آیه استعاذه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد') |
جز (جایگزینی متن - 'خواندن' به 'خواندن') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] پیوسته هنگام شروع به [[قرائت قرآن]] با عبارت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} [[استعاذه]] کرده و میکنند. این عبارت، برگرفته از [[آیه]] مورد بحث که به آیه استعاذه معروف است میباشد. [[استعاذه]] در لغت از ریشه (ع و ذ)، مصدر باب استفعال و به معانی [[پناه]] بردن، [[پناه]] /[[پناهگاه]] جستن و در اصطلاح، گفتن {{متن قرآن|أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} پیش از [[قرائت قرآن]] یا هر کار دیگری است. لغتشناسانی چون [[ازهری]] و [[جوهری]] کلماتی چون عاذَ، استعاد و تعوذ را از یک ریشه دانستهاند. | *به [[پیروی]] از [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] پیوسته هنگام شروع به [[قرائت قرآن]] با عبارت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} [[استعاذه]] کرده و میکنند. این عبارت، برگرفته از [[آیه]] مورد بحث که به آیه استعاذه معروف است میباشد. [[استعاذه]] در لغت از ریشه (ع و ذ)، مصدر باب استفعال و به معانی [[پناه]] بردن، [[پناه]] /[[پناهگاه]] جستن و در اصطلاح، گفتن {{متن قرآن|أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} پیش از [[قرائت قرآن]] یا هر کار دیگری است. لغتشناسانی چون [[ازهری]] و [[جوهری]] کلماتی چون عاذَ، استعاد و تعوذ را از یک ریشه دانستهاند. | ||
*در [[قرآن کریم]] حدود ۱۷ بار واژههایی مشتق از ریشه "ع وذ" با الفاظی چون: عُذتُ، أعوذُ، معاذَ، یعوذونَ و... به کار رفته که به جز یک بار - که درباره [[استعاذه]] برخی [[انسانها]] به [[جن]] است {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>؛ - همگی بر [[پناه]] بردن به [[خداوند]]، که به عنوان تنها [[ملجأ]] و [[پناه]] شناسانیده شده است، دلالت دارند. به طور ویژه دو [[سوره]] ناس و فلق / مُعَوّذتان به [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[شرّ]] حاسدان، افسونها و وسوسهگران امر میکند. از اینرو در این [[سورهها]]، کارکرد [[استعاذه]] به [[خداوند]]، شبیه به کارکردی است که [[عامه]] [[مردم]] برای تعاویذ قائلاند. | *در [[قرآن کریم]] حدود ۱۷ بار واژههایی مشتق از ریشه "ع وذ" با الفاظی چون: عُذتُ، أعوذُ، معاذَ، یعوذونَ و... به کار رفته که به جز یک بار - که درباره [[استعاذه]] برخی [[انسانها]] به [[جن]] است {{متن قرآن|وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا}}<ref>«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.</ref>؛ - همگی بر [[پناه]] بردن به [[خداوند]]، که به عنوان تنها [[ملجأ]] و [[پناه]] شناسانیده شده است، دلالت دارند. به طور ویژه دو [[سوره]] ناس و فلق / مُعَوّذتان به [[پناه]] بردن به [[خداوند]] از [[شرّ]] حاسدان، افسونها و وسوسهگران امر میکند. از اینرو در این [[سورهها]]، کارکرد [[استعاذه]] به [[خداوند]]، شبیه به کارکردی است که [[عامه]] [[مردم]] برای تعاویذ قائلاند. | ||
