دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


۴. {{عربی|اندازه=155%|«أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَیْدٍ الْقَلَّاءِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ ع فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ»<ref> اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۳۷۶ روایه ۴</ref>}} ترجمه: و فرمود خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علمى که جز خود او نداند. دوم: علمى که به ملائکه و رسولانش آموخته است، آنچه بملائکه و رسولانش آموخته است ما می‌دانیم».<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/2540/386137 وبگاه مرکز اطلاع‌رسانی غدیر]</ref>.
۴. {{عربی|اندازه=155%|«أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَیْدٍ الْقَلَّاءِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ ع فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ»<ref> اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۳۷۶ روایه ۴</ref>}} ترجمه: و فرمود خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علمى که جز خود او نداند. دوم: علمى که به ملائکه و رسولانش آموخته است، آنچه بملائکه و رسولانش آموخته است ما می‌دانیم».<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/2540/386137 وبگاه مرکز اطلاع‌رسانی غدیر]</ref>.
==پاسخ دیگر==
{{جمع شدن|۱. آقای رضوانی؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«به سند صحیح از عبدالله بن مسعود نقل شده که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِکَ‏»}}<ref>«زنده بودن من برای شما خیر است، سخن می‌گویید و با شما سخن گفته می‌شود. و مرگ من نیز برای شما خیر است، چرا که اعمال شما بر من عرضه می‌شود، آنچه از خیر را در آن مشاهده کنم خدا را شکر می‌کنم، و آنچه از شرّ ببینم از خداوند برای شما طلب مغفرت می‌نمایم».</ref>.
::::::بخاری به طور مختصر و طبرانی به‌طور مفصّل از انس نقل کرده که گفت: چون در روز یمامه لشکر متوقف شد به ثابت بن قیس گفتم: آیا نمی‌بینی ای عمو، او را دیدم که حنوط می‌مالد. او گفت: هنگامی که با [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} بودیم این‌گونه نمی‌جنگیدیم. با اقران خود بد جور مقابله می‌کنید. بار الها من به تو پناه می‌برم از آنچه که اینها به‌جاآورده و انجام می‌دهند. آن‌گاه جنگید تا کشته شد. او زرهی نفیس داشت مسلمانی از بالای سرش گذشت و آن را برداشت. یکی از مسلمانان در خواب بود ثابت به خوابش آمد و به او گفت: من تو را به کاری وصیت می‌کنم و مبادا بگویی این خواب است و به آن عمل نکنی. من چون به قتل رسیدم زره مرا فلانی برداشت که منزلش دورترین منزل‌هاست، و کنار سایبان او اسبی است که رفت‌وآمد می‌کند، و بر روی زره ظرفی سنگی است و روی آن اساس سفر. نزد خالد برو و بگو آن را از او بگیرد. و به ابوبکر بگو: فلان مقدار دین بدهکارم، و فلان چیز قیمتی دارم. آن مرد بیدار شد و به سراغ خالد آمد و به او خبر داد. او کسی را به سوی درع فرستاد و آن را آن‌گونه که گفته بود یافت. و خوابش را به ابوبکر نقل کرد، و او به وصیتش عمل نمود.
::::::از این حدیث استفاده می‌شود [[اولیا]] در عالم برزخ از آنچه در این دنیا می‌گذرد آگاهند.
::::::طبرانی از ابوالدرداء نقل کرده که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«لیس من عبد یصلّی علی إلاّ بلغنی صوته حیث کان. قلنا: و بعد وفاتک؟ قال: و بعد وفاتی، انّ الله حرّم علی الأرض ان تأکل اجساد الأنبیاء‏»}}<ref>«هر بنده‌ای که بر من درود فرستد صدایش به من می‌رسد هر کجا که باشد. عرض کردم: حتی بعد از وفات شما؟ فرمود: حتی بعد از وفاتم. همانا خداوند بر زمین حرام کرده که اجساد انبیا را نابود سازند».</ref>.»<ref>[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]، ص۱۰تا۱۰۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۲۴ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • چه احادیثی و روایاتی بر بهره‌مندی پیامبران از علم غیب دلالت دارد؟

