه. حضرت محمد(ص) پس از هجرت به مدینه، اولین کاری که کرد، با همکاری مردم مسجدی ساخت که محل تجمع مردم و برپایی نماز باشد. ابتدا مسجدی ساده و بیسقف بود، سپس به مرور و در دورههای بعد بر وسعت و بنای آن افزوده شد و به وضع امروز رسید که یکی از بزرگترین و با شکوهترین مساجد در جهان اسلام است و زیارتگانه مقدس به شمار میرود.
- مسجد النبی فضیلت بسیار دارد و نماز در آن برابر با هزار نماز در جای دیگر است و مسافر میتواند نماز خود را در آن تمام بخواند.
- قبر مطهر پیامبر(ص) هم اکنون در این مسجد قرار دارد و قبة الخضرا (گنبد سبز) بر روی مرقد اوست و بسیار توصیه شده به رفتن به آن مسجد و نماز خواندن در آن و زیارت قبر حضرت رسول(ص) در زمان آن حضرت، خانه وی و اتاقهای همسرانش و خانه امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه(س) کنار مسجد بوده که اکنون با توسعه مسجد در داخل آن است[۱].
بنای مسجد یکی از اقدامات پیامبر خاتم در ورود به مدینه
- در منابع تاریخی آمده است که پیامبر خاتم(ص) هنگام ورود به شهر یثرب (مدینه منوره) امر فرمود در زمینی که شتر ایشان در آن زانو زده بود، مسجدی ساخته شود[۲]. درباره مالک زمین گفته شده است: آن زمین که محل نگهداری شتران بود، در ملکیت سهل و سهیل، فرزندان عمرو بود که در آن زمان به علت فوت پدر، تحت سرپرستی معاذ بن عفراء[۳] و یا اسعد بن زراره[۴] قرار داشتند. پیامبر(ص)، تقاضای خرید آن زمین را برای ساختن مسجد مطرح کرد.
- آوردهاند که در پاسخ این تقاضا، سهل و سهیل خواستار هبه زمین به رسول الله(ص) شدند[۵] یا معاذ بن عفراء گفت: من سهل و سهیل را راضی خواهم کرد[۶]؛ اما پیامبر(ص) قبول نکرد و زمین را از آنها خرید[۷]. این در حالی است که بنا بر نقلی قابل قبول، نزد طبری، "بنی نجار" مالکان زمین بودند، و در آن چند نخل و قبوری از دوران جاهلیت وجود داشت. پیامبر(ص) از آنها خواست قیمت زمین را از حضرت دریافت کنند؛ اما آنها در پاسخ گفتند: "قیمتی جز ثواب نزد خدا نمیخواهیم"[۸]. عموم مسلمانان در ساخت این مسجد فعالیت داشتند و خود حضرت، همپای دیگر مسلمانان در این کار میکوشید[۹]. پایههای اصلی را تا سه ذراع با سنگ و بقیه را با خشت چیدند. آن گاه چند ستون از چوب خرما برافراشتند و روی آن را با شاخ و برگ نخلها پوشاندند، و چون از ایشان درباره سقف مسجد پرسیدند، فرمود: "سایهبانی چون، سایهبان موسی کافی است"[۱۰]. از این پس این مسجد، مرکز فعالیتها و تصمیمگیریهای مسلمانان و مقر فرماندهی اسلام شد.
- پس از اتمام بنای مسجد، در اطراف آن منازلی برای رسول خدا(ص) و اصحاب ساخته شد[۱۱]. از این منازل، درهایی به مسجد باز بود که بعدها با فرمان الهی و نزول جبرئیل همه آنها جز در منزل پیامبر(ص) و علی بن ابی طالب(ع) بسته شد[۱۲][۱۳].
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۱۲-۲۱۳.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۹۴: احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۸.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۳۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۱۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۵؛ محمد بن جریر طبری، اعلام الوری یا علام الهدی، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۴۶۷.
- ↑ قاضی خانی، حسین، اقدامات اولیه پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵۰-۱۵۱.