*در [[روایات نبوی]] نیز قرائت معوذتان به اضافه [[سوره اخلاص]] و دمیدن در [[کف دست]] و مسح [[بدن]] با آن، برای [[برکت]]، [[شفا]] و محافظت قید شده است<ref>ناصف، ج۴، ص۲۷-۲۸.</ref>. شاید از همین رو، [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان]] یافته است که پیوسته پیش از [[تلاوت قرآن]] از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به [[خداوند]] [[پناه]] آورد تا از این طریق پاسخی محکم به تهمتهای پی در پی [[مخالفان]] باشد<ref>التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. لذا برای اهمیت [[استعاذه]] در [[قرآن]] همین بس که، دو [[سوره]] ناس و فلق به طور چشمگیری به این موضوع پرداختهاند. این دو [[سوره]] که با خطاب {{متن قرآن|قُلْ}} به [[پیامبر]]{{صل}} آغاز میگردد، [[جامعترین]] بیان درباره ارکان [[استعاذه]] را دارا هستند؛ به گونهای که میتوان گفت [[آیات]] دیگر مربوط به [[استعاذه]]، شرحی از مفاهیم و مصادیق این [[سوره]] به شمار میآیند. این دو [[سوره]] به سبب آغازهای مشترک از همان [[عصر نزول]] به (معوذتین) [[شهرت]] یافت و [[جایگاه]] ویژهای در [[نظام]] [[آموزش قرآن]] پیدا کرد و نیز [[جانشین]] انواع تعاویذ [[نادرست]] [[دوره جاهلی]] شد. [[رسول اکرم]]{{صل}} | *در [[روایات نبوی]] نیز قرائت معوذتان به اضافه [[سوره اخلاص]] و دمیدن در [[کف دست]] و مسح [[بدن]] با آن، برای [[برکت]]، [[شفا]] و محافظت قید شده است<ref>ناصف، ج۴، ص۲۷-۲۸.</ref>. شاید از همین رو، [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان]] یافته است که پیوسته پیش از [[تلاوت قرآن]] از [[شر]] [[شیطان]] رجیم به [[خداوند]] [[پناه]] آورد تا از این طریق پاسخی محکم به تهمتهای پی در پی [[مخالفان]] باشد<ref>التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. لذا برای اهمیت [[استعاذه]] در [[قرآن]] همین بس که، دو [[سوره]] ناس و فلق به طور چشمگیری به این موضوع پرداختهاند. این دو [[سوره]] که با خطاب {{متن قرآن|قُلْ}} به [[پیامبر]]{{صل}} آغاز میگردد، [[جامعترین]] بیان درباره ارکان [[استعاذه]] را دارا هستند؛ به گونهای که میتوان گفت [[آیات]] دیگر مربوط به [[استعاذه]]، شرحی از مفاهیم و مصادیق این [[سوره]] به شمار میآیند. این دو [[سوره]] به سبب آغازهای مشترک از همان [[عصر نزول]] به (معوذتین) [[شهرت]] یافت و [[جایگاه]] ویژهای در [[نظام]] [[آموزش قرآن]] پیدا کرد و نیز [[جانشین]] انواع تعاویذ [[نادرست]] [[دوره جاهلی]] شد. [[رسول اکرم]]{{صل}} خواندن این دو [[سوره]] را [[بهترین]] [[تعویذ]] میدانستند و در عمل، بارها [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را با آنها [[تعویذ]] فرمود<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۱۲؛ مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۸۷.</ref>. | ||
*[[مسلمانان]] بر اساس [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[قرائت قرآن]] را همواره با ذکر {{متن قرآن| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} آغاز میکنند. شایان ذکر است که [[قاریان]] سبعه در مورد الفاظ [[استعاذه]] [[اتفاق نظر]] کامل ندارند؛ مثلاً [[ابن کثیر]]، [[عاصم]] و [[ابو عمرو]]، همین ذکر معروف را گفتهاند؛ [[نافع]]، [[ابن عامر]] و [[کسائی]] عبارت {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ"}} را هم به آن افزودهاند؛ [[حمزه]] گفته: {{عربی|"نستیعذ بالله من الشیطان الرجیم"}} و بالاخره [[ابوحاتم]] عبارت {{عربی|"أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم"}} را صحیح دانسته است. البته مشهورترین عبارت [[استعاذه]] همان است که [[مسلمانان]] متداول است، زیرا [[نظم]] واژگانی آن با ساختار [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>«پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.</ref> سازگارتر است و در چندین [[روایت]] بر [[برتری]] آن بر وجوه دیگر، تأکید شده است. درباره طرز ادای [[استعاذه]] نیز عموم [[قاریان]] به جز [[نافع]] و [[حمزه]]، قائل به بلند گفتن (جهر) آن هستند<ref>التیسیر، ص۱۶ و ۱۷؛ المحلی، ج۱، ص۲۴۳ و ۲۵۲.