دستاوردهای حکومت جهانی امام مهدی چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{جمع شدن| +{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
{{یادآوری پاسخ}} | {{یادآوری پاسخ}} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛ | ||
| تصویر = 13681170.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[بهروز محمدی منفرد]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در اینباره گفته است: | ||
::::::«جامعهای که امام میسازد بشر را به آرمانهای نهایی خود میرساند که از مهمترین ویژگیهای آن میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: | ::::::«جامعهای که امام میسازد بشر را به آرمانهای نهایی خود میرساند که از مهمترین ویژگیهای آن میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛ | ||
| تصویر = 991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | |||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
::::::«افراد و جمعیتها پیش از آنکه به [[حکومت]] برسند و قدرت را به دست گیرند، آرمانهایی را برای [[حکومت]] خود بیان میکنند و چه بسا برای رسیدن به آن اهداف، برنامههای خود را نیز اعلام مینمایند؛ امّا معمولا پس از رسیدن به قدرت و گذشت زمان، در اهداف خود ناکام مانده و گاهی از آنچه گفته بودند، عدول میکنند و یا به کلّی آن ایدهها و اهداف مطرح شده را فراموش میکنند. دست نیافتن به آرزوها و اهداف از پیش تعیین شده، یا به آن علت است که «هدفها» واقعی و اصولی نبوده یا آن که برنامههای [[حکومت]] برای رسیدن به هدفها، برنامه جامع و کاملی نبوده است و در بسیاری از موارد نیز سبب ناکامی، عدم لیاقت مجریان بوده است. در [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} اهداف، واقعی و اصیل هستند که ریشه در عمق وجدانهای بشر دارند و همگان در آرزوی رسیدن به آنها بودهاند. برنامهها نیز بر اساس تعالیم [[قرآن]] و سنّت معصومان تنظیم شده و در تمام بخشها ضمانت اجرائی برای آنها وجود دارد؛ بنابراین دستاوردهای این انقلاب عظیم، بسیار چشمگیر و قابل توجه است. در یک جمله باید گفت: دستاوردهای [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} پاسخگوی تمام نیازهای معنوی و مادی بشر است که خداوند متعال در وجود انسان به امانت نهاده است. در اینجا با توجه به روایات برخی از این دستاوردها را بیان میکنیم: | ::::::«افراد و جمعیتها پیش از آنکه به [[حکومت]] برسند و قدرت را به دست گیرند، آرمانهایی را برای [[حکومت]] خود بیان میکنند و چه بسا برای رسیدن به آن اهداف، برنامههای خود را نیز اعلام مینمایند؛ امّا معمولا پس از رسیدن به قدرت و گذشت زمان، در اهداف خود ناکام مانده و گاهی از آنچه گفته بودند، عدول میکنند و یا به کلّی آن ایدهها و اهداف مطرح شده را فراموش میکنند. دست نیافتن به آرزوها و اهداف از پیش تعیین شده، یا به آن علت است که «هدفها» واقعی و اصولی نبوده یا آن که برنامههای [[حکومت]] برای رسیدن به هدفها، برنامه جامع و کاملی نبوده است و در بسیاری از موارد نیز سبب ناکامی، عدم لیاقت مجریان بوده است. در [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} اهداف، واقعی و اصیل هستند که ریشه در عمق وجدانهای بشر دارند و همگان در آرزوی رسیدن به آنها بودهاند. برنامهها نیز بر اساس تعالیم [[قرآن]] و سنّت معصومان تنظیم شده و در تمام بخشها ضمانت اجرائی برای آنها وجود دارد؛ بنابراین دستاوردهای این انقلاب عظیم، بسیار چشمگیر و قابل توجه است. در یک جمله باید گفت: دستاوردهای [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} پاسخگوی تمام نیازهای معنوی و مادی بشر است که خداوند متعال در وجود انسان به امانت نهاده است. در اینجا با توجه به روایات برخی از این دستاوردها را بیان میکنیم: |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۵
دستاوردهای حکومت جهانی امام مهدی چیستند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
دستاوردهای حکومت جهانی امام مهدی(ع) چیستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلام رضا بهروز لک، در مقاله «حکومت جهانی حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
- «گسترش عدالت: یکی از مهمترین انتظار مردم از حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) گسترش عدالت است. براساس روایات، پیش از عصر ظهور، ستم چنان زمین را فرا میگیرد که مردم همگی در آرزوی ظهور منجی به سر میبرند. البته چنان که گذشت، عدل هدف غایی احکام اجتماعی اسلام نیست و زمینه تکامل فردی و اجتماعی انسان و نیل به سعادت اخروی را فراهم می آورد.
- گسترش دانش: طبق روایات، در عصر ظهور حضرت مهدی(ع) دانش به دست آن حضرت گسترش چشم گیر مییابد. امام صادق(ع) تأکید میکند که بخش عمده علوم را امام عصر(ع) گسترش میدهند.
- هدایت مردم به سوی خداوند: یکی از ویژگیهای عمده و اساسی امام(ع) هدایت معنوی انسانها به سوی خداوند است. این هدایت از طریق به دست گرفتن برنامهریزی فرهنگی جامع، تحقق مییابد، نه هدایت معنوی فردی. آن حضرت جامعه اسلامی را چنان سامان میبخشد که دست یابی انسانها به هدایت الهی آسان میگردد.
- اتحاد امت اسلامی: یکی از مشکلات مسلمانان در طول تاریخ وجود فرقههای فراوان است. اختلاف این فرقهها چنان عمیق و گسترده است که هر فرقهای دیگران را خارج از دین میداند. حضرت مهدی (ع) سنت نبوی(ص) را احیا میکند، همگان را به آن فرا میخواند و به اختلافات فرقهای و مذهبی پایان میدهد.
