ابوقیس بن فاکه قریشی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] ==پانویس== {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} ==پانویس== {{پانویس}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
* [[بنی مخزوم]] (قبیله) | * [[بنی مخزوم]] (قبیله) | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوقیس بن فاکه بن مغیره قریشی (مقاله)|مقاله «ابوقیس بن فاکه بن مغیره قریشی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']] | * [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوقیس بن فاکه بن مغیره قریشی (مقاله)|مقاله «ابوقیس بن فاکه بن مغیره قریشی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']] |
نسخهٔ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۶
مقدمه
او از تیره بنیمخزوم[۱] و یکی از ۷ [۲] یا ۵ تن [۳] مسلمانی است که در مکّه به پیامبر(ص) گرویده؛ امّا هنگام هجرت حضرت به مدینه، از طرف پدران و اقوام خویش از هجرت بازداشته و زندانی شدند و اندک اندک فریفته شده،[۴] یا در برابر شدت شکنجههای مشرکان تاب نیاورده، از اسلام برگشتند.[۵] از جزئیات زندگی ابوقیس در این دوره و پیش از آن، بیش از آنچه بیان شد، اطلاعی در دست نیست.
وی در سپاه مشرکان مکّه، در جنگ بدر حضور یافت و به دست حمزة بن عبدالمطلب[۶] یا علی بن ابیطالب (به گفته ابناسحاق) و یا بهدست عمار بن یاسر (به گفته ابنهشام)[۷] کشته شد. واقدی چگونگی کشته شدنش را چنین گزارش میکند: چون بنیمخزوم در جنگ بدر، شدت خشم مسلمانان را درباره ابوجهل دریافتند، برای حفظ جان او، لباس جنگیاش را به تن عدهای کردند تا مسلمانان را بفریبند و ابوقیس یکی از افرادی بود که لباس ابوجهل بر تنش پوشانده شد و حمزه، به تصوّر اینکه ابوجهل است، بر او حمله برد و به قتلش رساند.[۸] در هر صورت ابوقیس در جنگ بدر و در حال کفر کشته شد [۹].
ابوقیس در شأن نزول
مفسران در ذیل دو آیه، از ابوقیس سخن بهمیان آوردهاند:
- در ذیل آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا﴾[۱۰] طبری میگوید: آیه درباره عدهای از جوانان مرتد، از جمله ابوقیس بن فاکه نازل شده است.[۱۱] طبرسی به نقل از ابوحمزه ثمالی آورده است که آیه درباره گروهی از مردم است که به اسلام گرویده بودند؛ امّا در بدر با مشرکان همراه شدند و گویا ابوقیس بن فاکه از جمله آنان بوده است[۱۲].
- طبری در ذیل آیه ﴿إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هَؤُلَاءِ دِينُهُمْ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۱۳] از مجاهد نقل کرده است که آیه، درباره گروهی از قریش از جمله ابوقیس بن فاکه است. [۱۴] طبرسی [۱۵] و آلوسی [۱۶] نیز آیه را در همین باره دانستهاند. مجلسی، تفصیل داستان شأن نزول را چنین آورده است: عدهای از جوانان قریش در مکّه اسلام آوردند؛ امّا پدرانشان، آنان را زندانی کردند و مانع هجرتشان شدند. آنان هنگامه بدر با قریش خارج شدند؛ درحالی که در تردید و نفاق بودند. از جمله آنان ابوقیس بن فاکه بود. اینان چون به یاران اندک رسول خدا نظر کردند، گفتند: اینان تهیدستاناند و دینشان آنان را فریفته و هم اکنون کشته میشوند که خداوند این آیه را درباره آنان نازل فرمود[۱۷].[۱۸]
جستارهای وابسته
- بنی مخزوم (قبیله)
منابع
پانویس
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۱.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۷۲.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸.
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۱.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ السیرة النبویه، ج۲، ص۷۱۱.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۸۶.
- ↑ جمهرةانسابالعرب، ص۱۴۴.
- ↑ «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانهای است» سوره نساء، آیه ۹۷.
- ↑ جامعالبیان، مج۴،، ج۵، ص۳۱۷و۳۱۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج۳، ص۱۵۰.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که منافقان و بیماردلان میگفتند: اینان را دینشان فریفته است در حالی که هر کس بر خداوند توکّل کند بیگمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۴۹.
- ↑ جامعالبیان، مج۶، ج۱۰، ص۲۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج۴، ص۸۴۶.
- ↑ روحالمعانی، مج۶، ج۱۰، ص۲۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۹، ص۲۵۵.
- ↑ واسعی، سید علی رضا، مقاله «ابوقیس بن فاکه بن مغیره قریشی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.