</ref>. | *[[مسلمانان]] بر اساس [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[قرائت قرآن]] را همواره با ذکر {{متن قرآن| أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} آغاز میکنند. شایان ذکر است که [[قاریان]] سبعه در مورد الفاظ [[استعاذه]] [[اتفاق نظر]] کامل ندارند؛ مثلاً [[ابن کثیر]]، [[عاصم]] و [[ابو عمرو]]، همین ذکر معروف را گفتهاند؛ [[نافع]]، [[ابن عامر]] و [[کسائی]] عبارت {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ"}} را هم به آن افزودهاند؛ [[حمزه]] گفته: {{عربی|"نستیعذ بالله من الشیطان الرجیم"}} و بالاخره [[ابوحاتم]] عبارت {{عربی|"أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم"}} را صحیح دانسته است. البته مشهورترین عبارت [[استعاذه]] همان است که [[مسلمانان]] متداول است، زیرا [[نظم]] واژگانی آن با ساختار [[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>«پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.</ref> سازگارتر است و در چندین [[روایت]] بر [[برتری]] آن بر وجوه دیگر، تأکید شده است. درباره طرز ادای [[استعاذه]] نیز عموم [[قاریان]] به جز [[نافع]] و [[حمزه]]، قائل به بلند گفتن (جهر) آن هستند<ref>التیسیر، ص۱۶ و ۱۷؛ المحلی، ج۱، ص۲۴۳ و ۲۵۲.</ref>. | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} در روایتی با تأکید بر [[الهی]] بودن شکل مشهور [[استعاذه]]، از [[ابن مسعود]] که آن را به صورت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} ادا مینمود، خواست که آن را بدون {{متن حدیث|السَّمِيعِ الْعَلِيمِ}} ادا کند، چرا که [[جبرئیل]]{{ع}} اینگونه از [[لوح محفوظ]] به وی آموخته است<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۹۵.</ref>. | *[[رسول خدا]]{{صل}} در روایتی با تأکید بر [[الهی]] بودن شکل مشهور [[استعاذه]]، از [[ابن مسعود]] که آن را به صورت {{متن حدیث| أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}} ادا مینمود، خواست که آن را بدون {{متن حدیث|السَّمِيعِ الْعَلِيمِ}} ادا کند، چرا که [[جبرئیل]]{{ع}} اینگونه از [[لوح محفوظ]] به وی آموخته است<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۹۵.</ref>. | ||
*[[ابن کثیر]] در تفسیرش میگوید: عموم [[علما]] غیر از معدودی چون [[ابوحاتم]]، [[حمزه]] و... [[اتفاق نظر]] دارند که [[استعاذه]] باید پیش از قرائت باشد. به لحاظ این که [[قاری]] به هنگام قرائت، دچار [[لغزش]] و [[اشتباه]] نگشته و با [[تدبر]] و [[تفکر]] [[قرآن]] بخواند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر، ج۲، ص۵۸۶.</ref>. | *[[ابن کثیر]] در تفسیرش میگوید: عموم [[علما]] غیر از معدودی چون [[ابوحاتم]]، [[حمزه]] و... [[اتفاق نظر]] دارند که [[استعاذه]] باید پیش از قرائت باشد. به لحاظ این که [[قاری]] به هنگام قرائت، دچار [[لغزش]] و [[اشتباه]] نگشته و با [[تدبر]] و [[تفکر]] [[قرآن]] بخواند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر، ج۲، ص۵۸۶.</ref>. | ||
