تفسیر اجتهادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[اجتهاد]] [[مفسر]] یعنی کسی که از نظر [[علمی]] به درجه‌ای رسیده که خود می‌تواند با توجه به منابع اجتهاد و ضوابط آن از راه [[اقامه دلیل]] و [[برهان]] به [[جرح و تعدیل]] اقوال و [[روایات]] بپردازد و با روش [[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]] و به‌کارگیری عنصر [[عقل]] و [[درایت]]، بر ارائه و [[اثبات]] نظر خود در [[فهم]] [[آیات]]، از راه [[استدلال]] به نتیجه مطلوب خویش برسد. چنین [[تفسیری]] را، با این ویژگی‌ها، [[تفسیر اجتهادی]] می‌نامند.
[[اجتهاد]] [[مفسر]] یعنی کسی که از نظر [[علمی]] به درجه‌ای رسیده که خود می‌تواند با توجه به منابع اجتهاد و ضوابط آن از راه [[اقامه دلیل]] و [[برهان]] به [[جرح و تعدیل]] اقوال و [[روایات]] بپردازد و با روش [[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]] و به‌کارگیری عنصر [[عقل]] و [[درایت]]، بر ارائه و [[اثبات]] نظر خود در [[فهم]] [[آیات]]، از راه [[استدلال]] به نتیجه مطلوب خویش برسد. چنین [[تفسیری]] را، با این ویژگی‌ها، تفسیر اجتهادی می‌نامند.


تفسیر اجتهادی هم بر نقل [[استوار]] است و هم بر عقل. مراد از "نقل" روایات رسیده از [[پیامبر]] و [[ائمه]] هُدی و آراء [[مفسران]]، اعم از [[صحابه]] و [[تابعین]] و دیگران می‌باشد و مراد از "عقل" نیز، استفاده از نیروی [[تفکر]] و [[تدبر]] و [[حس]] تشخیص طبیعی [[خدادادی]] از راه دلیل و برهان است. البته می‌توان گفت که تکیه بر درایت و [[تعقل]] در تفسیر اجتهادی به مراتب بیشتر از تکیه به روایات است. در گذشته، مسئله اجتهاد در [[تفسیر]] پایه پای اجتهاد در [[فقه]] کم و بیش مطرح بوده و گاهی در میان [[تابعان]] بروز و [[ظهور]] می‌یافته است. چون در همان [[زمان]] باب اجتهاد و اظهارنظر در تفسیر مفتوح بوده و [[نقد]] و بررسی اقوال هم امری معمول به حساب می‌آمده است، تا جایی که گاهی مسئله تفسیر از محدوده نقل و [[روایت]] به نقد و درایت کشیده میشده است.
تفسیر اجتهادی هم بر نقل [[استوار]] است و هم بر عقل. مراد از "نقل" روایات رسیده از [[پیامبر]] و [[ائمه]] هُدی و آراء [[مفسران]]، اعم از [[صحابه]] و [[تابعین]] و دیگران می‌باشد و مراد از "عقل" نیز، استفاده از نیروی [[تفکر]] و [[تدبر]] و [[حس]] تشخیص طبیعی [[خدادادی]] از راه دلیل و برهان است. البته می‌توان گفت که تکیه بر درایت و [[تعقل]] در تفسیر اجتهادی به مراتب بیشتر از تکیه به روایات است. در گذشته، مسئله اجتهاد در [[تفسیر]] پایه پای اجتهاد در [[فقه]] کم و بیش مطرح بوده و گاهی در میان [[تابعان]] بروز و [[ظهور]] می‌یافته است. چون در همان [[زمان]] باب اجتهاد و اظهارنظر در تفسیر مفتوح بوده و [[نقد]] و بررسی اقوال هم امری معمول به حساب می‌آمده است، تا جایی که گاهی مسئله تفسیر از محدوده نقل و [[روایت]] به نقد و درایت کشیده میشده است.
خط ۱۳: خط ۱۳:
مسئله [[تفسیر به رأی]] که در [[روایات اسلامی]] نیز [[مذمت]] شده، مراد آن دسته از آراء است که بدون پشتوانه دلیل و برهان و استدلال بوده باشد. بنابراین تفسیر به رأی درست در مقابل تفسیر اجتهادی است که متکی به دلیل و برهان است. به عبارت دیگر تفسیر به رأی، یعنی تفسیری بدون دلیل که تنها متکی به [[رأی]] [[استبدادی]] کس یا کسانی است که از روی [[استحسان]] [[ذهنی]] و یا [[نقلی]] از این و آن بخواهند بی‌هیچ دلیل و برهانی به [[تفسیر آیات]] بپردازند.
مسئله [[تفسیر به رأی]] که در [[روایات اسلامی]] نیز [[مذمت]] شده، مراد آن دسته از آراء است که بدون پشتوانه دلیل و برهان و استدلال بوده باشد. بنابراین تفسیر به رأی درست در مقابل تفسیر اجتهادی است که متکی به دلیل و برهان است. به عبارت دیگر تفسیر به رأی، یعنی تفسیری بدون دلیل که تنها متکی به [[رأی]] [[استبدادی]] کس یا کسانی است که از روی [[استحسان]] [[ذهنی]] و یا [[نقلی]] از این و آن بخواهند بی‌هیچ دلیل و برهانی به [[تفسیر آیات]] بپردازند.