- تجدید دین: در طول تاریخ، بدعتها و خرافاتی در اسلام پدید آمده است. یکی از وظایف امام عصر(ع) احیا و استقرار دوباره احکام اسلامی است. از این رو، با نفی خرافات و بدعتها، در جهت تجدید دین و بازگشت به اسلام اصیل گام بر میدارد. براساس برخی روایات، آن حضرت بخشی از احکام الهی را برای نخستین بار بیان و اجرا خواهد کرد[۱] امام باقر(ع) میفرماید: وقتی قائم ما قیام کند، مردم را به امری جا، یا دعوت خواهد کرد؛ همان گونه که رسول خدا(ص) دعوت فرمود. اسلام غریبانه آغاز شد و باز، همانند روزهای نخست غریب خواهد گردید و خوشا به حال غریبان! [۲]
- گسترش امنیت و رفاه: یکی از کارهای ویژه حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) بسط امنیت در سراسر جهان است. در این عصر کسی جرئت نخواهد داشت با ایجاد مزاحمت، امنیت و آسایش دیگران را به مخاطره افکند. امام باقر(ع) در این باره فرمود: با ستمگران و مشرکان جنگ میکند تا توحید خداوند را بپذیرند و از شرک دست بردارند؛ و زن کهن سال از منزل خویش خارج میشود، از مشرق عزم مغرب زمین میکند و کسی او را نمیآزارد[۳] طبق روایات، در این عصر، آسایش و رفاه مردم چنان گسترش می یابد که نیازمندی یافت نمیشود تا صدقات را به وی دهند. امام صادق(ع) میفرماید: "هنگامی که قائم قیام کند، حکومت را بر اساس عدل قرار میدهد، در روزگارش ستم برچیده میشود، در پرتو وجودش جادهها ایمن میگردد، زمین برکاتش را خارج میسازد، هر حقی به صاحبش میرسد و در میان مردم همانند داوود و محمد داوری میکند. در این هنگام، زمین گنجهای خود را آشکار میسازد و برکاتش را مینمایاند و کسی موردی را برای انفاق و صدقه و کمک مالی نمییابد، زیرا همه مؤمنان بی نیاز و ثروتمند خواهند شد [۴]
- قیام با سلاح و شمشیر: یکی از اقدامهای امام عصر(ع) به کارگیری شمشیر برای مبارزه با ستمکاران است. مراد از شمشیر در روایات، مطلق سلاح است و ممکن است آن بزرگوار از سلاحهای پیشرفته روز نیز بهره گیرد.[۵]. روایات موجود بر قيام مسلحانه آن حضرت و تفاوت روش وی با شیوه پدران بزرگوارش دلالت دارند. البته باید توجه داشت آن حضرت برای دادگستری قیام میکند، نه کشتار و خشونت کور؛ بنابراین، چهره خشنی که مستکبران جهان از اسلام و حضرت مهدی (ع) ارائه میدهند، با واقعیت و منطق عقلانیت آن بزرگوار سازگار نیست. سلاح حضرت مهدی (ع) تنها علیه ستمگران به کار گرفته میشود.
- نظارت کامل بر عملکرد کارگزاران: در عصر حکومت آن حضرت، بر کارگزاران حکومتی نظارتی دقیق اعمال میگردد، تا از ستم بر مردم جلوگیری شود. در برخی روایات چنان تأکید شده است که عدل آن حضرت حتی درون خانهها را نیز فرا میگیرد تا کسی جرئت تخلف نداشته باشد. امام صادق(ع) میفرماید: حضرت مهدی (ع) عدالت را، چنان که سرما و گرما وارد خانهها میشود، وارد خانههای مردمان میسازد و دادگریاش همه جا را فرا میگیرد.[۶]»[۷].
پاسخهای دیگر
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛ | تصویر = 13681170.jpg|بندانگشتی|right|100px|بهروز محمدی منفرد]]
- حجت الاسلام و المسلمین بهروز محمدی منفرد در کتاب «مهدویت» ج۱۰ «چلچراغ حکمت»؛ برگرفته از آثار شهید مطهری) در اینباره گفته است:
- «جامعهای که امام میسازد بشر را به آرمانهای نهایی خود میرساند که از مهمترین ویژگیهای آن میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- عدالت گستری: از دیدگاه اندیشمندان اسلامی، عدالت یک امر حقیقی بوده که از یک سو ناشی از استعدادهای طبیعی و از سوی دیگر ناشی از فعالیت، کوشش، ابداع و انتاج است[۸]. و عبارت است از آن استحاق و حقی که هر شخصی به موجب خلقت خودش و به موجب کار و فعالیتش بهدست آورده است به او داده میشود. در مقابل، ظلم عبارت است از آنکه آنچه را که فرد استحقاق آن را دارد به او داده نشود، و همچنین نقطۀ مقابل عدالت، تبعیض است که دو فرد که در شرایط مساوی قرار دارند، موهبتی را از یکی دریغ بدارند و به دیگری اعطا کنند[۹]. با این اوصاف، برخی همانند مارکیستها بر این باورند که آدمی نمیتواند عدالت را برقرار کند؛ زیرا نه میتوان انسان را آنطور تربیت کرد که عدالت را از عمق جانش خواستار باشد و نه میتوان عقل و علم بشری را آنچنان قوت بخشید که منفعت و مصلحت خویش را در عدالت ببیند. اما از دیدگاه اسلام، میل به عدالت از مطلوبهای بشر و دست یافتنی بوده و بذر آن در سرشت او نهاده شده است، اما از آنجا که هنوز به مرحلۀ کمال نرسیده از عدالت گریزان است و اگر به نهاد خویش فرا خوانده شده و به کمال نهایی خود نایل آید بهجایی میرسد که عدالتخواه شده و عدلات جمع را بر منفعت خویش ترجیح میدهد[۱۰]. توضیح آنکه: اجتماع بشری سه دوره را باید طی کند: دورۀ اساطیر و افسانهها و به تعبیر قرآن، دروۀ جاهلیت؛ دروۀ علم همراه با حکومت خشم و شهوت؛ دورۀ آمادگی بشری برای پذیرش عدالت کلی و عدالتخواهی جوامع بشری. در دورۀ سوم، مردم با به تکامل رسیدن در مییابند که تمام اعلامیههای حقوق بشر و آزادی و عدالتخواهیها، در دوران گذشته دروغ و نفاق بودهاند و تنها عصر ظهور، عصر حقوق بشر واقعی و عدالت واقعی است؛ زیرا افزون بر آمادگی بشری برای پذیرش عدالت کلی، امامی معصوم و مصون از خطا و گناه نیز در رأس حکومت در توسعه عدالت در تمام عرصهها گام برمیدارد[۱۱].
- عدالت اقتصادی: عدالت اقتصادی به معنای رشد پایدار اقتصاد؛ عدالت در توزیع ثروت و ایجاد زمینۀ رفاه افراد جامعه است و عصر ظهور که عصر نهادینه شدن عدالت در همۀ عرصههای حیات بشری است، تمامی معیارها و شاخصههای عدالت اقتصادی در اسلام رعایت شده و هرگونه ظلم و تبعیض و فقر و نابرابری اقتصادی از بن کنده میشوند:
- عدالت در توزیع: یعنی همسنگی و تعادل در رفاه اقتصادی میان همۀ افراد بشر برقرار میشود، چنانکه پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: مال را بهطور صحیح بین همه تقسیم میکند.
- عدالت در رفاه اقتصادی: در عصر ظهور ناهنجاریهای اقتصادی و اسارت بشر در دام فقر و نیاز رخت برمیبندد و همگان از نعمت بینیازی و غنا بهرهمند میگردند. معصوم میفرماید: در زمان مهدی(ع) مال خرمنی شود، هر کس نزد مهدی آید و گوید: به من مالی ده! مهدی بی درنگ بگوید بگیر[۱۲].