*[[اجماع]] [[علما]] بر الفاظ مشهور [[استعاذه]] به نظر سخاوی از [[استحکام]] چندانی برخوردار نیست<ref>جمال القراء، ج۲، ص۲۷۱.</ref>. [[ابن جزری]] ضمن بررسی و ارائه صورتهای گوناگون عبارت [[استعاذه]] با مستندات [[روایی]]، در پایان [[پیروی]] از [[سلف صالح]] را در این باره سفارش نموده است. لذا با توجه به اشکال مختلف گزارش شده از الفاظ [[استعاذه]]، میتوان گفت: ادا کردن صورت مشهور آن [[مستحب]] و مندوب است نه [[واجب]]! و هرگونه افزایش یا کاهشی در شکل آن مجاز میباشد، زیرا منظور اصلی [[پناه]] بردن به [[حضرت حق]] است. در مقابل، کسانی چون [[حمزه]] (از [[قاریان]] سبعه) بر تطابق فعل امر [[آیه]] (فاستعذ) با عبارت [[استعاذه]] پیش از [[قرائت قرآن]]، پافشاری و تأکید کردهاند که حتماً باید از الفاظی چون "أستعیذُ، إستَعَذتُ یا نستعیذُ" استفاده کرد<ref>الاتقان، ج۱، ص۳۶۵.</ref>. | *[[اجماع]] [[علما]] بر الفاظ مشهور [[استعاذه]] به نظر سخاوی از [[استحکام]] چندانی برخوردار نیست<ref>جمال القراء، ج۲، ص۲۷۱.</ref>. [[ابن جزری]] ضمن بررسی و ارائه صورتهای گوناگون عبارت [[استعاذه]] با مستندات [[روایی]]، در پایان [[پیروی]] از [[سلف صالح]] را در این باره سفارش نموده است. لذا با توجه به اشکال مختلف گزارش شده از الفاظ [[استعاذه]]، میتوان گفت: ادا کردن صورت مشهور آن [[مستحب]] و مندوب است نه [[واجب]]! و هرگونه افزایش یا کاهشی در شکل آن مجاز میباشد، زیرا منظور اصلی [[پناه]] بردن به [[حضرت حق]] است. در مقابل، کسانی چون [[حمزه]] (از [[قاریان]] سبعه) بر تطابق فعل امر [[آیه]] (فاستعذ) با عبارت [[استعاذه]] پیش از [[قرائت قرآن]]، پافشاری و تأکید کردهاند که حتماً باید از الفاظی چون "أستعیذُ، إستَعَذتُ یا نستعیذُ" استفاده کرد<ref>الاتقان، ج۱، ص۳۶۵.</ref>. | ||
*در نگاه [[فقها]]، ذکر [[استعاذه]] پیش از | *در نگاه [[فقها]]، ذکر [[استعاذه]] پیش از خواندن انواع [[دعاها]]، [[عبادات]] و [[اعمال]] روزانه، [[مستحب]] است و [[جایگاه]] ویژهای دارد. [[نماز]] نیز به عنوان [[برترین]] [[عبادت]] از این ذکر خالی نیست. از جمله [[مستحبات]] قرائت [[نماز]]، آن است که [[نمازگزار]] بعد از [[تکبیرة الإحرام]] و قبل از قرائت [[حمد]]، [[استعاذه]] نماید. لذا موضوع [[استعاذه]] در کتب [[فقهی]] آمده است و میتوان با نگاهی اجمالی دریافت که گرچه ظاهر [[آیه]] با فعل امر که معمولاً [[نماینده]] [[وجوب]] است، همراه گشته، اما تمامی [[فقیهان]]، ذکر [[استعاذه]] را در [[نماز]] و غیر آن، [[مستحب]] میدانند. البته از میان [[فقهای امامیه]]، تنها ابو علی ([[فرزند]] [[شیخ طوسی]]) و از [[عامه]]، فقهای پیرو [[مکتب]] ظاهری به [[وجوب]] ذکر [[استعاذه]] پیش از قرائت [[نماز]] قائلاند. همچنین ذکر آن با عبارت مشهور در رکعت اول [[نماز]] - ولو نمازهای [[جهریه]]- پیش از قرائت و به آهستگی (اخفات) ادا میشود و در صورت [[فراموشی]] نیاز به اعاده نیست<ref>تذکره الفقهاء، ج۳، ص۱۲۵؛ المحلی، ج۳، ص۲۴۷؛ کنز العرفان، ج۱، ص۱۴۹.</ref>. | ||
*[[علامه طباطبایی]] میگوید: [[استعاذه]]، درخواست [[پناهگاه]] است و معنای [[آیه]] این است که: هرگاه [[قرآن]] خواندی از [[خدای متعال]] بخواه تا زمانی که آن را میخوانی، تو را از اغوای [[شیطان]] [[حفظ]] نماید و [[پناه]] دهد و این [[استعاذه]] [[امر]] شده، بیانگر حال [[نفسانی]] [[قاری]] در طول قرائت است که پیوسته آن را در [[جان]] خویش ایجاد میکند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۷.</ref>. نیز گفته شده که [[خداوند]] با بیان این [[آیه]] اعلام نموده است که [[استعاذه]] از جمله [[اعمال صالح]] است که [[خداوند]] بر آن [[پاداش]] مقرر فرموده است و در [[حدیث]] است که [[رسول خدا]]{{صل}} در [[نماز]] میفرمود: {{متن حدیث|اَللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اَللَّهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً، أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اَلشَّيْطَانِ اَلرَّجِيمِ: مِنْ هَمْزِهِ، وَ نَفْثِهِ، وَ نَفْخِهِ}}<ref>روض الجنان، ج۶، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استعاذه (مقاله)|مقاله «آیه استعاذه»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۸-۶۹.