[[تفسیر اجتهادی]] که مبتنی بر ارائه دلیل، بر اساس [[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]] و استفاده از [[روایات]] و [[تعقل]] و [[تدبر]] است در واقع مبتنی بر تشخیص [[مفسر]] بر مبنای [[استعداد]] و [[توانایی]] [[علمی]] و ادبی و آموخته‌های او از [[علوم]] و [[معارف]] است و [[تخصص علمی]] در چنین موردی، خود وسیله [[فهم قرآن]] می‌شود. تفسیر اجتهادی محدود و محصور به [[تفسیر]] [[آیات الاحکام]] نیست، اگرچه برجستگی آن در آیات الاحکام بروز و نمود بیشتری دارد، بلکه در تمام موضوعات [[تفسیری]]، نگاه [[اجتهادی]] مفسر، کاملاً آشکار و نمایان است. بنابراین برای رسیدن به مرحله تفسیر اجتهادی، تحصیل علومی از قبیل: لغت، اشتقاق، صرف، نحو، معانی و بیان و [[بدیع]]، [[کلام]]، [[اصول فقه]]، [[علم الحدیث]] و الدرایه، [[فقه]] و شماری دیگر از علوم تا حدودی، لازم و ضروری است.
تفسیر اجتهادی که مبتنی بر ارائه دلیل، بر اساس [[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]] و استفاده از [[روایات]] و [[تعقل]] و [[تدبر]] است در واقع مبتنی بر تشخیص [[مفسر]] بر مبنای [[استعداد]] و [[توانایی]] [[علمی]] و ادبی و آموخته‌های او از [[علوم]] و [[معارف]] است و [[تخصص علمی]] در چنین موردی، خود وسیله [[فهم قرآن]] می‌شود. تفسیر اجتهادی محدود و محصور به [[تفسیر]] [[آیات الاحکام]] نیست، اگرچه برجستگی آن در آیات الاحکام بروز و نمود بیشتری دارد، بلکه در تمام موضوعات [[تفسیری]]، نگاه [[اجتهادی]] مفسر، کاملاً آشکار و نمایان است. بنابراین برای رسیدن به مرحله تفسیر اجتهادی، تحصیل علومی از قبیل: لغت، اشتقاق، صرف، نحو، معانی و بیان و [[بدیع]]، [[کلام]]، [[اصول فقه]]، [[علم الحدیث]] و الدرایه، [[فقه]] و شماری دیگر از علوم تا حدودی، لازم و ضروری است.


'''مهمترین [[تفاسیر]] اجتهادی عبارتند از:''' [[تفسیر تبیان]] [[طوسی]]، [[تفسیر ابوالفتوح رازی]]، تفسیر [[مفاتیح الغیب]] [[فخر رازی]]، [[تفسیر الجامع لاحکام القرآن قرطبی]]، [[تفسیر روح المعانی آلوسی]]، [[تفسیر محاسن التأویل]] قاسمی دمشقی، [[تفسیر المیزان]] [[سید محمد حسین طباطبایی]]، [[تفسیر التحریر و التنویر]] [[ابن عاشور]]، [[تفسیر من وحی القرآن]] [[سید محمد حسین فضل الله]]، تفسیر الفرقان [[محمد صادقی تهرانی]] و تفسیر پرتوی از قرآن [[سید محمود طالقانی]].
'''مهمترین [[تفاسیر]] اجتهادی عبارتند از:''' [[تفسیر تبیان]] [[طوسی]]، [[تفسیر ابوالفتوح رازی]]، تفسیر [[مفاتیح الغیب]] [[فخر رازی]]، [[تفسیر الجامع لاحکام القرآن قرطبی]]، [[تفسیر روح المعانی آلوسی]]، [[تفسیر محاسن التأویل]] قاسمی دمشقی، [[تفسیر المیزان]] [[سید محمد حسین طباطبایی]]، [[تفسیر التحریر و التنویر]] [[ابن عاشور]]، [[تفسیر من وحی القرآن]] [[سید محمد حسین فضل الله]]، تفسیر الفرقان [[محمد صادقی تهرانی]] و تفسیر پرتوی از قرآن [[سید محمود طالقانی]].


