آرامش: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==چیستی [[آرامش]]==
*در [[قرآن کریم]]، آیه‌ای به چشم می‌آید که الطافی خاص را نسبت به شماری از [[بندگان]] [[نیکوکار]] [[حضرت حق]] به نمایش می‌گذارد. این [[آیه]] در [[قرآن]] بی‌نمونه بوده، از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] خبر می‌دهد: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰</ref>. این [[آیه]] هم به جِوار [[حق]] [[حضرت]] - و نه به [[بهشت]] - به عنوان ضیافت خاصّ او [[دعوت]] می‌نماید؛ و هم [[دعوت]] شدگان را به صفت [[رضا]] - که نزد [[اهل دل]]، در شمار [[برترین]] صفات است-، یاد می‌کند؛ و هم آنان را به عنوان همنشینان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[خاندان]] معصومش{{عم}} می‌شمارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>.
* [[آرامش]] مهم‌ترین نیاز ‌انسان‌ که در سایه آن به [[رشد]] و کمال می‌‌رسد، در لغت به معنای فراغت، [[آسایش]]، [[طمأنینه]]، [[صلح]] و [[امنیت]] است<ref>ر.ک: معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص ۴؛ بهشتی، محمد، فرهنگ امید، ص ۲۳ و ۲۵.</ref>. نزدیک‌ترین واژۀ [[عربی]] به [[آرامش]] کلمۀ سکینه است<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ}}«اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند» سوره فتح، آیه ۴.</ref> که به معنای [[وقار]]، سنگینی و [[آرامش]] [[دل]] است<ref>فخرالدین طریحی، مجمع‏ البحرین، ج ۱، ص ۳۹۴ ماده «سکن»؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۶، ص ۳۱۳ ماده سکن؛ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰.</ref>.
*این [[دعوت]]، تنها شامل حال کسانی است که از [[نفس]] مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از آرامش، [[ثبات]] و [[وقار]] - که هر سه در [[دانش]] [[اخلاق]] سخت به یکدیگر نزدیک می‌باشند- برخوردارند؛ هرچند می‌توان آرامش و [[ثبات]] را صفت [[قلب]]، و [[وقار]] را تنها صفت عمل محسوب داشت.
[[آرامش]] دارای دو مفهوم است: [[آرامش]] منفی که همراه با سکون و بی‌تحرکی و بی‌احساسی در برابر حقایق و وقایع مهم است و [[آرامش]] مثبت که همراه با حساسیت، [[اندیشه]]، [[خلاقیت]] و جولان هیجانات است<ref>ر.ک: طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰؛ موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص ۴؛ فقیهی مقدس، نفیسه، بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی، ص؟؟</ref>.
*به‌ هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی [[کردار]] و گفتارشان از [[وقار]] کافی برخوردار بوده، نشان از [[وقار]] و آرامش [[نفس]] آنان دارد.
==تفاوت [[آرامش]] با [[وقار]] و [[ثبات]]==
*[[حضرت حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>.
* [[آرامش]]، [[ثبات]] و [[وقار]] از لحاظ معنا نزدیک به یکدیگر هستند، هرچند می‌توان [[آرامش]] و [[ثبات]] را صفت [[قلب]] و [[وقار]] را تنها صفت عمل دانست. گرچه [[دانشمندان]] در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه، به نوعی [[تسامح]] قائل بوده‌اند و این در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده می‌شود. با این حال، ملکه [[آرامش]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] می‌نماید. ملکه سکینه و [[وقار]]، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفان‌های حوادث پای برجا می‌دارد و ملکه [[ثبات]] و [[استواری]]، موجب [[استواری]] در [[کارها]] می‌شود<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص۶۰-۶۲.</ref>.