</ref> | *[[علامه طباطبایی]] میگوید: [[استعاذه]]، درخواست [[پناهگاه]] است و معنای [[آیه]] این است که: هرگاه [[قرآن]] خواندی از [[خدای متعال]] بخواه تا زمانی که آن را میخوانی، تو را از اغوای [[شیطان]] [[حفظ]] نماید و [[پناه]] دهد و این [[استعاذه]] [[امر]] شده، بیانگر حال [[نفسانی]] [[قاری]] در طول قرائت است که پیوسته آن را در [[جان]] خویش ایجاد میکند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۶۷.</ref>. نیز گفته شده که [[خداوند]] با بیان این [[آیه]] اعلام نموده است که [[استعاذه]] از جمله [[اعمال صالح]] است که [[خداوند]] بر آن [[پاداش]] مقرر فرموده است و در [[حدیث]] است که [[رسول خدا]]{{صل}} در [[نماز]] میفرمود: {{متن حدیث|اَللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اَللَّهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً، أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اَلشَّيْطَانِ اَلرَّجِيمِ: مِنْ هَمْزِهِ، وَ نَفْثِهِ، وَ نَفْخِهِ}}<ref>روض الجنان، ج۶، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استعاذه (مقاله)|مقاله «آیه استعاذه»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۸-۶۹.</ref> | ||
نسخهٔ ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۰
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه استعاذه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
- متن آیه: ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾[۱].
مقدمه
- این آیه را به آن سبب آیه استعاذه نامیدهاند که در آن فعل امر ﴿فَاسْتَعِذْ﴾ به کار رفته است: ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾[۲].
- فعل امر ﴿فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ﴾در سه آیه دیگر هم به کار رفته ﴿وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۳]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾[۴]، ﴿وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۵] اما ساختار آیه فوق منحصر به فرد است.
- به پیروی از سنت رسول خدا(ص) مسلمانان پیوسته هنگام شروع به قرائت قرآن با عبارت « أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» استعاذه کرده و میکنند. این عبارت، برگرفته از آیه مورد بحث که به آیه استعاذه معروف است میباشد. استعاذه در لغت از ریشه (ع و ذ)، مصدر باب استفعال و به معانی پناه بردن، پناه /پناهگاه جستن و در اصطلاح، گفتن ﴿أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾ پیش از قرائت قرآن یا هر کار دیگری است. لغتشناسانی چون ازهری و جوهری کلماتی چون عاذَ، استعاد و تعوذ را از یک ریشه دانستهاند.
- در قرآن کریم حدود ۱۷ بار واژههایی مشتق از ریشه "ع وذ" با الفاظی چون: عُذتُ، أعوذُ، معاذَ، یعوذونَ و... به کار رفته که به جز یک بار - که درباره استعاذه برخی انسانها به جن است ﴿وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا﴾[۶]؛ - همگی بر پناه بردن به خداوند، که به عنوان تنها ملجأ و پناه شناسانیده شده است، دلالت دارند. به طور ویژه دو سوره ناس و فلق / مُعَوّذتان به پناه بردن به خداوند از شرّ حاسدان، افسونها و وسوسهگران امر میکند. از اینرو در این سورهها، کارکرد استعاذه به خداوند، شبیه به کارکردی است که عامه مردم برای تعاویذ قائلاند.