- رشد اقتصادی پایدار: در رشد اقتصاد جامعۀ مهدوی و افزایش تولید و افزایش عرضۀ کالا افزون بر بهرهوری از درجۀ عالی علم، امدادهای آسمانی نیز به یاری آدمیان میشتابند و برفرایند رشد اقتصادی تأثیر میگذارند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: در امت من مهدی(ع) قیام میکند... و در زمان او مردم به نعمتهایی دست مییابند که در هیچ زمانی نیافته باشند، نیکوکاران و بدکاران آسمان بر آنان ببارد و زمین چندی از روییدنیها خود را پنهان ندارد[۱۳]. بنابراین زمین همۀ موهبتها و استعدادهای خویش را بیرون میافکند و کلیدهای اسرار طبیعت در اختیار مؤمنان قرار گرفته، مجهولی در طبیعت باقی نمیماند، مگر آنکه در آن دوره مکشوف میشود[۱۴].
- عدالت قضایی: در عصر ظهور جریان دادرسی براساس حق و عدل تنظیم میشود، و دادگاه امام مهدی(ع) بر گرفتن بی کم و کاست حقوق اصرار دارد، تا جایی که اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد، از زیر دندان آن غاصب بیرون کشیده و به صاحب حق باز میگرداند[۱۵]. چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: دنیا به پایان نخواهد رسید تا آنکه مردی از خاندان من ظهور نماید، وی به شیوۀ داود (ع) حکم خواهد نمود، بینه نخواهد خواست و به هر کس حقش را عطا خواهد نمود[۱۶].
- تحققبخشی به رسالت انبیای الهی: براساس آموزههای وحیانی، انبیای الهی دو آرمان و هدف را در جامعۀ بشری به ارمغان آورده و تلاش کردهاند آنها را در جامعه به عینیت و تحقق رسانند: اول برقرای ارتباط صحیح میان انسان و خداوند و حرکت دادن او بهسوی خداپرستی و توحید که در کلمۀ لا اله الا الله خلاصه میشود و دوم برقرای روابط حسنه و صالحه میان افراد بشر براساس دادورزی، صلح و صفا، همیاری و مهروزی و خدمت که در آیۀ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۱۷]. (بهراستی (ما) پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرو آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند)؛ خلاصه میشود[۱۸]. بنابراین شناخت حقیقت ذات باریتعالی و برقراری قسط و عدل و ارزشهای اجتماعی و اخلاقی در جامعۀ بشری شالودۀ حرکت وحیآوران را تشکیل میدهد، که مورد دوم در عین اینکه از ارزش ذاتی برخوردار است، مقدمهای برای نایل آمدن به هدف اصلی و اولی بهشمار میآید[۱۹]. با این حال اصول و آرمانهای انبیای الهی تاکنون به شکل کامل در زندگی جوامع بشری پدیدار نگشته و بهصورت کامل عینیت نیافته، زیرا دعوت آنها همواره با مقاومتهایی روبهرو بوده است که مانع از تحقق آن به نحو کامل گشتهاند[۲۰]. ولی در عصر ظهور، حرکت تکاملی بشر و مسیر تعالی اجتماع، در پرتو تعالیم ادیان الهی به منتهیالیه خویش رسیده و رسالت انبیای اولوالعزم (که منازل تاریخاند و عصر هر پیامبر صاحب شریعتی، بستر را برای گذر به مرحله بالاتر میباشد) بهویژه پیامبر اعظم تداوم یافته و این مسیر در عصر ظهور به مرحله نهایی خود خواهد رسید[۲۱]. و حلقات تاریخ انبیای الهی با خلاصۀ انبیا و عصارۀ اولیا به پایان کار خود میرسد و بشر از درختی که انبیای الهی قرنها در شکوفایی آن کوشیدهاند بهرهمند میشود. چنانکه امام صادق (ع) میفرماید: چون مهدی(ع) به در آید، به مسجد الحرام رود، و رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم (ع) بایستد، و دو رکعت نماز گذارد، آنگاه فریاد برآورد: ای مردمان، منم یادگار آدم (ع) و یادگار ابراهیم (ع) و یادگار اسماعیل (ع) و یادگار محمد (ص)[۲۲]. و امام باقر نیز میفرماید: قائم در آن روز (روز ظهور) در مکه است و در خانه کعبه... و به مردم میگوید: آنکس که از آدم سخن گوید من وارث آدمم، آنکس که از نوح سخن بگوید من وارث نوحم، آنکس که از ابراهیم سخن گوید من وارث ابراهیم و آنکس که از محمد سخن گوید من وارث محمد هستم و آنکس که از پیامبران سخن گوید من وارث و یادگار پیامبرانم[۲۳].
- دین در عصر ظهور: در عصر ظهور، گلبانگ یکتاپرستی در سراسر گیتی به فریاد در خواهد آمد و با واژگون شدن حکومت سلطهطلبان و استعمارگران و خداستیزان دین اسلام جهانی و فراگیر شده و پیام وحی الهی گوش همگان را نوازش داده و وعدههای الهی برای بشر به ارمغان میآید که خداوند میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴾[۲۴]. خداوند دین اسلام را بهوسیله پیامبر فرستاده، برای اینکه در نهایت امر، آن را بر تمام دینهای عالم پیروز گرداند، اگرچه مشرکان اکراه داشته باشند[۲۵]. اما نکتهای که قابل توجه است آن است که برخی روایتها حکایت از آن دارند آنگاه که امام زمان(ع) ظهور کند، اقداماتی انجام میدهد که مردم میپندارند آن حضرت دین جدیدی آورده است و از این رو برخی بر این باورند حضرت در زمان ظهور دینی غیر از اسلام را خواهد آورد. حقیقت آن است که براساس آموزههای وحیانی اسلام آیینی ابدی است و حضرتش دین جدید و کتابی جدید به ارمغان نخواهند آورد، اما در طول حیات اسلام تاکنون، استنباطهای غلط از آموزههای قرآن و تعالیم رسول الله و... سبب تغییرات و اضافات و بدعتهای بسیاری در اسلام و احکام و معارف آن شده و حتی بسیاری منکرات معروف و بسیاری از معروفات منکر شدهاند و بدینسان حقیقت اسلام برای بسیاری ناشناخته مانده است. آنگاه که حضرتش ظهور کند و اسلام واقعی را عرضه داشته و قوانین آن را پیاده کند، بسیاری میپندارند دینی که آن حضرت آورده است غیر از اسلام بوده و کیشی نو است؛ در حالی که امام زمان (عج)، اسلام حقیقی را اجرا کرده[۲۶]. و احیاکنندۀ آن بوده و حقایق اسلام را آنچنانکه هست اجرا میکنند[۲۷].
- تکامل جامعه بشری: از دیدگاه شیعه امامیه تاریخ با فراز و نشیبهای خود برای رسیدن جامعۀ انسانی به آرمانها و تکامل فرجامین خود در حرکت بوده و سرانجام بشریت حیاتی متکامل و به دور از کاستی و نقص را میآغازد و عدل، صلح، رفاه و امنیت کامل گسترۀ هستی را درمینوردد و زندگی بشر به عالیترین و کاملترین مرحلۀ خود منتهی میشود[۲۸]. و این تکامل انسانی بسیار فراتر از تکامل مادی بوده و ابعاد معنوی و روحی و اجتماعی انسان را نیز شامل میشود[۲۹]. که شایسته است ابعاد گوناگون آن بهصورت مستقل تبیین شود.