*اینان را هیچ تندبادی به حرکت در نمی‌آورد و از ثباتشان نمی‌کاهد. از همین روست که نه اضطرابی بر آنان روی می‌آورد، و نه ترسی بر آنان وارد می‌شود: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>.
==[[آرامش]] در [[قرآن]]==
*آنان چون بنائی محکم در مقابل مشکلات می‌ایستند، اگر توانستند آن را مرتفع، و اگر نتوانستند بر آن [[صبر]] می‌ورزند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۸.</ref>.
* [[آرامش]] در [[قرآن کریم]] از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] نسبت به [[بندگان]] [[نیکوکار]] است: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷ ـ ۳۰</ref> و همجواری [[خداوند]] همراه با [[رضایت]] و [[همنشینی]] با [[بندگان خدا]]، شامل حال کسانی است که از نفس مطمئن برخوردارند و تمامی [[کردار]] و گفتارشان نشان از [[وقار]] و [[آرامش نفس]] آنان دارد: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>.  
*از همین روست که اینان نه چیزی را قبل از زمان خودش طلب می‌کنند، و نه غیر از رضای [[حضرت حق]] در پی دیگری سر می‌نهند: {{متن قرآن| فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>.
*برخی از آثاری که در [[قرآن]] دربارۀ [[آرامش]] بیان شده است عبارت‌اند از:
*آنان به‌خاطر آرامشی که از آن برخوردارند، اندیشه‌ورزی را هماره پیشاپیش سخن و [[کردار]] خود در حرکت دارند؛ و از همین روست که آنچه از آنان دیده می‌شود، [[شایسته]] عاقلان و نه [[جاهلان]] و احمقان است. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ }}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹.</ref>.
#بر صاحبان [[آرامش]] [[اضطراب]] و ترسی وارد نمی‌شود: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>؛
*به دست آوردن این [[فضیلت]] امّا، در کمال دشواری است. [[قرآن کریم]] به‌وضوح بر این مطلب که ریاضات [[دینی]] و شرعی، مقدّمه لازم برای تحصیل این صفت است، [[گواهی]] می‌دهد: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}} <ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
#به خاطر آرامشی که [[خداوند]] به آنها داده، چیزی را قبل از زمان خود طلب نمی‌کنند: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند  و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>؛
*از این‌رو، بر کسانی که در پی تحصیل آرامش خاطرند، لازم است که به انجام [[واجبات]] و [[مستحبات]] پرداخته از تمامی اقسام محرّمات اجتناب ورزند. به دیگر سخن، تحصیل ملکه [[تقوی]] تنها راه رسیدن به سرمقصد آرامش است و بس؛ [[حضرت حق]] خود در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref>. و باز می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو می‌لغزاند ؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۰۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹-۶۰.</ref>.
#در سخن و [[کردار]] خود [[تفکر]] می‌‌کنند: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص۵۸-۵۹.</ref>
 