- در روایات نبوی نیز قرائت معوذتان به اضافه سوره اخلاص و دمیدن در کف دست و مسح بدن با آن، برای برکت، شفا و محافظت قید شده است[۷]. شاید از همین رو، پیامبر(ص) فرمان یافته است که پیوسته پیش از تلاوت قرآن از شر شیطان رجیم به خداوند پناه آورد تا از این طریق پاسخی محکم به تهمتهای پی در پی مخالفان باشد[۸]. لذا برای اهمیت استعاذه در قرآن همین بس که، دو سوره ناس و فلق به طور چشمگیری به این موضوع پرداختهاند. این دو سوره که با خطاب ﴿قُلْ﴾ به پیامبر(ص) آغاز میگردد، جامعترین بیان درباره ارکان استعاذه را دارا هستند؛ به گونهای که میتوان گفت آیات دیگر مربوط به استعاذه، شرحی از مفاهیم و مصادیق این سوره به شمار میآیند. این دو سوره به سبب آغازهای مشترک از همان عصر نزول به (معوذتین) شهرت یافت و جایگاه ویژهای در نظام آموزش قرآن پیدا کرد و نیز جانشین انواع تعاویذ نادرست دوره جاهلی شد. رسول اکرم(ص) خواندن این دو سوره را بهترین تعویذ میدانستند و در عمل، بارها امام حسن و امام حسین(ع) را با آنها تعویذ فرمود[۹].
- مسلمانان بر اساس سنت پیامبر(ص)، قرائت قرآن را همواره با ذکر ﴿ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾ آغاز میکنند. شایان ذکر است که قاریان سبعه در مورد الفاظ استعاذه اتفاق نظر کامل ندارند؛ مثلاً ابن کثیر، عاصم و ابو عمرو، همین ذکر معروف را گفتهاند؛ نافع، ابن عامر و کسائی عبارت "إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ" را هم به آن افزودهاند؛ حمزه گفته: "نستیعذ بالله من الشیطان الرجیم" و بالاخره ابوحاتم عبارت "أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم" را صحیح دانسته است. البته مشهورترین عبارت استعاذه همان است که مسلمانان متداول است، زیرا نظم واژگانی آن با ساختار آیه ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾[۱۰] سازگارتر است و در چندین روایت بر برتری آن بر وجوه دیگر، تأکید شده است. درباره طرز ادای استعاذه نیز عموم قاریان به جز نافع و حمزه، قائل به بلند گفتن (جهر) آن هستند[۱۱].
- رسول خدا(ص) در روایتی با تأکید بر الهی بودن شکل مشهور استعاذه، از ابن مسعود که آن را به صورت « أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» ادا مینمود، خواست که آن را بدون «السَّمِيعِ الْعَلِيمِ» ادا کند، چرا که جبرئیل(ع) اینگونه از لوح محفوظ به وی آموخته است[۱۲].
- ابن کثیر در تفسیرش میگوید: عموم علما غیر از معدودی چون ابوحاتم، حمزه و... اتفاق نظر دارند که استعاذه باید پیش از قرائت باشد. به لحاظ این که قاری به هنگام قرائت، دچار لغزش و اشتباه نگشته و با تدبر و تفکر قرآن بخواند[۱۳].
