شیوع: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شیوع در قرآن]] - [[شیوع در حدیث]] - [[شیوع در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = شیوع (پرسش)}} | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== |
نسخهٔ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۰۱
مقدمه
از "شیع" به معنای توّسع در امری[۱] یا اشاعة (بدی در مورد کسی را شایع کردن)[۲]. مصدرِ أشاعه و تشیع در معنای افشا کردن، انتشار دادن، آشکار کردن، شایع کردن[۳] و گسترش دادن.
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۴].
این آیه شریفه نهی از شایعه کردن فحشا و اعمال زشت در مورد مؤمنان مانند اتهام زنا، لواط و... را در بر دارد[۵]. فراگیر شدن اتهام فحشا درباره مؤمنان در جامعه حرمت و آبروی آنها را از بین میبرد و بیآبرویی و هتک حرمت از خسارتهایی است که گاهی قابل جبران نیست؛ علاوه بر این، شایع شدنِ فحشا در مورد افراد، فی نفسه در جامعه ایجاد آسیب میکند و باعث آسان انگاری و جرئت یافتن افراد سست ایمان و فاسق در اقدام به آن میگردد[۶].
انگیزه غالب این اتهامات در جامعه، کینه، حسد و برتریطلبی (ولو اخلاقی) شایعه سازان و شایعه پراکنان نسبت به افرادی است که از این طریق در صدد تخریب شخصیت، هتک حرمت و ریختن آبروی آنان هستند[۷].
در فرهنگ سیاسی نیز از جمله ترفندهای ضد اخلاقی در خارج کردن رقیب از عرصه رقابت و قدرت یا تخریب شخصیت پیشوایان و صاحبان قدرت، اتهام ناروا و زشتکاری به آنهاست[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۶۶.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ «بیگمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره نور، آیه ۱۹.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۵، ص۹۳.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۸، ص۱۸۲-۱۸۳.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۸، ص۱۸۲-۱۸۳.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۹۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۸۱-۳۸۲.