# [[آرامش]] در [[رسالت]]: باید توجه داشت از دیدگاه [[قرآن]] [[آرامش]] در بعد [[رسالت]] آنچنان اهمیت دارد که [[خداوند]] در [[آیات]] متعدد، [[پیامبر]]{{صل}} را [[آرامش]] و [[دلداری]] داده است، گاهی با تحقق [[وعده]] خود که با [[آرامش]] و [[امنیت]] وارد [[مسجد الحرام]] خواهند شد: {{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛  شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref>؛ گاهی با بیان سرگذشت [[پیامبران پیشین]]: {{متن قرآن|وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ}}<ref>«و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم» سوره هود، آیه ۱۲۰.</ref>؛ گاهی با بیان تأثیر نداشتن [[کفر]] [[کافران]] که به [[خدا]] هیچ زیانی نمی‌رسانند و در [[آخرت]]، هیچ بهره‌ای نخواهند داشت و دچار [[عذاب الهی]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد  که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.</ref> و گاهی با بیان انحصار [[عزت]] به [[خداوند]]: {{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«گفتار آنان تو را اندوهگین نگرداند که عزّت یکسره از آن خداوند است، او شنوای داناست» سوره یونس، آیه ۶۵.</ref>.<ref>ر.ک: سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۳۲-۳۴.</ref>
==اشاره‌ای به یک اشتباه مشهور==
==راه به دست آوردن [[آرامش]]==
*[[فضائل]] سراسر [[فطری]] بوده، [[آدمی]] را [[توان]] آن هست که به صورت [[فطری]] [[فضائل]] را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که می‌تواند میان هریک از [[فضائل]] و رذائل نیز، به‌واسطه [[فطرت]] خود تفاوت نهد.
* [[آرامش]] از [[خواص]] و [[آثار ایمان]] است: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. از این‌رو، کسانی که دنبال تحصیل آرامش‌اند باید به انجام [[واجبات]] و [[مستحبات]] پرداخته و از تمامی [[محرّمات]] اجتناب ورزند. به عبارت دیگر، به دست آوردن ملکۀ [[تقوی]]، تنها راه رسیدن به [[آرامش]] است: {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی  نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱ ـ ۸۲</ref>.
*اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از [[فضائل]] با برخی دیگر یکسان می‌نماید. این سخن به‌ویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات به‌کار می‌رود، بیشتر مشخّص می‌شود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که به‌وفور در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده می‌شود-، از همین قسم است. گاه تأنّی در [[مقام]] سکون، و سکون در [[مقام]] [[صبر]] و... به‌کار برده می‌شود. این از آن‌ روست که [[دانشمندان]]، در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه به نوعی [[تسامح]] قائل بوده، گه گاه یکایک آنان را در محلّ [[شایسته]] خویش به کار نمی‌برده‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۰.</ref>.
==[[آینده]] و [[آرامش]]==
*آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب [[شریف]] "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر می‌دهیم، که هرچند سخن ایشان در [[غایت]] [[استواری]] است، امّا کاربرد اصطلاحات در [[کلام]] ایشان از نوعی [[تسامح]] برخوردار است.