پاسخ به این پرسش

کلینی

آیت الله کلینی در کتاب «اصول کافی» در این باره گفته است:

««بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ علیهم السلام یَعْلَمُونَ جَمِیعَ الْعُلُومِ الَّتِی خَرَجَتْ إِلَى الْمَلَائِكَةِ وَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ علیهم السلام»[۱]

۱. «عَعَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِلْمَیْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِذَا بَدَا لِلَّهِ فِی شَیْ ءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَا ذَلِكَ وَ عَرَضَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنِ الْعَمْرَكِیِّ بْنِ عَلِیٍّ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ»[۲] ترجمه: امام صادق (ع) فرمود: خداى تبارک و تعالى را دو گونه علم است: یک: علمى که ملائکه و پیغمبران و رسولانش را به آن آگاه ساخته، پس آنچه ملائکه و رسولان و پیغمبرانش را به آن آگاه ساخته ما هم می‌دانیم. دوم: علمى که بخودش اختصاص داده و هرگاه در موضوعى از آن علم بدا حاصل شود، ما را آگاه سازد و بر امامان پیش از ما هم عرضه شود.

۲. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْماً عِنْدَهُ لَمْ یُطْلِعْ عَلَیْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ وَ عِلْماً نَبَذَهُ إِلَى مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ فَمَا نَبَذَهُ إِلَى مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ فَقَدِ انْتَهَى إِلَیْنَا»[۳] ترجمه: و فرمود: خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علمى که نزد خود اوست و هیچکس از مخلوقش را از آن آگاه نساخته است دوم: علمى که بسوى ملائکه و رسولانش افکنده، آنچه بسوى ملائکه و رسولانش افکنده، بما رسیده است.

۳. «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ ضُرَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَكْفُوفٌ فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ شَیْ ءٍ تَعْلَمُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا نَحْنُ نَعْلَمُهُ وَ أَمَّا الْمَكْفُوفُ فَهُوَ الَّذِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أُمِّ الْكِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ»[۴] ترجمه: ضریس گوید: شنیدم امام باقر (ع) مى‌فرمود: خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علم بذل شده دوم: علم نگهدارى شده. اما نسبت بعلم بذل شده، هر چه ملائکه و رسولان دانند، ما هم می‌دانیم و اما علم نگهدارى شده آن است که نزد خداى در اصل کتاب (لوح محفوظ) است که چون از آن در آید نفوذ کند.

۴. «أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَیْدٍ الْقَلَّاءِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَیْنِ عِلْمٌ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ ع فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ»[۵] ترجمه: و فرمود خداى عزوجل را دو گونه علم است: یک: علمى که جز خود او نداند. دوم: علمى که به ملائکه و رسولانش آموخته است، آنچه بملائکه و رسولانش آموخته است ما می‌دانیم».[۶].

پاسخ دیگر


جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. (ائمه تمام علومی که به ملائکه و پیغمبران و رسولان رسیده است می‌دانند)
  2. اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۳۷۵ روایت ۱
  3. اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۳۷۶ روایت ۲
  4. اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۳۷۶ روایت ۳
  5. اصول کافى جلد ۱ صفحه: ۳۷۶ روایه ۴
  6. وبگاه مرکز اطلاع‌رسانی غدیر
  7. «زنده بودن من برای شما خیر است، سخن می‌گویید و با شما سخن گفته می‌شود. و مرگ من نیز برای شما خیر است، چرا که اعمال شما بر من عرضه می‌شود، آنچه از خیر را در آن مشاهده کنم خدا را شکر می‌کنم، و آنچه از شرّ ببینم از خداوند برای شما طلب مغفرت می‌نمایم».
  8. «هر بنده‌ای که بر من درود فرستد صدایش به من می‌رسد هر کجا که باشد. عرض کردم: حتی بعد از وفات شما؟ فرمود: حتی بعد از وفاتم. همانا خداوند بر زمین حرام کرده که اجساد انبیا را نابود سازند».
  9. علم و سلطه غیبی اولیا، ص۱۰تا۱۰۴.