- اجماع علما بر الفاظ مشهور استعاذه به نظر سخاوی از استحکام چندانی برخوردار نیست[۱۴]. ابن جزری ضمن بررسی و ارائه صورتهای گوناگون عبارت استعاذه با مستندات روایی، در پایان پیروی از سلف صالح را در این باره سفارش نموده است. لذا با توجه به اشکال مختلف گزارش شده از الفاظ استعاذه، میتوان گفت: ادا کردن صورت مشهور آن مستحب و مندوب است نه واجب! و هرگونه افزایش یا کاهشی در شکل آن مجاز میباشد، زیرا منظور اصلی پناه بردن به حضرت حق است. در مقابل، کسانی چون حمزه (از قاریان سبعه) بر تطابق فعل امر آیه (فاستعذ) با عبارت استعاذه پیش از قرائت قرآن، پافشاری و تأکید کردهاند که حتماً باید از الفاظی چون "أستعیذُ، إستَعَذتُ یا نستعیذُ" استفاده کرد[۱۵].
- در نگاه فقها، ذکر استعاذه پیش از خواندن انواع دعاها، عبادات و اعمال روزانه، مستحب است و جایگاه ویژهای دارد. نماز نیز به عنوان برترین عبادت از این ذکر خالی نیست. از جمله مستحبات قرائت نماز، آن است که نمازگزار بعد از تکبیرة الإحرام و قبل از قرائت حمد، استعاذه نماید. لذا موضوع استعاذه در کتب فقهی آمده است و میتوان با نگاهی اجمالی دریافت که گرچه ظاهر آیه با فعل امر که معمولاً نماینده وجوب است، همراه گشته، اما تمامی فقیهان، ذکر استعاذه را در نماز و غیر آن، مستحب میدانند. البته از میان فقهای امامیه، تنها ابو علی (فرزند شیخ طوسی) و از عامه، فقهای پیرو مکتب ظاهری به وجوب ذکر استعاذه پیش از قرائت نماز قائلاند. همچنین ذکر آن با عبارت مشهور در رکعت اول نماز - ولو نمازهای جهریه- پیش از قرائت و به آهستگی (اخفات) ادا میشود و در صورت فراموشی نیاز به اعاده نیست[۱۶].
- علامه طباطبایی میگوید: استعاذه، درخواست پناهگاه است و معنای آیه این است که: هرگاه قرآن خواندی از خدای متعال بخواه تا زمانی که آن را میخوانی، تو را از اغوای شیطان حفظ نماید و پناه دهد و این استعاذه امر شده، بیانگر حال نفسانی قاری در طول قرائت است که پیوسته آن را در جان خویش ایجاد میکند[۱۷]. نیز گفته شده که خداوند با بیان این آیه اعلام نموده است که استعاذه از جمله اعمال صالح است که خداوند بر آن پاداش مقرر فرموده است و در حدیث است که رسول خدا(ص) در نماز میفرمود: «اَللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اَللَّهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً، أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اَلشَّيْطَانِ اَلرَّجِيمِ: مِنْ هَمْزِهِ، وَ نَفْثِهِ، وَ نَفْخِهِ»[۱۸].[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ «پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو» سوره نحل، آیه ۹۸.
- ↑ «پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.
- ↑ «و اگر دمدمهای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که او شنوایی داناست» سوره اعراف، آیه ۲۰۰.
- ↑ «آنان که در آیات خداوند بیآنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش میورزند؛ در درونشان جز خویشبینی نیست که به آن (هم) نمیرسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.
- ↑ «و اگر دمدمهای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که اوست که شنوای داناست» سوره فصلت، آیه ۳۶.
- ↑ «و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از پریان پناه میبردند از این رو بر تباهکاری آنان (می) افزودند» سوره جن، آیه ۶.
- ↑ ناصف، ج۴، ص۲۷-۲۸.
- ↑ التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۰۳.
- ↑ الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۱۲؛ مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۸۷.
- ↑ «پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.
- ↑ التیسیر، ص۱۶ و ۱۷؛ المحلی، ج۱، ص۲۴۳ و ۲۵۲.
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۶۹۵.
- ↑ تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر، ج۲، ص۵۸۶.
- ↑ جمال القراء، ج۲، ص۲۷۱.
- ↑ الاتقان، ج۱، ص۳۶۵.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۳، ص۱۲۵؛ المحلی، ج۳، ص۲۴۷؛ کنز العرفان، ج۱، ص۱۴۹.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۳۶۷.
- ↑ روض الجنان، ج۶، ص۲۳۳.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه استعاذه»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۸-۶۹.