*مفهوم [[آرامش]]، متناظر به [[آینده]] است. به این معنا که اگر [[انسان]] نسبت به آیندۀ خود [[ترس]] و هراسی نداشته و نسبت به [[سرنوشت]] خود در [[آینده]] [[احساس امنیت]] و [[اطمینان]] خاطر داشته باشد، [[آرامش]] هم دارد و اگر نسبت به آیندۀ خود [[احساس]] [[خوف]]، خطر، و [[نگرانی]] داشته باشد [[آرامش]] نخواهد داشت<ref>ر.ک: نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت</ref>.
*در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات می‌پردازیم:
*امروزه [[جهان‌بینی]] و ایدئولوژی‌های [[مادّی]] و خود ساختۀ [[بشر]]، ناکارآمدی خود را نشان داده و [[ناامیدی]] نسبت به [[آینده]] را در ذهن‌ها انداخته و روزنۀ امیدی برای [[نجات]] [[بشریت]] باقی نگذاشته و [[تفکر]] نابودی [[انسان]] و انهدام [[جهان]] توسط تسلیحات اتمی و میکروبی به عنوان یک [[باور]] قطعی درآمده است<ref>ر.ک: نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت</ref>. بر اساس [[علل]] مادی و ظاهری این بدبینی‌ها درست به نظر می‌‌رسد اما در [[جهان]] بینی [[دینی]]، [[ایمان]] به خدایی که صاحب و [[حافظ]] [[جهان]] است این بدبینی‌ها را تبدیل به [[خوشبینی]] می‌‌کند، چراکه [[خداوند]] [[مانع]] از این می‌‌شود [[بشریت]] به دست خود با نیروهای مخربی که ساخته، [[جهان]] را نابود کند. [[خداوند]] در لحظات خطرناک با [[امدادهای غیبی]] [[بشر]] را [[یاری]] می‌‌کند و [[منجی]] و [[مصلح]] می‌‌فرستد. همان‌طور که [[پیامبر اعظم]]{{صل}} این [[اطمینان]] را برای [[بشریت]] داد: «[[اهل‌بیت]] من مایه [[امنیت]] و [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] است، پس زمانی‌که آنان از [[زمین]] بروند، [[اهل]] [[زمین]] نیز از میان خواهند رفت»<ref>{{متن حدیث|وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۰۵.</ref>. بنابراین، نگرش و [[جهان‌بینی الهی]]، [[انسان]] را نسبت به [[آینده]] سرشار [[امید]] و [[آرامش]] می‌کند<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۵۹-۳۶۳.</ref>.  
===[[تأنی]] / [[ملایمت]]===
==[[آرامش]] در [[مهدویت]]==
*منظور از این اصطلاح، آن است که [[آدمی]] به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، [[خویشتن‌داری]] و [[احتیاط]] در [[کارها]] است.
* [[آرامش]] در باب [[انتظار]]، به این معناست که [[فلسفه]] و [[مکتب انتظار]] که بر ارادۀ حتمی [[خداوند]] بر تحقّق [[حاکمیت عدل]] محور و جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} و رسیدن به [[امنیت]] و [[آسایش]] و [[رفاه]] و [[معنویت]] فراگیر برای کل [[بشریت]] مبتنی است، انگیزش و توان‌مندی [[فکری]] و [[روانی]] [[منتظران]] را در جهت [[زمینه‌سازی]] و نیل به [[اهداف والا]] و رسیدن به چنین [[آیندۀ روشن]] ارتقا می‌بخشد<ref>ر.ک: نظری شاری، عبدالله، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref> و از چند طریق بر [[آرامش روحی]] و [[روانی]] اثر می‌‌گذارد:
*در مقابل این ملکه نیز، [[عجله]] و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده -، آن است که [[آدمی]] پیش از آنکه زمان خاصّ هر عملی فرا رسد، به سوی آن شتافته سر در پی انجام آن نهد. اثر این ملکه نیز چیدن میوه پیش از رسیدن آن، و در نتیجه [[فاسد]] و [[باطل]] نمودن استعدادهای [[آدمی]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>.
#یاد [[مهدی]]{{ع}}، یاد خداست: تنها چیزی که [[آرامش]] می‌‌دهد، یاد خداست: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} در [[حقیقت]] یاد خداست<ref>در زیارت جامعۀ کبیره می‌خوانیم: «یاد شما، یاد خداست».</ref>.<ref>ر.ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲.</ref>
 