- تکامل عقول: انسان امروزی عصر مدرن را عصر علم و عقل و فکر میداند و در مسیر ترقی علم و تکنولوژی گام برمیدارد. با این پندار که قوۀ خرد او را به تمامی خواستهها و علایق و نیازهایش رهنمون میسازد، در حالی که تاکنون رشد و ترقی علم و عقل امروزی نتوانسته است، آرمانها و مطلوبهای بشری را از جمله عدالت، امنیت و رفاه کامل فراهم آورد؛ زیرا در این عصر، عقل و علم و فکر از آزادی و تکامل واقعی برخوردار نبوده و در خدمت شهوت و جاهطلبی و منافع مادی قرار گرفته است[۳۰]. اما آنگاه که قائم قیام کند، نیروهای عقلانی مردم را تمرکز داده و خردها و دریافتهای خلق را به کمال میرساند[۳۱]. و فکر و اندیشه از زنجیرهای نفس و شهوت رهایی مییابد و کمال عقلانی حاکمیت مییابد[۳۲]. بنابراین عصر ظهور، عصر حکومت و کمال خردمندی است یعنی دورهای که در آن، علم، اسیر و دربند غرایز و هواهای نفسانی نبوده و در خدمت دین و معارف الهی قرار میگیرد؛ در آن عصر، مردم صبحگاهان و شامگاهان جامی که مینوشند جام حکمت و معرفت است... حضرت دستش را بر سر مردمان مینهد و عقول آنها را کامل میگرداند[۳۳].
- تکامل معنویت: در عصر ظهور، بستر شکوفایی گرایشهای والای معنوی و رشد فضایل آدمی فراهم آمده و بشر از سیطرۀ شرایط اجتماعی وارسته میشود و وابستگی او به ایمان و ایدئولوژی فزونی مییابد[۳۴]. بدینسان که دلهای بندگان پر از عبادت میشود[۳۵].امت اسلامی اصلاح میشوند[۳۶]. گناه و جرم رو به کاهش مینهد و مفاسد اخلاقی همانند زنا، شرب خمر، ربا، کینه، دروغ، خیانت، دزدی و.. به حداقل خود میرسد[۳۷] و در نهایت آدمی از حالات نابسامان بحرانهای معنوی رهایی یافته و به وضعیت مطلوب نایل میآید.
- تکامل آزادی: آزادی مفهومی است که در سه نوع خلاصه میشود: آزادی انسان از اسارت طبیعت و محبوس شدن در زندان زمین؛ آزادی از هواها و خواستههای نفسانی؛ آزاد بودن از استعمار و استثمار دیگرا[۳۸]. در عصر ظهور با شکسته شدن هیمنۀ استعمارگران و ستیزهجویان از یکسو و تکامل خرد آدمی و شکوفایی گرایشهای عمیق فطری او از سوی دیگر، شاهد اوج شکوفایی و تکامل آزادی واقعی در عرصههای فوق هستیم.
- یگانگی و یکپارچگی: نیل جامعۀ انسانی به یکانگی و یکپارچکی در یک نظام اجتماعی از آرمانهای بشر بهشمار آمده که اندیشمندان بسیاری درصدد یافتن راهکارهایی برای رسیدن به این غایت بودهاند[۳۹]. براساس فرایند تاریخ نیز جامعهها و تمدنها و فرهنگها بهسوی یگانه شدن، متحدالشکل شدن و ادغام در هم سیر میکنند و آیندۀ جوامع انسانی، جامعۀ واحد تکامل یافتهای است که در آن همۀ ارزشهای امکانی انسانیت به فعلیت میرسد، و انسان به کمال حقیقی و سعادت واقعی خود و بالاخره انسانیت اصیل خویش خواهد رسید[۴۰]. بدینسان که عوامل اصلی انشعاب انسانی یعنی اختلافهای قبیلهای و جغرافیایی و عقیدهای رخت برمیبندند و با حاکمیت مطلق عقیدۀ اسلام در سراسر گیتی، یکپارچگی و اتحاد تمام عالم هستی را فرا میگیرد و همدلی و همسازی گسترۀ جهانی مییابد[۴۱].
- آغاز حیات انسان: بیتردید حیات انسان به حیات عقلانی و شعوری و ادراکی او است و او به واسطۀ آگاهی به رشد و شکوفایی خود میرسد؛ چنانکه در فلسفۀ اسلامی به اثبات رسیده است که علم و عالم با یکدیگر اتحاد داشته و رشد علم، رشد عالم را نیز در پی دارد و آنکه آگاهتر است جانش افزونتر است [۴۲]. و با تکامل عقول و حیات شعوری و ادراکی آدمی به حیات واقعی خویش دست یافته و زندگی جدیدی را میآغازد؛ زیرا دغدغههای بنیادین و بحرانهای نابسامان آدمی از بن برکنده میشود و آدمی به وضعیت مطلوب زندگی نایل میآید.
- امنیت فراگیر: امنیت یکی از مهمترین نعمتهای الهی و ارزشمندترین سرمایۀ جامعه و براساس فطرت آدمی، است که در عصر ظهور گسترۀ جهانی را درمینوردد[۴۳]. و جامعۀ عدلمحور مهدوی را از فروغ خود روشن میسازد؛ چنانکه امام علی (ع) میفرمایند: اگر قائم ما قیام کند، به واسطۀ ولایت و عدالت او، آسمان چنانکه باید ببارد، میبارد و زمین رستنیهایش را بیرون میدهد و کینه از دل بندگان زدوده میشود و میان دد و دام آشتی برقرار میشود؛ به گونهای که یک زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید و هر جا قدم میگذارد، همه سبزه و رستنی است و بر روی سرش زینتهایش را گذارده و نه ددی او را آزار میدهد و نه میترساند.[۴۴]. بنابراین اگر پیرزن ضعیفی بخواهد از شرق عالم به غرب عالم سفر کند کسی او را نمیآزارد[۴۵]. حتی گرگها و درندگان با یکدیگر در صلح و صفا زندگی میکنند [۴۶].
- نکتۀ قابل توجه آنکه منشأ بسیاری از ناامنیها بیعدالتیها است و بیعدالتی سبب میشود، بسیاری به حقوق خود نرسیده و اقدامات ناشایستی در رفع امنیت همگانی مردم ایجاد نمایند و آنگاه که عدالت در سراسر گیتی گسترانده شود، امنیت همۀ راهها و شهرها را فرا میگیرد[۴۷].