[[بهترین]] دلیل برای تفسیر به [[روش اجتهادی]]، آیاتی است که در آنها به تدبر و [[تفکر]] در [[آیات قرآنی]]، [[دعوت]] شده است از جمله: {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>«آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref> که تدبر عمیق در قرآن برای [[فهم]] دقیق آن، قطعاً همان روش اجتهادی خواهد بود. {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه ۲۹.</ref>. روشن است که تدبر در [[آیات]] به نحو کامل، تنها از طریق [[تفسیر اجتهادی]] آن امکان‌پذیر است. [[آیات]] دیگری نیز مانند {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref>،  {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>،{{متن قرآن|هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.</ref>،  {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان  گواه آوریم و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> گویای جواز [[تفسیر]] به شیوه [[اجتهادی]] است. شیوه‌ای که [[ائمه اطهار]]{{عم}} برای پیروانشان در [[تفسیر قرآن]]، آن را ارائه داده‌اند در واقع همان شیوه [[تفسیر اجتهادی]] است. چنان که [[استدلال]] [[امام باقر]]{{ع}} درباره [[حکم]] مسح بخشی از سر در [[وضو]]، مبتنی بر شیوه اجتهادی در [[تفسیر آیات قرآن]] است <ref>تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر اجتهادی - کوشا (مقاله)|مقاله «تفسیر اجتهادی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
[[بهترین]] دلیل برای تفسیر به [[روش اجتهادی]]، آیاتی است که در آنها به تدبر و [[تفکر]] در [[آیات قرآنی]]، [[دعوت]] شده است از جمله: {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>«آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref> که تدبر عمیق در قرآن برای [[فهم]] دقیق آن، قطعاً همان روش اجتهادی خواهد بود. {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه ۲۹.</ref>. روشن است که تدبر در [[آیات]] به نحو کامل، تنها از طریق تفسیر اجتهادی آن امکان‌پذیر است. [[آیات]] دیگری نیز مانند {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref>،  {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>،{{متن قرآن|هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.</ref>،  {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان  گواه آوریم و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> گویای جواز [[تفسیر]] به شیوه [[اجتهادی]] است. شیوه‌ای که [[ائمه اطهار]]{{عم}} برای پیروانشان در [[تفسیر قرآن]]، آن را ارائه داده‌اند در واقع همان شیوه تفسیر اجتهادی است. چنان که [[استدلال]] [[امام باقر]]{{ع}} درباره [[حکم]] مسح بخشی از سر در [[وضو]]، مبتنی بر شیوه اجتهادی در [[تفسیر آیات قرآن]] است <ref>تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۹۹.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر اجتهادی - کوشا (مقاله)|مقاله «تفسیر اجتهادی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۸

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

اجتهاد مفسر یعنی کسی که از نظر علمی به درجه‌ای رسیده که خود می‌تواند با توجه به منابع اجتهاد و ضوابط آن از راه اقامه دلیل و برهان به جرح و تعدیل اقوال و روایات بپردازد و با روش تفسیر قرآن با قرآن و به‌کارگیری عنصر عقل و درایت، بر ارائه و اثبات نظر خود در فهم آیات، از راه استدلال به نتیجه مطلوب خویش برسد. چنین تفسیری را، با این ویژگی‌ها، تفسیر اجتهادی می‌نامند.