# [[معرفت یقینی]]: بسیاری از [[مشکلات]] و [[بیماری‌های روانی]]، به [[افکار]] [[متزلزل]] و آمیخته به [[شک]] برمی گردد که فرد را به [[پوچی]] سوق می‌‌دهد. [[اعتقاد]] آگاهانه به [[مهدویت]]، جایی برای [[دلهره]]، [[پوچی]] و [[بیهودگی]] نمی‌گذارد و [[نشاط]] [[روحی]]، [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر به [[منتظر]] می‌‌دهد<ref>ر.ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص ۴؛ فقیهی مقدس، نفیسه، بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی، ص؟؟؛ سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲.</ref>.
===[[طمأنینه]] / آرامش===
# [[احساس امنیت حقیقی]]: [[امام عصر]]{{ع}} خلیفۀ [[خداوند]] در [[زمین]] است؛ بنابراین همان‌گونه که [[خداوند]] [[پناه مؤمنان]] است، [[حجت]] او روی [[زمین]] نیز می‌‌تواند پناهگاهی [[امن]] برای [[مؤمنان]] باشد از این‌روست که [[امام عصر]]{{ع}} فرمود: «من مایۀ [[امنیت]] [[اهل]] زمینم، چنانکه [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] [[اهل]] آسمان‌اند»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنِّی لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۹۲.</ref>.<ref>ر.ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲.</ref>
*ملکه آرامش امّا، [[نفس]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] می‌نماید.
# [[آینده]] مثبت و درخشان: یکی از عوامل [[افسردگی]] و [[نگرانی]]، [[بدبینی]] و [[ترس]] از آیندۀ مأیوسانه و بدبینانه است؛ ولی رویکرد [[مهدویت]]، به آیندۀ [[بشر]] بسیار مثبت و درخشان است<ref>{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>. در [[جهان‌بینی]] [[انتظار]]، [[عمر]] [[جهان]] به پایان نرسیده است و [[حکومتی]] مقرون به [[عدل]] و [[امنیّت]] و [[رفاه]] و [[آسایش]] در [[انتظار]] بشریّت است، همان‌طور که [[پیامبر]]{{صل}} این نوید قطعی را به [[بشریت]] داده است<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ حَتَّی یَخْرُجَ قَائِمُنَا فَیَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً}}؛ علی بن محمد خزاز رازی، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، ص۱۶۵.</ref>.<ref>ر.ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص ۴؛ فقیهی مقدس، نفیسه، بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی، ص؟؟؛ سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲؛ نظری شاری، عبدالله، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>
*در مقابل آن نیز، [[اضطراب]] قرار دارد که [[آدمی]] را در مقابل هر مسأله کوچکی به [[ترس]] و نگرانی [[مبتلا]] می‌سازد. [[اندوه]]، [[ضعف اراده]] و اختلالات عصبی، در شمار ثمرات این ملکه می‌باشند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>.
==تاثیر [[زیارت]]، [[توسّل]] و [[دعا]] بر [[آرامش]]==
===[[سکینه]] / [[وقار]]===
* [[توسّل]] به [[اولیاء الهی]]، نوعی [[احساس]] [[حمایت]] در شخص پدید می‌آورد و به او [[اطمینان]] می‌بخشد که آن بزرگواران، واسطۀ بین او و [[خداوند]] قرار خواهند گرفت و از این راه نظر [[لطف]] و [[رحمت]] [[خداوند]] را برای او جلب خواهد شد. از نظر [[روان‌شناختی]]، حضور در [[اماکن مقدس]] و زیارت‌گاه‌ها، موجب تخلیۀ هیجانی در [[انسان]] می‌‌شود و سبب می‌شود فرد در هماهنگی با محیطی که در آن قرار گرفته برای ساعاتی، [[مشکلات]] و کشمکش‌های درونی و [[روانی]] خویش را به [[فراموشی]] بسپارد و از این راه به [[آرامش]] [[دست]] ‌‌یابد<ref>ر.ک: نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، ص۲۲۰ و ۲۹۶-۲۹۷.</ref>.
*این ملکه، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفان‌های حوادث پای برجا می‌دارد، و او را در رسیدن به مشکل‌ترین [[هدف‌ها]] ثابت نگاه می‌دارد. اثر این ملکه، [[وقار]] و تسلّط کامل بر اعصاب است.
*انسان‌هایی که به [[زیارت]] می‌‌روند، [[اطمینان قلبی]] دارند که هرگز تنها نیستند و قدرتی مافوق آنها وجود دارد که توان برآوردن همه نیازهایش را داراست. لذا به سبب داشتن چنین تکیه گاهی مطمئن، مسایل خود را به او واگذار نموده و [[اضطراب]] و [[ترس]] این افراد به حداقل ‌رسیده و [[آرامش روحی]] به دست می‌‌آورند<ref>ر.ک: نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، ص ۲۲۰.</ref>.
*در مقابل این ملکه نیز، [[سبک‌سری]] قرار دارد. [[انسان]] سبک‌سر در مقابل کوچکترین [[مصیبت]] و مشکل به فریاد و فغان پرداخته، آرامش خویش را از دست می‌دهد. پر واضح است که چنین کس، نمی‌تواند هیچ مشکلی را از مقابل خویشتن برداشته به [[مبارزه]] با آن بپردازد: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱-۶۲.</ref>.
* [[دعا]]، [[مظهر]] کامل ذکر خداست که آرام بخش دل‌هاست و [[انسان]] اگر با تمام شرایط [[دعا]] کند [[مستجاب]] خواهد شد و این [[امید]] [[استجابت]] و [[دستگیری]] [[خداوند]] در همه حال موجب [[آرامش]] [[دل]] و [[اطمینان]] [[قلب]] است<ref>ر.ک: نظری شاری، عبدالله، نقش دعا در بهداشت و سلامت روان، فصلنامه علمی – پزوهشی بلاغ، شماره ۵۵-۵۶، ص ۱۸۸.</ref>.
 