- پیشرفت تمدن مادی و صنعتی: عصر ظهور عصر تحولات بنیادین در صعنت است؛ بهگونهای که تکنولوژی و صنعت به رشد نهایی خود میرسد و بشر را در رسیدن به رفاه کامل یاری میرساند. امام صادق(ع) میفرماید:هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند در دستگاه شنوایی و بینایی شیعیان ما، گستردگی و کشش ویژای میبخشد تا میان آنان و مهدی ما واسطه و نامهرسان یا فاصلهای نباشد[۴۸]. و باز آن حضرت میفرمایند: مؤمن در عصر قائم در حالیکه در شرق است، برادر خویش را که در مغرب است میبیند و همانگونه آنکه در مغرب است برادر مؤمن خویش را در مشرق میبیند [۴۹]»[۵۰].
|}
{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = ۲. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ | تصویر = 991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
- نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
- «افراد و جمعیتها پیش از آنکه به حکومت برسند و قدرت را به دست گیرند، آرمانهایی را برای حکومت خود بیان میکنند و چه بسا برای رسیدن به آن اهداف، برنامههای خود را نیز اعلام مینمایند؛ امّا معمولا پس از رسیدن به قدرت و گذشت زمان، در اهداف خود ناکام مانده و گاهی از آنچه گفته بودند، عدول میکنند و یا به کلّی آن ایدهها و اهداف مطرح شده را فراموش میکنند. دست نیافتن به آرزوها و اهداف از پیش تعیین شده، یا به آن علت است که «هدفها» واقعی و اصولی نبوده یا آن که برنامههای حکومت برای رسیدن به هدفها، برنامه جامع و کاملی نبوده است و در بسیاری از موارد نیز سبب ناکامی، عدم لیاقت مجریان بوده است. در حکومت امام مهدی(ع) اهداف، واقعی و اصیل هستند که ریشه در عمق وجدانهای بشر دارند و همگان در آرزوی رسیدن به آنها بودهاند. برنامهها نیز بر اساس تعالیم قرآن و سنّت معصومان تنظیم شده و در تمام بخشها ضمانت اجرائی برای آنها وجود دارد؛ بنابراین دستاوردهای این انقلاب عظیم، بسیار چشمگیر و قابل توجه است. در یک جمله باید گفت: دستاوردهای حکومت امام مهدی(ع) پاسخگوی تمام نیازهای معنوی و مادی بشر است که خداوند متعال در وجود انسان به امانت نهاده است. در اینجا با توجه به روایات برخی از این دستاوردها را بیان میکنیم:
- عدالت فراگیر: در روایات فراوان، مهمترین ره آورد قیام و انقلاب مهدی(ع) پر شدن جهان از عدالت و دادگری شمرده شده است که در بخش اهداف حکومت درباره آن سخن گفتیم. اما در این بخش بر آن حقیقت یاد شده، این واقعیت را میافزاییم که در حاکمیت قائم آل محمد (ص) عدالت در همه سطوح جامعه به صورت یک جریان جاری در تمام مویرگهای اجتماع در میآید و هیچ نهاد و مجموعه کوچک یا بزرگی نمیماند، مگر اینکه عدالت در آن حاکم خواهد شد و روابط افراد با یکدیگر براساس آن پیریزی خواهد گشت. امام صادق(ع) در این باره فرمود: "به خدا قسم! عدالت مهدی(ع) را در خانههای مردم خواهد برد، آنچنان که سرما و گرما به درون خانهها نفوذ میکند.[۵۱] اینکه خانه که کوچکترین نهاد جامعه است به کانون عدالت تبدیل میشود و روابط افراد خانواده با یکدیگر عادلانه میشود، حکایت از آن دارد که حکومت جهانی و عدل گستر مهدوی، نه با ابزار زور و قانون، بلکه بر اساس یک تربیت قرآنی که به عدالت و احسان فرمان میدهد،[۵۲] افراد را پرورش میدهد. در فضایی این چنین همگان به حکم وظیفه انسانی و الهی خود، حقوق دیگران را –گرچه از نظر رتبه و مقام، جایگاهی نداشته باشند- محترم میشمارند. در جامعه موعود مهدوی، عدالت، یک جریان فرهنگی اصیل و با پشتوانه قرآنی و حکومتی است که تخلّف از آن تنها توسط معدودی از افراد صورت میگیرد که خود محور و منفعت طلب بوده و به دور از تعالیم قرآن و اهل بیت(ع) پرورش یافتهاند. حکومت عادل نیز با آنها برخورد جدّی میکند و اجازه رشد و نموّ به آنها نمیدهد؛ به ویژه از نفوذ آنها به سطوح حاکمیت جلوگیری میکند. آری؛ عدالتی چنین فراگیر و همگانی ره آورد حکومت مهدی منتظر(ع) است و بدینسان عالیترین هدف انقلاب امام مهدی(ع) که پر کردن عالم از عدل و داد بوده است به شکل کامل تحقق خواهد یافت. آن هم نه فقط عدالت اجتماعی؛ بلکه عدالت در همه ابعاد انسانی محقق میشود و ظلم و ستم و حقکشی در همه زوایای جامعه حتی در روابط اعضای خانواده با یکدیگر از بین خواهد رفت.
- رشد فکری و اخلاقی و ایمانی: در بخش قبل آمد که فراگیر شدن عدالت در جامعه به سبب تربیت صحیح افراد و رواج فرهنگ قرآن و عترت در جامعه است. در روایات ما به رشد فکری و اخلاقی و ایمانی مردم در حاکمیت امام مهدی(ع) تصریح شده است. وقتی قائم ما قیام کند دست عنایت خویش بر سر بندگان خدا نهد و به برکت آن، عقل و خرد آنها به کمال رسد.[۵۳] همه خوبیها و زیباییها به دنبال کمال عقل انسان، به دست میآید؛ زیرا عقل، پیامبر درونی انسان است که در صورت حاکم بودن آن بر کشور جسم و جان، آدمی به سوی صلاح و درستی خواهد رفت و مسیر بندگی پروردگار و نیل به سعادت، هموار خواهد شد. از امام صادق(ع) دربارۀ عقل پرسیدند؛ فرمود: "عقل، آن حقیقتی است که به سبب آن، خداوند عبادت میشود و به راهنمایی آن، بهشت به دست میآید.[۵۴] آری؛ امروز میبینیم که در جامعه بدون امام، شهوات بر عقل، غلبه دارد و نفس سرکش، یگانه فرمانروای افراد و گروهها و احزاب است. پیامد این وضعیت، پایمال شدن حقوق انسانها و فراموش شدن ارزشهای الهی است؛ ولی در جامعه موعود و در سایه فرمانروایی حجّت خدا که عقل کلّ است، عقول انسانها، میداندار و سکّان دار تصمیم و اقدام خواهد بود. بدیهی است که عقلِ به کمال رسیده، جز به خوبی و زیبایی فرمان نمیدهد.
