حق در فلسفه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']] |' به ' - [[')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
خط ۱۰: خط ۹:


==مقدمه==
==مقدمه==
*در آثار [[فیلسوفان]] [[مسلمان]]، معانی متعددی برای "[[حق]]" بیان شده است:
در آثار [[فیلسوفان]] [[مسلمان]]، معانی متعددی برای "[[حق]]" بیان شده است:
#مطلق وجود که در خارج ت[[حق]]ق و فعلیت دارد؛ بنابراین [[حق]] بودن هر چیزی عبارت است از نحوه وجود [[عینی]] آن <ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.</ref>.
#مطلق وجود که در خارج ت[[حق]]ق و فعلیت دارد؛ بنابراین [[حق]] بودن هر چیزی عبارت است از نحوه وجود [[عینی]] آن <ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.</ref>.
#وجود دائمی<ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸.</ref> مانند وجود [[عقل]]<ref>الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹، پاورقی، ملاهادی سبزواری.</ref>.
#وجود دائمی<ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸.</ref> مانند وجود [[عقل]]<ref>الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹، پاورقی، ملاهادی سبزواری.</ref>.
خط ۱۶: خط ۱۵:
#[[اعتقاد]] و [[کلام]] مطابق با واقع، هنگامی که گفته می‌شود این [[کلام]] یا این [[اعتقاد]] [[حق]] است یعنی مطابق با واقع است و [[بهترین]] اقوال از نظر [[صدق]]، قولی است که [[صدق]] آن دائمی باشد<ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.</ref>.
#[[اعتقاد]] و [[کلام]] مطابق با واقع، هنگامی که گفته می‌شود این [[کلام]] یا این [[اعتقاد]] [[حق]] است یعنی مطابق با واقع است و [[بهترین]] اقوال از نظر [[صدق]]، قولی است که [[صدق]] آن دائمی باشد<ref>ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.</ref>.
#اختصاص: اختصاصی که به طور [[اجمال]]، قبل از [[تشکیل جامعه]] هم وجود داشته است و پس از تشکیل آن، به شکل‌های گوناگون و متنوعی ظاهر می‌شود که یکی از آنها [[حق]] است. بدین معنی که از اختصاص اجمالی مذکور، آنچه که به عین [[مال]] مربوط می‌شود، [[ملک]] و آنچه که مربوط به فایده [[مال]] است، "[[حق]]" نامیده می‌شود. در این دیدگاه، مسئلۀ اختصاص و [[مالکیت]]، امری اعتباری دانسته شده است و این اعتبار ریشه در امری غریزی و [[فطری]] دارد<ref>علامه طباطبایی، اصول فلسفه رئالیسم، ص۱۴۴-۱۴۶؛ المیزان، محمد باقر موسوی، ج۲، ص۷۶-۷۷.</ref>.
#اختصاص: اختصاصی که به طور [[اجمال]]، قبل از [[تشکیل جامعه]] هم وجود داشته است و پس از تشکیل آن، به شکل‌های گوناگون و متنوعی ظاهر می‌شود که یکی از آنها [[حق]] است. بدین معنی که از اختصاص اجمالی مذکور، آنچه که به عین [[مال]] مربوط می‌شود، [[ملک]] و آنچه که مربوط به فایده [[مال]] است، "[[حق]]" نامیده می‌شود. در این دیدگاه، مسئلۀ اختصاص و [[مالکیت]]، امری اعتباری دانسته شده است و این اعتبار ریشه در امری غریزی و [[فطری]] دارد<ref>علامه طباطبایی، اصول فلسفه رئالیسم، ص۱۴۴-۱۴۶؛ المیزان، محمد باقر موسوی، ج۲، ص۷۶-۷۷.</ref>.
*همچنین در [[فلسفه]] [[غرب]]، [[حق]] در معانی زیر به کار می‌رود:
 
همچنین در [[فلسفه]] [[غرب]]، [[حق]] در معانی زیر به کار می‌رود:
#مطابقت قول با واقع.
#مطابقت قول با واقع.
#موجود [[حقیقی]] نه موجود توهمی.
#موجود [[حقیقی]] نه موجود توهمی.
خط ۵۳: خط ۵۳:


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:حق]]
[[رده:حق]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۴

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

در آثار فیلسوفان مسلمان، معانی متعددی برای "حق" بیان شده است:

  1. مطلق وجود که در خارج تحقق و فعلیت دارد؛ بنابراین حق بودن هر چیزی عبارت است از نحوه وجود عینی آن [۱].
  2. وجود دائمی[۲] مانند وجود عقل[۳].
  3. وجود واجب بالذات[۴] که گاهی از آن به حق بالذات تعبیر می‌کنند در مقابل ممکن که باطل بالذات است و از آن به حق بالغیر نیز تعبیر می‌نمایند [۵].
  4. اعتقاد و کلام مطابق با واقع، هنگامی که گفته می‌شود این کلام یا این اعتقاد حق است یعنی مطابق با واقع است و بهترین اقوال از نظر صدق، قولی است که صدق آن دائمی باشد[۶].
  5. اختصاص: اختصاصی که به طور اجمال، قبل از تشکیل جامعه هم وجود داشته است و پس از تشکیل آن، به شکل‌های گوناگون و متنوعی ظاهر می‌شود که یکی از آنها حق است. بدین معنی که از اختصاص اجمالی مذکور، آنچه که به عین مال مربوط می‌شود، ملک و آنچه که مربوط به فایده مال است، "حق" نامیده می‌شود. در این دیدگاه، مسئلۀ اختصاص و مالکیت، امری اعتباری دانسته شده است و این اعتبار ریشه در امری غریزی و فطری دارد[۷].

همچنین در فلسفه غرب، حق در معانی زیر به کار می‌رود:

  1. مطابقت قول با واقع.
  2. موجود حقیقی نه موجود توهمی.
  3. تصور دور از تناقض یا تصور چیزی که عقلا ممکن باشد[۸].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.
  2. ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸.
  3. الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹، پاورقی، ملاهادی سبزواری.
  4. ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.
  5. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۸، ص۲۴۸.
  6. ابن سینا، الشفاء (الالهیات)، ص۴۸؛ الحکمة المتعالیة، ج۱، ص۸۹.
  7. علامه طباطبایی، اصول فلسفه رئالیسم، ص۱۴۴-۱۴۶؛ المیزان، محمد باقر موسوی، ج۲، ص۷۶-۷۷.
  8. منوچهر صانعی دره بیدی، فرهنگ فلسفی، ص۳۱۶ تا ۳۱۷.
  9. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۲۶- ۲۸.