===[[ثبات]] / [[استواری]]===
*این ملکه امّا، موجب می‌شود تا [[آدمی]] از [[استواری]] لازم در [[قلب]] و [[ایمان]] خود برخوردار شده، اثر آن نیز همان [[استواری]] در [[کارها]] بوده که از پی این ملکه حاصل می‌شود. [[قرآن کریم]] از این اثر به محکم بودن قدم‌ها یاد می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>.
*در مقابل این ملکه، [[تذبذب]] / [[بی‌ثباتی]] و [[رنگ‌رنگ شدن]] قرار دارد. این صفت در [[قرآن کریم]] به [[سختی]] مذمّت شده است: {{متن قرآن|مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}<ref>«میان آن (دو گروه) سرگردان مانده‌اند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۲.</ref>.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۴

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آرامش (پرسش) قابل دسآرامشی خواهند بود.

چیستی آرامش

آرامش دارای دو مفهوم است: آرامش منفی که همراه با سکون و بی‌تحرکی و بی‌احساسی در برابر حقایق و وقایع مهم است و آرامش مثبت که همراه با حساسیت، اندیشه، خلاقیت و جولان هیجانات است[۴].

تفاوت آرامش با وقار و ثبات

آرامش در قرآن

  • آرامش در قرآن کریم از بالاترین مراتب الطاف الهی نسبت به بندگان نیکوکار است: ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي[۶] و همجواری خداوند همراه با رضایت و همنشینی با بندگان خدا، شامل حال کسانی است که از نفس مطمئن برخوردارند و تمامی کردار و گفتارشان نشان از وقار و آرامش نفس آنان دارد: ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا[۷].
  • برخی از آثاری که در قرآن دربارۀ آرامش بیان شده است عبارت‌اند از:
  1. بر صاحبان آرامش اضطراب و ترسی وارد نمی‌شود: ﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۸]؛
  2. به خاطر آرامشی که خداوند به آنها داده، چیزی را قبل از زمان خود طلب نمی‌کنند: ﴿فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا[۹]؛
  3. در سخن و کردار خود تفکر می‌‌کنند: ﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ[۱۰].[۱۱]
  4. آرامش در رسالت: باید توجه داشت از دیدگاه قرآن آرامش در بعد رسالت آنچنان اهمیت دارد که خداوند در آیات متعدد، پیامبر(ص) را آرامش و دلداری داده است، گاهی با تحقق وعده خود که با آرامش و امنیت وارد مسجد الحرام خواهند شد: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ[۱۲]؛ گاهی با بیان سرگذشت پیامبران پیشین: ﴿وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ[۱۳]؛ گاهی با بیان تأثیر نداشتن کفر کافران که به خدا هیچ زیانی نمی‌رسانند و در آخرت، هیچ بهره‌ای نخواهند داشت و دچار عذاب الهی خواهند شد: ﴿وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۴] و گاهی با بیان انحصار عزت به خداوند: ﴿وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۱۵].[۱۶]

راه به دست آوردن آرامش

  • آرامش از خواص و آثار ایمان است: ﴿فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ[۱۷]، ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۱۸]. از این‌رو، کسانی که دنبال تحصیل آرامش‌اند باید به انجام واجبات و مستحبات پرداخته و از تمامی محرّمات اجتناب ورزند. به عبارت دیگر، به دست آوردن ملکۀ تقوی، تنها راه رسیدن به آرامش است: ﴿فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ[۱۹].