- اتحاد و همدلی: طبق روایات، جمعیتی که تحت حاکمیت جهانی امام مهدی(ع) به سر میبرند، با هم متّحد و صمیمی خواهند بود و در زمان بر پایی دولت مهدوی، جایی برای کینه و دشمنی در دلها بندگان خدا نخواهد ماند. امیر المؤمنین(ع) فرمود: "وقتی قائم ما قیام کند، کینه از دلهای بندگان برود"" وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا ... لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَاد"؛ در آن زمان، دیگر بهانهای برای کینهتوزی نیست؛ زیرا روزگار عدل و دادگری است و حقی از کسی ضایع نمیشود و روزگار خردورزی و تعقّل است، نه عقل ستیزی و شهوت پرستی.[۵۵] بنابراین زمینهای برای دشمنی و کینهجویی باقی نمیماند؛ از این رو دلهای مردم که تا پیش از این، پراکنده و دور از هم بود، انس و الفت مییابد و همگان به برادری قرآنی باز میگردند[۵۶] و با یکدیگر همدل و مهربان میشوند. امام صادق(ع) در وصف روزگار سبز مهدوی فرمود: "در آن ایام خداوند وحدت و اُلفت بین قلوب پریشان و پراکنده برقرار کند.[۵۷] اگر دست خدا در کار است، دیگر عجیب نیست که این همدلی و صمیمیت به جایی رسد که تصور آن در دنیای کنونی که بحران تضادها و کشمکشهای مادّی به اوج خود رسیده است، دشوار باشد. امام صادق(ع) فرمود: "وقتی قائم ما قیام کند، دوستی واقعی و صمیمیت حقیقی بیان میشود. هر نیازمندی دست میبرد و از جیب برادر ایمانیاش به مقدار نیاز برمیدارد و برادرش او را منع نمیکند.[۵۸]
- سلامت جسمی و روانی: یکی از مشکلات بشر امروز، بروز بیماریهای سخت و غیر قابل علاج است که محصول عوامل گوناگون از جمله آلودگی محیط زیست به سبب به کارگیری وسایل و سلاحهای شیمیایی، اتمی و میکروبی است. همچنین روابط نامشروع انسانها با یکدیگر و نیز از بین بردن جنگلها و آبهای دریا از دیگر عوامل ظهور بیماریهایی مانند جذام، طاعون، فلج، سکته و دهها بیماری دیگر است که بهداشت و درمان پیشرفته امروزی نیز قادر به معالجه آنها نیست. بر بیماریهای جسمی باید فهرست بلندی از امراض روحی و روانی را نیز افزود که زندگی را برای مردم جهان، تلخ و غیر قابل تحمل کرده است که این نیز به سبب روابط غلط حاکم بر جهان و انسانهاست. در دولت کریمه مهدوی که روزگار عدالت گستری و حکومت فضیلتها و زیباییهاست و روابط بر اساس برادری و برابری شکل میگیرد، بیماریهای جسمی و روانی انسان از بین میرود و قوای بدنی و روحی انسان به طور شگفت انگیزی قوی و نیرومند میشود. امام صادق(ع) فرمود: "هنگامی که قائم قیام کند، خداوند بیماریها را از مؤمنان دور میسازد و تندرستی را به آنان باز میگرداند".[۵۹] در دولت آن سرور که دانش به گونهای شگفت پیشرفت میکند، هیچ بیماری ناعلاجی نمیماند و بهداشت و طبّ، رشد چشمگیری خواهد داشت. نیز به برکت وجود حضرت، بسیاری از بیماران شفا خواهند یافت. امام باقر(ع) فرمود: "هر کس قائم اهل بیت مرا درک کند، اگر به بیماری دچار باشد، شفا مییابد و چنانچه دچار ناتوانی باشد، توانا و نیرومند میشود.[۶۰]
- خیر و برکت فراوان: از دستاوردهای بزرگ حکومت قائم آل محمد(ع) خیر و برکت فراوان و بیسابقه است. در بهار دولت او همه جا سبز و خرم شده، نشاط و حیات مییابد. آسمان میبارد و زمین میرویاند و برکات الهی سرشار و بیشمار میشوند. امام صادق(ع) فرمود: "خداوند به سبب او امام مهدی(ع) برکات آسمانها و زمین را جاری میکند. در ایام دولت او آسمان میبارد و زمین، دانه میدهد.[۶۱] در سایه حکومت آن حضرت، کویری نمیماند و همه زمینها جامه حیات و شادابی به تن میکند. این تحول چشمگیر و فراوانی بینظیر به آن دلیل است که روزگار مهدی، زما جوانه زدن نهال پاکی و تقوا و شکوفایی گلهای ایمان است و مردم در همه اصناف و اقشار تحت تربیت الهی قرار گرفته، روابط خود را بر اساس ارزشهای خدایی انجام میدهند. خداوند نیز وعده فرموده است که چنین محیط پاکی را از برکات و خیرات، سیراب کند.قرآن کریم در این زمینه میفرماید: ﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ﴾؛[۶۲]
- ریشه کن شدن فقر: وقتی همه منابع زمینی برای امام مهدی(ع) آشکار شود و برکات آسمان و زمین بر مردم زمان او بیدریغ جریان یابد و به عدالت تقسیم گردد، جایی برای فقر و تهیدستی نمیماند و بشریت در دولت امام مهدی(ع) برای همیشه از چنگال فقر و نداری رها میشود.[۶۳] در روزگار او روابط اقتصادی بر اساس برادری و برابری شکل میگیرد و اصل سودجویی و منفعت طلبی شخصی، جای خود را به حسّ دلسوزی و غمخواری و مواسات با برادران دینی میدهد. در این حال، همه به یکدیگر به عنوان اعضای یک خانواده مینگرند و بوی یگانگی و یکرنگی در همه جا به مشام میرسد. امام باقر(ع) فرمود: "[امام مهدی (ع)] هر سال دو بار به مردم میبخشد و در هر ماه دو بار به آنها روزی و نیاز زندگی عطا میکند و در این کار به مساوات بین مردم عمل مینماید، تا اینکه چنان مردم بینیاز میشوند که هیچ نیازمند به زکات پیدا نمیشود"[۶۴] از روایات استفاده میشود که عدم نیازمندی مردم به سبب روحی و قناعت و بینیازی روحی است. به بیان دیگر پیش از آنکه مردم از بیرون، صاحب مال فراوان شوند و بینیاز گردند، روح بینیازی، از درون در آنها پیدا میشود و به آنچه خداوند از فضل خویش به آنها عطا کرده، راضی و خشنود میشوند و چشمی به اموال دیگران نمیدوزند. خداوند روح بینیازی را دل دلهای بندگان قرار میدهد.