تفسیر اجتهادی هم بر نقل استوار است و هم بر عقل. مراد از "نقل" روایات رسیده از پیامبر و ائمه هُدی و آراء مفسران، اعم از صحابه و تابعین و دیگران می‌باشد و مراد از "عقل" نیز، استفاده از نیروی تفکر و تدبر و حس تشخیص طبیعی خدادادی از راه دلیل و برهان است. البته می‌توان گفت که تکیه بر درایت و تعقل در تفسیر اجتهادی به مراتب بیشتر از تکیه به روایات است. در گذشته، مسئله اجتهاد در تفسیر پایه پای اجتهاد در فقه کم و بیش مطرح بوده و گاهی در میان تابعان بروز و ظهور می‌یافته است. چون در همان زمان باب اجتهاد و اظهارنظر در تفسیر مفتوح بوده و نقد و بررسی اقوال هم امری معمول به حساب می‌آمده است، تا جایی که گاهی مسئله تفسیر از محدوده نقل و روایت به نقد و درایت کشیده میشده است.

مسئله تفسیر به رأی که در روایات اسلامی نیز مذمت شده، مراد آن دسته از آراء است که بدون پشتوانه دلیل و برهان و استدلال بوده باشد. بنابراین تفسیر به رأی درست در مقابل تفسیر اجتهادی است که متکی به دلیل و برهان است. به عبارت دیگر تفسیر به رأی، یعنی تفسیری بدون دلیل که تنها متکی به رأی استبدادی کس یا کسانی است که از روی استحسان ذهنی و یا نقلی از این و آن بخواهند بی‌هیچ دلیل و برهانی به تفسیر آیات بپردازند.

تفسیر اجتهادی که مبتنی بر ارائه دلیل، بر اساس تفسیر قرآن با قرآن و استفاده از روایات و تعقل و تدبر است در واقع مبتنی بر تشخیص مفسر بر مبنای استعداد و توانایی علمی و ادبی و آموخته‌های او از علوم و معارف است و تخصص علمی در چنین موردی، خود وسیله فهم قرآن می‌شود. تفسیر اجتهادی محدود و محصور به تفسیر آیات الاحکام نیست، اگرچه برجستگی آن در آیات الاحکام بروز و نمود بیشتری دارد، بلکه در تمام موضوعات تفسیری، نگاه اجتهادی مفسر، کاملاً آشکار و نمایان است. بنابراین برای رسیدن به مرحله تفسیر اجتهادی، تحصیل علومی از قبیل: لغت، اشتقاق، صرف، نحو، معانی و بیان و بدیع، کلام، اصول فقه، علم الحدیث و الدرایه، فقه و شماری دیگر از علوم تا حدودی، لازم و ضروری است.

مهمترین تفاسیر اجتهادی عبارتند از: تفسیر تبیان طوسی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر مفاتیح الغیب فخر رازی، تفسیر الجامع لاحکام القرآن قرطبی، تفسیر روح المعانی آلوسی، تفسیر محاسن التأویل قاسمی دمشقی، تفسیر المیزان سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر التحریر و التنویر ابن عاشور، تفسیر من وحی القرآن سید محمد حسین فضل الله، تفسیر الفرقان محمد صادقی تهرانی و تفسیر پرتوی از قرآن سید محمود طالقانی.

بهترین دلیل برای تفسیر به روش اجتهادی، آیاتی است که در آنها به تدبر و تفکر در آیات قرآنی، دعوت شده است از جمله: أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا[۱] که تدبر عمیق در قرآن برای فهم دقیق آن، قطعاً همان روش اجتهادی خواهد بود. كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ[۲]. روشن است که تدبر در آیات به نحو کامل، تنها از طریق تفسیر اجتهادی آن امکان‌پذیر است. آیات دیگری نیز مانند وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا[۳]، شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۴]،هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ[۵]، وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۶] گویای جواز تفسیر به شیوه اجتهادی است. شیوه‌ای که ائمه اطهار(ع) برای پیروانشان در تفسیر قرآن، آن را ارائه داده‌اند در واقع همان شیوه تفسیر اجتهادی است. چنان که استدلال امام باقر(ع) درباره حکم مسح بخشی از سر در وضو، مبتنی بر شیوه اجتهادی در تفسیر آیات قرآن است [۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. «آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.
  2. «(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه ۲۹.
  3. «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  4. «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  5. «این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.
  6. «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
  7. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۹۹.
  8. کوشا، محمد علی، مقاله «تفسیر اجتهادی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.