آینده و آرامش

آرامش در مهدویت

  1. یاد مهدی(ع)، یاد خداست: تنها چیزی که آرامش می‌‌دهد، یاد خداست: ﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۲۵]. یاد حضرت مهدی(ع) در حقیقت یاد خداست[۲۶].[۲۷]
  2. معرفت یقینی: بسیاری از مشکلات و بیماری‌های روانی، به افکار متزلزل و آمیخته به شک برمی گردد که فرد را به پوچی سوق می‌‌دهد. اعتقاد آگاهانه به مهدویت، جایی برای دلهره، پوچی و بیهودگی نمی‌گذارد و نشاط روحی، آرامش دل و فراغت خاطر به منتظر می‌‌دهد[۲۸].
  3. احساس امنیت حقیقی: امام عصر(ع) خلیفۀ خداوند در زمین است؛ بنابراین همان‌گونه که خداوند پناه مؤمنان است، حجت او روی زمین نیز می‌‌تواند پناهگاهی امن برای مؤمنان باشد از این‌روست که امام عصر(ع) فرمود: «من مایۀ امنیت اهل زمینم، چنانکه ستارگان مایه امنیت اهل آسمان‌اند»[۲۹].[۳۰]
  4. آینده مثبت و درخشان: یکی از عوامل افسردگی و نگرانی، بدبینی و ترس از آیندۀ مأیوسانه و بدبینانه است؛ ولی رویکرد مهدویت، به آیندۀ بشر بسیار مثبت و درخشان استخطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد. در جهان‌بینی انتظار، عمر جهان به پایان نرسیده است و حکومتی مقرون به عدل و امنیّت و رفاه و آسایش در انتظار بشریّت است، همان‌طور که پیامبر(ص) این نوید قطعی را به بشریت داده است[۳۱].[۳۲]

تاثیر زیارت، توسّل و دعا بر آرامش

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج۱، ص ۴؛ بهشتی، محمد، فرهنگ امید، ص ۲۳ و ۲۵.
  2. ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ«اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند» سوره فتح، آیه ۴.
  3. فخرالدین طریحی، مجمع‏ البحرین، ج ۱، ص ۳۹۴ ماده «سکن»؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۶، ص ۳۱۳ ماده سکن؛ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰.
  4. ر.ک: طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۳۸-۴۴۰؛ موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص ۴؛ فقیهی مقدس، نفیسه، بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی، ص؟؟
  5. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص۶۰-۶۲.
  6. «ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷ ـ ۳۰
  7. «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
  8. «آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.
  9. «(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.
  10. «پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷.
  11. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص۵۸-۵۹.
  12. «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید» سوره فتح، آیه ۲۷.
  13. «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم» سوره هود، آیه ۱۲۰.
  14. «و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.
  15. «گفتار آنان تو را اندوهگین نگرداند که عزّت یکسره از آن خداوند است، او شنوای داناست» سوره یونس، آیه ۶۵.
  16. ر.ک: سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۳۲-۳۴.
  17. «و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.
  18. «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  19. «پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱ ـ ۸۲
  20. ر.ک: نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  21. ر.ک: نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  22. «وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۰۵.
  23. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۵۹-۳۶۳.
  24. ر.ک: نظری شاری، عبدالله، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  25. «آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  26. در زیارت جامعۀ کبیره می‌خوانیم: «یاد شما، یاد خداست».
  27. ر.ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲.
  28. ر.ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص ۴؛ فقیهی مقدس، نفیسه، بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی، ص؟؟؛ سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲.
  29. «وَ إِنِّی لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۹۲.
  30. ر.ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲.
  31. «وَ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ حَتَّی یَخْرُجَ قَائِمُنَا فَیَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ‏ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ علی بن محمد خزاز رازی، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، ص۱۶۵.
  32. ر.ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص ۴؛ فقیهی مقدس، نفیسه، بررسی کارکرد آموزه انتظار در حوزه سلامت روان خانواده با تاکید بر روایات اسلامی، ص؟؟؛ سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۰۸-۱۱۲؛ نظری شاری، عبدالله، مکاتبۀ اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  33. ر.ک: نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، ص۲۲۰ و ۲۹۶-۲۹۷.
  34. ر.ک: نظری شاری، عبدالله، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی گرایش تربیت، ص ۲۲۰.
  35. ر.ک: نظری شاری، عبدالله، نقش دعا در بهداشت و سلامت روان، فصلنامه علمی – پزوهشی بلاغ، شماره ۵۵-۵۶، ص ۱۸۸.