[۶۵] این، در حالی است که پیش از ظهور روحیه آزمندی و زیاده طلبی عامل مؤثری در رقابتهای غلط و انباشتن اموال بر روی هم و انفاق نکردن آنها بوده است. خلاصه اینکه در زمان امام مهدی(ع) بینیازی از بیرون و درون خواهد بود. از سویی ثروت سرشار به عدالت تقسیم میشود و از سوی دیگر قناعت، ویژگی اخلاقی مردمان میشود. پیامبر اکرم(ص) پس از اینکه درباره بخشش امام مهدی(ع) به مردم احادیثی فرموده است، میافزاید: "خداوند، دلهای امت محمّد را از بینیازی پُر میکند و عدالت مهدوی همه آنها را در بر میگیرد؛ به گونهای که او حضرت مهدی امر میکند تا ندا دهندهای علام کند، چه کسی نیازمند مال است؟ پس کسی که از میان مردم بر نخیزد، مگر یک نفر. پس امام به او میفرماید: نزد خزانهدار برو و به او بگو: مهدی(ع) به تو فرمان میدهد که به من مالی بدهی. پس خزانهدار به او میگوید: جامهات را بیاور، تا اینکه وسط جامهاش را پُر میکند و چون آن را بر دوش میکشد، پشیمان میشود و میگوید: چرا در میان امت محمد من از همه حریصتر باشم؟" پس مال را بر میگرداند؛ ولی از او قبول نمیشود و به او گفته میشود: ما آنچه عطا کردیم باز پس نمیگیریم".[۶۶]
- حاکمیت اسلام و نابودی کفر: قرآن کریم در سه مورد وعده داده است که خداوند متعال، دین مقدس اسلام را جهان گیر خواهد کرد: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ﴾[۶۷] شکی نیست که وعده خداوند انجام شدنی و تخلف ناپذیر است؛ چنانکه قرآن فرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴾[۶۸] ولی روشن است که با وجود همه مجاهدتها و تلاشهای بیدریغ پیامبر(ص) و اولیای خدا تا کنون چنین رویداد مبارکی به وقوع نپیوسته است[۶۹] و همه مسلمانان امید دارند که این روزگار فرا رسد. البتّه این آرزویی حقیقی است که ریشه در بیانات پیشوایان معصوم دارد. بنابراین در سایه حاکمیت آن حجت پروردگار بانگ " أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه" که پرچم توحید است و نوای "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ" که علم اسلام است، همه جا را فرا خواهد گرفت و اثری از شرک و کفر باقی نخواهد ماند. امام باقر(ع) در توضیح آیه ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ﴾[۷۰] فرمود: تأویل[۷۱] این آیه هنوز نیامده است. هرگاه قائم ما قیام کند آن کس که زمان او را دریابد، تأویل این آیه را خواهد دید. هر آینه در آن زمان دین محمّد(ص) به هرکجا که شب میرسد، خواهد رسید و عالم گیر خواهد شد به گونهای که بر سطح زمین، اثری از شرک نخواهد ماند، همانگونه که خداوند فرموده و وعده داده است.[۷۲] البتّه این جهان شمولی اسلام، به سبب حقّانیت و واقعیت "اسلام" است که در روزگار مهدی(ع) هر چه بیشتر و بهتر آشکار خواهد شد و همگان را به خود جلب خواهد کرد، مگر آنانکه از روی عِناد و سرکشی، سر به طغیان بردارند که با شمشیر عدل مهدوی که دست انتقام پروردگار است، رو برو خواهند شد. آخرین نکته در این بخش، آن است که این وحدت عقیدتی که در پرتو حکومت امام مهدی(ع) به دست میآید، زمینه بسیار مناسبی برای تشکیل جامعه واحد جهانی است. جهان به دنبال همین اتحاد و یگانگی در اعتقاد، به یک قانون و نظام توحیدی تن میدهد و آن را میپذیرد. سپس در سایه آن، روابط فردی و اجتماعی خود را بر اساس معیارهایی که از یک عقیده و مرام گرفته شده است، تنظیم میکند. طبق این بیان، وحدتِ عقیدتی و جمع شدن همه مردم در زیر یک پرچم و دینِ واحد، یک ضرورت و نیاز جدی است که در حکومت امام مهدی(ع) حاصل خواهد شد.
- امنیّت عمومی: در حاکمیت امام مهدی(ع) که دوران فراگیری همه خوبیها در همه عرصههای زندگی است، امنیّت که از بزرگترین نعمتهای الهی و از عالیترین آرزوهای انسان است، به دست میآید. وقتی مردم از عقیده و مرامی واحد پیروی کنند و در روابط اجتماعی خود به بلند اخلاقی پای بند باشند و عدالت در تمام مویرگهای حیات فردی و جمعی بشر جاری شود، بهانهای برای ناامنی و ترس در هیچ بخشی از زندگی باقی نمیماند. در جامعهای که هر کسی به حقوق الهی و انسانی خود میرسد و با تجاوز و حق کُشی –گرچه در طبقه حاکمان و در کمترین مقدار آن باشد- برخورد قانونی میشود، امنیّت عمومی و اجتماعی شکل میگیرد. امیر المؤمنین(ع) فرمود: "به دست ما [و در حکومت ما روزگر سختیها سپری میشود... چون قائم ما قیام کند، کینهها از دلها بیرون رود، حیوانات نیز با هم سازگاری کنند. [در آن روزگار، چنان محیط امنی ایجاد شود که زن، با همه زیب و زیور خود، از عراق تا شام برود... و چیزی او را نترساند.[۷۳] البتّه برای ما که در روزگار بیعدالتیها و آزمندیها و کینهتوزیها بسر میبریم، تصور چنان دورانِ سبزی، بسیار دشوار است؛ ولی چنانکه گفته شد، اگر به عوامل آن همه بدی و زشتی بنگریم و بیندیشیم که این عوامل در حاکمیت حکومت حق، ریشه کن خواهد شد، خواهیم دانست که وعده الهی در تحقق جامعه امن و آرام، حتمی است. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: "خدا به کسانی از شما که ایمان آوردهاند... وعده داده است که به یقین در روی زمین، ایشان را خلیفه و حاکم کند... و پس از اینکه در ترس و نگرانی قرار داشتند، امنیّت و آرامش را به ایشان عطا فرماید [۷۴]. امام صادق(ع) در معنای این آیه فرمود: "این آیه، درباره قائم و یارانش نازل شده است"[۷۵].
