حفص بن عمر بن سعد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'روز عاشورا' به 'روز عاشورا') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
قبل از [[روز عاشورا]]، | قبل از [[روز عاشورا]]، هنگامی که [[حسین بن علی]]{{ع}} دانست [[عمر بن سعد]] با لشکرش به مقابله با او به سرزمین [[نینوا]] آمدند و آماده [[جنگیدن]] و [[حمله]] هستند، پیکی را نزد [[عمر سعد]] فرستاد و آنها را به ملاقاتی [[دعوت]] نمود. [[عمر سعد]] با پسرش [[حفص بن عمر بن سعد|حفص]] و قریب بیست نفر سوار و [[امام حسین]]{{ع}} نیز با همین تعداد در میان دو [[لشکر]] گرد هم آمدند. [[امام حسین]]{{ع}} به اصحابش فرمود که دورتر روند و فقط برادرش [[عباس بن علی]]{{ع}} و فرزندش [[علی اکبر]]{{ع}} در کنارش بمانند. [[عمر سعد]] هم همین کار را کرد و فقط پسرش و غلامش ماندند. [[امام]]{{ع}} و [[عمر بن سعد]] شبانه و در پنهانی مدتها با هم [[گفتگو]] کردند و سپس هر کدام سوی [[لشکرگاه]] خود بازگشتند. | ||
[[مختار ثقفی]]، [[ابوعمره کیسان]] صاحب [[شرطه]] خود را به [[خانه]] عمر بن سعد فرستاد. | [[مختار ثقفی]]، [[ابوعمره کیسان]] صاحب [[شرطه]] خود را به [[خانه]] [[عمر بن سعد]] فرستاد. [[ابوعمره]]، [[عمر بن سعد]] را کُشت و سرش را نزد مختار برد.<ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.</ref> [[حفص بن عمر بن سعد|حفص]] دستگیر شده و در کنار مختار ایستاده بود و به سر [[پدر]] نگاه میکرد. مختار به او گفت: این را میشناسی؟ گفت آری، {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref>. [[زندگی]] پس از او [[زشت]] است. مختار گفت: راست گفتی و [[دستور]] داد همانجا او را کُشتند و گفت: آن به جای [[حسین]]{{ع}} و این به جای [[علی بن الحسین]]{{ع}}، اگرچه هرگز برابر هم نیستند و با خود گفت: چه مقایسه ناعادلانهای! به [[خدا]] قسم اگر سهربع [[قریش]] را بکشم، [[تلافی]] یک بند انگشت او ([[حسین]]{{ع}}) را نکردهام. آنگاه مختار، سر هر دو [[ملعون]] (پدر و پسر) را برای [[محمد بن حنفیه]] به [[مدینه]] فرستاد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۱۶۸؛ تاریخ ۵۶. تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷میلادی.، ج۶، ص۶۱-۶۲؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۴۵-۲۴۶؛ ۳۵. البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۶، ص۲۴،۲۱.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۵۱.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
نسخهٔ ۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۹
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
حفص بن عمر بن سعد، پسر عمر بن سعد که در روز عاشورا همراه پدرش در کربلا حضور داشت و پدرش را به قتل امام حسین(ع) و اصحاب تحریک کرد.
مقدمه
قبل از روز عاشورا، هنگامی که حسین بن علی(ع) دانست عمر بن سعد با لشکرش به مقابله با او به سرزمین نینوا آمدند و آماده جنگیدن و حمله هستند، پیکی را نزد عمر سعد فرستاد و آنها را به ملاقاتی دعوت نمود. عمر سعد با پسرش حفص و قریب بیست نفر سوار و امام حسین(ع) نیز با همین تعداد در میان دو لشکر گرد هم آمدند. امام حسین(ع) به اصحابش فرمود که دورتر روند و فقط برادرش عباس بن علی(ع) و فرزندش علی اکبر(ع) در کنارش بمانند. عمر سعد هم همین کار را کرد و فقط پسرش و غلامش ماندند. امام(ع) و عمر بن سعد شبانه و در پنهانی مدتها با هم گفتگو کردند و سپس هر کدام سوی لشکرگاه خود بازگشتند.
مختار ثقفی، ابوعمره کیسان صاحب شرطه خود را به خانه عمر بن سعد فرستاد. ابوعمره، عمر بن سعد را کُشت و سرش را نزد مختار برد.[۱] حفص دستگیر شده و در کنار مختار ایستاده بود و به سر پدر نگاه میکرد. مختار به او گفت: این را میشناسی؟ گفت آری، ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾[۲]. زندگی پس از او زشت است. مختار گفت: راست گفتی و دستور داد همانجا او را کُشتند و گفت: آن به جای حسین(ع) و این به جای علی بن الحسین(ع)، اگرچه هرگز برابر هم نیستند و با خود گفت: چه مقایسه ناعادلانهای! به خدا قسم اگر سهربع قریش را بکشم، تلافی یک بند انگشت او (حسین(ع)) را نکردهام. آنگاه مختار، سر هر دو ملعون (پدر و پسر) را برای محمد بن حنفیه به مدینه فرستاد[۳].[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.
- ↑ «ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۰۵ قمری.، ج۵، ص۱۶۸؛ تاریخ ۵۶. تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷میلادی.، ج۶، ص۶۱-۶۲؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۴۵-۲۴۶؛ ۳۵. البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۶، ص۲۴،۲۱.
- ↑ محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۲۵۱.