- گسترش دانش: در دوران حکومت حضرت مهدی(ع)، اسرار علمی فراوان در علوم اسلامی و انسانی آشکار میشود و دانش بشری به گونهای غیر قابل تصوّر توسعه مییابد. امام صادق(ع) فرمود: "علم و دانش، بیست و هفت حرف است و همه آنچه پیامبران آوردهاند، تنها دو حرف آن است و مردم تا کنون جز با آن دو حرف آشنایی ندارند. هنگامی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون آورده و در میان مردم گسترش دهد و آن دو حرف را نیز به آنها ضمیمه ساخته و مجموع بیست و هفت حرف را منتشر میکند.[۷۶] بدیهی است که در این شرایط، رشد و توسعه علمی در همه زمینهها برای انسان روی میدهد. در روایات متعدد، اشاراتی آمده است که نشان میدهد فاصله دانش صنعتی در آن زمان، با صنعت کنونی، بسیار زیاد خواهد بود؛[۷۷] همانگونه که صنعت کنونی با قرنهای پیشین تفاوت چشمگیری دارد. در اینجا به بعضی از روایات اشاره میکنیم: امام صادق(ع) درباره چگونگی ارتباطات در حکومت امام مهدی فرمود: "در روزگار قائم(ع) مؤمن در مشرق زمین، برادرش را که در مغرب زمین است میبیند"[۷۸] نیز فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند، قدرت شنوایی و بینایی شیعیان ما را افزایش میدهد؛ به گونهای که آن حضرت از فاصله یک برید چهار فرسنگ با شیعیان خود سخن میگوید و آنان سخن او را میشنوند و او را میبینند؛ در حالی که او در جایگاه خود قرار دارد.[۷۹] درباره میزان آگاهی حضرت مهدی(ع) از احوال مردم به عنوان رئیس حکومت و مرکز تصمیم گیری و فرماندهی، در روایات آمده است: اگر کسی در خانه خودش سخنی بگوید، بیم آن دارد که مبادا دیوارهای خانهاش گزارش دهند.[۸۰]
- با توجه به وسایل پیشرفته ارتباطی، درک این روایات آسانتر است؛ ولی معلوم نیست که آیا همین وسائل به صورت پیشرفتهتر به کار گرفته میشود یا سیستم دیگری که پیچیدگی بیشتری دارد، جایگزین وسائل امروزی خواهد شد»[۸۱].
|}
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ برای نمونه، به روایتی درباره حکم رانی محصن و مانع زکات، ر.ک: بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۵
- ↑ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص ۳۲۰
- ↑ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشر (ع)، ص ۳۷۹
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸
- ↑ ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۳۱۶ و ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی (ع)، ص ۲۷۳
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲
- ↑ بهروز لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۳۴ - ۳۳۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، [[شرح مبسوط منظومه، مجموعه آثار، ج۹، ص۳۷۰، ۳۷۱
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۱۵۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، مجموعه آثار، ص ۱۵۶ و ۱۵۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۱۸۱.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۸.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۱۶۳.
- ↑ منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، لطف الله صافی گلپایگانی، ج ۲، ص۳۳۲.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ح۳۶۷ ص۶۵.
- ↑ حدید، آیه ۲۵.
- ↑ یا. ج ۹، ص ۳۶۷، ۳۶۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحى و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، فلسفه ابن سینا ج۱، مجموعه آثار، ج ۷، ص ۱۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحى و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۸.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۹.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۵.
- ↑ توبه، ۳۳.
- ↑ گفتارهای معنوی، ص ۲۱۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، اسلام و نیازهاى زمان ج۱، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۲۵۳.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، ج ۹، ص ۴۰۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، مجموعه آثار، ج ۱۵، ص ۱۷۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، فلسفه تاریخ، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۱۵۹.
- ↑ مطهری، مرتضی، اسلام و نیازهاى زمان ج۱، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۵۰.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ مطهری، مرتضی،اسلام و نیازهاى زمان ج۱، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۵۰.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، ج ۹، ص ۳۸۵.
- ↑ مطهری، مرتضی، ولاءها و ولایتها، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۲۷۲.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۱۷۹.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۳.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، ج ۹، ص ۳۷۵.
- ↑ فلسفه تاریخ، ج ۱، صص ۲۵۵ و ۲۵۶.
- ↑ مطهری، مرتضی،جهانبينى توحيدى، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۰۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، جامعه و تاريخ، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۵۸.
- ↑ مطهری، مرتضی، توحید، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۱۳۲، ۱۳۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، انسان در قرآن، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۳۰۶.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، ج ۹، ص ۳۸۸.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۰۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۱۶۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۱۵۹.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۱۶۳.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۲۴۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، شرح مبسوط منظومه، مجموعه آثار، ج ۹، ص ۳۸۵؛ به نقل از محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۱.
- ↑ چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۶۹-۸۲.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ح ۱۳۱، ص ۳۶۲.
- ↑ قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ﴾؛ به راستی که خداوند به عدالت و نیکوکاری فرمان میدهد؛سوره نحل: ۹۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۷۱، ص ۳۳۶.
- ↑ کافی، ج ۱، کتاب العقل و الجهل، ح ۳، ص ۱۱.
- ↑ در دو بخش قبلی به تفصیل درباره عدالت دوران امام مهدی(ع) و کمال عقلی مردم در آن روزگار، سخن گفته شد.
- ↑ اشاره به آیۀ ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾؛ همانا مؤمنان با یکدیگر برادرند؛ سوره حجرات: آیه:۱۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۵، ح ۷، ص ۵۴۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۱۶۴، ص ۳۷۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۱۳۸، ص ۳۶۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۶۸، ص ۳۳۵.
- ↑ غیبت طوسی، ح ۱۴۹، ص ۱۸۸.
- ↑ اگر مردم شهرها ایمان آورده، تقوا پیشه میکردند درهای برکات آسمان و زمین را به رویشان باز میکردیم؛ سوره اعراف: آیه:۹۶.
- ↑ ر.ک: منتخب الاثر، فصل ۷، باب ۳، ۴، ص ۵۸۹ – ۵۹۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۲۱۲، ص ۳۹۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۳۷، ص ۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۳۸، ص ۹۲.
- ↑ او خدایی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن دین را بر همه ادیان پیروز کند؛ سوره توبه: ۳۳؛ سوره فتح: ۲۸؛ سوره صف: ۹.
- ↑ سوره آل عمران: آیه:۹.
- ↑ این سخن، نه یک ادعا، بلکه یک واقعیت تاریخی است که مفسران بزرگ از شیعه و سنی از آن سخن گفتهاند؛ مثل فخر رازی در التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص ۴۰؛ قرطبی در تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۲۱؛ طبرسی در مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵.
- ↑ و با آنان [مشرکان] بجنگید، تا اینکه [در زمین] فتنه و فسادی نماد و آیین همه، دین خدا شود؛ سوره انفال: آیه:۳۹.
- ↑ برای تأویل، معانی مختلفی گفتهاند که یکی از آنها معانی موجود در آیات است.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۴۱، ص ۵۵.
- ↑ خصال، باب اربعمائه، ح ۱۰، ص ۶۸۵.
- ↑ سوره نور: ۵۵. توضیح و تفسیر آیه در درس «امام مهدی در قرآن» در همین کتاب بیان شد.
- ↑ غیبت نعمانی، ح ۳۵، ص ۲۴۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۷۳، ص ۳۳۶.
- ↑ البته ممکن است که روایات مذکور، به اعجاز هم اشاره داشته باشد.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۲۱۳، ص ۳۹۱.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۷۲، ص ۳۳۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ح ۲۱۲، ص ۳۹۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۲۰۸ - ۲۱۹.